نویدنو:02/06/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

 

عراق: شکنجه، فساد ، جنگ داخلی . امریکا قطعا اثر خودرا باقی گذاشته است

نویسنده : رابرت فیسک : برگردان : آرش

 

وقتی که شما کشور دیگری رامورد حمله قرار می دهید ، باید یک اولین سرباز وهمین طوریک آخرین سرباز وجود داشته باشد.

اولین نفر در صف مقدم اولین یگان  ازاولین ستون نظامی مهاجم ارتش امریکا در رسیدن به میدان فاردوس در مرکز بغداد در سال 2003سرجوخه داوید بریز از گردان سوم ، هنگ چهارم دریایی بود. البته ، به همان دلیل ، او به من خاطر نشان کرد که اواصلا یک سرباز نبود.تفنگداران دریایی سرباز نیستند.آنها تفنگدار دریایی هستند.ولی او دوماه بود که با مادرش صحبت نکرده بود ، وبنا بر این – همین طور به ناچار- من تلفن ماهواره ای ام را برای تلفن به مادرش در میشیگان به او تقدیم کردم. هر روزنامه نگاری می داند که اگر تلفنش را به یک سرباز در جنگ قرض  بدهد حکایت های خوبی دریافت خواهد کرد.

سرجوخه بریز نعره زد " سلام ، بر همه شما ، من دربغدادم.من زنگ زدم بگم سلام ، دوستتون دارم. من خوبم. من شما هارا دوست دارم.جنگ در عرض چند روز تموم میشه . من به زودی می بینمتون" بلی ، همه آنها گفتند جنگ به زودی تمام خواهد شد . آنها با عراقی ها در باره این تصور خوش آیند مشورت نکردند.اولین بمب گذار انتحاری- یک پلیس با اتوموبیل وسپس دو زن دریک اتوموبیل- قبلابه امریکایی ها در بزرگ راه درازبالای بغداد اصابت کرده بود.می توانست صدها مورد دیگر وجود داشته باشد.صدها مورد دیگرنیز در آینده در عراق وجود خواهد داشت

بنا بر این ما نباید درچند ساعت آخر، خروج آخرین سربازان" جنگنده" از عراق دوهفته پیش از موعد جدول زمان بندی  در مرز کویت لودگی کنیم . نه با فریاد های کودکانه " ما برنده ایم" سربازان نو جوان ،  برخی از آنها باید در زمانی که جرج دبلیو بوش ارتش خود را به این ماجرای فاجعه آفرین عراقی می فرستاد 12ساله می بودند.آنها پشت سر خود 50.000 مرد وزن – یک سوم کل نیروهای اشغالگر- را باقی می گذارند کسانی که موردحمله خواهند بود و کسانی که هنوز مجبور خواهند بود علیه شورش بجنگند. 

بله، آنها رسما برای آموزش تفنگداران وارتشیان وفقیر ترین فقرایی که به ارتش جدید عراق پیوسته اند ، کسانی که فرمانده خودشان اعتقاد دارد که تا سال 2020قادر به دفاع از کشورشان نخواهند بود، درآنجا هستند. اما آنها هنوزهمراه با هزاران سرباز اجیر مسلح بی انضباط غربی وشرقی، که راه خودرا در هر سوی عراق برای حفظ دیپلمات های گرانبهای غربی و تجارما تیر باران می کنند مشغول خواهند بود– قطعا یکی از "منافع امریکاییان" که آنها باید از آن دفاع کنند حضور خود آنهاست-. از این رو با صدای بلند اعلام کنیم : ما عراق را ترک نمی کنیم.

در عوض ، میلیون ها سرباز امریکایی که از عراق گذشته اند بلایی عراقی همراه آورده اند. از افغانستان- که آنها پس از سال 2001 علاقه بیشتری نسبت به آنچه سال آینده زمانی که "زندگی" در آن کشور را آغاز کنند نشان خواهند داد به افغانستان نشان می دادند – عفونت القاعده را آوردند. آنها بیماری جنگ داخلی را آوردند. آنها عراق را با مقیاس بزرگ فساد تزریق کردند.آنها پس از ممهور کردن شکنجه در بگرام وزندان های سیاه افغانستان، مهر شکنجه را برابوغریب زدند – جانشین خلفی برای همان زندان در حکومت شرم آور صدام –. آنها کشوری را به فرقه گرایی کشیدند که ، برای  تمام درنده خویی وفساد صدامی اش ، پیش از این شیعه وسنی اش  به جان هم افتاده بودند .

وچون شیعیان می توانستند در "دموکراسی" جدید حاکم مطلق باشند، سربازان امریکایی پیروزی را به ایران که همچنان با خود بینی در جنگ بسیار وحشتناک 1980-1988علیه صدام به دنبال آن بود تقدیم کردند. در واقع مردی که در روزهای بد قدیمی به سفارت امریکا در کویت حمله کرد – مردی که متحد بمب گذار انتحاری بود که پایگاه دریایی امریکا در بیروت را در 1983 منفجر کرد- اکنون به پیروزی ایران کمک می کند. دعوه آن روزها " تروریست" بود. اکنون آنها " دموکرات " هستند. مضحک است که ما 241خدمه امریکایی را که در ماجرای لبنان کشته شدند فراموش کرده ایم . سرجوخه داوید بریز احتمالا در آن زمان دو یا سه ساله بود.

اما تهوع ادامه یافت. سربازان امریکایی اردن – بمب گذاری در هتل در امان- ولبنان را دوباره  به القاعده آلوده کردند . ورود فتح الاسلام به کمپ فلسطینی نحر البارد در شمال لبنان- جنگ 34 روزه آنها با ارتش لبنان- وتلفات کشتار غیر نظامیان نتیجه مستقیم خیزش سنی در عراق بود. القاعده در لبنان حضور یافته بود. از آن پس عراق تحت نفوذ امریکایی ها با بمب گذاران انتحاری باز آلوده  افغانستان شد، خود قربانی کردنی که سربازان امریکایی را از مردانی که می جنگیدند به مردانی که مخفی می شدند تبدیل کرد.  

به هر حال ، آنها اکنون در گیر بازنویسی حکایت هستند. بیش از یک میلیون عراقی مرده اند. بلر غصه آنها را نمی خورد- لطفا بیاد داشته باشید ،  در این گشاده دستی سلطنتی ، آنها کار برجسته ای نکردند. وهمینطور بسیاری از سربازان امریکایی. آنها آمدند. آنها دیدند. آنها از دست رفتند. واکنون می گویند پیروز شده اند. چنان که عرب ها، سپری کننده زندگی با 6ساعت برق در روز در کشور غم افزایشان ،  دیگر نباید به پیروزی دیگری از این نوع امیدوار باشند. 

آن زمان واکنون

کشتگان غیر نظامی عراق در سال گذشته 3000نفر برآورد می شود. این تعداد کمتر از یک دهم 34.500کشته در سال 2007 است اما این هنوز با خطر هر روزه عراقی ها مواجه است.

تعداد 200 نفر عراقی شناخته شده هنوز باید در حبس نگهداری شوند – یک کسری از 26.000نفر نگهداری شده در زندان های نظامی سه سال قبل.

15.5ساعت معدل ساعتی است که بغداد برق دارد، یک بهبود قابل توجه از 6ساعتی که سه سال قبل برق داشت اما هنوز نه بالاتر از استاندارد قبل از حمله، زمانی که شهر های عراق می توانستند به نیروی برق 24 ساعته تکیه کنند. 

سرچشمه : ایندیپندنت


 

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter