|
||
نویدنو - سیاست - اقتصاد- کتاب - زنان -صلح - رحمان هاتفی - فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - -دیدگاه نظری - ویژه نامه | ||
سخنی دیگر دربارهی نفت شمال-5- |
||
نویدنو:22/10/1385 |
||
سخنی دیگر دربارهی نفت شمال -(5) وداستانِ امتیازخواهی دولت شوروی سابقهی تاریخی نفت شمال و هیأت اقتصادی کافتاردزه قسمت پایانی رسول مهربان گاه برخی مطالب آنقدر تکرار میشوند که حقایقی قطعی و غیرقابل تردید به نظر میرسند. اما واقعیت آن است که نادرستاند. تکرار از ویژگیهای مهم تبلیغ است. تکرار باعث میشود مطالب مورد نظر در ذهن مخاطب بنشیند و جایگیر شود. تبلیغ اگر درست هدفگیری شده باشد، از نقاط مختلف بازگو و تکرار شود و صدای مخالفِ روشنگری هم نداشته باشد ممکن است حقیقتی مطلق بهنظر برسد. احمد جواهریان، به نقل از مجلهی «چیستا»، مقاله هنر سیاسی، اردیبهشت و خرداد سال 1385
... و قضیهی «نفت شمال» و امتیاز خواهی دولت شوروی و تشویش اذهان عمومی و بد آموزیهایی که به مدت 60 سال در مورد نفت شمال در تاریخ معاصر ایران بهوجود آمده است از مصادیق بارز همین (هنر سیاسی) است، هنری که در حقیقت یک جنگ روانی مخرب و استعماری علیه تمامی نیروهای ترقیخواه تا به امروز بوده است. بگذار برای تبیین و تشریح حقیقت و واقعیتِ این امر تاریخی- سیاسی به بازخوانی ماجرا بر اساس مستنداتِ قابلِ مراجعه در اسناد متعلق به دوست و دشمن بهپردازیم:
به هرحال همهی اختلاف نظرهایی که در جریان مذاکرات نفت بین مصدق و فراکسیون حزب توده ایران بهوجود آمد و برخلاف جار و جنجال و تقلب و قلب واقعیتی که در سالهای بعد در جبههی ملی علیه حزب توده ایجاد شد و (تا کنون نیز ادامه دارد) همکاری و اشتراک مساعی مصدق با حزب توده ایران ادامه داشت و تا آخر مجلس 14 بهقوت خود باقی میماند و در مبارزه با کابینه صدرالاشراف و دیکتاتوری این آخوند مکلا شده که قاضی باغشاه بود و احکام اعدام شخصیتهای مشروطیت را بهراحتی امضاء و اجرا کرد و دستیار محمد علی شاه قاجار بود و اینک پس از سقوط دیکتاتوری رضا شاه به منظور محو و نابودی همین دموکراسی نیمبند توسط دربار و سیاست قلدرمآبانه سفارت انگلستان و از نتیجه شکستی که در رد پیشنهادات کافتاردزه بهدست آورده بودند، به میدان و صحنه سیاست آمد و قصد داشت با همهی نیروی نظامی و اقتدار مالی که توسط امپریالیسم آمریکا و انگلیس برایش فراهم شده بود، جبهه متحد آزادی و دموکراسی ایران را محو و نابود کند. همکاری دکتر مصدق با حزب توده ایران و جبهه متحد آزادی، سرآخر صدرالاشراف را با بدنامی و سرشکستگی کامل از صحنه سیاست ایران ساقط کرد و سید قلدر به کنج عزلت رفت که خود داستان دیگری است. مراجعت هیأت اقتصادی شوروی به مسکو و تبلیغات دامنهداری که روزنامههای طرفدار دربار و سید ضیاءالدین طباطبایی در مورد (شکست روسها) به راه انداختند، مصدق را متوجه خبط و خطای خود و توطئهی هواداران سفارت انگلیس کرد و از عجله و شتابی که برای تصویب (طرح منع امتیاز نفت) به خرج داده بود به شدت نگران و ناراحت شد. اما آن اندازه جرأت و جسارت داشت که جبران مافات کند و حقیقت را اظهار نماید. و اینک که پی برده بود هدف هیأت کافتاردزه، کسب امتیاز نفت نبوده و بلکه همکاری مشترک فنی برای استخراج و استفاده از منابع نفت شمال برابر روح و مفاد منطقی ماده دوازدهم قرارداد دوستی ایران و شوروی (1921) بوده است، در نهایت شهامت نامه زیر را به سفیر شوروی در ایران نوشت و در مجلس 14 قسمتهایی از آن را قرائت کرد و در کتاب موازنه منفی کی استوان که از دوستان معروف مصدق بود، درج شده است که نامهای است طولانی و قسمتهایی از آن نقل میشود.
جناب آقای ماکسیموف سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروی پیغام جناب عالی توسط یکی از هموطنان اینجانب رسید راجع به نفت شمال ایران که ابتکار پارلمانی اینجانب موجب بدبینی و دلتنگی اتحاد جماهیر شوروی گردید وقتی رادیو مسکو اسناداتی به اینجانب داد که استحقاق آن را ندارم... خوشبختانه ورود جناب آقای کافتاردزه به تهران سبب شد که داوطلبان آمریکایی از پیشنهاد خود صرفنظر کنند و فرصتی بهدست نیامد که نظریات خود را در موضوع معادن نفت ایران در مقام مخالفت با شرکتهای آمریکایی بیان نمایم. وقتی که مباحثهی بین جناب ایشان و کابینه ساعد علنی شد بسیار متأسف شدم از این که به دوستی ایران و شوروی که برای ایرانیان عوضی ندارد خلل برسد و از محبوبیتی که اتحاد جماهیر شوروی بر اثر رویه قابل ستایش ارتش سرخ حاصل کرده است بکاهد چون معتقدم که اتحاد جماهیر شوروی حق بزرگی بر ما دارد و ما را از مخاطره حیاتی نجات داده است... جناب آقای سفیر امیدوارم که نفرمایی من به مقام و موقعیت دولت شما بیش از خودتان علاقهمندم، علاقه من به موفقیت دولت شما از نظر مصالح ایران است و چنان که در مجلس علناً اظهار داشتم گذشتهی شما ثابت کرده است که هر وقت دولت شوروی از صحنه سیاست ایران غایب شد روزگار ایرانیان تباه شده است.(1)
عوامل شرکت نفت انگلیس و اکثریت طرفدار دربار مجلس 14 در جریان (شکست دادن روسها) و عقب راندن اتحاد جماهیر شوروی از بهرهبرداری نفت شمال و عزیمت قهرآلود کافتاردزه، که مدعی بود دولت ایران به هیأت شوروی توهین کرده است و حتا پیشنهاد تقدیمی را مطالعه هم نکرده است، به منظور تجلیل از دکتر مصدق برنامهای برای جدا کردن آن مرد مبارز از صف جبهه آزادی و دموکراسی ترتیب دادند که او را از منزل تا مجلس بر روی دوش هواداران خود سوار کنند و با تظاهرات ضد شوروی به مجلس ببرند. دکتر مصدق خود جریان آن واقعه را بعد از سالها در کتاب خاطرات و تألمات این چنین مینویسد:
روز 13 اسفند ماه 1323 که بین من با بعضی وکلاء در مجلس سخنانی درگرفت که از جلسه خارج شدم و تصمیم گرفتم دیگر به مجلس نروم روز بعد اول وقت مصطفی فاتح معاون شرکت نفت ایران و انگلیس به من تلفن کرد که فردا (15 اسفند) عدهای شما را به مجلس خواهند برد که من چیزی نگفتم و مذاکرات خاتمه یافت و بعد بهخود میگفتم که با شرکت نفت ارتباطی ندارم که این تلفن را کردهاند و بههواخواهی من قیام کردهاند... عصر همان روز هم ادیب فرزند ادیبالممالک فراهانی شاعر معروف از طرف کلنل فریزر نزد من آمد و همینطور پیام آورد که باز مزید تعجب گردید و فکر میکردم با کسانی که از طرف شرکت نفت و وابسته نظامی سفارت انگلیس میآیند چه بگویم و چه رویهای اتخاذ کنم... روز بعد عدهای آمدند که مورد توجه واقع نشدند سپس جمعیت زیادی از دانشجویان و اشخاص دیگر از هر قبیل و هر قسم وارد شدند و گفتند بین خانه من و خیابان نادری آنقدر جمعیت است که به زحمت میتوان عبور کرد و هر قدر به مجلس نزدیکتر میشدیم بر تعداد مردم افزوده میشد و چون در اتومبیل عده زیادی بودند و تنگی جا سبب شده بود من دچار حمله شوم در میدان بهارستان مرا از اتومبیل خارج کردند و روی دست میبردند که ناگهان سرتیپ گلشائیان فرماندار نظامی تهران دستور شلیک داد و یکی از سربازان که مرا هدف گرفته بود تیرش به خطا رفت و رضای خواجه نوری دانشجو را که در ایوان طبقه فوقانی کافه (لغانطه) ایستاده بود از پای درآورد که علیه سرتیپ گلشائیان اعلام جرم نمودم... این واقعه در جامعه به دو شکل مختلف تعبیر گردید نظر بعضی از هموطنان این بود که سانحه روز 15 اسفند فکر دستگاه شرکت نفت بوده ولی عده دیگری عقیده داشتند که شرکت مزبور میخواست در ازای مخالفت من با پیشنهاد کافتاردزه و نیز طرح منع امتیاز نفت که به مجلس پیشنهاد کردم از من قدردانی کند که این تعبیر بیشتر با حقیقت تطبیق میکند اگر شرکت نفت میخواست من از بین بروم عضو رسمی شرکت به من تلفن نمیکرد و وابسته نظامی سفارت انگلیس مرا از آمدن مردم مطلع نمینمود.(2)
ربط دادن و تألیف منطقی این حوادث که اکنون پس از سالها اسناد آن در دسترس قرار گرفته است، وحشت و اضطراب استعمار و دربار را از اتحاد دو نیروی ملی و دموکرات و سوسیالیست ایران نشان میدهد. این که چه نقشهها میکشیدند و چه برنامهها داشتند که سرانجام در ادامه آن برنامهها پیروز شدند، باید موجب عبرت و تجربه تاریخی ملت ایران شود که به آن خواهیم پرداخت. اما آنچه باید در همین جا متذکر شد، اندوه و دریغ نویسنده است که چگونه شخصیت سرد و گرم چشیدهای مانند دکتر مصدق حاضر میشود روی دوش وابستگان به شرکت نفت انگلیس و نوکران سفارت بریتانیا سوار شود و به مجلس برده شود.
مذاکراتی که از طرف نخست وزیر ایران در مسکو با اولیاء دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آغاز و در تهران پس از ورود سفیر کبیر شوروی ادامه یافت در تاریخ پانزدهم فروردین ماه 1325 مطابق با چهارم آوریل 1946 به نتیجهی ذیل رسید و در کلیهی مسایل موافقت کامل حاصل گردید: 1- قسمتهای ارتش سرخ که از تاریخ 24 مارس 1946 یعنی یکشنبه چهارم فروردین 1325 تخلیهی خاک ایران را شروع کرده و در ظرف یک ماه و نیم تمام خاک ایران را تخلیه مینمایند. 2- قرارداد ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی و شرایط آن از تاریخ 24 مارس تا انقضاء مدت 7 ماه برای تصویب به مجلس پانزدهم پیشنهاد خواهد شد.** 3- راجع به آذربایجان چون امر داخلی ایران است، ترتیب مسالمتآمیزی برای اجرای اصلاحات بر طبق قوانین موجود و با روح خیرخواهی نسبت به اهالی آذربایجان بین دولت و اهالی آذربایجان داده خواهد شد. نخست وزیر دولت شاهنشاهی ایران- احمد قوام سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی- سادچیکوف
قرارداد تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی
تاریخ چهاردهم آوریل 1926 پانزدهم فروردین ماه 1325 جناب آقای سادچیکوف سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی- تهران. آقای سفیر کبیر پیرو مذاکرات شفاهی که بین ما به عمل آمده است محترماً به استحضار آن جناب میرساند که دولت اعلیحضرت شاهنشاهی ایران موافقت مینماید که دولتین ایران و شوروی، شرکت مختلط ایران و شوروی را برای تجسسات و بهرهبرداری اراضی نفتخیز در شمال ایران با شرایط اساسی ذیل ایجاد نمایند: 1- در مدت بیست و پنج سال اول عملیات شرکت، چهل و نه درصد سهام به طرف ایران و پنجاه و یک درصد سهام به طرف شوروی متعلق خواهد بود و در مدت بیست و پنج سال دوم، پنجاه درصد سهام به طرف ایران و پنجاه درصد سهام به طرف شوروی متعلق خواهد بود. 2- منافعی که به شرکت عاید گردد متناسب مقدار سهام هر یک از طرفین تقسیم خواهد شد. 3- حدود اراضی که برای تجسسات اختصاص داده میشود همان است که در نقشهای که جنابعالی ضمن مذاکرات در روز بیست و چهارم مارس به اینجانب واگذار فرمودهاید، به استثنای قسمت خاک آذربایجان غربی که در باختر خطی که از نقطهی تقاطع حدود اتحاد شوروی و ترکیه و ایران آغاز و بعد از سواحل شرقی دریاچهی رضاییه گذشته تا شهر میاندوآب میرسد واقع است. همانطوری که در نقشهی مزبور روز چهارم آوریل سال 1946 اضافه تعیین گردیده است. ضمناً دولت ایران متعهد میشود خاکی را که در طرف غرب خط فوقالذکر واقع است به امتیاز کمپانیهای خارجی یا شرکتهای ایرانی به اشتراک خارجیها با استفاده از سرمایهی خارجی واگذار ننماید. 4- سرمایهی طرف ایران عبارت خواهد بود از اراضی نفتخیز مذکور در مادهی سه که پس از عملیات فنی دارای چاههای نفت و محصول آن قابل استفادهی شرکت خواهد گردید و سرمایهی طرف شوروی عبارت خواهد بود از هر قبیل مخارج و آلات و ادوات و حقوق متخصصین و کارگران، که برای استخراج نفت و تصفیهی آن مورد احتیاج خواهد بود. 5- مدت عملیات شرکت پنجاه سال است. 6- پس از انقضای مدت عملیات شرکت، دولت ایران حق خواهد داشت سهام شرکت متعلق به شوروی را خریداری نماید و یا مدت عملیات شرکت را تمدید کند. 7- حفاظت اراضی مورد تجسسات و چاههای نفت و کلیهی تأسیسات شرکت منحصراً به وسیلهی قوای تأمینهی ایران خواهد بود. قرارداد ایجاد «شرکت نفت مختلط شوروی و ایران» مزبور، که بعد مطابق متن این نامه عقد میشود، به مجردیکه مجلس شورای ملی ایران تازه انتخاب شده و به عملیات قانونگذاری خود شروع نماید، در هر حال نه دیرتر از مدت هفت ماه از تاریخ بیست و چهارم ماه مارس سال جاری، برای تصویب پیشنهاد خواهد شد. موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید مینماید. نخست وزیر- احمد قوام
جناب آقای نخست وزیر بدین وسیله وصول نامهی مورخ چهارم آوریل 1926 جناب عالی را تأیید و با کمال احترام اشعار میدارد که به مناسبت اطمینانی که جناب عالی به نام دولت شاهنشاهی ایران دادهاید. دولت شوروی موافقت خود را مبنی بر این که شرکت مختلط شوروی و ایران برای تجسسات و بهرهبرداری اراضی نفتخیز در شمال ایران با شرایط اساسی ذیل ایجاد نمایند، اظهار میدارد: 1- در مدت بیست و پنج سال اول عملیات شرکت، چهل و نه درصد سهام به طرف ایران و پنجاه و یک درصد به طرف شوروی متعلق خواهد بود. و در مدت بیست و پنج سال دوم، پنجاه درصد به طرف ایران و پنجاه درصد به طرف شوروی متعلق خواهد بود. 2- منافعی که به شرکت عاید میگردد به تناسب مقدار سهام هر یک از طرفین تقسیم خواهد شد. 3- حدود اراضی اولی که برای تجسسات اختصاص داده میشود همان است که در نقشهای که جنابعالی ضمن مذاکرات در روز بیست و چهارم به اینجانب واگذار فرمودید. به استثنای قسمت خاک آذربایجان غربی که در باختر خطی که از نقطهی تقاطع حدود اتحاد شوروی و ترکیه و ایران آغاز، و بعد از سواحل شرقی دریاچهی رضاییه گذشته تا شهر میاندوآب میرسد واقع است. همانطور که در نقشهی مزبور چهارم آوریل 1946 اضافه تعیین گردیده است. ضمناً دولت ایران متعهد میگردد خاکی را که در طرف جنوب خط فوقالذکر واقع است به امتیاز کمپانیهای خارجی، یا شرکتهای ایرانی با اشتراک خارجیها، یا با استفاده از سرمایهی خارجی واگذار ننماید. 4- سرمایهی طرف ایران عبارت خواهد بود از اراضی نفتخیز مذکور در مادهی 3 که پس از عملیات فنی دارای چاههای نفت و محصول قابل استفادهی شرکت خواهد گردید و سرمایهی طرف شوروی عبارت خواهد بود از هر قبیل مخارج و آلات و ادوات و حقوق متخصصین و کارگران که برای استخراج نفت و تصفیهی آن مورد احتیاج خواهد بود. 5- مدت عملیات شرکت پنجاه سال است. 6- پس از انقضای مدت عملیات شرکت، دولت ایران حق خواهد داشت سهام شرکت متعلق به شوروی را خریداری نماید و یا مدت عملیات شرکت را تمدید کند. 7- حفاظت اراضی مورد تجسسات و چاههای نفت و کلیهی تأسیسات شرکت منحصراً بر عهدهی قوای تأمینهی ایران خواهد بود. قرارداد ایجاد «شرکت نفت مختلط ایران و شوروی » مزبور، که بعد مطابق متن این نامه عقد میشود، به مجردی که مجلس شورای ملی ایران تازه انتخاب شده و به عملیات قانونگذاری خود شروع نماید، در هر حال نه دیرتر از مدت هفت ماه از تاریخ بیست و چهارم سال جاری، برای تصویب پیشنهاد خواهد شد. موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید مینماید. آ. سادچیکف 1- سیاست موازنه منفی، جلد اول، ص 260 2- خاطرات و تألمات دکتر مصدق، چاپ هشتم، انتشارات علمی تهران، 1364، ص 132 و 133 ** نظر به اهمیت موضوع، متن قرارداد تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ذیلاً آورده شده است. صفحهی 378 پنجاه سال نفت ایران- تألیف مصطفی فاتح- انتشارات پیام- تهران خ انقلاب مقابل دانشگاه تهران- چاپ دوم 1358
|
||
Free Web Counters & Statistics |