نویدنو:09/04/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

 

نویدنو: می توان با دیدگاه های مختلف جیمز پتراس نویسنده چپ گرای رادیکال امریکایی مخالف بود، اما نمی توان صراحت او را در بیان دیدگاه هایش نا دیده گرفت. مقاله زیر بخشی از مقاله جیمز پتراس است که به دلیل عام بودن دلایل بر شمرده ایشان در نفرت از دولت در سراسر جهان ، با اندکی تلخیص تقدیم حضور خوانندگان می گرد.

 

بیست ودو دلیل که چرا زحمتکشان آمریکایی از دولت متنفرهستند

جیمز پتراس - برگردان :مهرگان 

مقدمه

چرا حمله دست راستی بر علیه "دولت بزرگ"به طور فزاینده ای از طرف زحمتکشان تشدید می شود؟

لیبرال ها با استناد به برنامه های رفاهی دولت نظیرامنیت اجتماعی وبیمه بیکاری ، ادعا می کنند که کارگران مزد وحقوق بگیرعلیه " منافع خود" شان عمل می کنند. ترقی خواهان استدلال می کنند که کارگران مخالف دولت "نژادپرست"، "بنیادگرا" ویا غیر منطقی هستند، که با ترس بی جا از تهدید آزادی های فردی  کور شده اند.  

من اما استدلال خواهم کرد که دلایل بسیارمحکم ،منطقی ومادی برای آن که زحمتکشان علیه دولت اظهار تنفر کنند وجود دارد.

 بیست ودو دلیلی که چرا زحمتکشان از دولت نفرت دارند

1- بسیاری از کارگران مزد وحقوق بگیر نسبت به شرکت های ثروتمند به طور نا متناسبی مالیات های بیشتری می پردازند وبه همین خاطر ، میلیون هایی امریکایی برای نجات از خط فقر در"اقتصاد زیر زمینی " کار می کنند ، بنابراین با خودداری از پرداخت مالیات های سنگین به خاطردرآمد خود را در معرض دستگیری ، وپیگرد دولت قرار می دهند.    

2- دولت برای شرکت ها معافیت های مالیاتی چندین ساله آماده می کند در حالی که نرخ مالیات حقوق ودستمزد کارگران افزایش می یابد یا خدمات حیاتی حذف می شود.  سیاست های در آمد مالیاتی غیر منصفانه دولت  به تنفردامن می زند. 

3- مالیات های گزاف در مقایسه با خدمات عمومی کم وبیش گران ، از جمله هزینه های رشد یابنده تحصیلات عالی وهزینه های بالای بهداشت عمومی،مخالفت ومحرومیت توده ای را تغذیه می کند که (فکر کنند) آن ها وفرزندانشان از فرصت هایی برای پیشرفت وسلامت محروم شده اند.   

 4- بسیاری از زحمتکشان از این واقعیت که پول مالیات آن ها از سوی دولت  به جای سرمایه گذاری در بازسازی صنعتی امریکا برای ایجاد کارهای با در آمد خوب یا کمک به بیکاران یا کارگران در معرض بیکاری ناتوان از پرداخت وام های مسکن ومواجه با اخراج (ازخانه)  یا بی خانمانی ، صرف جنگ های بی پایان دور دست و کمک مالی به والت استریت می شود اظهار تنفر می کنند.

 5- مردم زحمتکش ازریاکاری دولت واستانداردهای دوگانه در تعقیب کردن " کلاهبرداران رفاه" برای گرفتن صدها (نفر)  اما چشم پوشیدن از کلاهبرداران شرکتی  وبانکی ، وهزینه های نظامی متجاوز از صدها میلیاردی پنتاگون وحشت زده  شده اند. تعداد اندکی از زحمتکشان اعتقاد دارند که برابری در برابر قانون وجود دارد، به طور ضمنی ادعاهای قانونی بودن آن را رد می کنند. 

 6-بسیاری از خانواده های زحمتکشان از این واقعیت که دولت پسران ودختران آنها را به جای کارهای کارمندی ، برای جنگ هایی که منجر به مرگ وزخم های فلج کننده می شود به سربازی می فرستد ، در حالی که فرزندان ثروت ودولتمند رشته های مدنی را تعقیب می کنند متنفرند.

7- دولت به زیر ساخت های عمومی – جاده ها ، پارک هاوتسهیلاتی درمحلات گران قیمت-  سوبسید می پردازد وارتقا می دهد در حالی که درخواست های جوامع کم در آمد  برای بهبود را نادیده می گیرد. بعلاوه دولت آلاینده ها - کوره های زباله سوز،صنایع بسیار آلاینده وغیره – را در مجاورت منازل ومدارس کارگران مستقر می سازد.   

 8- دولت حداقل مزد را زیر افزایش ها در هزینه زندگی نگه می دارد اما سودهای اضافی را تشویق وتوسعه می دهد.

9-سخت گیری قانونی در محلات ثروتمند نشین وسهل انگاری در جوامع کم در آمد منجر به نرخ بالاتر آدمکشی ودزدی شده است . 

10-دولت محدودیت هایی را بر سازمانهای مبارز کارگری برای حفظ دستمزدها ومزایا تحمیل می کند وتهدید صنفی و اخراج دلبخواه کارگران را نا دیده می گیرد.دولت از ادغام های صنفی ومالکیت های منجر به انحصارات حمایت می کند اما ازعمل جمعی ازپایین حمایت نمی کند.  

 11- نهادهای اقتصادی دولت سیاست سازانی از بانک داران ونهادهای مالی را که در راستای منافع کارفرمایان سابق خود تصمیم می گیرند استخدام می کنند ، در حالی که کارگران مزد وحقوق بگیر محروم  هستند وهیچ نماینده ای در مشاغل سیاست اقتصادی ندارند. 

 12- دولت به طور فزاینده ای از آزادی های فردی فعالان اجتماعی از طریق لایحه وطن دوستی ، دستگیری های دلبخواه ، و واگذاری مصونیت به خشونت پلیس و تنبیهات غیر قانونی ، رد انتقادات شهروند با توسل به قدرت های جزایی تخطی می کند.

 13- دولت به شدت در برابر افزایش سرمایه گذاری برای مجتمع های نظامی – صنعتی ، جابجایی شرکت های خارجی چند ملیتی ولابی پر در آمد اسرائیل پاسخگو است ، در حالی که بودجه برای سرمایه گذاری عمومی در فعالیت های تولیدی ، کاربست فن آوری وآموزش مشاغل فن آوری پیشرفته برای کارگران امریکا وکارمندان حقوق بگیر وفرزندان آنها  را قطع می کند.

14- سیاست های دولت نابرابری بین 10درصد بالا و50درصد پایین رابرای دهه ها افزایش داده وامریکا را به کشور صنعتی با بالاترین (سطح) نابرابری تبدیل نموده است .  

 15- سیاست های دولت به کاهش استاندار زندگی مزد وحقوق بگیران ، طولانی ترشدن ساعات کار ، کمتر شدن امنیت شغلی درسال های بیشتری قبل از بازنشستگی وتامین اجتماعی وتحت مخاطرات زیست محیطی بزرگتر منجر شده است.

16- مقامات منتخب دولت بسیاری از وعده های انتخاباتی برای زحمتکشان را نقض می کنند در حالی که به وعده های داده شده به نخبگان طبقات بالاتر، شرکت هاو بانک داران وفا دارند.  

 17- مقامات دولتی به حامیان مالی اندک خود توجه ومسئولیت بیشتری نسبت به میلیون ها رای دهنده خودنشان می دهند.

18-مقامات دولت به رشوه  لابی های شرکت ها برای حفظ منافع شرکت ها نسبت به بهداشت ، آموزش وپرورش و درآمد مورد نیازحوزه های  انتخابی پاسخگو ترهستند.   

 19-پیوند های دولت – شرکت منجر به عدم کنترلی می شود ، که نتایج آن درآلوده کردن محیط زیست منجر به ورشکستگی تجارت  خرد واز دست رفتن مشاغل بسیار، ونیزفقدان عرصه های باز آفرینی واتلاف زمان آسایش برای زحمتکشان می گردد،

20- دولت سن بازنشستگی را بیشتر از افزایش پرداخت های تامین اجتماعی از سوی ثروتمندان افزایش می دهد ، که درنتیجه آن کارگران شاغل در محیط های کار غیر سالم  ازسال های بازنشستگی کمتری در تندرستی بهره مند خواهند بود.      

 21- سیستم قضایی دولت برای صدورآرا مطلوب شاکیان ثروتمندی که وکلای گرانقیمت و از نظر سیاسی مرتبطی دارند  در مقابل کارگران مورد دفاع توسط وکلای تسخیری بی تجربه مناسب تر است 

22- جمع کنندگان مالیات کشور در تعقیب مالیات دهندگان مزد وحقوق بگیر نسبت به طبقه مرفه مدیران اجرایی شرکت ها که حسابداران کارکشته درروزنه های مالیاتی ومعافیت های مالیاتی را استخدام می کنند آماده ترهستند.

 

سرچشمه : www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=19783

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست