نویدنو:30/04/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

 نویدنو:

حزب کمونیست انقلابی امریکا همان حزب مائوئیست امریکا ست .نوید نو در راستای آشنایی با دیدگاه های مختلف، مقاله پیوست را که حاوی نکات قابل توجهی در مورد مسائل جنگ و صلح در خاورمیانه و بویژه ایران است، جهت اطلاع خوانندگان منتشر می سازد. به نظر ما تاکید جدی بر وجود خطر جنگ و افشای اهداف و سازماندهنگان آن از نقاط برجسته ی مقاله و بی اعتنایی بر روند مذاکرات برای صلح، و برخورد تناقض آمیز نسبت به امکان یا عدم امکان بازداری از جنگ بوسیله فعالیت های نظامی عکس العملی جمهوری اسلامی ایران، نقطه ضعف آن قلمداد می شود. البته این دیدگاه ناشناخته ای برای فعالان چپ نیست، اگرچه مراجع جهانی آن پنهان نگاه داشته می شود.

 

آزمایش های موشکی ایران

مهاجم واقعی در خاورمیانه کیست؟

نویسنده : لاری اورست

در 9و10جولای (19و20تیر1387)ایران مانور نظامی انجام داد که علاوه برآزمایش راکت ها ی گوناگون واژدرهای دریایی، از جمله آزمایش تعدادی موشک های دوربرد ومیان برد رانیزشامل می شد ،

امپریالیست های امریکا واسرائیل بلافاصله اعلام کردند که مانور ایران"تحریک کننده" و" غیر قابل پذیرش" است، گویااین مانورها  ناشی از رفتار بی خردانه مردان دیوانه برای جنگ در منطقه ای صلح امیزبود ه است – لحنی که درپوشش رسانه های امریکا بادرج برحسته تصاویر آزمایش موشکی ایران درصفحات اول وتیتراخبار بازتاب یافت .

در عین حال حاکمان امریکا واسرائیل تهدید به جنگ خودرا ارتقا دادند،کاندولیزارایس وزیر امور خارجه امریکا اظهار کرد :ما به ایران پیام می فرستیم که ما از منافع امریکا ومناقع متحدان خود دفاع خواهیم کرد.ما بسیار بسیار محکم به تعهد خود برای کمک به متحدان خود برای دفاع از خودشان پای بندیم وهیچ کس نباید در این مورد تردید نماید "(لس انجلس تایمز، 10جولای 2008)

ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل هشدار داد که اسرائیل " در گذشته ثابت کرده است که وقتی که منافع امنیتی حیاتی اسرائیل در خطر باشد از عکس العمل بی درنگ خودداری نمی کند...ما باید در جهت توافقی تلاش کنیم ... اما در صورت عدم توافق ، در آن صورت ما مجبوریم  به دشمن خود هر زمان که لازم باشد  حمله کنیم ." ( لس انجلس تایمز، 10جولای 2008)

اما مهاجم واقعی در اینجا کیست؟مانور نظامی ایران در پاسخ به پیشینه کامل نهاجم امپریالیست امریکا در خاورمیانه ، سالها تهدید به تغییر رژیم، گزارش هایی از تدارک نظامی امریکا برای جنگ ، وتهدید های نظامی به شدت گسترش یابنده امریکا واسرائیل ومانورهایی که نشان دهنده خطر فزاینده حمله نظامی امریکا- اسرائیل است انجام می گیرد.

نحریک ها وتهدیدهای امریکا واسرائیل

آزمایش موشکی ایران روز بعد از خاتمه مانور دریایی امریکا وبریتانیا در خلیج فارس – درست در نزدیکی سواحل ایران- انجام گرفت .با این حال هیچ گونه  صدایی در رسانه های امپریالیستی در باره مانورآنها وجود نداشت ، در حقیقت اگر کسی  پوشش رسانه ای آن را جستجو کند حتی اشاره ای بدان نمی یابد .

امریکا وبریتانیا ادعا کردند چون ایران در صورت حمله  به بستن محل عبور کشتی ها در خلیج فارس تهدید کرده بود، آنها مانور دریایی خود را اجرا کردند. چرا ایران چنین تهدیدی کرده بود؟در یک قسمت ، به دلیل آنکه اسرائیل در ژوئن گذشته تمرینی را با بکار گیری بیش از 100هواپیمای جنگنده وچند بار سوخت گیری در هوا را برای بمباران ایران انجام داده بود.

این تهدیدی بسیار منجمد کننده است. اسرائیل بنا به گفته کارتررئیس جمهور سابق، کشوری است با 150کلاهک هسته ای ،ورهبران آن ورهبران امریکا بارها تهدید کرده اند که " تمام گرینه ها"- از جمله سلاح های هسته ای – در دستور کار قرار دارند.

واسرائیل کشوری است که سایر کشور های منطقه را بمباران کرده است – از جمله عراق همسایه ایران را در 1981 وسوریه را پاییز گذشته. با این حال وقتی که مانور نظامی خودرا اجرا می کند – مخصوصا تمرین برای بمباران ایران – هیچ اثری ازصدای اعتراض  بین المللی و  محکوم کردن  رفتارهای تهاجمی، شبه جنگ وخطرناک  اسرائیل وجود ندارد. 

ایران سلاح هسته ای ندارد،وآزانس بین المللی انرژی هسته ای بار ها اعلام کرده است که بازرسی های آن هیچ نشانه ای ازآنکه ایران در تعقیب برنامه سلاح هسته ای بوده است نیافته اند، حتی همانطور که آزانس درخواست می کند ایران اطلاعات بیشتری را در باره برنامه غنی سازی خودنیز آماده می کند. وتعدادی از کازشناسان نظامی امپریالیست هم با کم اهمیت شمردن معنی آزمایش موشکی ایران، اعلام می کنند هیچ نشانه ای  برای پیشرفت های جدید در توانایی نظامی ایران نمی بینند، تدارکات بسیار ضعیفی برای " حمله نخست" علیه اسرائیل یا امریکا. اما نیروهای موجود در منطقه ، تا اندازه ای هشداری را نمایش داده اند که ایران می تواند هر حمله ای را پاسخ بگوید .  

اما آزمایش های ایران فریاد امریکا واسرائیل را در آورد.یک سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد ازمایش موشکی ایران تجاوز به قطعنامه شورای امنیت سازمان است ودر خواست کرد که تهران "توسعه موشک های بالستیک را ، که می تواند سریعا  بعنوان حامل بالقوه سلاح های هسته ای مورد استفاده قرار گیرد متوقف کند." ( لس انجلس تایمز، 10جولای 2008) او از ذکر این که – همانطور که رسانه های امریکایی - ایران هیچ سلاح هسته ای ندارد خودداری کرد ، در حالی که امریکا هزاران موشک وبمب هسته ای دارد که برای حمله به هر جایی در دنیا در چشم به همزدنی قادر است .

علاوه براستفاده از آزمایش موشکی برای تشدید فشار بر ایران ،امریکا از " بحران " موشکی ایران برای پیش برد ندارک نظامی تهاجمی خود، به ویژه ایجاد یک سیستم "سپر موشکی" در اروپااستفاده کرد. چنین سیسنمی وسیعا از سوی کارشناسان نظامی بعنوان بخشی از"ظرفیت نظامی  برای "ضربه اول " – نه محافظ پدافندی- و اساسا  جهت گیری شده به سمت روسیه درک می شود  . 

"منافع امریکا" غیر عادلانه ومنافع امپریالیست ها است

چرا رژیم بوش- وتمام طبقه حاکم امریکا ، از جمله دموکرات ها-چنین رفتاری را درباره ایران وتعداد اندکی موشک انجام می دهند؟" منافع امریکا " چیست که آدعا می کنند در منطقه باید از آن " دفاع " کرد؟

کنترل خاورمیانه – وایران دولت کلیدی در تمام منطقه است – برای توانایی امپریالیسم امریکا در ابرقدرت جهان بودن در طی دهه ها تعیین کننده بوده است . منطقه چهارراه جغرافیایی کلیدی ومنطقه استراتژیک نظامی است .خاورمیانه منزل 60درصد از منابع نفت جهان وکنترل شیر انرژی ابزار تعیین کننده شکل دهنده اقتصاد جهان واعمال نفوذ بر هر آن کشوری است که به نفت وابسته است .خاورمیانه همچنین منبع عظیم سود کلان برای سرمایه امپریالیستی بعنوان یک کل است .بنا بر این سلطه امریکا بر خاورمیانه در خدمت پیش برد سلطه جهانی اوست . 

بیش از 60سال است که  امپریالیست های امریکا ، اشکار وپنهان –  به صورت نظامی ، سیاسی واقتصادی - برای  حفظ این وضع در منطقه دخالت کرده اند. آنها حکام ستمگررا مستقر ومورد حمایت قرار داده اند، تهدید کرده اند وجنگ به راه اندخته اند، واسرائیل رابعنوان پادگان نظامی منطقه ای ونیروی ضربت ایجاد کردند. 

ایرانی ها به تجربه این را می شناسند.در 1980امریکا صدام حسین را تشویق به حمله به ایران کرد،وجنگ 1980-1988 ایران – عراق ، یکی از خونبارترین جنگ های زمینی از زمان جنگ جهانی دوم ، آغاز شد. سیای امریکا در  1953 کودتایی را سازمان داد که دولت مصدق را سرنگون کرد ومحمد رضا شاه پهلوی قصاب  بی رحم وشکنجه گر را بر تخت نشاند.امزوز پس از 55 سال،امریکا دوباره ایران را با "آزادی" تهدید می کند واگرایران از "آزادی" امتناع کند ، همانطور که هیلاری کلینتون هشدار داد برای همیشه محوخواهد شد .

به اصطلاح جنگ" علیه ترور" امریکا پس از 11سپتامبر 2001 برای حفظ بیشتر منافع آنها – ومخصوصا برای باز سازی زمینه سیاسی واجتماعی منطقه در راستای شکست چالش های آینده هم از جانب گرایشات سیاسی بنیادگرایان اسلامی وهم ازجانب رقبای امپریالیست آن هادر برابر منافع آنها- به راه انداخته شد. ایران از آغازیک هدف –ویک غنیمت - بوده است .این امر ناشی از آن نیست که حاکمان مذهبی ارتجاعی آن مردم ایران را موردستم قرار می دهند،بلکه امریکا ایران را به این دلیل که جمهوری اسلامی مانعی در برابر تغییرات اجباری منطقه برای خدمت به امپراتوری بلا منازع جهان است، هدف گرفته است

مشکلاتی که امریکا در دست یابی به این  اهداف در گیر آن شده است  – از جمله آن که تجاوز به افغانستان وعراق به تحکیم موقعیت  ایران وتغذیه بنیادگرایی اسلامی کمک کرده است -  تنها ضرورت های بزرگتری را برای نهاد امریکا دربر اندازی جمهوری اسلامی خلق کرده است . این است  دلیل آن که چرا تغییر رژیم هرگز از روی میز کنار گذاشته نشد وچرا موضع گفتگوی امریکا بر مبنای منزوی کردن رهبران ایران وقرار دادن آنها در آستانه جنگ احتمالی– نه صرفا حل مسئله غنی سازی اتمی-  قرار داشته است

تشدید تنداب رودررویی وجنگ احتمالی

مانورهای پیچیده- تهدید نظامی وتحریک ها، نواضع سیاسی وارسال علائم، مذاکرات دیپلماتیک – با سرعت حول ایران شکل می گیرند.سناریو های مختلفی امکان تحقق دارند.با این حال ضرورت های عمیق تر وتحرکات ذکر شده  در بالا چیزهایی هستند که حوادث را یه صورت  بسیاراساسی تحریک می کنند.

این زمینه آزمایش موشکی ایران است- و پاسخ به  امریکا –اسرائیل متخاصم ، که دوهفته پس از افشاگری سیمور هرش که رژیم بوش 400میلیون دلار برای عملیات مخفی برای بی ثباتی ایران، از جمله ترور ایرانیان اختصاص داد،اتفاق می افتد.تمام این ها علائم بیشتری از تشدید تنداب جاری رودررویی وندارک برای جنگ احتمالی ، ونشانه ای از خطر واقعی وفزاینده حمله نظامی امریکا – اسرائیل است .

تنها مردم می توانند جنگ را متوقف کنند – نه اوباما ودموکرات ها

یکبار دیگر روشن شده است که اوباما وذموکرات ها کاری برای توقف چنین جنگی  انجام نخواهند داد- در حقیقت آنها صدای خودرا به همسرایان جنگ پیوند زده اند –  هرچند ممکن است آنها  تفاوت های تاکتیکی با رژیم بوش داشته باشند.درست همین اکنون ، کنگره تحت کنترل دموکرات ها در حال بررسی لایحه 362 است که خواهان تحریم شدید علیه ایران واقدامات مجبور کننده ای است که می تواند منجر به تحمیل تحریم دریایی گردد، که می تواند معادل اعلام جنگ باشد .وگزارش هایی هم وجود دارد که دموکرات ها برای تصویب این لایحه حتی تجاوز کارانه تر ازجمهوری خواهان فشار می آورند.  

پس از آزمایش موشکی ایران ، باراک اوباما بیانیه زیر را صادر کرد:

" این آزمایش های موشکی بار دیگر نشان می دهد که ما به تغییر سیاست های خود برای رفتار تجاوزکارانه با تهدید اعلام شده از سوی رژیم ایرانی ها نیاز داریم . ایران به واسطه برنامه هسته ای ، توانایی موشکی، فضولی در عراق، حمایت از تروریسم، وتهدید علیه اسرائیل،  در حال حاضر بزرگترین چالش را برای ایالات متحده در منطقه برای یک نسل ایجاد می کند.الان زمانی است که با همکاری دوستان ومتحدان خود ، دیپلماسی مستقیم وتهاجمی را به پشتوانه  تحریم های یک جانبه وچند جانبه شدید علیه رژیم ایران تعقیب کنیم.  زمانی است که انتخاب روشنی بین افزایش هزینه برای ادامه رفتار مزاحمت آمیز آنها ، وانگیزه های واقعی که  در صورت تغییرمسیر آنها می تواند فراهم آید را پیشنهاد کنیم . "(سایت باراک اوباما 9 جولای 2008)

اولا، اوباما از یک  نقطه نظر کاملاامپریالیستی اقدام می کند:اوهمان اتهامات ساخته شده توسط رژیم بوش  را علیه ایران  تکرار می کند( که ترکیبی از دروغ ها ، نیمه حقیقت ها، تحریف ها و"امپریالیست – گفته ها" هستند) وبا اجماع کل حاکمیت که ایران مانع اصلی برای ادامه سلطه امریکا در خاورمیانه است وبنا بر این باید با پرخاش با او رفتار کرد موافقت می نماید . 

یکی از انتقادات اوباما آن است که سیاست کنونی امریکا به اندازه کافی در تضعیف ومنزوی کردن ایران ووادارکردن آن به موافقت با شرایط امریکا موثر نبوده است ، از این رو او "تحریم های یک جانبه وچند جانبه " بیشترو" سیاست تهاجمی " رابرای انجام آن  پیشنهاد می کند.اما این تحرکات در وحله اول ، اعمال تجاوز امپریالیستی است .این نوع از تحریم ها ودیپلماسی  امپریالیستی بود که منجر به مرگ بیش از 500.000 عراقی در اثنای دهه 1990 شدند. ثانیا ،این ها بخشی از بسته ای هستند که از جمله تهدیدها وندارکات  نظامی رانیز شامل می شود( و اوبامانیز اصرار می کند که " تمام گزینه ها" در دستور کار باقی بماند). در حقیقت ، اوباما همان دیپلماسی ، همان نحریم ها وهمان فشارهای اقتصادی را بیان کرده است که برای قرار دادن امریکا در بهترین موقعیت در صورت ضرورت وقوع جنگ تعیین کننده هستند . 

به نظر می رسد رفتاراوباما وتیم او با رژیم بوش بر سر چگونگی رفتار با ایران ونیزدرمسائل گسترده ای از استراتژی امپریالیستی برخی تفاوت ها را دارد. اما این تفاوت ها بر سر چگونگی مدیریت بهتر یک امپراتوری جهانی ، از جمله به راه انداختن وپیروزی تمام عیار در "جنگ علیه ترور"است.وهمه کاری که  اوباما انجام داده است – وآنچه او به وضوح انجام نداده است ، مثل مخالفت صریح با هرگونه حمله امریکا واسرائیل علیه ایران -  نشان می دهد که او قادر نخواهد بود بر راه بوش در صورتی که بخواهد جنگی راه اندازدمانعی ایجاد نماید .

تاکنون هیچ مقاومت جدی مردمی برای مقابله با تجاوز، دخالت وجنگ احتمالی امریکا – اسرائیل علیه ایران پدیدار نشده است ، مردم لازم است  پبش شرط های  مورد اصرار اوباما ، مک کین وبوش ، وتمام طبقه حاکم امریکا برای بحث ومذاکره را ردکنند.آن چهارچوب می تواند حکم هر چیزی – وعملی – از دیدگاه حمایت از منافع امپریالیستی امریکا – سلطه امریکا ، دخالت امریکا ، ارتش وسربازان امریکا- وجنگ های امریکا رابرای ما فراهم آورد .اما تمام این حکم سراسر فاسد، ارتجاعی وناعادلانه است. هیچ یک از آنان- در هر شکلی- در جهت منافع مردم کره زمین ، مردم خاورمیانه ، یا اکثریت عظیم ساکن در این کشور نیست .

اوضاع  بسیار وخیم ، بسیار خطرناک وحرکت بسیار سریع است . زمان برای مقاومت در برابر هر تجاوزیا حمله  امریکا یا اسرائیل هم اکنون است – درست هم اکنون .

منبع:

http://www.revcom.us/a/136/Iran-en.html 

 

 

  | می توانید نظرات خودرا اینجا ابراز نمایید .

 

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics