نویدنو:19/06/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

1389/6/19:نویدنو

 

 

 


 

11سپتامبری دیگر

آخرین پیام سالوادور آلنده رئیس جمهور قانونی شیلی

 در11سپتامبر 1973به خلق شیلی

 

نویدنو: 37 سال از کودتای ننگین امریکایی توسط پینوشه خوانتای نظامی می گذرد. زمان دگر گشته وبسیاری از فاعلین ضد انقلاب روی در نقاب خاک کشیده اندو تشت رسوایی اکثر آنها از بام افتاده است اما پژواک سخن آلنده هر روز اوج بیشتری می گیرد ودر سراسر دالان خون وقساوت ودیکتاتوری امریکای لاتین ودر سراسر جهان خلق ها را به رهایی می خواند. به قول آلنده :" به شما با اطمینان اعلام می‏کنم که بذر امیدی که به خلق شیلی سپرده شده است نمی‏تواند برای همیشه از بین رفته باشد. آن‏ها بی شک زورمندند، می‏توانند ما را به بند بکشند ولی هرگز نمی‏توانند به وسیله جنایت یا به کمک وحشت، از محاکمات اجتماعی فرار کنند.تاریخ به ما تعلق دارد و این خلق است که آن را می‏نویسد."

 

این مطمئنا واپسین باری است که با شما سخن می‏گویم. نیروهای هوائی مسلح آنتن‏های رادیو را بمباران کرده اند. من به تلخی سخن نمی‏گویم بلکه سرخورده ام. سخنان من تنبیه روحی ـ روانی برای آن‏هائی است که به سوگند خود خیانت کردند: سرباز شیلی، سر فرمانده، همکار آمیرال مرینو و ژنرال مندوسا، که دیروز وفاداریش را به دولت اعلام کرده بود، امروز خود را فرمانده کل قوا نامیده است.

در برابر چنین رویدادهائی، می‏توانم به زحمتکشان بگویم که کناره گیری نخواهم کرد. در این مرحله تاریخی، جانم را نثار وفاداریم به خلق شیلی خواهم نمود. به شما با اطمینان اعلام می‏کنم که بذر امیدی که به خلق شیلی سپرده شده است نمی‏تواند برای همیشه از بین رفته باشد. آن‏ها بی شک زورمندند، می‏توانند ما را به بند بکشند ولی هرگز نمی‏توانند به وسیله جنایت یا به کمک وحشت، از محاکمات اجتماعی فرار کنند.

تاریخ به ما تعلق دارد و این خلق است که آن را می‏نویسد. زحمتکشان میهن من، می‏خواهم از شما به خاطر وفاداری ای که همواره نشان دادید، از اعتمادی که به فردی کردید که تنها نماد خواسته بزرگ عدالت بوده است و سوگند می‏خورد که توانسته است به قانون و قانون اساسی احترام گذارد، سپاس‏گزاری کنم.

سرمایه بیگانه و امپریالیسم جوّی را به وجود آورده اند که سنت‏ها را شکسته است: همان سنت‏هائی که فرمانده شنایدر به آن‏ها احترام می‏گذاشت و گویا مورد تائید فرمانده آرایا می‏بود. ولی او از خانه اش و به یاری بیگانگان امیدوار است دوباره قدرت را در دست گیرد و از املاک و امتیازاتش دفاع کند.

روی سخن من با زن ساده سرزمینم است، با زن روستائی ای که به ما باور داشت، با زنان کارگری که سخت کار کردند و به مادرانی که همواره فرزندانشان را خوب بار آورده اند؛ با کارکنان دولت و با همه آن‏هائی است که روزهای متمادی بر علیه کودتا و بر علیه کسانی که تنها از امتیازات جامعه سرمایه داری دفاع می‏کنند، کار کرده اند؛ با جوانان و تمام آن‏هائی است که سرود خوانان شور و شعف و روحیه مبارزه جوئیشان را به دیگران انتقال داده اند؛ با شیلیائی‏ها، با کارگران، روستائیان، روشنفکران و با تمام آن‏هائی است که زیر ستم قرار خواهند گرفت زیرا فاشیسم از چندی پیش در کشور ما حضوردارد: سوء قصدهای وحشت آفرین که به کمک آن‏ها پل‏ها را منفجر می‏کنند، خطوط راه آهن را قطع می‏کنند، لوله‏های نفت و گاز را از بین می‏برند. تاریخ آن‏هائی را که الزام به مداخله داشتند وسکوت اختیار کردند، قضاوت خواهد کرد.

آن‏ها حتما رادیو ماگایانس را قطع خواهند کرد و شما دیگر نخواهید توانست آهنگ زنگ دار صدای مرا بشنوید. مهم نیست، شما باز هم به من گوش خواهید داد. من همواره در کنار شما خواهم بود؛ شما حداقل انسان شایسته ای را به یاد خواهید آورد که به میهنش وفادار بود. خلق باید از خودش دفاع کند نه این‏که خود را فدا کند. خلق نباید اجازه دهد نسلش را بر اندازند یا تحقیرش کنند.

زحمتکشان: من به شیلی و سرنوشتش اطمینان دارم. دیگرانی هستند که به لحظات خاکستری و تلخ یعنی لحظاتی که خیانت مسلط خواهد شد، امید بسته اند. به پیش، با علم به این‏که به زودی راه‏های بزرگی که از آن‏ها انسان‏های آزاد برای ساختن جامعه ای بهترگذر خواهند کرد، گشوده خواهد شد.

زنده باد شیلی! زنده باد خلق! زنده باد زحمتکشان! این واپسین سخنان من خواهد بود. من اطمینان دارم که این فداکاری بیهوده نخواهد بود و حداقل تنبیهی روحی ـ روانی برای کسانی خواهد بود که به پستی و خیانت روی آورده اند.

سرچشمه متن پیام : مجله هفته http://www.hafteh.de/?p=11893


 

 

 

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter