نویدنو:12/07/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

1389/7/12:نویدنو

 

 


 

اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران

پیکار شصت و نه ساله توده ای ها در راه تحقق حقوق کارگران و زحمتکشان،

 در راه بهروزی میهن  و استقرار آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی

 


هم میهنان عزیز!
دهم مهرماه 1389، مصادف با شصت و نهمین سالگرد تأسیس حزب توده ایران، کهن ترین سازمان سیاسی کشورمان است. پایه گذاری حزب توده ایران، در مهرماه 1320، توسط گروهی از زندانیان سیاسی آزاد شده از زندان های رژیم رضا شاه و همچنین شماری از شخصیت های برجسته ملی و آزادی خواه، در دورانی که ایران در چنگال عقب ماندگی اجتماعی، مداخلات گسترده قدرت های استعماری دست و پا می زد، رخدادی بزرگ در تاریخ تحولات میهن ما بود که منشاء تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مهمی شد.
اهمیت نقش حزب توده ایران در حوادث و رویدادهای تاریخ معاصر ایران آنچنان است که نمی توان هیچ واقعه تاریخی پر اهمیتی را در تمامی این سال ها یافت که نقش و تأثیر حزب ما بر آن اشکار نباشد. اگر چه دستگاه های تبلیغاتی حکومت های ارتجاعی، و بلند گوهای امپریالیسم جهانی تلاش کرده اند تا با قلب حوادث تاریخی، ماهیت انقلابی و رزمنده حزب طبقه کارگر و زحمتکشان کشور را واژگونه ترسیم کنند، با اینهمه، حزب ما توانسته است بر نیروی ویرانگر دشوارترین آزمون های تاریخ میهن ما فائق آید، و با وجود حملات گسترده ارتجاع، دستگیری، شکنجه و اعدام ده ها هزار تن از اعضاء و هواداران حزب همچنان پیگیر و استوار به مبارزات خود ادامه داده است.
ارتجاع و امپریالیسم از بنیان های فکری و سیاسی حزب ما، و از کاربرد خلاق این بنیان های علمی در ارائه راه کارهای موثر برای پیشبرد امر مبارزه جنبش مردمی و همچنین از توان حزب در سازمان دهی کارگران و توده های محروم آنچنان هراسان بوده و هست که تنها سال های کوتاهی از حیات شصت و نه ساله حزب ما در شرایط علنی سپری شده است. از مزدوران رژیم وابسته پهلوی گرفته که شمار بزرگی انسان های والا و رزمندگان قهرمان توده ای همچون روزبه، سیامک، مبشری، و کیوان... را به جوخه های اعدام سپردند تا دژخیمان رژیم ولایت فقیه، که در بزرگ ترین کشتار سیاسی تاریخ میهن ما، هزاران مبارز راه عدالت اجتماعی و آزادی در بند را، از جمله شمار کثیری از قدیمی ترین زندانیان سیاسی جهان، اسطوره های پایداری زندان های شاه و رژیم ولایت فقیه، که بیش از سه دهه از عمر خود را به خاطر پایبندی به آرمان های طبقه کارگر و آزادی میهن در شکنجه گاه های شاه و رژیم جمهوری اسلامی سپری کرده بودند، قتل عام کردند.

هفت دهه نبرد تاریخی حزب توده ایران

برجسته ترین ویژگی هفت دهه مبارزه حزب ما پایداری قهرمانانه توده ای ها در مقابل یورش های ارتجاع و امپریالیسم و پافشاری بر ادامه پیکار در راه تحقق اهداف و آرمان های طبقه کارگر و زحمتکشان میهن ما بوده است. به گواهی اسناد منتشر شده دولت های امپریالیستی یکی از مهمترین اهداف کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332، که به سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق و سرکوب خونین جنبش ملی ایران منجر شد، نابودی کامل حزب توده ایران و توان آن برای ادامه فعالیت سیاسی بود. رژیم وابسته پهلوی بیست و پنج سال برای نابودی حزب توده ایران تلاش کرد و سرانجام به دست توانای انقلاب مردم میهن ما، که توده ای ها در تدارک و برگزاری آن نقش مهم و فعالی را ایفاء کردند، سرنگون شد. رژیم ولایت فقیه نیز خیلی زود کار نیمه تمام رژیم شاه را، در سال های دهه 60، پی گرفت و سران رژیم در سال 1361، سرکوب حزب توده ایران را مهم تر از پیروزی در جبهه های جنگ ایران و عراق اعلام کردند. هراس ارتجاع و دشمنان مردم و میهن ما از حزب توده ایران به سبب تأثیرات مهم حزب در دگرگون کردن حرکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور است. انتشار صدها کتاب و جزوه علمی، نشریات و مجلات پر محتوای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، نشر گسترده اندیشه های دوران ساز مارکسیسم-لنینیسم در جامعه، سازمان دهی سندیکاهای کارگری و دهقانی، سازمان دهی فعالیت های صنفی دانشجویی و ایجاد تشکل های پیشرو برای رهایی زنان میهن از چنگال واپس گرایی و ستم جنسی و طبقاتی، طرح برنامه های انقلابی و مبارزه برای به رسمیت شناختن حقوق کارگران و تصویب قانون کار، مبارزه برای تحقق اصلاحات ارضی به نفع دهقانان، بهره مند شدن زنان از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن، بهداشت و آموزش رایگان برای همه، تقسیم عادلانه ثروت و تحقق عدالت اجتماعی، تحقق حق خودمختاری، در چارچوب ایرانی آزاد، برای همه خلق های کشور و آزادی احزاب و جمعیت های صنفی، از جمله نظرات دوران سازی بودند که برای نخستین بار توسط حزب ما در میهن ما در شکل و محتوایی سازنده و خلاق مطرح شد و از سوی گسترده ترین قشرهای جامعه مورد استقبال قرار گرفت، و در راه تحقق آنها هزاران توده ای و نیروهای مترقی مبارزه ای متشکل را سازمان دهی کردند.

سیاست های حزب توده ایران در بوته آزمون های تاریخی

معیار تأثیر مبارزه احزاب و سازمان های سیاسی کشور بر حوادث تاریخی میهن مان را می توان از بررسی سیاست های مبارزاتی و عملکرد این سیاست ها در پیشبرد برنامه های جنبش مردمی استنتاج کرد. در طول شصت و نه سال گذشته حزب توده ایران با گذشت از فراز و نشیب های فراوان و با وجود برخی کاستی ها، توانسته است راه کارهای نو آورانه و یگانه ای را در پیش روی جنبش مردمی گذاشته و مهر و نشان خود را بر حوادث برجای گذارد. در دهه 1320 و 1330 این حزب توده ایران بود که در میهن ما نخست ماهیت ضد انسانی فاشیسم را افشا کرد و سپس با روشن بینی به افشای برنامه های امپریالیسم، از جمله امپریالیسم آمریکا در ایران پرداخت. این در شرایطی بود که بخش وسیعی از نیروهای سیاسی و ملی کشور درباره سیاست ها و برنامه های امپریالیسم آمریکا دچار خوش بینی های خطرناکی بودند.
در سال های دشوار مبارزه بر ضد حکومت پلیسی شاه در دهه چهل این توده ای ها بودند که ماهیت رفرم های سرمایه داری شاه را بر ملاء کردند و سپس این حزب توده ایران، یگانه سازمان کشور بود، که در تیرماه 1354، برنامه همه جانبه ای را برای تحولات مترقی و بنیادین در ایران تدوین و ارائه داد. تحولاتی که به باور حزب ما لازمه اش پیروزی انقلابی ملی و دموکراتیک بود. پیروزی انقلاب بهمن 57، در حالی که اکثریت نیروهای چپ رو در آن زمان ارزیابی های نادرستی از مرحله انقلاب داشتند و همچنین بخش بزرگی از نیروهای ملی اصولاً به انقلاب معتقد نبودند، نه تنها نشانگر درستی ارزیابی های علمی حزب ما از شرایط کشور بود بلکه مهر و نشان جدی خود را بر خواست های نیروهای شرکت کننده در انقلاب، خصوصاً کارگران و زحمتکشان برجای گذاشت. طرح شعارهایی همچون اصلاحات ارضی، ملی شدن صنایع و بانک ها، تدوین قانون کار مترقی، به رسمیت شناختن حقوق خلق ها و زنان از جمله شعارهایی است که حزب ما در برنامه سال 1354 ارائه داده بود.
حوادث سال های پس از پیروزی انقلاب و مبارزه دشوار حزب ما در شرایط بغرنج توطئه های امپریالیسم جهانی برای به شکست کشاندن جنبش و مانورهای نیروهای ارتجاعی برای منحرف کردن انقلاب از آرمان هایش نشانگر مبارزات خستگی ناپذیر توده ای ها در راه تحقق خواست های جنبش مردمی است. حزب توده ایران از معدود احزاب و سازمان های سیاسی کشور است که در سال های اخیر با دیدی روشن به نقد سیاست های حزب در این دوران پرداخته است و در برخی عرصه ها به کاستی های جدی این سیاست ها اشاره کرده است. تأکید بر ادامه حمایت از خمینی در حالی که سران رژیم به سرعت به آرمان های انقلاب پشت می کردند، کم توجهی به امر سرکوب خشن آزادی ها و حقوق دموکراتیک، با تأکید بر اصل عمده بودن تضاد با امپریالیسم و همچنین قبول ضمنی اصل ولایت فقیه، تا زمان حیات خمینی، از جمله عرصه هایی است که در دهه های گذشته از سوی حزب ما به نقد کشیده شده است. در همین دوران دشوار در عین حال حزب ما از جمله معدود نیروهای سیاسی کشور بود که با جسارت در مقابل سیاست های خانمان برانداز ”جنگ، جنگ تا پیروزی“ رژیم ایستاد و آن را سیاستی غیر ملی و مخرب ارزیابی کرد. رهبری جنبش کارگری و سندیکایی کشور در مقابله با ”قانون کار“ ضد کارگری احمد توکلی، در اوایل سال های دهه شصت، از دیگر عرصه های فعالیت های درخشان توده ای در مقابله با برنامه های ارتجاع بود. یورش های گسترده و خونین رژیم ولایت فقیه برای نابودی حزب ما، در بهمن 1361 و اردیبهشت 1362، یکی از دشوار ترین آزمون ها در طول هفت دهه گذشته بوده است. دستگیری اکثریت رهبری و کادرهای آزموده حزب در کنار هزاران رزمنده توده ای و سپس شوهای تلویزیونی قربانیان شکنجه برای بی اعتبار کردن تاریخ و مبارزات حزب ما، و برنامه های مداوم و پیچیده دستگاه های امنیتی برای حزب سازی، دامن زدن به جو بی اعتمادی و هدف گرفتن باقی مانده رهبری حزب، حیات حزب توده ها را با مخاطرات جدی رو به رو کرد. بر رغم این توده ای ها توانستند پرچم رزم طبقه کارگر و زحمتکشان میهن را همچنان در اهتزاز نگاه دارند و به بازسازی سازمانی و سیاسی خود پرداخته و ققنوس وار از خاکستر این شکست برخیزند.
یکی از مهم ترین اهداف دستگاه های امنیتی رژیم در این سال ها دامن زدن به اختلافات، انشعاب ها و شکاف ها در صفوف حزب ما و جلوگیری از انسجام سیاسی-تشکیلاتی آن بود. نگاهی به حوادث سال های اخیر و بخش عمده ای از تهاجمات تبلیغاتی سازمان دهندگان انشعاب ها و گسست ها که در راستای اهداف دستگاه های امنیتی رژیم عمل می کردند نشانگر وجوه مشترکی است که آنها را می توان در تهاجم بی امان به حزب ما خلاصه کرد. اما سئوال این است که چرا حزبی که آنچنان ضربه ای را متحمل شده و در پی فروپاشی کشورهای سوسیالیستی تمام بنیان های فکری و نظری آن به چالش کشیده شده است این چنین هدف جنگ روانی-تبلیغاتی دستگاه های سرکوب رژیم قرار می گیرد؟
پاسخ این سئوال را باید در پایفشاری حزب ما بر بنیان های نظری خود، در اهتزاز نگاه داشتن پرچم مارکسیسم-لنینیسم و انترناسیونالیسم پرولتری، و تدوین سیاست های روشن و راهگشای مبارزاتی و تأتیرات همه جانبه آن بر جنبش مردمی میهن ما جستجو کرد.
نشست کمیته مرکزی حزب ما در فروردین ماه 1369، در دوران دشوار فروپاشی کشورهای سوسیالیستی و در دوران آشفته اندیشی نیروهای گوناگون سیاسی در زمینه چگونگی برخورد با حوادث کشور، در پی مرگ خمینی، برای نخستین بار شعار ”طرد رژیم ولایت فقیه“ را مطرح و اعلام کرد: ”گذشت زمان صحت و حقانیت سیاست مرحله ای حزب را دایر بر ضرورت مبارزه دامنه دار و وسیع علیه اصل ”ولایت فقیه“ به مثابه تئوری و پراتیک رژیم استبداد قرون وسطایی مذهبی به اثبات رساند... وظایفی که در برابر نیروهای سیاسی و از جمله حزب ما قرار دارد سترگ است: در زمینه سیاسی طرد رژیم تئوکراتیک ”ولایت فقیه“ به منظور پیشبرد اهداف دموکراتیک و تحقق شعار آزادی و صلح، در عرصه اجتماعی-اقتصادی هموار کردن راه رشد اقتصاد ملی به قصد پایان دادن به فقر و فلاکت کنونی، ایجاد کار برای میلیون ها انسان، تأمین سطح زندگی بهتر برای محرومان جامعه، دگرسازی علمی-فنی از طریق درهم شکستن نظام آموزشی کنونی در همه سطوح و بالاخره نجات فرهنگ ایرانی... (اسناد پلنوم کمیته مرکزی حزب توده ایران، فروردین ماه 1369، نامه مردم های شماره 308-312).
کم نبودند نیروهایی که از چپ و راست بر دیدگاه های راه گشای حزب ما تاختند و آنها را انحرافی معرفی کردند. دستگاه های امنیتی رژیم نیز از زبان قربانیان شکنجه و در نشریات زیر کنترل شان در خارج از کشور، از جمله نشریه ضد توده ای ”راه توده“ این سیاست حزب را سیاستی خانمان سوز اعلام کرده و توده ای ها را به ”شورش“ بر ضد مرکزیت حزب فراخواندند. امروز با گذشت بیست سال از انتشار این ارزیابی دقیق از حوادث کشور کمتر نیروی ملی و آزادی خواه و عادل کشور را می توان یافت که در اساس با برداشت های سیاسی ارائه شده از سوی حزب ما در آن دوران دشوار موافق نباشد.
حوادث دهه 1370 و حمایت فعال حزب ما از جنبش مردمی در سال های اخیر نیز از جمله عرصه های روشن سیاست های حزب ما است. حزب ما انتخابات 1376 را، رفرنداوم تاریخی مردم بر ضد رژیم ولایت فقیه خواند و با انتقاد از سیاست های خوشباورانه خاتمی و دیگر نیروهای اصلاح طلب در تبلیغ ”اصل مترقی ولایت فقیه“ و تأکید بر تنظیم سیاست های دولت اصلاحات در چارچوب منافع نیروهای“خودی“ و طرد نیروهای ”غیر خودی“، یعنی خطوط قرمز تعیین شده از سوی ولی فقیه رژیم استبدادی، از هر حرکت مثبت این دولت، هر چند کوچک، در راه تحقق آزادی ها و حقوق دموکراتیک حمایت کرد.
این حزب توده ایران بود که در جریان انتخابات 1384، با وجود همه تهاجمات تبلیغاتی از چپ و راست با قاطعیت از نامزدی آقای معین دفاع کرد و هنگامی که انتخابات با تقلبات آشکار احمدی نژاد به مرحله دوم رسید دولت خاتمی را به لغو نتیجه دور اول و تن ندادن به برنامه های نیروهای نظامی فراخواند.

مبارزه ادامه دارد

شصت و نهمین سالگرد حزب توده ایران در حالی فرا می رسد که بیش از یک سال از کودتای انتخاباتی 22 خرداد ماه 1388، و پیکار باشکوه و آگاهانه میلیون ها ایرانی برای درهم شکستن ماشین استبداد و تحمیل اراده مردمی بر رژیم می گذرد. سران ارتجاع، و در رأس آن ولی فقیه رژیم، با درک ابعاد شکست تاریخی یی که در انتظار آنها بود و هراسناک از نزدیکی پایان عمر استبداد فقاهتی با باطل کردن رأی میلیون ها ایرانی، عنصر منفوری همچون احمدی نژاد را برنده انتخابات اعلام کردند. ابعاد دخالت های نظامیان: سپاه پاسداران، بسیج و دستگاه های انتظامی، به رهبری علی خامنه ای، و سازمان دهی آشکار تقلبات گسترده انتخاباتی آنچنان بود که حتی اعتراض بخش های مهمی از روحانیت وفادار به ”نظام“ را نیز برانگیخت و بزرگ ترین شکاف در درون نیروهای حاکمیت جمهوری اسلامی را، از زمان تأسیس آن تا به امروز، پدید آورد. سرکوب خونین و خشن گردهمایی های اعتراضی میلیون ها شهروند خشمگین، در تهران و دیگر شهرهای مهم کشور، دستگیری و شکنجه هزاران تن از معترضان به تقلبات انتخاباتی، کشتار ده ها تن از تظاهر کنندگان، برپایی دادگاه های فرمایشی و نمایشات مسخره ”اعترافات“ قربانیان شکنجه و همچنین تشدید فضای امنیتی کشور تا حدی که بسیاری از مراجع تقلید شیعه عملاٌ در خانه های خود زندانی هستند، ابعاد گسترده بحران مشروعیت رژیم را نشان می دهد. در تمامی تاریخ سی ساله رژیم جمهوری اسلامی دورانی را نمی توان یافت که رژیم با چنین بحرانی رو به رو باشد و رهبر آن، علی خامنه ای، و اصل ولایت در میان ”نیروهای خودی“ تا به این حد بی اعتبار شده باشد.
حوادث اخیر نشان داد که رژیم حاکم با تکیه بر سرنیزه و زور است که می خواهد به حیات خود ادامه دهد و از این رو نیز به سرعت به سمت بیش از پیش نظامی-امنیتی کردن حیات سیاسی کشور پیش می رود. حرکت های سرکوبگرانه اخیر نه تنها از سر قدرت نیست بلکه نشانگر ضعف های جدی رژیم و خطرات واقعی است که ادامه حیات آن را تهدید می کند. اگرچه اعتراضات خیابانی گسترده توده ها با حضور سنگین نیروهای نظامی و انتظامی پایان یافته است ولی انزجار و بی اعتباری رژیم آنچنان است که تنها با حفظ فضای شدید اختناق و سرکوب می تواند جلوی از سر گیری این حرکت ها را سد کند. جنبش مردمی در مقابل چالش های جدی یی که دستگاه های سرکوب رژیم در مقابل آن قرار دادند نه تنها با استواری و سربلندی ایستاد است بلکه نشان داده است که از بلوغ تحسین برانگیز سیاسی برخوردار است. مبارزه برای طرد رژیم ولایت فقیه و استقرار یک حکومت ملی و متکی بر آرای مردم نه تنها سرکوب نشده است بلکه هر روز اشکال جدیدی را می یابد و حیات رژیم ولایت فقیه را به چالش جدی کشانده است.
نافرمانی همگانی و تحریم گسترده همه نهادهای وابسته به استبداد و همچنین ادامه اعتراض های مردمی، گسترش و تحکیم وحدت در صفوف نیروهای اجتماعی مدافع جنبش و در میان نیروهای سیاسی ملی و مردمی از جمله راه های ادامه موثر و ارتقای کیفی و کمی مبارزه کنونی است.

رزمندگان توده ای! اعضاء و هواداران حزب
زنده یاد رفیق حجت الله قریشی، که در سنگرهای انقلاب جان خود را باخت، می گفت: ”با حزب توده ایران، تاریخ و سرگذشت شگرفی همدوش است. چیزی مرموز و پر جاذبه، چیزی به تبرک روزبه، سیامک و وارطان در سطر سطر تاریخ این حزب موج می زند، چیزی شیبه موج و طوفان.“
حیات شصت و نه ساله حزب توده ایران بیش از هر چیز مدیون پیکار خستگی ناپذیر و قهرمانانه شماست. شما در شصت و نه سال گذشته در سهمگین ترین آزمون ها، وفادار به آرمان های والا و انسانی حزب طبقه کارگر ایران پرچم حزب توده ها را در اهتزاز نگاه داشتید و این راز روئین تنی حزب ماست، که بر رغم همه تلاش های غدارانه ارتجاع همچنان استوار و نیرومند در عرصه مبارزات سیاسی کشور حضور دارد. از بهمن ماه 1362، که یورش وسیع دستگاه های امنیتی رژیم به حزب ما آغاز شد تا به امروز, یعنی نزدیک به 25 سال است که رژیم ولایت فقیه همه امکانات گسترده خود را، از کشاندن قربانیان شکنجه به پای تلویزیون، تا حزب سازی و تلاش برای انشقاق و انفجار حزب از درون، و بی اعتبار کردن مرکزیت آن، به کار گرفته است و همچنان به این تلاش ها ادامه می دهد. هوشیاری و آگاهی تحسین برانگیز اعضاء و هواداران حزب سد اساسی موفقیت برنامه های رژیم بوده و خواهد بود. در آستانه شصت و نهمین سالگرد تأسیس حزب توده ایران با کاروان انبوه جان باختگان قهرمان حزب و همه جان باختگان راه آزادی تجدید عهد می کنیم و بار دیگر اعتقاد عمیق و خلل ناپذیر خود را به رسالت تاریخی حزب توده های کار و زحمت، برای رهایی ایران از چنگال استبداد و استقرار آزادی، استقلال واقعی و عدالت اجتماعی، اعلام می کنیم.

درود آتشین به خاطره تابناک همه جان باختگان راه آزادی
درود به زندانیان سیاسی قهرمان و همه خانواده های شهدا و زندانیان سیاسی
پیروز باد مبارزه مشترک همه نیروهای آزادی خواه برای طرد رژیم ولایت فقیه!

کمیته مرکزی حزب توده ایران
3 مهر ماه 1389

نامه مردم 852


 

 

 

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter