نخستين نماينده از جنبش مستقل کارگری در سازمان
جهانی کار
گفتگوی رادیو آلمان با علیرضا ثقفی
راديو آلمان
برای نخستين بار طی سی سال گذشته نمايندهای از جنبش مستقل کارگری ايران به
دعوت آی.تی.يو.سی (کنفدراسيون بينالمللی سنديکاهای کارگری) در اجلاس
سالانه آی.ال.او (سازمان بينالمللی کار) حضور يافت.
اين اجلاس از روز ۲۸
مه در ژنو آغاز شده و تا روز
۱۳
ژوئن ادامه دارد. در اجلاس سالانه آی.ال.او نمايندگان دولتهای عضو سازمان
ملل متحد شرکت ميکنند.
عليرضا ثقفي، سردبير روزنامه لغو مجوز شده "راه آينده" از جنبش مستقل
کارگری ايران در اين اجلاس شرکت کرد، اما برای طرح مبرمترين خواست آنان با
مانع روبرو شد.
مصاحبهای با عليرضا ثقفی
دويچهوله: آقای ثقفي، شما امسال برای ابراز درخواستهای کارگران ايران در
اجلاس آی.ال.او شرکت کرديد. شما روزنامهنگار هستيد، روزنامهی مستقل
کارگری ,راهآينده, را بيرون ميداديد. چرا از شما برای اين کار دعوت شده
بود؟
عليرضا ثقفی: بايد بگويم، با توجه به اين که تشکلهای مستقل کارگری در
ايران نمی توانند نمايندگان عمومی خودشان را انتخاب بکنند، نهادهای
بينالمللی در دعوت از نمايندگان مستقل جنبش کارگری با اين مشکل مواجه
هستند که چه کسی را به عنوان نماينده دعوت بکنند. هرچند که اتحاديههای
مستقلی در ایران وجود دارد، اما اين اتحاديهها نمايندهی همهی جنبش
کارگری مستقل ايران نيستند. به همين دليل گويا مسئولين آی.تی.يو.سی به اين
نتيجه رسيدند که فردی را دعوت کنند که روزنامهنگار باشد يا نويسنده باشد و
به مسايل کارگری ايران آشنا تا بتواند مسائل جنبش مستقل کارگری را در اينجا
بيان بکند. به همين دليل از من به عنوان يک ژورناليست دعوت کردند. در همان
ابتدا هم بحث عمومی بر اين بود که من در اينجا بتوانم در جلسهای که مربوط
به مسايل ايران است، مسائل جنبش مستقل کارگری و خواستهايش را بيان بکنم.
دويچهوله: به جز شما از ايران ديگر چه کسانی آنجا بودند؟
عليرضا ثقفی: هيات دولت ايران بود، يعنی هيات نمايندگی که به اصطلاح مخصوص
ايران بود. از وزارت کار، وزير کار و چند نفر از معاونيناش بودند، همچنين
شورای عالی کارفرمايی که اخيرا به وسيلهی وزارت کار تشکيل شده است. شورای
عالی کارفرمايی قبلی را منحل کردهاند. همچنين آقای درويش از شوراهای
اسلامی بود و از طرف خانهی کارگر که جدا از دولت آمده بود، آقای حمزهای
بود.
دويچهوله: يعنی در مجموع چند نفر بودند؟
عليرضا ثقفی: در مجموع
۹
نفر از ايران حضور داشتند.
دويچهوله: شما توانستيد مسايل کارگران را مطرح بکنيد؟
عليرضا ثقفی: متن سخنرانيای که از قبل من آمده کرده بودم، به زبان انگليسی
بود و اين متن به کسانی که مربوط به مسئلهی ايران بودند داده شد و مطالبش
با هياتهايی که در مورد مسئلهی ايران ميخواستند صحبت کنند، مثل هيات
کانادايي، هيات هلندی و دو نفر ديگر از مسئولين آی.ال.او، در ميان گذاشته
شد. ما مطالب را، باز در صحبتهايی که داشتيم، در جلسات به اينها گفتيم، و
آنها هم مسايل را مطرح کردند. منتها مسئلهای که بود، اين بود که ما در
مطالبمان بر انتخابات اتحاديههای مستقل کارگری بيشتر تاکيد داشتيم که در
شرايط فعلی بتوانند انجام بدهند و همچنين وظايف آی.ال.او در مورد
مقاولهنامههای ۹۸،
۸۷،
۱۱۱
و ۹۵
که اين مقاولهنامهها همچنان معلق مانده است. اما دولت ايران در توافقی که
با آی.ال.او کرده بود، فقط در مورد مقاولهنامهی
۱۱۱
ميخواست صحبت بکند که مربوط به تبعيضهای قوميتی و و جنسيتی است. زيرا در
آخرين بازديدی که نمايندهی آی.ال.او از ايران داشت، در باره اين دو
مسئله صحبت شده بود. به همين دليل مسئلهی مورد بحث در اجلاس محدود شده بود
به همين مسئلهی تبعيض قوميتی و جنسيتی.
در
اين زمينه آمارهای مشخصی داشتيم و مدارک مشخصی در دست ما بود که اين
تبعيضهای قوميتی و جنسيتی در ايران نه تنها کاهش نيافته، بلکه حتا در دولت
فعلی افزايش هم پيدا کرده است، مسئلهی سهميهبندی جنسيتی دانشجويان در
دانشگاهها، بيکاريها که بيشترين فشارش بر روی زنان است، بالارفتن خط فقر،
که اين هم بيشترين فشارش بر روی زنان است و... اين که حقوق دریافتی زنان،
در بسياری از مکانهای شغلي، نصف حقوقيست که مردان دريافت ميکنند.
اينها مسايلی بود که تا آنجايی که ما ميتوانستيم مطرح کرديم. اما از طرح
مسئلهی مبرم تشکلهای مستقل کارگری ، بدون دخالت دولت جلوگيری کردند. در
اين زمينه اجازه ندادند صحبتی بشود. هرچند بعضی از سخنرانان مطرح کردند،
اما نمايندگان دولت بهخاطر آن توافقی که کرده بودند که بايد فقط در مورد
تبعيضهای جنسيتی و قوميتی و اقليتها صحبت بشود، به اين مسايل اصلا پاسخی
ندادند. هيات نمايندگی ايران به اين مسايل پرداخت، اما جو عمومی اجلاس با
توضيحات نمایندگان دولت ايران قانع نشد و در انتها خواهان نوشته شدن يک
پاراگراف خاص در مورد ايران شدند و همچنين فرستادن يک نمايندهی ويژه به
ايران، برای بررسی وضعيت همين تبعيضهای قوميتی و جنسيتی.
دويچهوله: به چه علت مانع صحبت راجع به تشکلهای مستقل کارگری شدند؟
عليرضا ثقفی: به علت توافقی که آی.ال.او با اين هيات دولتی ايران کرده بود.
معمولا قبل از اجلاس، آی.ال.او با کشورها توافقهايی ميکند که در مورد
خاصی صحبت بشود که در آن مورد هر دو طرف دلايلشان را ارائه بدهند. مثلا در
مورد کلمبيا توافق شده بود که در مورد ترور فعالين کارگری صحبت بشود، زيرا
در سال گذشته بيش از
۱۶
نفر از فعالين کارگری در کلمبيا ترور شدند. يا در مورد کشورهای ديگر مثل
بنگلادش توافق شده بود که در مورد مقاولهنامههای
۹۸
و ۸۷
صحبت بشود.
بهرحال آنچه مسلم است و ما هم معتقديم که آی.ال.او نمايندهی دولتهاست،
نمايندهی کارگری که نيست. آنها مسايل خاص خودشان را مطرح ميکنند. آنها به
فکر اين هستند که مثلا گردش سرمايه در ايران راحت باشد، به فکر اين هستند
که کارگرها بهرحال بهتر کار کنند، سود اضافی بيشتری برای سرمايهها توليد
کنند. هرچند هستند افرادی در آی.ال.او که مسايل حقوق بشر و مسايل انسانی هم
برايشان مطرح است، وليکن جو عمومی حاکم بر آی.ال.او کلا برای دولتهاست و ما
هم انتظاری بيش از اين نداريم. منتها ما به اين دليل در آی.ال.او شرکت
کرديم که بگوييم استانداردهای کار که در همين جوامع سرمايهداری در کشورهای
ديگر رعايت ميشود، در ايران رعايت نميشود. يعنی همان استانداردهايی که
خود سرمايهداری برای کارگران گذاشته، در ايران همان استانداردها هم رعايت
نميشود.
دويچهوله: شما ميگوييد که طرف صحبتشان دولتها هستند. پس نمايندگان مستقل
کارگری آنجا چه وظيفهای دارند، قرار است چه کار بکنند؟
عليرضا ثقفی: ببينيد، آنچه که در آی.ال.او مطرح است، دقيقا همان مسئلهی
استانداردهای کار، استانداردهای پذيرفتهشدهی بينالمللی است. نمايندگان
کارگران هم خارج از استانداردهای پذيرفتهشدهی بينالمللی و آن
مقاولهنامهها نميتوانند صحبت کنند. اما همين مقاولهنامههايی که دولتها
پذيرفتهاند، مثل مقاولهنامهی
۹۸
و ۸۷
، که تاکيد دارد بر اين که کارگران بايد بدون فشارهای دولتی در هر تشکلی که
ميخواهند شرکت بکنند و هيچ کس حق ندارد آنها را مجبور بکند که در تشکلی
شرکت بکنند يا اين که از تشکل آنها جلوگيری بکند، همينها هم در ايران اجرا
نميشود. ما در ايران بحثمان بر سر حقوق اوليهايست که در همهجا پذيرفته
شده است.
دويچهوله: در مجموع شما فکر ميکنيد که اين اجلاس چه دستاوردی برای
کارگران ما الان داشته است؟
عليرضا ثقفی: من فکر ميکنم در مجموع جامعهی بينالمللی و آی.ال.او،
آی.تی.يو.سي، به اصطلاح نهادهای بينالمللی کارگری مربوط به نيروی کار که
الان هستند، اين مسئله را فهميدند که ايران استانداردها را رعايت نميکند.
جو عمومی بر اين است که تا آنجايی که اين اهرمهای بينالمللی اجازه ميدهد،
دولت ايران را وادار کنند، بپذيرد تا نمايندهی مخصوص
ILO.
به ایران بيايد.
ميدانيد که الان مدتهاست از ورود نمايندهی مخصوص آی.ال.او به ايران
جلوگيری ميشود. ابتدا خود ايشان به علتی سفرشان را به تعويق انداختند و
الان هم چندين ماه است که وزارت کار اجازهی ورود به ايشان نميدهد. اگر
اين مذاکرات و اين فشارها باعث بشود که بتوانند نمايندگان بينالمللی بيشتر
به ايران بيايند ، مفيد است. هرچند که ما معتقديم مسئلهی اصلی مبارزات خود
کارگران است و اگر امروز هم نهادهای بينالمللی کم و بيش پذيرفتهاند که
جنبش مستقل کارگری ايران وجود دارد و نهادهای مستقل کارگری ميتوانند
نماينده بفرستند، به خاطر مبارزاتيست که کارگران در اين مدت داشتهاند،
بخاطر اعتراضات و اعتصابات و تلاش برای ايجاد تشکلهای مستقل کارگريست.
کارگرها در اين مدت زندان رفتند، کتک خوردند، شلاق خوردند و محروم شدند،
اخراج شدند و مجموعا توانستهاند به نهادهای بينالمللی بفهمانند که جنبش
مستقل کارگری در ايران وجود دارد و خواهان نمايندگان مستقل کارگری هستند.
من فکر ميکنم اين اجلاس هم در جهت همين مسئله، یعنی به رسميت شناختن جنبش
مستقل کارگری بود. اين که بهرحال بعد از سی سال، از روزنامهنگاری مثل من
که مستقل است و مجموعا از جنبش مستقل کارگری دفاع ميکند، دعوت شده تا
اينجا بتواند مطالب را مطرح بکند، من اين را مثبت و نتيجهی مبارزات
کارگران در داخل کشور ميدانم.
|
می توانید نظرات خودرا اینجا ابراز نمایید . |