نویدنو:19/01/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه

ابراهیم مددی در گفتگوی رادیویی با امیرجواهری اعلام داشت :
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه
به یک نهاد سربلند، مستقل درجهت دفاع ازحق حاکمیت مردم ایران برخودشان، پایبند است.


یادداشت :
فعالان کمپین مالی : " اقدام انسانی مشترک – گوتنبرگ (سوئد) " باارسال کمک های مالی جمع آوری شده به ایران ، بر آن شدیم که جهت آشنایی بیشتر شنوندگان رادیو همراه - گوتنبرگ با وضعیت سندیکای مستقل کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ، گفتگویی را با آقای ابراهیم مددی نائب رئیس سندیکا شرکت واحد تدارک ببینیم .
 این گفتگو در تاریخ دوشنبه شب 26 مارس 2007  توسط همکار رادیو امیرجواهری لنگرودی صورت گرفته است  . لازم به یاد آوری است ، که در پیاده کردن نوار، تلاش کردیم که به شیوه محاوره ای این گفتگو و تلفن های شنونده گان رادیو در گفتگو با آقای مددی  صورت پذیرفت،خدشه ای وارد نگردد. انتخاب عنوان گفتگو از ماست.
 
امیر جواهری : تشکل مستقل سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، تشکلی است که از دهه 40 به اینسو، توسط فعالان سندیکای شرکت واحد ایجاد شده و طی این مدت در طلب مطالبات کارگران خط واحد کارکرده است . بعد از قیام بهمن 57 نیز فعال بوده است . در دوره سرکوب شوراها ، سندیکا ها ،  اتحادیه ها و محافل کارگری بر آمده از انقلاب بهمن و جایگزین شدن ، انجمن های اسلامی و بعدا شوراهای اسلامی کار و تصرف خانه کارگر به ضرب چماق و پشتیبانی حزب حاکم ( بهشتی – رفسنجانی و....) فعالیت سندیکایی موقتا تعطیل گردید. طی سالهای اخیر با پیشروی جنبش مطالباتی در ایران، دگر بار فعالان این سندیکا دست به احیاء آن زدند.
هرچند که تشکل ستیزان حرفه ای، ( خانه کارگر) ی ها ، چهره های شناخته شورا های اسلامی  کار به مانند حسن صادقی و هم قطارانشان ، در سایه ساحل امنی که برای آنها فراهم آمده، بر سر فعالان سندیکا ی شرکت واحد ریختند، دفتر شان را لاک و مُهر کردند، منصور اسانلو را زیر تیغ گرفتند. زبانش را که زبان گویای کارگران سندیکا بود با تیغ موکت بُری بریدند ، دستگیر شان ساختند وبه زندان شان بُردند. حتی برای آزادی منصور اسانلو وثیقه 200 میلیون تومانی  تراشیدند. از خیل عظیم دستگیر شده گان 54 نفر از کار بیکار شده و تمام حقوق قانونی آنها را قطع کردند.
با اینهمه مقاومت و ایستادگی و مدافعه از حقوق قانونی کارگران توسط  منتخبین کارگران در طول دی ماه 1384 به اینسو ادامه داشته و مدافعه بخش گسترده محافل و مجامع کارگری جهان را در دفاع از کارگران ایران برانگیخته است .
ما امشب با آقای ابراهیم مددی نائب رئیس سندیکای مستقل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و یکی از تلاشگران موجودیت سندیکا  و استقلال عمل اتوبوسرانی شر کت واحد تهران و حومه را با خودمان ، آنسوی خط از ایران داریم و با ایشان به گفتگو می کنیم .
آقای مددی بشما درود میفرستم و سال نو را بشما و همه یارانتان تبریک می گویم . اجازه بدهید از همین تریبون رادیو همراه به شما و همه یارانتان خسته نباشید بگویم و اولین سئوالم را به این شکل طرح می کنم .
در قانون کار فعلی در ماده 131 تبصره 4 فقط سه نوع ظرف تشکیلاتی برای کارگران در نظر گرفته شده است و در آنجا آمده است : " کارگران یک واحد فقط می توانند یکی از سه مورد ؛ شوراهای اسلامی کار، انجمن صنفی یا نماینده ی کارگران را داشته باشند " پرسشم این است ؛ شما کدام ظرف این تعریف بحساب می آید؟ منظورم از شما سندیکای مستقل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه است ؟
ابراهیم مددی : من هم به شنوندگان رادیوی شما درود و سلام میفرستم وجشن نوروز باستانی را به همه هم میهنان گرامی بویژه شنوندگان رادیو شما شادباش می گویم و آرزوی سربلندی و سلامتی شما را دارم واز اینکه این امکان را فرام آوردید که ما پیام آگاهی رسانی خودمان را از طریق شما به گوش هم میهنان عزیز و شنوندگان گرامی شما برسانیم سپاسگزاری می کنم . و آینده سالی خوب را برای همه هم میهنان گرامی ام بویژه کسانی که در جهت همدلی و همرایی و کمک های انسانی و کمک های مادی و معنوی به سندیکا دست یاری خودشان را داراز کردند و فعالیتی را آغاز کردند ، من سپاسگزاری خودم را اعلام می کنم .
بله همانطور که شما اشاره کردید در ماده 131 قانون کار فعلی جمهوری اسلامی ایران ، به این ترتیبی که شما فرمودید ؛ مقرر کرده است : که کارگران می توانند برای دفاع از حقوق خودشان، تشکیلاتی داشته باشند. اما لازم به تذکر است که در قانون کار جمهوری اسلامی ایران ، حق تشکل آزاد سندیکایی کارگری به هیچ وجه رعایت نشده است . ما در این قانون کار شاهد تناقضات و اشکالات عدیده بسیاری در فصل مربوط به تشکلهای کارگری هستیم . اگر مبنای هر کشوری قانون اساسی باشد و هر قانون دیگری باید با آن مطابقت داشته باشد. قانون کار در این مورد، ناقض قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است . بدین ترتیب اگر اصل26 قانون اساسی را مبنا قرار دهیم که در آنجا مردمان ایران می توانند؛ دارای انجمن های صنفی و تشکلهای مدنی باشند . این حق در قانون کار رعایت نشده است. بدین ترتیب پس از سالهای اولیه دهه شصت(1360) ، سندیکاهای کارگری سرکوب شدند و اجازه فعالیت پیدا نکردند در سالهای 64 و65 قانونی به نام " قانون شوراهای اسلامی " بعد ها، این قانون به " شوراهای اسلامی اسلامی کار" به وسیله قانون گزاران مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که به نوعی این قانون می خواهد ، جای تشکلات سندیکایی مستقل ایران راپُرکند. اما به دلیل تناقضی که در این قانون وجود داشت و با قانون کاری که از دوره قبل از انقلاب در آن موقع در روابط کارگری و کارفرمایی حاکم بود، این تناقض  تا سال 1369 ادامه پیدا کرد و در این سال( 69) بعد از کش و قوس های بسیاری که در درون جریانات مختلف حاکمیتی  برای تصویب قانون کار در ایران گذشت. قانونی تحت عنوان: " قانون کار جمهوری اسلامی ایران" به دلیل مخالفت های " شورای نگهبان " بوسیله " شورای مصلحت نظام " تصویب شد. در آن موقع رئیس این شورا در نماز جمعه تهران، به کارگران ایران " بشارت"  داد که: « از سال 69 به بعد دیگر ، صاحب قانون هستیم که این قانون به احیاء حقوق کارگان کمک می کند! »
قانون شوراهای اسلامی کار، آنچنان که از متن قانون بر می آید. وزارت کار را موظف می کند که در همه موسسات کارگری، شورای اسلامی کار بوجود بیاورد. این شوراهای اسلامی که در حمایت و هدایت مراکز اطلاعاتی و امنیتی در سازمانهای بخصوص کارگری، بجز موسسات بزرگ نظیر: صنایع دوب آهن اصفهان ، صنایع نفت و پتروشیمی و شرکت های بزرگ دولتی ، عملی نشده است . در شرکت های کوچک و متوسط با پیگیری های که انجام دادند، بوجود آمد... اما قانون شوراهای اسلامی  کار، از جمله با مقاوله نامه 87 سازمان بین المللی کار مغایرت داشت. بعد ها توسط سازمان بین المللی کار، کارشناسانی به ایران اعزام شدند تا نسبت به رعایت مقررات استانداردهای بین المللی کار درایران، دولت ایران وظایف خودش را بر اساس برنامه توسعه هزاره سازمان ملل متحد، انجام بدهد.
از جمله اهدافی که در برنامه توسعه هزاره سازمان ملل متحد، دولت های جهان بر آن گردن گذاشتند، یکی هم اینستکه؛ در روابط کارگری ، تشکلات مستقل کارگری، سندیکا ها ، اتحادیه ها و فدراسیون ها، بتوانند در شرایط آزاد، بشکل دمکراتیک و فراگیر بوجود بیایند تا در همه شرایط اجتماعی از حقوق کارگران ، در شرایطی که در جهان نظام خصوصی سازی پیش می رود، آنها بتوانند از حقوق انسانی و کارگری خودشان بهره مند شوند. البته این برنامه در ایران تا به امروز به هیچ ترتیبی جامع عمل نپوشید وحتی شوراهای اسلامی که بصورت دولتی و حکومتی قبلا بوجود آمده بودند، توسط دولت جدید و وزیر کارش ( محمد جهرمی)  پس زده شد و شوراهای های اسلامی بخصوص از طرف تیم جدید وزارت کار بسته شدند . اخیرا در یک شبه انتخاباتی، به اصطلاح نمایندگان جامعه کارگری برای تصمیم گیری در مجامع ای که در قانون وجود دارند مثل : " شورای عالی کار"، " شورای عالی تامین اجتماعی"  ،" شورای عالی صنایع " ، این کارگرانی که بوسیله وزارت کار در واقع دست چین و گلچین شده اند در آنجا جایگزین شدند .
اما این " انجمن صنفی " که در آن قانون آمده و- شما هم به آن اشاره کردید – باز استانداردهای بین المللی کار، را با خود ندارد. اگر چه با اینکه موجودیت " انجمن های صنفی " ، در قانون کار نوشته شده، از طرف وزارت کار هیچگونه همکاری تا حالا نشده و اصولا برای شکل گیری این انجمن های صنفی، سنگ اندازیهای بسیاری شده است. یک شق دیگری هم که شما نام بردید که در ماده 131 و تبصره 4 آن آمده ، " نماینده کارگری" است . آنهم بسیار محدود است و به لحاظ تعین ایدئولوژیکی از طرف مسئولین، باز هم انتخابات واقعی نمایندگان کارگری به لحاظ قانونی در قانون کار مقدور نمی باشد، کما اینکه تا به حال موجود نبوده است .
اما سندیکا بر اساس مقاوله نامه های بین المللی سازمان جهانی کار و منشور جهانی حقوق سندیکایی و نهادی واقعی وجوشیده از متن کارگران که شاخصه آن عدم دخالت گری کارفرما، عدم دخالت دولت و عدم دخالت پلیس ویا هرارگان دیگری، بدون اجازه قبلی می تواند تنها به اتکاء عموم کارگران بوجود بیاید و فعالیت کند. متاسفاته این تشکلات مستقل سندیکایی به هیج وجه در کشور ما تا زمان فعالیت سندیکای شرکت واحد، نتوانسته بودند ، بوجود بیایند. اما با توجه به زمینه هایی که در کارکنان و کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه وجود داشت و اتحاد سختی که این نیرو با یکدیگر داشتند، ارتباطاتی که با پیشکسوتان سندیکایی و هیئت موسسان سندیکای کارگری و پیشکسوتان سابق سندیکای شرکت واحد طی سه تا چهار سال اخیر پیش آمد، گروهی که در راس آنها آقای اسانلو بود و اینجانب هم تقریبا همزمان و هماهنگ با ایشان ، فعالیت هایی را با عنوان : " احیاء و بازگشایی سندیکا " شروع کردیم. این فعالیت ما از نظر آقایان نامطلوب تشخیص داده شده بود و بر همان اساس هم از همان روزهای اول در جهت فلج کردن فعالیت های ما، انواع و اقسام اقدامات سرکُوبگرانه سازماندهی شد که اولین آن حمله عوامل و عناصر « خانه کارگر» تحت پوشش نیروهای پلیس و امنیتی در تاریخ 19 دی 84 بود که در آن حادثه آقای منصور اسانلو از ناحیه صورت و زبان ودیگر قسمت های مختلف بدن ، مورد ضرب وشتم قرار گرفت . من در آن حادثه بسیار کتک خوردم و کسان دیگری از کارگران در آن جا کتک سختی خوردند و تلاش شد که آن حرکت را حمله تعدادی از کارگران شرکت واحد به سندیکا جلوه دهند. اما اینقدر این داستان مضحک و خنده آور و در واقع دمب خروس اش پیدا بود که بلافاصله این عمل و حمله  به عنوان یک حرکت ضد انسانی وضد کارگری در دنیا محکوم واقع شد. بسیاری از نهادهای کارگری به آن عمل و تهاجم اعلام انزجار نمودند و همبستگی خودشان را نسبت به ما اعلام داشتند. در ادامه حرکت هایی که ما انجام دادیم ، توانستیم بخش زیادی از کارگران را با حقوق صنفی خودشان ، که طی سالیان رعایت نمی گردید ، آشنا کنیم و این پروسه همچنان دنبال می گردد.

امیر جواهری : اقای مددی با یان توضیحات مفصلی که نسبت به پرسش اولم باین داشتید، در واقع این سئوال برای من پیش آمد؛ از نگاه شما خود ویژه گیهای تشکل مستقل کارگی بر پایه چه اصولی تعریف می شود – هر چند که نگاهتان را بطور کلی گفتید – من بیشتر پرسشم اینستکه؛ اگر بطور مشخص آن خود ویژه گیها را برای شنونده گان ما ، بربشمرید، ممنون می گردم .
ابراهیم مددی : این مطلبی که طرح کردید در استانداردهای سازمان بین المللی کار اعلام شده است . تشکل مستقل کارگری ، مشخصه اش اینستکه؛ کارفرما در آن دخالت تنواند بکند. دولت نتواند در تشکیل آن دخالت نماید. نیروهای غیر کارگری در ایجاد آن دخالت نداشته باشند و کارگران بتوانند، بدون اجازه گرفتن از جایی، خودشان و فقط خود کارگران، آن تشکل را بوجود بیاورند. ما در شرایط خاص اجتماعی که در ابتدائ سال 1384 با کوشش و تلاش و پذیرش خطراتی که دوستان سندیکایی ما با آن روبرو بودند، توانستیم این شرایط را بوجود بیاوریم و سندیکا را با انجام یک مجمع عمومی ، که پلیس هم به ما فشار آورد – و یک شرایط خاص بود – آنرا بر گزار کردیم و تشکل سندیکایی خودمان را بدون دخالت دولت و کارفرما و هر نهاد حکومتی دیگری بوجود بیاوریم . از همین روست تشکل مستقل کارگری ما با آن ساز و کاری که در آن وجود دارد و آن محترم شمردن استقلال عمل آن است ، مورد ضرب و شتم قرار گرفت و ادامه فشار ها و سرکُوبگریها، از جمله اخراج از کار و ایجاد رعب و وحشت علیه فعالین سندیکا، امروز هم ادامه دارد و آنچنان که قبلا گفته شده است؛ 16 نفر از اعضاء هیئت مدیره سندیکا و فعالینی که در راس آن آقای اسانلو هستند در دادگاه انقلاب تحت عنوان : « تبلیغ علیه نظام » دارای پرونده هستند که در 5 اسفند 1385 آقای اسانلو از این گروه در یک شرایط غیر عادی محاکمه شدند و ایشان در انتظار ابلاغ رای آن دادگاه هستند و 15 نفر دیگر در ادامه این محاکمات در انتظار احضار به دادگاه انقلاب قرار دارند.
 امیر جواهری :  آقای مددی  یکی از خود ویژه گیهای دیگری که من برای تشکلهای مستقل کارگری بر می شمرم؛ مسئله تامین مالی آنهاست . یعنی در واقع تشکل مستقل بر خلاف تشکل های دولتی یا شبه دولتی که توسط جناح های مختلف دولت و احزاب در حکومت، بودجه آنها تامین می شود. تشکل های مستقل کارگری ، وجوه مالی شان را از طریق پرداخت داوطلبانه حق عضویت اعضاء، یعنی خود کارگران تامین می نماید.  اگر با این نظرم موافق باشید ؛ با توجه به دشواری زندگی کارگران شرکت واحد، بیکاری تعدادی از آنان، راههای تامین مالی سندیکای مستقل شرکت واحد از چه طریقی تامین می شود و چگونه با این مشکل در جامعه امروز ایران سر می کنید؟
ابراهیم مددی : به نکته درست و پر اهمیتی اشاره داشتید. بلافاصله بعد از اینکه اعصاء ما از حق اشتغال به کار محروم اعلام شدند. ما فراخوان مالی سندیکا را صادر کردیم . کسانی که طرفدار اصول عدالت اجتماعی هستند ، بیش و کم، کمک هایی را به ما رساندند. چون این کمک ها ، جوابگوی تامین معاش زندگی این گروه پنجاه(50) نفره کارگران سندیکایی نبود، آنها به هر جهت با پذیرش کارهای سخت و کارهایی کاذب و حاشیه ای، توانستند خودشان را در ادامه این مسیر پیش ببرند و حرکت بکنند و پای به پای این شرایط سخت کاری، همچنان پیگیر حق و حقوق خودشان از طریق مجاری قانونی که وجود داشت، مشکل را دنبال کردند و تعدادی از همین فعالین سندیکایی با حمایت همکارانشان که شاغل هستند و اندک درآمدی دارند، بقول ضرب المثل معروف که می گوید ؛ با سیلی، صورت خود را سرخ نگهداشتند. شرایط زندگی را با سختی و مرارت ادامه دادند. اما در اسفند ماه 1385 با شکایت ها و شکوائیه های گوناگونی که از طرف کارگران پیگیری می شد، وسیله شد که 50% حقوق این کارگران را مطابق ماده 17 و 18 قانون کار ، به آنان بپردازند که مبالغ اندکی می شود . چون این دوستان عشق به حق آزادی سندیکایی دارند ، این شرایط سخت را ، بهر جهت تامل می کنند تا ببینیم در آینده اوضاع و احوال به چه صورت پیش خواهد رفت .
امیر جواهری :  سپاسگزارم؛ دوست محترمی زنگ زدند وپشت خط یادداشتی گذاشتند، مبنی بر این یادآوری؛ که هم من ( امیر جواهری ) و هم آقای مددی، مرتب از تعداد 50 تا 54 نفر کارگران بیکار شده شرکت واحد یاد می کنیم. در واقع اگر اعضاء خانواده های این کارگران را هم در نظر بگیریم و آنها را هم به تعداد بیکار شده ها اضافه کنیم. ما با رقم 200 و اندی نفر روبرو می شویم . با تشکر از این دوست عزیز، بنظرم یاد آوری درستی را به ما متذکر شدند. آقای مددی از نظر شما با توجه به قوانین کار موجود و ساختار حقوقی اش ، اگر بخواهم از شما بپرسم: از سلسله موانعی که برای شکل گیری تشکل مستقل کارگری وجود دارد. کدام مانع را برای رسیدن کارگران به حقوق انسانی ، مطالباتی و اجتماعی شان ، مهم تر و ارجح تر می شمرید ، چگونه می توانید، آن موانع را ردیف کنید؟
ابراهیم مددی :  موانع فراوان است .نخستین آن، مانع دولتی و حکومتی است که اصولا با بوجود آمدن نهاد مستقل کارگری همچنان که طی 26 و27 ساله موجود نشان می دهد، سازگاری وجود ندارد. موانع دیگر که باز میشود شمرد؛ شاهد هم عدم پیگیری کارگران است ، بدلیل اینکه گسترده گی بیکاری آنچنان در ایران زیاد است ، که کارگران در صدد هستند که یک جایی را بدست بیاورند که دستمزدی داشته باشند تا از شرایط گرسنگی خودشان و خانواده هایشلن را نجات دهند. بایستی به شما آگاهی بدهم که اگر چه حداقل دستمزد کارگران در سال گذشته 150 تا 180 هزار تومان بوده است اما بسیاری از نیروی کار در کشور ما زیر این مبلغ حاضر هستند ، کار بکنند تا یک نان بخور ونمیری را بدست بیاورند . این شرایط و دیگر شرایطی که در جامعه وجود دارند ، یعنی مسائل فکری و ذهنی، موانعی مادی را برای تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری بوجود آورده که  تنها با تلاش و کوشش و جانفشانی کارگرانی که برای حل مسائل کارگری خودشان را در صفوف مقدم مشکلات موجود قرار میدهند ، قابل رفع است .
ما امیدواریم که این موانع پس زده شود تا کارگران بتوانند ، مطابق استانداردهای بین المللی، تشکلات مستقل خودشان را بوجود بیاورند. من آن قسمتی که شما گفتید ؛ کسی تلفن کرده و اشکالی را گرفته متوجه نشدم ، اگر ممکنه آن را تکرار کنید .
امیر جواهری : تذکر این دوست به ما این بوده که هر دو نفر ما،به دفعات تکرار می کنیم که 50 تا 54 نفر از کارگران شرکت واحد از کار، بیکار شده اند، در حالیکه این ترکیب با یکایک اعضاء خانواده آنها باید به رقم 200 و 200 اندی محاسبه گردد تا عمق این دشواری زندگی بر کارگران شرکت واحد بر شمرده شود . من فکر می کنم؛ در اساس تذکر درستی بوده است.  
ابراهیم مددی: بله بله بله کاملا درست است . اصولا همین طور است . من می خواهم بگویم: شاید گسترده تر از همین هم باشد. بدلیل اینکه بسیاری از این کارگران و عزیزان؛ مادر، پدر و کسان دیگری را هم تحت تکفل خودشان داشته باشند که آنها هم بخاطر این اخراج ها و بیکار سازی ها، دچار مشکلات و فشار ها به فرزندان خود شدند.

امیر جواهری : آقای مددی با توجه به پاسخی که به سئوال قبلی ام منظور کردید، می خواهم زاویه بحث را بشکل دیگری  نسبت به آنچه که درفضای مطبوعات کشور ترسیم میشود- هم شما و هم شنونده گان ما - آنرا می خوانند، با شما طرح بکنم و آنوقت نگاه شما را نسبت به این مهم بشنویم .
همه ما می دانیم که امروز، فاصله طبقاتی بسیار بسیار فاجعه باری در جامعه ما وجود دارد. بطوری که مطبوعات دولتی هم مجبورند، آنرا به نوشتار در بیاورند. مسئله فروش اعضاء بدن  مثلا ؛ کلیه ها برای زنده ماندن، مسئله فروش دختران توسط خانواده ها، پدیده بسیار وحشتناک جُرم خَرَی ، خودکشی کارگران در قبال عدم پاسخگویی به خواسته های اعضاء خانواده هایشان، اخراج های بیرویه، وجود لشکر عظیم و میلیونی بیکاران ، گرسنگان و تهیدستان در جامعه ایران فاجعه بار است . کارفرما به کارگر می گوید؛ من این  60  تا70 هزار تومان را به تو از بابت کاری که می کنی ، بیشتر نمی دهم، حاضری کار کن، حاضر نیستی بفرما بیرون! خیال کارفرما هم راحت است ، چون خبر دارد که نیروی بیکار دم درب کارخانه، میدان های شهر صف کشیده اند، آن کارگر هم مجبور برای زنده ماندن به همین تهدید 70 هزار تومانی اجباری کارفرما بسازد یا باید هم برود بیرون ، کلیه اش را بفروشد یا خودزنی کند. با توجه به آنچه را که بعنوان یک بحران عظیم در شرایط دشوار و وجود ناهنجاری های زندگی از یکسو، تهدیداتی که از سوی دیگر در مقابل بحران آفرینی های حاکمیت به نوعی، مزید بر علت می شود و درخلیج فارس هم می بینیم که ناوگان های ایالات متحده صف کشیده اند و این بحران هم در جامعه دست بگریبان شما ها هست، فکر می کنید امروز در وضعیتی که شما ها با آن روبرو هستید، چاره کار در چیست یا فکر می کنید چگونه چاره ای می شود ، اندیشید؟
ابراهیم مددی: بله این شرایطی که شما ترسیم کردید، ما هم شاهدیم که در رسانه های داخلی نیز منتشر می شود. در واقع کسی این شرایط را در داخل رد نمی کند. به اطلاع شما برسانم که حتی این موضوع آنچنان عمق پیدا کرده است که روزنامه جمهوری اسلامی ، در رابطه با نرخ دستمزد ها، به تعیین 183 هزار تومان به عنوان حداقل حقوق ماهیانه، اعتراض می کند و می نویسد: شورای عالی کار که باید برای افزایش دستمزد کارگران، چانه بزند ، وظایف خودش را انجام نداده است و این مبلغ که تعیین شده است، بسیار کم است . در واقع وقتی روزنامه جمهوری اسلامی، در باره مسائل معیشتی عموم کارگران و زحمتکشان ایران، یک چنین حقیقتی را بیان کند، خود نشان بسیاری از تغییر و تحول در جامعه دارد. آن شرایطی که شما گفتید، بهر جهت باعث میشود ، ای بسا همه چیز بهم بریزد و شاید که از دل این تحولات، شرایط دیگری بوجود آید. تا این تضاد ها و تناقضاتی را که  بدان اشاره کردید، پاسخگو باشد.
ما امیدواریم، اوضاع به سمتی برود که درجهت بهبود این شرایط اجتماعی حرکت بکند. ما فکر می کنیم ؛ آنچه که شما در جغرافیای خلیج فارس اشاره کردید؛ مقدمات  یک حرکاتی نظیر کشور همسایه ما - عراق – که بوسیله محافلی در داخل و خارج از کشور هم دامن زده می شود، اتفاق نیافتد. چرا که در صورت وقوع آن، کارگران و زحمتکشان، طبقات محروم و دستمزد بگیر، جزء اولین قربانیان آن شرایطی  که شما به آن اشاره کردید، خواهند بود. اما به هر جهت این تناقضات و این فشاری که به اکثریت مردم ما می رود . این جمعیت عظیم 15 میلیونی کارگران، بیشترین صدمات را باید تامل بکنند. بیشترین رنج ها را باید تامین بکنند. اگر بطرف سازماندهی کردن خود، حرکت بکنند، فکر می کنم، تحولات آینده اجتماعی، بسود ایجاد عدالت اجتماعی و تعادل بیشتر اجتماعی حرکت خواهد کرد. در غیر اینصورت، شرایط بسیار بغرنج، سخت و پیچیده تر خواهد بود.
ما امیدواریم که از دل این تحولات، تحولاتی بسود اکثریت مردم ایران، که زحمتکشان و حقوق بگیران هستند، رخ بدهد و از این مرحله خاصی که در برابر ما هست وپُر مخاطره آمیز هم می باشد، ما بتوانیم بسلامتی عبور بکنیم.
امیر جواهری : من هم امیدواری های شما را دگر بار بزبان می آورم. کما اینکه در اطلاعیه 27 اسفند 85 شما ، که با عنوان : " زندگی شایسته حق مسلم ماست" به صراحت آمده؛ به امید گسترش هر چه بیشتر صلح و عدالت اجتماعی و آزادی بیشتر گام برداریم . اجازه بدهید؛ دوستان مرتب زنگ میزنند و برای ما مدام یادداشت میفرستند . من یکی از آنها را برای شما بخوانم بعد هم یکی و دو سئوال دیگر را طرح می کنم . در یادداشت از جمله آمده است : درود و تبریک یکایک ما را به کارگران، خانواده های و بویژه کودکان تان برسانید و بگویید؛ اگر چه ما دور از شما هستیم ولی قلب هایمان با شماست. آقای مددی ، اجازه بدهید پیام دختر خانم تارا را هم برای شما بخوانم . تارا دختر هفت(7) ساله ، قللک خودش را وا کرده و همه دارائیش را به کودکان هم بازی اش در ایران تقدیم کرده و نوشته است : « همینقدر در قللک ام بود، همه موجودی خودش را به تفکیک بر شمرد که معادل 380 کرون شد و نوشت : با سلام از طرف تارا، دختر 7 ساله، تقدیم به کودکان همبازی ام در ایران، همینقدر در قللک ام بود. عید شما مبارک»  پاکت دیگری که توسط دوست محترمی – در جلسه ای برای تدارک تشکل نهاد پایدار کارگری ر این شهر بود- بمن داد. آنگاه که فرصت یافتم و پاکت رت باز کردم. این یادداشت صمیمی با امضاء دو تن ( رعنا و آدیس) برای شما بوده است . پاکت حاوی 500 کرون ، کمک به صندوق بود و در کارتی آمده است :  « با درود به شما، به تمامی رزمنده گان در راه طبقه کارگر، به امید پیروزی هر چه بیشتر کارگران ایران.»
من وقتی این همه صمیمیت برخورد ها را در طی الطریق  کاروان انسانی یاری رسانی مالی تحت عنوان: " اقدام انسانی مشترک" در طول دو هفته یا بیشتر در این شهر دنبال میکنم و در برابر آنچه که در برخورد مادران ، پدران، کودکان، جوانان دختر و پسر، در سطح این شهر در طول این دو هفته ناظر بودم، احساس می کنم که شادی و مهر آدمیان با انسانیت بهم آمده و تبدیل به یک قدرت عظیمی شده که اگر پایه مادی آنرا بخواهم به عدد در بیاورم ، در برابر عظمت معنوی این حرکت، هیچ است.
از نگاه من، آنچه از دل این حرکت در آمده است، گره خوردن دلها به هم، تعیین و تثبیت نوعی همگرایی، اعتماد و بیش از هر چیزی اعتماد بهمدیگر در طول این پانزده روز، معنی پیدا کرده است. من خوشحالم از اینکه ما توانستیم ، امسال شادی و عید خودمان را با کودکان شما درایران، باهم همراه بکنیم و در واقع یک سفیر کوچکی باشیم در ارسال حداقل کمک های مالی جمع آوری شده از شهر گوتنبرگ( سوئد) به شما ها در ایران.  خوشحال خواهم شد که ارزیابی تان از این حرکت جامعه ایرانیان اینجا را بشنویم و اینکه اعلام دارید تا این تاریخ چه مبلغی به تومان ، به دست شما رسیده است . باید اضافه کنم هنوز این کاروان بزرگ جمع آوری ما لی ادامه دارد.
ابراهیم مددی: من بار دیگر سپاسگزاری صمیمانه خودم و همکارانم را نسبت به این همیاری ها، همدلی هاو پشتیبانی های انسانی اعلام میدارم. بویژه از تارای عزیز که قللک خودش را برای حمایت از خانواده های سندیکای کارگران شرکت واحد شکست و اندوخته مالی خودش را به ما داد. برای این حرکت انسانی قبل از اینکه، حالت مادی اش را در نظر بگیریم، نحتوای انسانی و مفهوم دوستی که در این حرکت است، برای ما بسیار ارزشمند است. ما امیدواریم که شرایطی پیش بیاید که این هم میهنان عزیز و گرامی ما که اینقدر دلبسته به کارگران و زحمتکشان و مردمانی که به هر جهت اینگونه حق و حقوق شان پایمال شده، کمک مادی رساندند، خود روزی به میهن باز گردند و در کنار دیگرات بتوانند در جهت بهتر شدن اوضاع و شرایط اجتماعی فعالیت بکنند. بله همانطور که بزرگان و خردمندان گفته اند : کاروان انسانیت همیشه در حرکت است و جاده انسانی هیچگاه بی رهرو نیست! همچنان که کمک هایی که طی 15روز گذشته به ما شده، این امر را نشان داده تا زور است  راه ما ادامه دارد.
من اعلام می دارم از جانب شما رد دو نوبت به ما کمک هاییی رسیده است . بار اول مبلغ000 /915 /3 ( سه میلیون ، نهصد و پانزده ) هزار تومان و نوبت دیگر نیز مبلغ 000/ 250 / 9 ( نه میلیون، دویست و پنجاه) هزار تومان رسیده است . این کمک ها ، می تواند در جهت بهبود شرایط معیشتی این کارگران سندیکایی و خانواده های وابسته شان که – همان طور که یادآوری شد- در حدود 250 نفر انسان هستند، می تواند گرههایی از معیشت اینها را باز کند. این کمک ها برای ما بسیا بسیار دلگرم کننده است و امواج خوشحالی را در میان این خانواده ها بوجود آورده و جنبه معنوی این کمک ها ی مالی ، بسیار بسیار شور انگیز و شوق انگیز است.

امیر جواهری : ممنونم از شما، دوست عزیزی را پشت خط رادیو داریم که می خواهند با شما صحبت کنند. بفرمایید میکروفون با شماست. آقای مددی ، خسته نباشید . من سال جدید را به شما تبریک می گویم و امیدوارم در تحرکات سندیکای شرکت واحد موفق باشید. دو نکته داشتم که می خواستم به آن اشاره کنم . این حرکت انسانی که در شهر ما آغاز شده، هیچ موقع حالت صدقه و اعانه نداشته وندارد بلکه این کار ما در قبال حرکت عظیم ایستادگی و مقاومت شما، یک قطره ناچیزی است . ما روی آن تاکید داریم . در قبال آن همه حرکت و زحماتی که شما می کشید و آن فشاری که شما ها متحمل می شوید، این وظیفه اجتماعی و طبقاتی ماست که پشتیبان شما باشیم و خیلی هم ناچیز است. دیگر اینکه ؛ بالطبع پیش خواهد آمد و ما تجربه داریم، خواهند گفت؛ که این پول ها از جانب کشورهای صهیونیستی – آمریکایی ، به شما رسیده است . این آن چیزی است که دوست مان – آقای جواهری- و دست اندرکاران این حرکت ، رادیو همراه، رادیو سپهر و دیگر رادیو های شهر، مرتب اعلام می کنند. یا قللک( تارا) یا کمک های ( رعنا و آدیس ) و مردم اینجا، واقعا آستین های خود را بالا زدند وچیز دیگری در کار نیست و دخالت ندارد . همین مردم عادی و معمولی که در کوچه و خیابان های اینجا هستند و خود کار و تلاش می ورزند. این کمک های ناچیز را درقبال حرکت عظیم شما، انجام دادند. امیدواریم در تحرکات مبارزاتی تان که تا حال انجام دادید، موفق باشید و زندگی خیلی بهتری را برای شما در جهت همبستگی همگان آرزو می نمایم . خیلی ممنونم که به حرفهایم گوش دادید، برنامه خوبی را امشب رادیو بر گزار کرد، موفق باشید. 
ابراهیم مددی: من از احساسات پاک این هم میهن عزیز، سپاسگزاری می کنم، کاملا درست است. ما به این همدلی و به این همبستگی و به این حمایت ها به هیچ وجه بعنوان صدقه و بلا گردان نگاه نمی کنیم.  اگر احیانا ما ، تعبیر اینچنینی ، در باره  این کمک ها بکار گیریم ، ما این را اصولا توهینی به پرداخت کننده گان این کار شایسته می دانیم. ما به هیچ وجه حق نداریم ، این حرکت بزرگ انسانی را ، صدقه وبلاگردان باشد، بدانیم و ارزش این کار بزرگ و انسانی را پائین بیاوریم. این یک نمادی است از پیوند و همدلی و همبستگی و حرکت انسانی و آن تبلیغات آن چنانی هم، به هر جهت دیگر دوره اش به پایان رسیده وکسی که سر سوزنی از خرد و عدالت در وجودش باشد، می تواند تشخیص بدهد که این کمک ها و همگرایی ها و این همدلی ها و همبستگی ها به هیچ وجه با آن تبلیغاتی که دوست ما به آن اشاره کردند، سر سازگاری ندارد. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به یک نهاد سربلند، مستقل و در جهت دفاع از حقوق حاکمیت مردم ایران بر خودشان، پایبند است.
ما از هرگونه تعدی که ناقض مرزهای میهن ما بشود، مخالف هستیم. ما از استقلال و یک پارچه گی کشورمان دفاع می کنیم و ما تمام آرمان های خوب و درست بشری در جهت رفاه و آسایش ، توسعه و عدالت اجتماعی در جامعه مان را می پذیریم و قبول داریم . از هر گونه حرکنتی که ناقض این آرمانهای صلح جویانه، عدالت خواهانه وآزادی ستیز یاشدرا نمیپذیریم و رد می کنیم و امیدواریم که شرایطی پدید آید که این شرایط سخت دیگر در کشور ما وجود نداشته باشد ومردم بتوانند با سربلندیو افتخار و یک زندگی شایسته، زندگی خودشان را در سرزمین پُر افتخار ایران ادامه دهند.
امیر جواهری : ممنونم آقای مددی؛ من هم از جانب دوستانی که در این" اقدام انسانی مشترک- شهر گوتنبرگ(سوئد) " سهیم بودیم، از شما و همه یارانتان در آنجا سپاسگزارم و مطمئن باشید که ما در تنظیم گزارشات مالی و ارسال آن در سطح شبکه اینترنیت جهانی، با نام بردن همه نهادی های مدنی که رد این شهر با این اقدام همراه گشتند، با حذف اسامی افراد – بدلیل جلوگیری ازدشواریهای که ممکن است، بعد ها برایشون پیش بیاورد – تلاش خواهیم کرد، راه هر گونه سوء برخورد را با این گزارشات بندیم.
پرسشی از جانب دوستی تلفنی ادا شده، من با طرح این سئوال به نوعی ، گفتگوی امشب مان را پایان می بخشیم . پرسش این است: آیا سندیکای کارگران بدور از مرزبندیهای سیاسی چه از داخل و خارج از کشوربه فعالیت خود، همچون گذشته ادامه خواهد داد یا نه؟
ابراهیم مددی: ما بر اساس اساسنامه ای که در مجمع عمومی سندیکا به تصیب کارگران حاضر در مجمع رسی، تلاش و سعی ما بر این استکه در مرحله اول در جهت دفاع از حقوق کارگران جامعه حمل ونقل درون شهری تهران و در مرحله بعد، عموم کارگران و در مراحل عالی تر جامعه دستمزد بگیر و حقوق بگیر و زحمتکشان، فکری ویدی حرکت کنیم. امیدواریم که بتوانیم منشاء اثر مثبتی در حرکت کارگران کشور عزیزمان ایران بشویم. ما هر آنچه که در توان داریم در طبق اخلاص می گذاریم وحرکت می کنیم، حال اگر شرایطی پیش بیاید که بدون اراده خودمان، بلا اختیار شویم، دیگر مسئولیتش با ما نخواهد بود. ما عزم جزم درایم که بعنوان پیشروانسندیکا در جهت ایجاد تشکل های مستقل کارگر ی حرکت کنیم . امیدوارم که ندای ما در جامعه کارگری، پیشروان طبقه کارگری که در ایران هستند و دارند فعالیت می کنند ، بنحوی موثر افاد. بنظرما اولین وظیفه ، ایجاد نهاد ها، سازمانها مستقل کارگری مطابق با میل کارگران هر واحد کارگری و آنچه که مطابق استانداردهای روابط کارگری رد جهان مورد پذیرش است، در جامعه پیگیری بکنیم و به هر جهت ما تلاش مان بر این خط و این سیر است.
امیر جواهری : آقای مددی، از شما سپاسگزارم و برای شما و یارانتان بهترین ها را در سالی که پیش روی شما و ما ست، آرزو می کنم و امیدوارم ، همانطوری که در آخرین اطلاعیه شما هم آمده، برای پیگیری مطالبات تان و بویژه آنچه دشواری زندگی است و آنچه شایسته یک زندگی بهتر وحق مسلم یکایک شما هم هست، با توجه به تعیین نرخ دستمزد ها، برای سال جدید و در آستانه اول ماه مه( 11اردبیهشت) شما ها در داخل و ما درخارج از کشور، بتوانیم ما صدای رسای شما باشیم ، آنهم در امر خبر رسانی به مجامع و محافل کارگری ، احزاب ، سازمانهای مترقی و همبسته با ما در سطح جهان و یکبار دیگر اعلام می کنم؛ آنچه که از زبان شما ادا شد،  ما بار اول مبلغ000 /915 /3 ( سه میلیون ، نهصد و پانزده ) هزار تومان و نوبت دوم نیز مبلغ 000/ 250 / 9 ( نه میلیون، دویست و پنجاه) هزار تومان       به ایران پول ارسال داشتیم .
ابراهیم مددی: بله این اعدادی که شما اعلام کردید. من تائید می کنم و بار دیگر درودهای گرمم را نثار کسانی می نمایم که در تلاش انسانی و همدلی به ما یاری رساندند.  دست یکایک آنان را – هرچند که  اسامی آنها را نمی دانم -  ولی می دانم ، د ستهای مهربان در آنسوی مرزهای میهن تلاش کردند تا در این کار کمک رسانی ، همیاری به ما برسانند. من از همه هم میهنان و بویژه شنونده گان رادیو شما و ساکنین گوتنبرگ سوئد و بسیاری از یاران نادیده که در این تلاشهای انسانی شرکت داشتند، قدردانی مجدد و مکرر خودم و اعضاء سندیکا و خانواده های مربوطه را اعلام می دارم .
امیر جواهری : من نیز به سهم خود سپاسگزارم و از جانب همه شنوندگان رادیو همراه از شما تشکر می کنم که تا این وقت شب با ما بودید. بار دیگر ایام خوبی برای شما و سایر یارانتان آرزو می کنم . شب خوش!

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics