نویدنو:23/05/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

 

 محمود درویش عاشق‌ترین شاعر انقلابی فلسطین

 

وبلاگ 15 مهر

محمود درویش یکی از مهم‌ترین شعرای معاصر فلسطین است که نام او پیوند نزدیکی با شعر و ادبیات انقلاب فلسطین دارد. وی یکی از مهم‌ترین شاعران این بخش از جهان است که سهم به‌سزایی در تحول و ورود استعاره به‌شعر جهان عرب داشته است. در اشعار درویش عشق به‌وطن همواره آمیخته است با عشق زمینی و خاکی شاعر به‌معشوقه.

محمود درویش دومین پسر از خانواده‌ای است که شامل پنج پسر و سه دختر بود. او در سال ۱۹۴۲ در روستای بروه در نزدیکی عکا در فلسطین به‌دنیا آمد و در سال ۱۹۴۸ هنگامی‌که ارتش اسرائیل روستایش را اشغال کرد، او به‌همراه خانواده‌اش و نودهزار فلسطینی دیگر به‌لبنان پناه برد . آنها در آنجا یک سال با کمک‌های مالی سازمان ملل زندگی گذراندند. در سال ۱۹۴۹ آنها به‌طور غیرقانونی به‌فلسطین بازگشتند ولی روستای خود را ویرانه یافتند، مانند ۴۰۰ روستای دیگر فلسطین که پس از اشغال به‌دست سربازان اسرائیل ویرانه شده بود. درویش در این باره می‌گوید: «یک بار دیگر مانند پناهنده‌ها زندگی می‌کردیم، اما این بار در وطن خودمان. تجربه‌ای که هرگز زخم آن را فراموش نخواهم کرد.»
به‌ناچار به بخش دیگری از فسلطین پناه بردند. درویش می‌گوید: «پدر بزرگم تصمیم گرفت بالای تپه‌ای زندگی کند که مشرف بر سرزمین ابا و اجدادی‌اش بود، تا هر روز زمین‌های اشغال شده‌اش را ببیند که یهودی‌ها در آنجا زندگی می‌کنند، آنجا ماند تا زمانی که مرد.»

وی دوره ابتدائی را در مدرسه‌ای در یکی از روستاهای فلسطین گذراند و از ترس اینکه هویتش آشکار شود طی این سال‌ها بدون داشتن مدارک تبعیت زندگی کرد، تا اینکه وارد دبیرستان شد.
در سال
۱۹۶۱ هنوز در دبیرستان مشغول تحصیل بود که به حزب کمونیست فلسطین (راکاح) پیوست و پس از پایان دبیرستان یک‌سره زندگی خود را وقف نوشتن شعر و مقاله در نشریات حزب کمونیست ازجمله روزنامه‌های “الإتحاد” و نیز مجلاتی از قبیل “الجديد” کرد که بعدها سردبیر همان مجله شد.

او همواره درگیر گرفتاری‌های اشغال‌گران فلسطین بود، به‌طوری که از سال ۱۹۶۱ بارها و بارها به‌خاطر نوشته‌ها و فعالیت‌های سیاسی‌اش بازداشت شد.
انتشار دیوان «برگه‌های زیتون» در سال
۱۹۶۴ و «عاشقی از فلسطین»در سال ۱۹۶۶ نام او را به‌عنوان شاعر مقاومت بر سر زبان‌ها انداخت. در ۲۲ سالگی شعر «شناسنامه» او که خطاب به یک پلیس اسرائیلی سروده شده است تبدیل به شعر مردم در کوچه و بازار شد: «ثبت کن،‌ من عرب هستم، و شماره شناسنامه‌ام پنجاه هزار». در سال ۱۹۶۷ که ترانه «اعتراض» و بعد از آن شعر مشهور «مادر» را سرود برای چندمین بار روانه زندان شد. شعر مادر حکایت دل‌تنگی‌های یک زندانی فلسطین برای نان و قهوه مادرش است. «شعر مجموعه درددل‌های شاعری است با مادرش، ولی تبدیل می‌شود به یک ترانه ملی. همیشه همین طور بوده، من چیزی جز حدیث نفس نمی‌گویم، ولی این حدیث نفس از دل یک حافظه گروهی بر می‌خیزد.»

در سرزمین‌های اشغالی او از ادامه تحصیل محروم شد، پس در سال ۱۹۷۰ به مسکو رفت تا اقتصاد سیاسی بخواند ولی یک سال بیش دوام نیاورد و در سال ۱۹۷۲ به‌مصر رفت و در آنجا در روزنامه الاهرام به‌کار روزنامه‌نگاری پرداخت.
در سال
۱۹۷۳ به بیروت رفت و تا سال ۱۹۸۲ به‌عنوان سردبیر مجله «مسایل فلسطین» و رییس مرکز تحقیقات سازمان ازادیبخش فلسطین مشغول فعالیت شد، تا سال ۱۹۸۱ که خود مجله «الکرمل» را بنیان گذاشت. در این سال‌ها دیگر محمود درویش چهره شناخته شده‌ای برای تمام دنیای عرب بود، به‌طوری که تا سال ۱۹۷۷ بیش از یک میلیون نسخه از کتاب‌های او به فروش رفته بود.
او سال‌ها سمت ریاست اتحادیه نویسندگان و روزنامه‌نگاران فلسطین را داشت.
درویش در سال
۱۹۸۷ به‌عضویت کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین انتخاب شد ولی خودش این انتخاب را سمبلیک می‌داند «من هرگز آدم سیاسی نبوده‌ام.» در سال ۱۹۸۸ بیانیه تشکیل دولت فلسطین در الجزایر را او نوشت ولی از پذیرفتن مسئولیت وزارت فرهنگ این کابینه سرباز زد.

از سال ۱۹۹۲ که اسرائیل لبنان را اشغال و بیروت را محاصره کرد و قتل عام صبرا و شتیلا اتفاق افتاد، درویش یک تبعیدی سرگردان بین سوریه، قبرس، قاهره، تونس و پاریس بود.
در سال
۱۹۹۳ درست فردای امضای قرارداد ورشو از عضویت در کمیته اجرایی سازمان ‍آزادیبخش فلسطین استعفا داد: «فلسطینی‌ها را بیدار کنید تا خود را بدون گذشته بیابند.»
محمود درویش در سال
۱۹۹۱ به پاریس رفت و تا ۱۹۹۶ آنجا ماند. در این سال برای دیدار با مادرش اجازه ورود به فلسطین را دریافت کرد، و هنگامی که در فلسطین به‌سر می‌برد با پادرمیانی جمعی از اعضای عرب و یهود کنیسه (پارلمان اسرائیل) اجازه دائمی برای زندگی در وطن را به‌او دادند.

سال ۱۹۷۷ او با رنا قبانی (برادرزاده نزار قبانی شاعر معروف جهان عرب) ‌در واشنگتن ملاقات کرد که این ملاقات به ازدواجی انجامید که البته بیش از ۴ سال دوام نیاورد، رنا برای ادامه تحصیل و اخذ دکترا از دانشگاه کمبریج، او را ترک کرد. «دیگر ادامه زندگی غیر ممکن بود» مدتی بعد با یک مترجم مصری ازدواج کرد. «ما در کمال آرامش و صفا از هم جدا شدیم. دیگر برای سومین بار ازدواج نکردم، و هرگز هم ازدواج نخواهم کرد، من به تنهایی سخت معتاد شده‌ام… هرگز نخواستم بچه داشته باشم، از مسئولیت آن می‌ترسم. آنچه من نیاز دارم آرامشی است که بتوانم دیدگاهم را،‌ جایم را، شیوه نگارشم را تغییر دهم. شعر من همه زندگی من است، آنچه به شاعریتم کمک کند را انجام می‌دهم و از آنچه بدان زیان برساند پرهیز می‌کنم.»
او از ‌شکست‌های پیاپی‌اش در عشق میگوید: «من عاشق این هستم که در دام عشق بیافتم، ماه من ماهی است و به‌همین خاطر هم عواطفی ناپایدار دارم. زمانی که عشقی به‌پایان می‌رسد تازه درمی‌یابم که این عشق نبوده است. عشق باید زندگی کند، نه‌اینکه خاطره باشد.»

درویش دچار بیماری قلبی است که به‌خاطر آن دوبار عمل جراحی کرده است: «یک بار در سال ۸۴ و بار دوم در سال ۹۸. »زمان اولین عمل جراحی قلبم برای دو دقیقه ایستاد، به من شوک الکتریکی دادند، ولی قبل از آن خودم را دیدم که بالای ابرهای سپید در پرواز هستم و تمام کودکی خود را به‌خاطر آوردم و تسلیم مرگ شدم. تنها زمانی درد را حس کردم که به زندگی برگشتم.»
به‌خاطر سلامتی‌اش به او گفتند که از دو عشق همیشگی زندگی‌اش چشم بپوشد، سیگار دیگر نباید بکشد و قهوه را هم باید کم کند.

در سال ۲۰۰۰ که آموزش و پرورش اسراییل تصمیم گرفت تا ۵۰ شعر او را در کتاب‌های درسی کشوری وارد کند که ۱۹ درصد آنها فلسطینی هستند، غوغایی برپا شد. یک عضو جناح راست افراطی پارلمان گفته بود: « تنها جامعه‌ای که بخواهد خودکشی کند شعر درویش را در کتاب‌های درسی خود می‌گنجاند.»

محمود درویش که یکی از شناخته‌شده ترین نام‌های ادبیات مقاومت در فلسطین است جوایز متعددی دریافت کرده، از جمله:

  • جایزه لوتوس - ۱۹۶۹

  • جایزه دریای مدیترانه – ۱۹۸۰

  • جایزه زره انقلاب فلسطین – ۱۹۸۱

  • جایزه این‌سینا در اتحاد جماهیر شوروی – ۱۹۸۲

  • جایزه لنین در اتحاد جماهیر شوروی – ۱۹۸۳

محمود درویش اگرچه به‌زبان عربی می‌نویسد ولی انگلیسی، عربی و عبری را می‌خواند و آثار او به ۲۰ زبان دنیا ترجمه شده است.
درویش حالا دیگر سال‌هاست که ساکن فلسطین شده، با این همه او هنوز خود را در تبعید می‌بیند: « تبعید حالا دیگر فقط یک جغرافیا نیست، من هر جا که باشم تبعید را بر دوش می‌کشم، همچنانکه وطنم بر دوشم است.»

آخرین خبر
امروز (
۲۳ دسامبر ۲۰۰۷) شهردار رام الله اعلام کرد که یک میدان این شهر را به نام محمود درویش نام‌گذاری خواهد کرد. قرار است مسابقه‌ای برای طراحی این میدان برگزار شود.
 

منبع: روزنامه گاردین ۸ ژوئن ۲۰۰۲ با دخل و تصرف

 

 

گزارش "ايبنا" از بازتاب گسترده مرگ "درویش" در رسانه‌های جهان

محمود درویش، منتقد دولت اسراییل

20 مرداد 1387 ساعت 14:43

خبرگزاری‌هاي داخلي كشورمان و نيز روزنامه‌ها و شبكه هاي تلویزیونی جهان با انعکاس خبر درگذشت محمود درویش، شاعر مبارز فلسطینی، به انتشار مطالب و تیتر‌های گوناگون در مورد این شاعر پرداختند. در همين حال رسانه هاي رژيم صهيونيستي در گزارش هاي خود مدعي شده اند كه درويش به صلح بین اعراب و اسراییل به حاکمیت اسراییل امیدوار بوده‌است.\

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، خبرگزاری رویترز با اعلام خبر درگذشت محمود درویش نوشته است: «فلسطینی‌ها شعر او را صدای دردهای خود می‌دانستند».

 این خبرگزاری بیانات محمود عباس رییس جمهوري فلسطین را منعکس کرده که وی طی آن گفته است: «کلمات هرگز نمی‌توانند عمق ناراحتی ما را از درگذشت درویش بیان کنند. او عاشق فلسطین و در پایه‌ریزی فرهنگ نوین فلسطین پیش‌رو بود. نبود او در عرصه سیاسی،‌ فرهنگی و ملی ما خلا بزرگی محسوب می‌شود.»

دیا حدید،‌ خبرنگار خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز نوشته است: «او شاعری بود که تجربه مردمش از تبعید، اشغال و مشکلات داخلی را به گوش جهانیان رسانده است.»

 این خبرنگار زندگی‌نامه‌ای از این شاعر را ذکر کرده و در پایان آورده است:«او تصویری از ملیت واحد فلسطینی خلق کرد که هیچ شاعر دیگری نمی‌توانست چنین کند.»

سعید بانورا روزنامه‌نگار خبرگزارى مرکز رسانه‌اى خاورمیانه نيز محمود درویش را صداى فلسطین اشغالى دانست و در مورد او نوشته‌است: «شعر درویش،‌ صدای مقاومت در مقابل اشغال و صدای مخالفت با درگیری‌های داخلی است.»

 این روزنامه‌نگار با اشاره به تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه درویش و زندانی شدن او توسط نظامیان اسراییل، از او به عنوان اسوه و اسطوره فرهنگ مقاومت فلسطین نام برده است.

تلویزیون آمریکایی "فاکس نیوز" نيز با پخش خبر درگذشت درویش و ذکر زندگی‌نامه مختصری از او اعلام کرد:‌ « بسیاری از سروده‌های او شعار دو نسل اخیر اعراب بوده است.»

 این تلویزیون از قول یک مردم‌شناس و استاد دانشگاه فلسطینی، درویش را آینه جامعه فلسطین و کسی که نبض مردم این سرزمین را درک می‌کرد،‌ خوانده است. 

در همين حال نشریه صهیونیستی
Haaretz تلاش کرده تا چهره‌ای اسراییلی از این شاعر مبارز فلسطینی نشان دهد! این نشریه مدعي شد که درویش به صلح بین اعراب و اسراییل به حاکمیت اسراییل امیدوار بوده‌است.

این در حالی است که رژیم اشغالگر صهیونیستی این شاعر را از اراضی اشغالی تبعید کرد. 

" گالف‌تایمز" متعلق به قطر نیز نوشته است:‌ نسل‌های مختلف به تحسین این مرد می‌پرداختند چرا که او صدای همه بود. 

این رسانه همچنین به استعفای درویش از عضویت در جنبشی که توسط یاسر عرفات اداره می‌شده،‌ اشاره کرده است و علت این رفتار درویش را موافقت‌نامه‌های بی‌پایه با دولت اسراییل خوانده است.

"هرالد تریبیون" نيز در خبري از تجمع هزاران فلسطینی در مرکز رام‌الله خبر داده و نوشته است: «هزاران مرد و زن از فلسطین در میدان درویش در رام‌الله جمع شده‌اند و با چهره‌هایی ماتم زده برای این شاعر شمع روشن کرده‌اند.»

خبرگزاری فرانسه نیز با انعکاس اخبار مربوط به درگذشت درویش نوشته است: «درویش در طول سال‌ها از منتقدان شدید دولت اسراییل بوده است.»

بی‌بی‌سی نیز درویش را «شاعر وجدان‌ها» نامیده و نوشته است: «او به عنوان شاعر مقاومت شروع کرد و در نهایت به تصویرگر وجدان انسانی تبدیل شد.» 

ترجمه:‌ سفانه محقق‌نیشابوری

  

  | می توانید نظرات خودرا اینجا ابراز نمایید .

 

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics