نویدنو - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها -  -دیدگاه نظری - ویژه نامه

مشکلی دارم ز دانشمندان مجلس باز پرس

نویدنو:15/9/1385

مشکلی دارم ز دانشمندان مجلس باز پرس

غ-غ ( غلام غضنفر)

راستش این روزها ویرمان گرفته بود که در باره نرخ بهره  ( ببخشید بهره حرام است این جا نرخ تفاوت نقد ونسیه ویا ارزش  فروش پول )یه چیزایی بنویسیم .اما چون سوادش را نداشتیم هی انداختیم پشت گوش.امایکباره ازدهانمان در رفت وبه این رفیق نافهممان شامل گفتیم .ایشان هم بل گرفت ومدام به جا  نابه جا راحتمان نمی گذاشت . ووسوسه پشت وسوسه هلمان می داد به سمت کتره ای نوشتن .خداییش استدلالش هم بد نبود .کلاهش را قاضی می کرد ومی گفت . بابام جان این همه که می نویسند مگه به تریج قبای کسی بر می خورد ؟ تازه این روزا کی اصلا به علم کار دارد ؟ وزیر و کیلاش  شکمی طرح می دهند وهوایی برنامه می نویسند ویک شبه ره صد ساله را با سرعت کنکورد وآواکس طی می کنند، مگه تو چیزی از ان ها کم داری ؟ بی مروت دست بردار هم نبود.مرتب ومدام نق می زد. توخونه ، پشت تلفن ، توصف اتوبوس تو پیاده رو ، وسط کار اداره ... و خلاصه پاک کلافه مان کرده بود . اما ما دوکفشمان تو یک پا بود که الا وبلا بدون تخصص و کاردانی یا بهتر بگویم کاربلدی نمی شود نوشت.، شهر هرت که نیست ؟ بالاخره یک شیر پاک خورده ای پیدایش میشود وچنان یقه ات را می گیرد که حالا خررا بیار وباقلا رابار کن ، با سه روز کلانتری خوابی هم نمی شود بی آبروئیش را خرید . پاک آبرو ریزی می شود. ولی لامذهب به کارش نمی رفت که نمی رفت . استدلال پشت استدلال که بابام جان مگر چه می خواهی بگویی ؟ شق القمر که نیست . بیان یک واقعیت اظهر من الشمس جامعه گل وبلبل خودمان است . ما که همین طور سنتی به بعضی خط وخطوط ها بگی نگی وفاداریم ، زیر این بار نمی رفتیم . تا این که چند روز قبل  وقت ول گشتن تو دنیای گل وگشاد نت چشمش افتاد به یک نوشته سنگین ورنگین وفی الفور با فریاد یافتم یافتم در تلاش شد تا با چماق اقناع سر بی موی مارا گرفتار بلای بی درمان گرداند وشد آن چه که نباید می شد . مقدمتا قابل عرض است که این رفیق شفیق همیشه همراه مزاحم ! (امیدوارم که نشنیده باشد این کنایه را ) ، شامل را می گویم ، آورد ومقاله را جلویمان پهن کرد که بخوان .آنچنان غلیظ این بخوان را ادا کرد که ما هم مرعوب ، ناچار از اطاعت سرمان رفت به کار خواندن متن وزین علمی از یک پیرو ذوب درسوسیالیسم علمی . هرچه که بیشتر نگاه می کردیم در زیر سنگینی عناوین گرده هامان خم تر می شد ونزدیک بود که سر بر آستان این فیض عظیم بر خاک خدا به سجده بر آوریم که ناگاه رسیدیم به این فرازکه اگر«  وقتی به مردم می‌گوييم در سال گذشته «سیاست واردات بی رویه برای مقابله با گرانی» احمدی نژاد علت رشد ۳۰ درصدی حجم نقدينگی بوده است، آيا برای اين سؤال مردم که علل رشد نقدينگی از ۱۳۶۸ به اين سو چيست، پاسخی داريم؟ و اگر مردم بگويند چه شده است اين بار که سياست مقابله با گرانی ممکن است (البته ممکن بودن آن هم جای بحث دارد که در زير به آن خواهيم پرداخت) در افزايش حجم نقدينگی و نرخ تورم نقشی داشته باشد، يک‌باره سر و صدای ما پيرامون وقوع «يک فاجعه به تمام معنا» به عرش رسيده است؟ »(1-)

از شوق حرکات موزونی به جای آوردیم وشکر گویان دوباره بر صندلی قرار گرفتیم که از سوی یک پیرو راستین سوسیالیسم علمی مجوز پرسش برایمان بعنوان مردم صادر شده بود .شامل ناقلا پوزخند می زد به مقاومت درهم شکسته حقیر ومن شرمسار جهل خود .گفتم هرچه باداباد . ما اگر قلمش را نداریم که شرح موضوع نماییم ، چها رخط که می توانیم در طرح سوال سیاه کنیم ، باشد که خوبان گوشه چشمی نظر به ما کنند واز باب تنویر افکار در گل مانده حقیر موضوع را شکم شکافی کنند که دیگر موشکافی ها با سواد الکن ما پاسخگو نیست . پیشاپیش از درگاه احدیت سبب پیروزی وشادکامی این استاد بزرگوار را طالبیم ودر صورت دریافت پاسخ مقنع (نمی دانیم این ترکیب بی ترکیب درست است یا نه ؟) هزاران بار دیگر هم دعایشان کرده ودر صف پیروان خانه زاد ایشان ادای دین وانجام وظیفه خواهیم کرد .

واما حکایت لاینحل حقیر :بانک های محترم دولتی وعلی الخصوص ملتی ما  ( ک این روز ها مشتی از خدا بی خبر خصوصی اش می خوانند )در حال پرداخت اقلام کلان از خزانه نعمت وام به خلق الله مشغولند وخلق الله به دعاگویی وثنا خوانی ایشان شبانه روز . از جمله حقیر از برکت همین وام های اعطایی توانسته ام  علاوه بر ماشین لباس شستن تمام اتوماتیک که عیال مربوطه را به شکر گذاری دائم حقیر گرفتار نموده است ، یک دستگاه ماشین پراید آخرین مدل یعنی صفر کیلومتر به ثمن بخس ابتیاع ودر طی زمان دراز به پرداخت اقساط نا چیز آن مشغول باشم که گفته اند خدا روزی رسان است ونحن متوکلون .

تا جایی که اطلاعات جراید مختلفه محترمه وزین منتشره در اقصا نقاط این مرز پر گهر گواهی می دهند ، از وام های اسلامی اعطایی  جهت کارگشایی خلق الله حدود 65 درصد یعنی نصف بعلاوه 15 از خوان کرم بانک ها بر مبالغ بیش از10 میلیارد ریال بالغ است .یعنی به عبارت خودمانی از هر صد وامی که پرداخت می شود 65 تای آن بیش از یک میلیارد تومان است . (حقیر چون نمی دانم میلیارد را با چند صفر می نویسند از ذکر رقم خودداری وبه انشا کلمه میلیارد بسنده می نمایم . دانایان امور خود به صرف ونحو این کلمات در قالب رقم قبول زحمت نمایند. )( از این هم که وثایق واگذاری بر این مبالغ چگونه واز کجا تامین می شود می گذریم که از قدیم گفته اند صلاح کشور خویش خسروان دانند.)باری مبلغ استهلاک یا برابری برای تورم (بادکردگی ؟ بادکردگی چی ؟)همراه با کارمزد زحمات بی دریغ بانک (بهره حرام است این جا) قبل از اقدام انقلابی برادر احمدی نژاد رئیس جمهور محترم حدود 24درصد بود در سال  واکنون  به حداکثر 17درسال تنزل یافته است .  از آن طرف بر اساس اطلاعات بسیار موثق از جمله ابتیاع اقساطی ماشین شستشوی لباس وپراید صفر کیلومتر وپیش پرداخت رهن اجاره منزل استیجاری مسکونی حقیر فرق نقد ونسیه یا ارزش فروش پول از 36 درصد در سال مثل رهن اجاره منزل استیجاری حقیر تا 60درصد در خرید اقساطی اتوموبیل پراید صفر کیلومتر( ببخشید قصد هیچگونه پز دادنی با این پراید صفر کیلومتر در کار نیست چون امر بسیار رایج وبدیهی جامعه بالنده اسلامی ماست )در نغییر است . بنا به محاسبه ای که از پسر دانشجوی دانشگاه ازادی ام دریافت کردم با کمی اغماض ( بقول این پدر سوخته که لفظ قلم بحث می کند)خط وسط ارزش نقد ونسیه پول در جامعه ما می شود 48 در صد ناقابل . یعنی به زبان خودمانی اگر کسی 100هزارتومان در این مملکت به کسی بدهد ومثل بانک های محترم وثیقه محکمی فرا چنگ بگیرد که از خورده شدن اصل وفرع پول جلو گیرد،می تواند 100در صد حساب کند که سرسال مبلغ 148هزار تومان دریافت خواهد کرد . طبق محاسبه پسر دانشگاه ازادیم به عبارتی می شود :

ارزش تفاوت تورم وکارمزد بانک محترم در سال برای یک میلیارد تومان وام دریافتی به نرخ قدیم 240میلیون تومان . وبه نرخ  انقلابی جدید 170میلیون تومان.

و ارزش نقد ونسیه پول در خارج از بانک درسال برای یک میلیارد تومان به طور میانگین 480میلیون تومان است .تفاوت این مبالغ با هم می شود به نرخ قدیم 240میلیون تومان یعنی حدود 35دستگاه پراید صفر کیلومتر،یا 534 دستگاه ماشین شستن لباس 450هزار تومانی ویا دوواحد آپارتمان ( یا به قول فرهنگستانی ها آشیانه )120متری در بالاشهر تهران به ارزش متری یک میلیون تومان. و تفاوت به نرخ بعد از اقدام انقلابی برادر احمدی نزاد، مبلغ 310میلیون تومان یعنی حدود 43  دستگاه پراید صفر کیلومتر ویا 689 دستگاه ماشین شستن لباس ویا 4 واحد آپارتمان77.5 متری نقلی در همان بالای شهر . این تفاوت چون از جیب تعداد زیادی افراد نیازمند وراضی خدا بیرون می اید وحکم کارگشایی دارد هیچ مدعی خصوصی که ندارد هیچ بل دعای خیر هم همراه دارد. حالا بگذریم از کاسب حبیب خدا که وقتی چک در حال بر گشت خوردن پشت باجه بانک های محترم دارد ، برای حفظ آبرو واعتماد به این که عنقریب جبران خواهد کرد تن به تفاوت ارزش پول (بهره حرام است این جا ) 96درصدی هم می دهد . با حساب سر انگشتی که پسر دانشگاه آزادیم انجام داد معلوم شد که مثلا اگر بانک ها 10 هزار مشتری یک میلیاردی داشته باشند ( که به نسبت 70میلیون نفر رقم قابل توجهی هم نمی شود)وبه هر کدام هم یک میلیارد داده باشند ، به نرخ قدیم در عرض حدودا 5سال وسه ماه عین پولشان را بعنوان تفاوت دریافت خواهند کرد ودر مقابل مشتریان محترم هم در همین مدت نه تنها اصل بدهی بانک را پرداخت خواهند نمود بل 140درصد هم یعنی یک میلیارد و400میلیون تومان ناقابل پس انداز خواهند نمود.وبه نرخ جدید هم بانک های محترم پس از گذشت 5سال ونه ماه عین پولشان را بعنوان تفاوت خواهند گرفت ووام گیرندگان عزیر وخوش حساب هم ضمن پرداخت  اصل  وفرع پول بانک  در عرض  مدت 3سال واندی ودریافت جایزه خوش حسابی مبلغ نا چیزیک میلیارد و550میلیون تومان را پس انداز خواهندکرد.یعنی 221دستگاه ماشین صفر کیلومتر پراید، یا 3445 دستگاه ماشین شستن لباس ویا مهم تر از همه ،1550متر آشیانه یعنی حدود 26دستگاه آپارتمان 60متری در نقاط بالای شهر تهران .

حال سوال من بعنوان شهروندی که از جانب ایشان مجوز سوال یافته ام از این استاد پیرو سوسیالیسم علمی این است که حاصل اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی این جابجایی نقدینه چه خواهد بود؟ آیا تورم خواهد داشت ؟ آیا به سود مردم زحمتکش اسیری مثل ما در زندان سکندر معاش خواهد بود؟ ما از نظر عملی واجرایی چه می توانیم بکنیم ؟ کدام خواست اجتماعی را باید مطرح کنیم تا به این درد بی درمان ما علاجی باشد ؟ آیا می توانم با اجازه استاد کلمه« فاجعه » را در این مورد به کار ببرم یانه ؟

باقی بقای استاد تا طرح سوالی دیگر.  

 

 

1-http://edalat.net/lire/artikeln/right/naqdinegi.html

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics