نویدنو:19/01/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

برندگان وبازندگان انتخابات عراق

نویسنده : عسام ال امین - برگردان : مهرگان

سرچشمه : کانتر پانچ

  7سال پس از تهاجم امریکا به عراق در مارس سال 2003،  وعلیرغم حضور بیش از 100هزار سربازامریکایی در خاک عراق ، نقش امریکا، آنچنان که آخرین انتخابات کشور نشان داد به طور گسترده ای کاهش یافته است. 

وقتی که بوش عراق را مورد حمله قرار داد، سه هدف اصلی وجود داشت، هدف  اول  ، بوش تلاش می کرد قدرت امریکا را پس از حادثه 11سپتامبر اعاده وتثبیت نماید. بوش در سخنرانی معروف به " ماموریت  کامل شده" خود در اول ماه می 2003 اظهار داشت :" جنگ عراق یک پیروزی در جنگ علیه تروریسم است که در 11سپتامبر 2001 آغاز شد " 

هدف دوم، دولت بوش  می خواست پایگاه های نظامی  امریکا در خاورمیانه را از عربستان سعودی که با جمعیتی بی آرام به طور فزاینده دچاربی ثباتی می شد ، به عراق بسیار مناسب ومطیع انتقال دهد. در 30آوریل 2003 ، اندکی پس از سقوط رژیم بعثی در بغداد، روزنامه دیلی تلگراف لندن گزارش داد که " امریکا دیروز تغییر شکل تاریخی حضور خاورمیانه ای خود را ، با اعلام  توقفی برای عملیات نظامی فعال  در عربستان سعودی وتغییر محل تقریبا تمام نیروهایش از پادشاهی در طی چند هفته آغاز کرد." اجابت یکی از " خواسته های عمده بن لادن".  با سقوط رزیم صدام حسین ، دولت بوش به ساختن سیستمی از صدها پایگاه نظامی و استقرار در سراسر کشور قادر بود.  

هدف سوم برای امریکا داشتن کنترل موثر بر نفت عراق بود که پیش از این عراق ، همان طور که سیاست سازان امریکا  در آن زمان تصویرمی کردند به دولتی یاغی تبدیل شده بود . شاید آنچه بر سرنوشت صدام مهر شده بود سیاست راه گزین پول نفت عراق از دلار به یورو بود. بسیار موثرتر، اولین فرمان امضا شده از سوی بوش در می 2003 در رابطه با عراق ، برگرداندن  بهای تجارت نفت عراق به دلار بود. 

بوش در استراتژی امنیت ملی خود در سال 2002 ومتعاقب آن در شرح نمایش اتحاد ، دکترین جنگ های پیشگیرانه  خودرا مطرح کرد. اگر چه شکست های غیر عادی  طرح هایش تنها ناشی از فقدان اجماع در بین سیاست سازان واشنگتن نبود، بلکه  ازمقاومت شدید عراقی ها نیز ناشی می شد. که اندکی پس از اشغال امریکا در آوریل 2003 رخ داد. در واقع مقاومت سرسختانه عراقی ها طرح امپریالیستی نئو کان ها را درسراسر خاورمیانه تغییر داد.  

قطع نظر از تلفات وزیان های  انسانی وحشتناک ، ونیز ویرانی زیر ساخت های کشور، میراث عمده اشغال امریکا ، به ویژه در دوران فرمانفرمایی جری برمر، توسعه  گروه بندی های فرقه ای ( شیعه – سنی ) وقومی ( عرب –کرد) در عراق بود. برای اولین بار در جامعه عراق ، هر مقام دولتی ، از عضو شورای دولت موقت گرفته تا پایین ترین بوروکرات ، بر اساس پس زمینه فرقه ای یا قومی انتخاب شده بود تا صلاحیت فردی.    

این سیاست بیمارگونه به سیاست های به شدت فرقه ای وقومی منجرشد ، چنان که در نتایج انتخابات پارلمانی سال 2005 به بهترین شکلی  به تصویر در آمد. برندگان عمده در آن انتخابات برای 275 کرسی نمایندگی ، سه بلوک عمده تماما مبتنی بر قومیت یا فرقه گرایی بودند :  اتحاد شیعه 128، اتحاد کردها 53 واتحاد سنی ها ، علیرغم تحریم انتخابات  44 کرسی.

در 7مارس سال جاری عراقی ها دوباره برای انتخاب 325عضو پارلمان پای صندوق های رای رفتند. در این انتخابات ، مردم عراق گزینه های بیشتری داشتند،  که نه تنها فقط فرقه گرایان وقوم گرایان  بلکه غیر فرقه گرایان وملی گرایان را نیز نمایندگی می کردند. چندین اتحاد جدید، خسته از سیاست های فرقه گرایانه بر اساس برنامه های سکولار وملی گرا تشکیل شد. 

کمیسیون عالی مستقل انتخابات ، که بر انتخابات نظارت داشت ، متشکل از 8عضو بود که از سوی پارلمان بر اساس صلاحیت و امانت داری آنها منصوب شده بودند. آنها سیستمی را طراحی کردند که تا حد زیادی شفاف وکارآمد بود.بیش از 18.5 میلیون نفر از جمعیت 32میلیونی عراقی  برای انتخابات ثبت نام کردند ، که از ان میان حدود 62 درصد ( 11.7 میلیون ) عملا درانتخابات  شرکت کردند.  

بزرگترین برنده انتخابات اتحاد عراقیه به رهبری ایاد علاوی نخست وزیر سابق بود ، که 26درصد آرا را کسب کرد. علاوی مردی پراگماتیست وقوی به حساب می آید ، که شیعه ای سکولار، وبعثی سابق  در دهه 1970است که در دهه 1990 نیزحقوق بگیر سیا بود. او اولین دولت موقت را قبل از انتخابات 2005 اداره می کرد ودر زمان مدیریت  اوشدت عمل وکشتار سنی ها در فلوجه وشیعیان در نجف رخ داد. در انتخابات 2005 اتحاد او تنها 25 کرسی کسب کرد، در حالی که در این انتخابات اتحاد او ، مرکب ازاکثر سنی ها وشیعیان سکولار 91 کرسی به دست آورد.   

از سوی دیگر ، اتحاد دولت قانون نوری المالکی نخست وزیرعراق ، که از سوی حزب الدعوه شیعی اداره می شود 89 کرسی به دست آورد. او درانتخابات  سال 2005، بخشی از اتحادی اساسا شیعه بود که مجلس اعلا وصدری ها را شامل می شد. در این انتخابات او به دلایل زیاد از پیوستن به بلوک قدیمی  خود خودداری کرد.   

اولا ، شرکای اتحاد شیعه از تفویض نخست وزیری به او قبل از انتخابات خودداری کردند. علاوه بر آن ، اونمی خواست کاملا بسته به ایران باشد، که نفوذ بزرگی بر احزاب شیعه و هماهنگ کردن صورت بندی اتحاد آن ها  دارد. مالکی  در حین کارزارانتخاباتی خود،  با تلاش برای کسب رضایت افکارعمومی خسته از سیاست های فرقه گرایانه  و نفوذ خارجی ،  استقلال واعتبار ملی خود را ابراز کرد.

در واقع بزرگترین بازندگان این انتخابات اتحادهایی بودند که به فرقه یا قوم خود متوسل شدند. مثلا ، اتحاد شیعه ، نماینده احزاب متکی به ایران ، 70کرسی کسب کرد (58 کرسی از دست داد) . اما در داخل همان اتحاد ، بزرگترین برنده پیروان صدر با کسب بیش از 40کرسی بودند، که  کارزار انتخاباتی خود را با پلتفرم استقلال و افتخار بر خود  شان بعنوان میهن پرستان عراقی به راه انداختند. به همان شکل ، اتحاد حزب اسلامی سنی با از دست دادن 38کرسی از انتخابات سال 2005  تنها 6 کرسی به دست آورد.

اتحاد سنتی احزاب قومی کرد متشکل از جلال طالبانی رئیس جمهور ومسعود بارزانی رئیس منطقه کردستان تنها 43 کرسی ( پایین تر از 53کرسی) کسب کردند. سایر احزاب کرد،  با توسل به مبارزه با فساد و احساسات میهن پرستانه عراقی ( بیشتر از کردی) وبا تاکید بر آن که تنفر در میان تعداد معینی از کردها در سیاست های تجزیه طلبانه از سوی دو حزب اصلی کردها حمایت می شود   14کرسی باقیمانده منطقه کردستان را به دست اوردند.

تاثیر قدرت های خارجی هم بر انتخابات عراق نقش قابل توجهی ایفا کرد. ایران اتحاد شیعی را با وارد کردن فشار قابل ملاحظه ای بر احزاب عمده شیعه ، علیرغم شکست در ترغیب مالکی وحزب الدعوه او به پیوستن به اتحاد ،  سازماندهی کرد. از سوی دیگر ترکیه ،  وتا اندازه ضعیفی عربستان سعودی وسوریه ، نیز در ایجاد اتحاد سکولار وملی گرای علوی نقش مهمی داشتند.

علاوه بر شیعیان سکولار متحد شده با علوی ،  احمد دعوت اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه ،  توانست با متحد کردن  دو رهبر سنی  مهم ، بنام های ، طارق الهاشمی معاون رئیس جمهور و صالح ال مطلق سیاست مدار کهنه کار مردمی  ، آرا استان های  دارای اکثریت سنی نشین را که  انتخابات 2005 را تحریم کرده بودند جلب نماید.  

برای بسیاری از ناظرین نقش کلیدی ضعیفی که امریکا در انتخابات عراق ایفا کرد  شگفت انگیز بوده است.دولت اوباما از آغاز توجه و منابع خود را به افغانستان منتقل کرده بود. ایاد علوی درطی آخرین دیدار خود از واشنگتن حتی موفق به تامین ملاقاتی با هیچ یک از مقامات بلند پایه دولت نشد.  

با بیش از  4300 کشته و32000سرباز زخمی امریکایی ، وپس از صرف 900میلیارد دلار هزینه ( که تا دسامبر 2010 به یک تریلیون بالغ می گردد) ، دولت اوباما بسیاری از تصمیمات  عمده بوش در عراق را اجرا نکرد.مهمترین هدف استراتژیک او مدیریت عقب نشینی منظم  وکاهش درگیری نظامی امریکا بوده است.

طبق گزارش دسامبر 2009 وزارت دفاع به کنگره تحت عنوان :" سنجش ثبات وامنیت در عراق " امریکا 183 پایگاه نظامی را  در عراق تعطیل یا  به عراق منتقل کرده وهمراه  آن باید تا پایان سال 2010تعداد 280 پایگاه  دیگررا باز گرداند.. از زمان تحلیف اوباما ، تعداد سربازان امریکایی در عراق از 135000 نفر به 96000نفر کاهش یافته است . دولت خواستار آن است که تا اوت 2010، تعداد نهایی سربازان  به حدود 40000 نفر ، یعنی ده هزار نفر کمتر از تعدادی که توافق نامه امنیتی خواستار آن است  برسد. به هر حال ، دولت خواهان خارج  کردن تمام سربازان وتجهیزات  امریکایی تا دسامبر سال آینده است ، این امر به طور موثری سیاست حضور نظامی دراز مدت بوش  در عراق را با شکست مواجه می کند.   

در حالی که بسیاری از عراقی ها در بغداد وقسمت های بسیاری از عراق با امید به آینده ای رها  از فرقه گرایی وتجزیه طلبی جشن گرفته بودند ، نوری مالکی نخست وزیر عراق ملت را با زیر علامت سوال بردن نتایج واتهام تقلب غافلگیر کرد.  وقتی که کمیسیون انتخابات وبسیاری از ناظران بی طرف اتهامات اورا رد کردند ،  او  6 یا حتی 10نفراز نمایندگان منتخب از اتحاد علوی را به اتهام آن که انها بعثی های سابق هستند که سفارشی با لا آمده اند تهدید به اخراج کرد. 

هر چند ، به دلیل آن که هیچ یک از این تاکتیک ها جواب نداد ، مالکی به تدبیر سیاسی دیگری متوسل شده است. او از رئیس دادگاه عالی عراق ، محرم اسرار نزدیک مالکی ، در خواست کرد ماده 76 قانون اساسی را در رابطه با انتصابات نخست وزیر دوباره تفسیر نماید.

ماده 76 معروض می دارد:" رئیس جمهور نامزد بزرگترین بلوک شورای نمایندگان را عهده دار تشکیل شورای وزیران خواهد کرد"

این ماده مختص عراق نیست ، چون در بسیاری از سیستم های پارلمانی ، به رهبر اتحاد تشکیل شده قبل از انتخابات که بیشترین تعداد نمایندگان را برای پارلمان به دست می آورد ، اولین فرصت تشکیل دولت داده می شود. اگرچه ، رئیس قوه قضایی عراق در روز بعد از انتخابات حکم داد شخصی که بزرگترین اتحاد از بلوک ها ی مختلف پس از انتخابات را تشکیل می دهد حق تشکیل دولت را دارد.  

از زمان اعلام نتایج انتخابات در 26 مارس ، مالکی خواستار کمک ایران در فشار به متحدان او در اتحاد ملی ( با 70کرسی) ، برای ادغام با اتحاد او به خاطر غلبه بر اتحاد علوی با 159کرسی نهایی به 91 کرسی شده است. اما مشکل واقعی برای ایران غیر قابل پیش بینی بودن هواداران صدر بوده است که کنترل بیش از 40کرسی را کسب کرده واز مالکی به دلیل تاریخ خصومت آمیز وسیاست هایش علیه آنها متنفر است. در زمان تصدی گری مالکی ، نیروهای امنیتی اش در بغدادونیز بسیاری از شهرهای جنوب  عراق به آنها حمله کردند. در عین حال امریکا وترکیه نیزبا قدرت نفوذ بزرگی که بر احزاب کرد دارند ، اعمال  فشار بر آنها برای حمایت از علوی را آغاز کرده اند.

به طور طنز آمیزی ، جان وپول امریکایی در عراق قربانی بهبود موقعیت ژئو استراتژیک و سیاسی ایران گشت. در طی 5سال گذشته  متحدان سیاسی ایران کنترل سیاسی عراق را در دست داشته اند،  در حالی که بد خواهان اصلی ایران در نهایت هرج ومرج قرار داشته اند.اما پیروزی احزاب سکولار وغیر فرقه گرا در انتخابات اخیر ممکن است علامت پویایی جدیدی باشد که می تواند مارپیچ فرقه ای وقومی را با امید به آینده ای جدید برای عراق معکوس نماید .

با بازیگران بسیار، تقابل منافع ، وتجارت اسب ، روشن نیست که سرانجام چه کسی بیرون خواهد آمد ، مالکی ، علوی یا حتی اسب سیاهی بعنوان سازش از داخل اتحاد عالی شیعه . اما آنچه روشن است آن است که عراق در نقطه عطف قرار دارد ، یا مواجهه با آینده ای از ادامه سیاست های لرزان و مبتنی بر فرقه گرایی وقوم گرایی یا سوسوی امیدی با سیاست های انتقالی مبتنی بر منافع ملی وتمامیت ارضی واستقلال عراق.

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست