خانه - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - تماس وهمکاری - ویژه نامه               

مقاومت در برابر امپراتوری موضوع کانونی دوران ما

نویدنو:27/7/1385

مقاومت در برابر امپراتوری موضوع کانونی دوران ما

تارنگاشت عدالت

 

اندرو موری

منبع: گاردين (لندن)

برگردان: ا. آذرنگ

 

از عراق و لبنان تا افغانستان، تلاش انگليسی- آمريکايی برای تغییر جهان با توسل بزور با شکست روبرو شده است.1

شاید تونی بلر در حالیکه می کوشد کلاف سياسی سردرگم خود را باز کند،  وسوسه شود تا آخرین سخنان جورج پنجم را تکرار کند و بپرسد «امپراتوری در چه حالی است؟» . سياست خارجی نخست وزير تا آن حد امپرياليسم را به واژگان سياسی کشور بازگردانده است، که هر وقت از ميراث مورد بحث واقع شود، وضعيت امپراتوری موضوع اصلی خواهد بود.

جواب این است که اوضاع خیلی خراب است. امپریالیسم نو که برای هميشه با نام بوش و بلر پیوند خواهد داشت، در طول فقط پنج سال به سد مقاومت مردمی و رسوایی اخلاقی برخورده است. امپریالیسم از یک واژه ویژه حوزه سیاسی به موضوع کانونی دوران ما تبدیل شده است- و  در همه جا، خارج از دژ ائتلاف نومحافظه کاران- نو ليبوريست ها،  چنان نگریسته میشود .

در عراق، آزمايشگاه بزرگ «مداخله جويی ليبرالی»، درجه مقاومت در برابر ارتش های اشغالگر، همراه با درماندگی خيل وزيران دست چين شده در تحويل حتی يک ثبات صوری [وضعيتی بوجود آورده] که بنا به گزارش نيويورک تايمز، بوش را مجبور کرده است که دست برداشتن از آزمايش « دموکراتيک» خود به نفع احتمالاً يک ديکتاتوری را مورد بررسی قرار دهد.


در افغانستان، که نيروهای انگليسی تقريباً پنج سال پس از تغيير رژيم سراسیمه بدانجا گسيل شدند، دولت کرزای در سطح بيسابقه ای از فساد دست و پا می زند. دولت کرزای قدرت متکی بر قاچاق ترياک جنگ سالاران را - که سرکوب آنها شايد تنها دستاورد مردم پسند طالبان بود-  دوباره برقرار کرده است. نتيجه [اشغال ] در گيری است آنچنان ددمنشانه ای که بنا به گفته ژنرال ديويد ريچاردز، فرمانده [انگليسی] در محل، ارتش انگليس از جنگ کره به اين سو شبيه آن را نديده است.


و عليرغم چراغ سبز مصمم بلر به اسراييل «بازوی بلند و نيرومند آمريکا» در منطقه-  برای حمله به لبنان، همانطور که سيما کادمون مفسر اسراييلی میگوید- اسراييل بدون رسيدن به اهداف خود مجبور به عقب نشينی شده است. در آنجا نیز هیچ کس عجله ای برای بدوش گرفتن بار سفید پوستان ندارد.2

نیروهای انگليسی اکنون با کينه بسیار به «شرق سوئز» بازگشته اند. طبق ارزیابی چاتم هاوس، کانون اندیشه هیات حاکمه  انگلیس، برنده اصلی پنج سال وحشیگری ارتش انگلیس در گوشه و کنار منطقه ایران است. مسلماً نقشه اين نبود. حتا در بالکان هم اشغال بوزنی و کوزوو بحرانی است و ريشه های رگيری به هيچوجه حل نشده اند.


دوران بلر درس شکست ظرفیت قدرتهای انگلوساکسون برای دگرگونسازی جهان در جهت منافع خود با توسل به زور بوده است. حتی نخست وزیر در اوایل اين ماه در کالیفرنیا با درماندگی این نکته را تصدیق کرد. البته آن خطمشی، دوستاران خودش را داشته است، از آنجمله تاریخ نویسان راستگرا و هواداران برتری نژادی بر پایه تکوین عوامل ارثی. نیال فرگوسن تبلیغ برای امپراتوری را به تلویزیون کشيده است و ریاست خزانه داری  اصرار میکند که زمان آن فرا رسیده است که انگلستان از عذر خواهی بخاطر امپراتور بودن خود دست بردارد. همانطور که تابو امبکی، رییس جمهور آفریقای جنوبی در پاسخ به آن يادآور شد مگر ما هیچگاه چنین [عذر خواهی]  کرده ايم.


اما  شمار مخالفان امپریالیسم بمراتب بیشتر است. تقریباً دوسوم  عموم مردم معتقدند سیاست خارجی انگلستان بیش از اندازه تابع آمریکا است و اشغالگری شکست خورده است. قدرت جنبش ضد جنگ در پنج سال گذشته، و با جلب حمایت تازه در طول جنگ لبنان، موید انستکه آن احساس از نظر سنجی ها بسيار فراتر می رود.

در برابر این خیزش نوین چپ، ائتلافی از محافظه کاران گستاخ  واشينگتن و ستایش کنندگان آنها در اينسوی اقيانوس اطلس  شکل گرفته است که شامل دو ردیف اول نیمکت نشینان پارلمان و « راست نو» سوسیال- دموکرات ماب است که به گسترش ارزش های خود با سر نيزه امپراتوری معتاد شده است. آنها حمایت سنتی چپ از قوانین جهانی و سازمان ملل را به نفع جنگ بی پایان بوش کنارگذاشته اند.

اکنون می توانيم ببينيم ملاک «ضد ضد- امپریالیسم»، به کجا خواهد کشید. بلاگ نویسان هوادار جنگ و مدرسین دانشگاهی که مانيفست يوستون را در اوایل سال صادرکردند اخیرا به تهیه سند سیاسی برای وزیران دولت بلر  جهت ترویج خصوصی سازی تقلیل یافته اند، همانطور که «کریستوفر هیچنز»، قهرمان آنها در ايالات متحده، از انتخاب دوباره بوش در 2004 حمایت کرد.3 آنها به سنن تاریک «اداره مستعمراتی فابیان» می دمند که «ریتا هیندن» بانوی اعظم آن قوام نکرومه غنا را، زمانی که او  برای جلب حمایت از آزادی کشورش به لندن آمده بود، با این سخن که «سوسیالیست های انگلیسی دغدغه اندیشه هایی  نظیر استقلال و خودمختاری را ندارند» تحقیر کرد.

اما این سنت ويليام موريس، سوسیالیست پيشاهنگ استکه بر چپ غلبه یافته است. حمایت موریس از قیام مهدی در سودان با استناد به اینکه او حداقل کشورش را به مردم خود بازگرداند، در کتاب تاریخ نوین امپراتوری بريتانيا بنام «خون هیچگاه خشک نشد» اثر جان نیوسینگر تشریح شده است.

البته امپراتوری دیگر چیزی نیست که بسادگی « در آنجا» اتفاق می افتد. و با وجود اینکه جنگهای خاورمیانه و جنوب آسیا با کارزار بر علیه« دشمن درونی» یعنی مسلمانان انگلیس همرا است، شکافهای امپراتوری از بخشهای گوناگون  جامعه انگلیس میگذرند.

یک پیامد این،  تعامل سیاسی جدی چپ با جوامع مسلمان و اتحاد آنها عليه جنگ و کاهش آزادیهای مدنی بوده است. این يک اتحاد جهانی است. هفت  مبارز کمونیست لبنانی در کنار حزب الله  در مقاومت علیه تجاوز اسراییل، که حمایت رهبرن چپ آمریکای لاتین را نیز با خود داشت، جان باختند.4

پنجاه سال بعد، اتحاد نابرابرها  که درپی بحران سوئز میان آمریکا و انگلیس برقرار شده بود، بار دیگر در خاورمیانه فرو می پاشد.

 

 

***

 

 

توضيحات مترجم:

1- اندرو موری، مسئول «ائتلاف برای پايان جنگ» است. مقاله کنونی در روز 26 اوت 2006 در گاردين منتشر شد. پيش از اين از او دو مطلب به فارسی منتشر شده است:

http://www.sedaye-mardom.com/300/seda367.htm

http://www.edalat.net/lire/artikeln/right/marx.html

 

2- استعمارگران اروپايی و آمريکايی، جنگ های متصرفاتی و جنايات خود در آسيا، آفريقا و آمريکای لاتين را تحت عنوان «مسئوليت انسان سفيد» برای متمدن کردن انسان های تيره پوست توجيه و تبليغ می کردند.

کيپلينگ، شاعر استعماری انگليس در قطعه معروف خود، اين نظر را توصيف کرده است.

http://www.fordham.edu/halsall/mod/Kipling.html

 

روزنامه هارتص در مقاله ای نقش اين ماموريت تاريخی در سياست نومحافظه کاران آمريکايی را تشريح است.

 

http://www.haaretz.com/hasen/pages/ShArt.jhtml?itemNo=280279&contrassID=2&subContrassID=14&sbSubContrassID=0&listSrc=Y

 

احتمالاً منظور نويسنده اسراييلی ها هستند که بعلت مقاومت مردمی در لبنان مجبور به عقب نشينی شدند و نتوانستند بعنوان مجری سياست آمريکا، وظيفه خود را انجام دهند.

3- مانيفست یوستون، موسوم به مانيفست ليبراليسم جديد آمريکايی، سندی است که از طرف گروهی از دانشگاهيان نو ليبرال و «چپ» نو منتشر شده است. مطالعه دقيق ترجمه فارسی آن، منشاء مانيفست اخير آقای اکبر گنجی را نشان می دهد.

 

 

http://eustonmanifesto.org/joomla/component/option,com_frontpage/Itemid,1/

 

http://www.eustonmanifesto.org/joomla/translations/manifesto/fa/euston_manifesto.html

 

4- بعد از انتشار اين مقاله موری، تعداد شهدای حزب کمونيست لبنان به 9 تن رسيد. نگاه کنيد به پوستر ويژه حزب کمونيست لبنان به اين مناسبت:

 

http://www.lcparty.org

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics