|
||
نویدنو:31/04/1388 صفحه قابل چاپ است |
||
نویدنو
کودتایی مهندسی شده یا واکنشی دفاعی
ملتی به پا خاسته است . دستگاه ستم عریض
و طویلی
ترک برداشته ومی رود که یوم تبلی السرائراش بر بام جهان آوار
شود. کودتایی شکست خورده است وکوتوله های این رسوایی عظیم در تلاش شبانه
روزی اند که قاچ زین حکومتشان را محکم نگه دارند. نقاره های مدرنشان را هر
لحظه به کوکی می نوازند تا مایه شرمساری را کم کرده باشند وتختی هر چند سه
پایه رابا جعل،
اتهام و
لجن پراکنی بر زیر رانشان استوار دارند. وزیر اطلاعات آدم خوارشان
به دروغ
دم از عطوفت می زند وشورای نگهبانشان به دشواری تصمیم گرفتار بلاست .وبر
خلاف تمام واقعیت های موجود تمام قد ایستاده اند تاآنچه را رخ داده است
"انقلابی مخملی"
یا " براندازی نرم" وانمود کنند وبه زعم خود در این گزارش سراپا رسوا حساب
"معترضین احتمالی " را جدا نمایند.
همه دست ها ومغزهارا به کار انداخته اند تا واقعیت عریانی را کتمان نمایند
، وتلاش
دارند
تمام زلزله را با شاخ بزی که احتمالا جنبیده است به توجیه بنشینند.
پیشینیانشان فراموش کردند واین ها نیز به مرض فراموشی گرفتارند که رفتار
"معترضین احتمالی" معلول واقعه ای ضد انسانی است ونه عامل آن. موضوع اصلی
که به فراموشی سپرده می شود
»کودتای«
تمام قامتی است بر ضد مردم.
بر خلاف همه جای جهان ،آنچه در اینجا رخ داده و
می دهد کودتا برای تصرف دولت نیست ، بل
»کودتای
دولتی«
است بر ضد خواست واراده ملتی عاصی از ستم حاکمیت. متاسفانه شاهدیم که بخش
هرچند اندکی
از چپ ها وچپ نما ها هم در داخل وهم در سطح جهانی نیز
یا در دام تبلیغات رژیم گرفتار شده ویا با کج اندیشی در تحلیل رویداد ها
وکلیشه پردازی در شباهت های ظاهری اشکال بروز اعتراضات ،عملابا رژیم کودتا
در سرکوب مردم رواداری وهمراهی می کنند.
ما در این نوشتار تلاش می کنیم تا روند تکوین این کودتا را در حد بضاعت و
مختصر شرح دهیم.
کودتایی
که رخ داده است دارای منشا روشن طبقاتی بوده واز مراحل مختلف طراحی،مهندسی
واجراعبور کرده است. این مراحل دارای تاریخ ودوره های گوناگونی بوده است که
تلاش می شود در ارتباطی منطقی توضیح داده شود.
از فردای پیروزی احمدی نژاد درخرداد 1384 به مدد دوپینگ حزب پادگانی و
سوارشدن بر موج مخالفت با رفسنجانی که برای طبقات فرودست جامعه چهره ای
منفور بود، نقاط اولیه کودتا کلید خورد. سرمایه داری بزرگ تجاری وبوروکرات
های نوکیسه ای که به مدد رانت های عظیم دولتی وشارژ نظامی سپاه از
موقعیت خوبی بر خوردار شده بودند در تلاش تثبیت موقعیت ویا حداقل کسب
حداکثر یکدستی در کنترل ماشین دولتی اقدامات خودرا آغاز کردند. این روند به
تغییر اکثر مدیران اجرایی دستگاه دولتی وجایگزینی اکثریت آنها با سپاهیان
حامی احمدی نژاد تا آستانه انتخابات ادامه یافت . برگماری کردان به وزارت
کشور اوج این
آتش
تهیه بود که با رسوایی خاتمه یافت،
ولی کار نیمه تمام اورا صادق محصولی وکامران دانشجو علیرغم تاکید بر
برگزاری درست وامانتدارانه
انتخابات با قدرت تمام پی گرفتند. (1) رهبری هم 9 ماه قبل از انتخابات
خرداد 1388 گرایش خودرا مبنی بر ابقای احمدی نژاد به صراحت اعلام کرد :"
تأكيد ميكنم. فكر نكنيد كه امسال، سال آخر دولت است؛ نه. مثل كسى كه پنج
سال ديگر بناست كار بكند، كار بكنيد؛ يعنى تصور كنيد كه اين يك سال به
اضافهى چهار سال ديگر در يد مديريت شماست. با اين ديد نگاه كنيد و كار
كنيد و برنامهريزى كنيد و اقدام كنيد»
به رغم تمام این تمهیدات ، پتانسیل بالای اجتماعی برای تحول وتغییر
چنان بود که به ناگزیر خاتمی را به پذیرش نامزدی در انتخابات وادار کرد.
گام اساسی کودتای انتخاباتی زمانی شکل گرفت که خاتمی از کارزار انتخابات به
عقب رانده شد. استقبال کم نظیر مردم فارس وبوشهر وکهکیلویه نشان داد که
نماینده حاکم کمترین شانسی برای رقابت با خاتمی نخواهد داشت. لذا خاتمی
مجاب!!
شد که از صحنه کارزار خارج شود.
او اما
تمام انرژی وآبروی خودرا برای پذیرش وتثبیت مهندس میر حسین موسوی هزینه نمود.
آمدن میر حسین ورفتن خاتمی بسیاری را به این اندیشه واداشت که با توجه به
بی اعتباری احمدی نژاد ، شاید میر حسین نماینده ولی فقیه برای جلب مشارکت
بیشتر مردم در انتخابات
باشد.
این تصور در سومین هفته حضور میر حسین وطرح واعلام برنامه هایش رنگ باخت
ودر اندک زمانی طیف وسیعی از شهرنشینان را به حمایت از او بر انگیخت.
نیروهای اجتماعی بسیاری از معلمان واستادان و
جامعه شناسان و
جوانان و
زنان به صفوف حمایت از میر حسین پیوستند.
رشد شتابان اقبال به موسوی گام بعدی کودتا را دامن زد.خرید رای از طریق پخش
پول یا افزایش حقوق بازنشسته ها ومعلمان ( علیرغم این که افزایش مبلغ در
فیش های حقوق درج شد ولی عملا پرداخت نشد و
در گام بعدی در مقابل اعتراضات اعلام کردند که همان مبلغ دریافتی از بانک
صحیح است) ، پخش سیب زمینی رایگان وپرداخت سود سهام عدالت (ظاهرا تحت اجرای
برنامه های "جاری" دولت درست در استانه انتخابات عملی می شد) ،و به کار
گیری شعارهای انتخاباتی رقبای اصلاح طلب وحتی صدور بخشنامه اجرای برخی از
آن ها (مثل حق برخورداری از آموزش به زبان مادری در دانشگاه ها).
به موازات اجرای این مرحله ،
ضرابخانه لجن پراکنی شریعتمداری هم که بنا به خاصیت مالکیت کیهان می بایست
از نظر قانونی بی طرف باشد علیه آقای کروبی به کار افتاد تا با در مرکز
توجه قرار دادن ایشان از نفوذ بیشتر میر حسین جلو گیری نماید. این اقدامات
هم عملا در ذهن توده ها به ضد خود تبدیل شد و
کروبی را واداشت تا برای اولین بار از سعیدی سیرجانی بعنوان قربانی همین
شیوه بر خوردها نام ببرد.
در این مرحله سیاست ها بر آن بود که با مشارکتی حداقلی کاندیدای مورد نظر
ولی فقیه از صندوق آرا بیرون کشیده شود.اما با گذشت زمان وافزایش اقبال
لایه های گوناگون اجتماعی مثل زنان ،هنرمندان ، اقلیت های قومی ومذهبی و...
وورود به دالان مذاکرات با امریکا
ومنوط
شدن آن مذاکرات به بعد از انتخابات از سوی امریکا واروپا،حاکمیت را بر آن
داشت که تا با مهندسی ویژه ای خواهان مشارکت افزونتری باشد
تا
از این فرصت دیر به دست آمده نهایت استفاده را برای به قول معترضین "پز"
دادن ببرد.
در این مرحله دو راهکار همزمان مد نظر قرار گرفت: اول برگزاری مناظره های
تلویزیونی ودوم، رها کردن خیابان ها به دست هواداران نامزدها .(2)
در جریان مناظره ها که باز هم از سوی احمدی نژاد با سوار شدن بر موج
مبارزه با مفاسد و
نام بردن از رفسنجانی و
ناطق نوری بعنوان فاسدین و
زیرعلامت سوال بردن تاریخ انقلاب آغاز شد،
عملا در بین مردم دو قطبی شدیدی شکل گرفت. عده ای احمدی نژاد را دروغ گو
وعده ای دزد گیر 88 نامیدند،
این در حالی بود که
آرای
موسوی بازهم افزایش نشان داد.
مقدمات انتخابات در چنین شرایطی آماده شد.
چاپ میزان زیادی برگ رای اضافی،
افزایش بی موقع صندوق های سیار ، قطع سیستم پیام کوتاه، مقابله با ناظرین
نامزدها، معطل گذاشتن رای دهندگان به بهانه نبود برگه رای و...همه وهمه
مقدمه اعلام نتیجه ای بود که عملا از ساعت 12:30روز شنبه کلید خورد. خبر
گزاری فارس و
ایرنا تقریبا هم زمان پیروزی قاطع احمدی نژاد را در حالی اعلام کردند که
هنوز بیش از 5 میلیون رای شمارش نشده بود. بر خلاف تمام انتخابات قبل در
اعلام نتایج از جزئیات منطقه رای گیری خبری نبود.تا اعلام 22 میلیون رای
آرا باطله ای در کار نبود
و.....
ابوالفضل فاتح عضو ستاد خبری مهندس موسوی در آخرین برگ خاطراتش می نویسد :"
حدود 4 بعداز ظهر کسی به مهندس موسوی گفته بود
که عدهای به این جمعبندی رسیدهاند که انتخابات را 19 به 14 به نفع
احمدینژاد اعلام نمایند. مهندس این موضوع را به مسوولین منتقل کرد.
حدود ساعت 6 بعدازظهر مهندس موسوی نامهای به مقام معظم رهبری نوشت و
مداخله ایشان را برای تصحیح روند انتخابات، تقاضا کرد.
حدود ساعت 10 شب خبر رسید که عدهای میخواهند انتخابات را به نفع آقای
احمدینژاد به پایان برسانند، حال آنکه هنوز شمارش آرا به شکل سراسری آغاز
نشده بود.
مهندس موسوی یک مصاحبه مطبوعاتی فوری برگزار کرد و با اشاره به تخلفات
انتخاباتی صورت گرفته نسبت به روند شمارش آرا به شدت هشدار داد.
حدود 11 شب مهندس موسوی نامهای سری به مقام معظم رهبری نوشت، این نامه را
به صورت دستی به بیت مقام معظم رهبری بردم و آن را تحویل آقای وحید دادم.
چند دقیقهای هم با هم صحبت کردیم از فحوای صحبتهای ایشان دریافتم که باید
انتخابات را تمام شده تلقی کنم. او میگفت برای چگونگی اعلام شمارش آرا به
وزارت کشور تذکر داده است، اما ترکیب نهایی آرا را یک مرحلهای به نفع آقای
احمدینژاد میدانست. به ایشان گفتم تمام گزارشها، مشاهدات عینی و
ارزیابیهای منطقی و علمی ما کاملا عکس آن چیزی است که دارد اعلام میشود.
پس از تحویل نامه به محل استقرار مهندس موسوی برگشتم همه دوستان جمع بودند.
مهندس موضوع را با یکایک دوستان در میان گذاشت و طلب مشورت کرد. همه
بهتزده بودند. هیچکس چنان نتیجهای را باور نداشت، هیچ گزارشی هم بر آن
مبنا از سوی بازرسان ستاد دریافت نشده بود. مهندس موسوی پس از جمعبندی
دیدگاهها گفت: انتخابات حق مردم است، من نمیتوانم از حق مردم بگذرم و تا
آخر خواهم ایستاد و تا تصحیح این دروغ، مسایل را با مردم در میان خواهم
گذاشت.
به روزنامهها دستور داده شده بود که هیچ یک حق ندارند که تیتری مبنی بر
پیشبینی آرا بزنند. کلمه سبز که تیتری در این راستا را پیشبینی کرده بود
در چاپخانه متوقف و مجبور به تغییر تیتر شد. با این حال، خبر میرسید که
روزنامههای ایران و کیهان میخواهند تیتر پیروزی آقای احمدینژاد را
بزنند. ایرنا و فارس هم اعلام پیروزی آقای احمدینژاد را کرده بودند.
حدود 2 نیمه شب بود که مهندس جلسه را ترک کرد. دوستان با هم مشورت میکردند
و هر کدام در جستوجوی راهکاری بودند اما فاصله و نسبت آرای مطروحه وزارت
کشور از چنان شکافی برخوردار بود که به روشنی فریاد میزد آنها نخواستهاند
هیچ جایی برای تجدید نظر و اعتراض باقی بگذارند.
حدود 4 صبح با خبر شدم که تنشهای پراکندهای حول ستاد مرکزی شکل گرفته است
و به جلوی ستاد گاز اشکآور انداخته بودند."
نیروی انتظامی از عصر روز جمعه مانور اقتدار اعلام کرده بود.همه دستگاه های
انتظامی وامنیتی برای مقابله با فرایند پس از انتخابات آماده شده
بودند.شبانه به ستاد مرکزی مهندس موسوی حمله شد. اعضا موثر احزاب اصلاح طلب
دستگیرشدند. راه پیمایی میلیونی مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات شکل گرفت
. رهبر انقلاب برای جلوگیری از گسترش اعتراضات نتایج انتخابات را بر خلاف
قانون وقبل از تایید رسمی شورای نگهبان مورد تایید قرار داد وبه احمدی نژاد
تبریک گفت. حس اهانت سراسر جامعه شهری را که از آرا خود با خبر بود،
فراگرفت و
ادامه آن را تقریبا همه با روایتی نزدیک به هم می دانند. جنبش سبز متولد
شد. وکودتا در اولین گام های خود با شکست مواجه گردید.
روندی که ذکر آن رفت به درستی نشان می دهد که مهندسی کودتا از سال ها قبل
اجرایی شده بود و
22
خرداد در واقع نقطه عطف اجرایی کردن کامل آن بود.
هرگونه نسبت انقلاب مخملی به جنبش سبز ومنتسب کردن آن به خارج از جمله
انگلیس وامریکا جز ترفندی برای فرا فکنی واقعیت عریان گسست دولت- ملت در
جامعه ایران نیست. خشم فروخورده جامعه در تجلی آشکاری برای اعاده حیثیت خود
جریان پیدا کرده است .از تمام مرزهای تهدید و
وحشت عبور کرده و
می رود که یاسی دوگانه را هم به حاکمیت کودتا وهم حامیان جهانیش مستولی
کند. نیروهای امپریالیستی نقشه های بسیاری برای امتیاز گیری از رژیم
ایران آماده اجرا کرده
اند.
به نظر می رسد که جنبش سبز می رود تا تمام این نقشه هارا نقش بر آب سازد.
این ادعا البته به معنای نادیده گرفتن تلاش هوداران انقلاب مخملی در ایران
نیست. چه بسا به قول بعضی ها خودکار های دوربین دار و
ده ها ابزاری که ارتجاع وهوادارانش ادعا می کنند هم در این جنبش به سود
صاحبانشان ایفای نقش کرده باشند . ادعای تاثیر تعیین کننده برای این
ابزارها و
به کار گیرندگان آنها عملا انکار مردم واتکا به ذهنیات بیماری است که
واقعیت ها
را با گستاخی احمقانه ای انکار می کنند. و
نیز به معنای نفی دخالت نیروهای امنیتی واطلاعاتی خارجی در داخل ایران مثل
هر جای دیگر نیست. علیرغم تلاش بسیار گسترده آن ها برای حک کردن نقش خود در
جنبش مدنی ایران ، این جنبش با اتکا به توان وابتکار نیروهای
مبارز
ایران می رود تا نقش نوینی در جهان را رقم زند. ایران در طول یک صد سال
گذشته همیشه سرپل عبور ترقی خواهی به منطقه بوده است . به نظر می رسد این
جنبش هم تمام قد آمادگی ایفای چنین نقشی را بر پیشانی خود دارد. پیشروترین
لایه های نیروی کار به راه اندازنده و
مقوم این جنبش مدنی است.
و این
نکته ای
ست
که از تحلیل های چپ نمای حامی ارتجاع به تمامی حذف شده است .
1-شگفت
آن که کامران دانشجو بی ملاحظه موقعیت اداری خود بعنوان برگزار کننده
انتخابات دو
ماه قبل از بر گزاری رسما اعلام کرد که احمدی نژاد پیروز انتخابات خواهد
بود.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=43851
2- باید یادآورشد که این دوران یکی از تجلیات
نادر رشد وبلوغ اجتماعی جامعه جوان ایران را به نمایش گذاشت. بلوغی که پس
از انتخابات خودرا در راهپیمایی منظم میلیونی سکوت نشان داد.
|
||
|