|
||
نویدنو:28/10/1386 صفحه قابل چاپ است |
||
خاتمی در مصاحبه با "ال پائیس" اسپانیا : مردم در مواقع حساس درست انتخاب میكنند
نوروز: «سیدمحمد خاتمی» رییس مركز بینالمللی گفتوگوی تمدنها و فرهنگها در گفتوگویی با روزنامه اسپانیایی «الپائیس» نكات مهمی را درباره برخوردهای انجامشده با ایدههای اصلی خود چون گفتوگوی تمدنها، دموكراسیخواهی و اصلاحات را بیان داشت كه نظر به اهمیت آن، متن كامل مصاحبه را در پی میآوریم:
1-جناب آقای خاتمی!
لطفاً نتایجی را كه تا به حال در مورد گفتوگوی فرهنگها و تمدنها به دست
آمده بفرمایید؟
2-این روزها
بحثهای خیلی زیادی درباره گفتوگوها وجود دارد، میخواهم بدانم نقش مذهب
در این مساله چیست؟ در ورای بحثهای فلسفی باید اصلی را در نظر بگیریم كه بشر امروز دارای درد مشتركی است و این درد در شرق و غرب، در دنیای اسلام و مسیحیت وجود دارد كه به نظرم مهمترین آن ناامنی است. امروز بشر در فلسطین،در افغانستان، در مادرید، در نیویورك، در انگلستان احساس ناامنی میكند. بنابراین میتوانیم بگوییم یكی از مهمترین دردهای بشریت عبارت است از ناامنی و بهرغم اختلاف میان مذاهب و فرهنگها و تمدنها میتوانیم به اصول مشتركی در این زمینه برسیم كه از جمله آن صلح و عدالت است.
ما باید از این اصول مشترك
شروع كنیم، برای درمان درد مشترك و برای رسیدن به هدف مشترك كه عبارت است
از دنیای برخوردار از صلح و عدالت. نباید روی مسائل اختلافی تكیه كنیم. اگر
ما روی این اصول تكیه كنیم میتوانیم مذاهب، تمدنها و فرهنگها را در كنار
همدیگر برای حل این مشكلات ببینیم. اتفاقاً این اصول و اهداف مشترك سبب
میشود ما در زمینه اختلافات هم تفاهم پیدا كنیم و به سوی حل آنها برویم.
از آنجا كه ادیان و مذاهب مهمترین مایه فرهنگها هستند ، بنابراین تفاهم و
گفتوگوی میان مذاهب یك اصل بسیار مهم در این زمینه است. به عنوان نمونه یك
مساله را بگویم، ما یك قراری گذاشتیم كه انشاءالله درآینده عملی شود.
قراری میان موسسه گفتوگوی فرهنگها و تمدنها، كلیسای جهانی واشنگتن،
واتیكان و الازهر مصر كه بیاییم بحث كنیم. فعلاً بحث یافتن مشتركات و
همكاریها و راهكارهای حل مسائل میان دنیای اسلام و مسیحیت است،
3- از نظر من كه از
بیرون نگاه میكنم سران مذاهب هر كدام یك جور فكر میكنند، شما میگویید به
یك تفاهم رسیدهایم، در اسلام و مذاهب راحت میتوانید با هم صحبت كنید ولی
كسانی كه مذهب را دنبال میكنند این سخت نیست كه بین آنها اتحاد ایجاد
كنید؟
4- تفاوت زیادی كه
بین دولت و مذهب هست را چطور میتوان حل كرد؟ اینجا باید میان حقیقت دین و دین تاریخی تمایز قائل بود. بله ،اگر دین بخواهد عرصه را بر بشر تنگ كند، مخالف آزادی اندیشه و بیان باشد، حقوق شهروندی را به رسمیت نشناسد، زنان را جنس دوم و فرعی و مردان را اصل بداند ؛ما چه بخواهیم، چه نخواهیم سكولاریسم غالب خواهد شد ولی اگر دین با این امور مخالف نباشد به انسان، عقاید انسانها، آزادی آنها احترام بگذارد و بتواند مسائل انسان را با نوآوریهای خود حل كند، من مشكلی میان همسویی دین و سیاست نمیبینم. بلافاصله باید سوال كنیم كدام مذهب و چه تلقیای از مذهب مورد نظر است؟ معتقدم جوهر ادیان با آزادی، پیشرفت و ترقی انسان مغایرت ندارد و با عقل انسان و بهكارگیری آن مخالفتی ندارد. معتقدم میان دین به این معنا با سیاست تضادی وجود ندارد. در آغاز قرن 21 هستیم. سكولاریسم و مدرنیته دستاوردهای بسیار بزرگی داشته، اما مشكلاتی هم برای بشر داشته است. در خود غرب هم همین مدرنیته و سكولاریسم مورد نقد قرار دارد و به تعبیر بعضی از آنها تمدن جدید غافل از اقلیم روح شده، زندگی بهرغم پیشرفتهای فنی و علمی خشك و بیروح شده و یك بینش معنوی كه عمدتاً در ادیان است اگر به آن تزریق شود میتواند مدرنیته را لطیف و كارآمدتر كند. اگر بنا بود سكولاریسم جلوی جنگها را بگیرد و جنگهای مذهبی را كمتر كرده ولی در دنیای مدرن جنگهای فراوانی رخ داد ازجمله جنگ جهانی اول و دوم جنبه مذهبی نداشت. جنگ سرد نیمقرنه جننبه مذهبی نداشت. پس بنابراین نباید گفت اگر دین را از صحنه زندگی خارج كنیم زندگی آرام میشود. برای اینكه جنگ نباشد بشر باید خودخواهیاش را كنار بگذارد، خود را مدار و محور عالم نداند؛ چه به نام مذهب باشد و چه غیرمذهب. اولاً باید دین را بهگونهای فهمید كه با آزادی و پیشرفت موافق باشد ثانیاً باید متوجه باشیم حقیقت دینی كه ما میگوییم غیر آن چیزی است كه در تاریخ ازجمله در قرون وسطی تحقق پیدا كرده است.
5- قوانینی كه شما
دارید، قوانین "اسلامی- مذهبی" و" جمهوری" است، چطور میتوان آن دو را با
هم هماهنگ درآورد؟ بهعنوان نمونه عرض میكنم امام خمینی(ره) میفرماید در جامعه و حكومت اسلامی موارد و محور تصمیمگیریها مصلحت جامعه است. آنچه با مصلحت سازگار است، آن مبنا قرار میگیرد حتی اگر احكام دینی مخالف با این تصمیم مطابق با مصلحت باشد آن احكام دینی را كنار میگذارد. بنابراین با دین احكامی كه احیاناً با پیشرفت یا با معیارهای زندگی متناسب با امروز سازگار نیست میتواند جایگزین شود با احكامی كه با سازوكارهای معینی تشخیص داده میشود كه مطابق با نیازهای جامعه است. البته برای تحقق و عملی شدن این مسائل ممكن است مشكلاتی وجود داشته باشد كه برای حل آن به زمان نیاز است. یكی از جهتگیریهای اصلی اصلاحات در ایران تحقق چنین دیدگاهی است. به لحاظ نظری تضادی در این مساله نمیبینیم.
6- در زمانی كه شما
رئیسجمهور بودید ایران را خیلی خوب نشان دادید؛ از نظر اصلاحگرایی حتی
الان كسانی هستند كه آن زمان از شما انتقاد میكردند ولی الان خواهان آن
دوران شما هستند، شما فكر میكنید بعد از اینكه دوره ریاستجمهوری شما تمام
شد آیا به عقب برگشتیم یا اینكه كارها و تلاشهایی كه شما برای اصلاحگرایی
انجام دادید كمرنگ شد؟ در انقلاب اسلامی تحول بزرگی رخ داد یعنی خواست تاریخی ملت ایران كه عبارت است از آزادی، استقلال، پیشرفت و با هویت تاریخی ایران كه هویت دینی بود همسو شد. در انقلاب اسلامی مردم از پایگاه دین خواستار استقلال، آزادی پیشرفت شوند. انقلاب اسلامی بزرگترین اصلاحات بود. اصلاحات بنده نیز در همین جهت بود. من میگفتم دینی كه در انقلاب بود و قانون اساسی كه هست طرفدار آزادی، استقلال و پیشرفت است؛ دفاع از آزادی، مخالفت با استبداد و دفاع از دموكراسی، حق حاكمیت انسان بر سرنوشت، دفاع از عدم وابستگی و طرفداری از استقلال، تلاش برای توسعه و جبران عقبماندگی تاریخی، توسعه سیاسی، اقتصادی و علمی. اینها خواست اصلاحاتی بود كه من گفتم؛ معتقدم اسلامی كه در انقلاب اسلامی و قانون اساسی ما بود نیز همین را میگفت. بنابراین این اصلاحات، ریشه در خواست ملت ایران دارد. معتقدم حقیقت انقلاب مردم ما هم همین را گفت. بنابراین چون بستر آن خواست مردم است اصلاحات تداوم خواهد یافت. البته جامعه در حركت خود فراز و نشیب دارد ممكن است گاهی حركت تندتر باشد یا كندتر باشد ولی این حركتی كه ریشه تاریخی دارد متوقف نمیشود. حالا دیگر قضاوت درباره دوران من، قبل و بعد از من را به دیگران واگذار میكنم.
7-فكر میكنید چطور
میتوانیم این توسعه و پیشرفتی كه مردم ایران میخواهند را در انتخابات
آینده مجلس ببینیم؟
8-با توجه به اینكه
خود شما قصد شركت در انتخابات را ندارید، همكاریتان با آقای كروبی چطور
است و به چه صورت خواهد بود؟
9-با توجه به
محدودیتهایی كه در رقابتهای سیاسی ایران وجود دارد آیا در صورت پیروزی
تفاوت عملی میان اصلاحطلبان و اصولگرایان وجود خواهد داشت؟
10-در حال حاضر
موضوع خاصی وجود دارد كه نه تنها غربیها را نگران كرده بلكه باعث نگرانی
بعضی از كشورهای همسایه شده و آن مساله هستهای است. در طول دوران ریاست
جمهوری شما تفاهمی در این زمینه امكان داشت ،ولی چرا الان موقعیت عوض شده
است؟ ما عضو NPT هستیم و آنجا به ما حق داده كه تكنولوژی صلحآمیز هستهای داشته باشیم. حتی اعضای صاحب این تكنولوژی را موظف كرده به دیگر كشورها كمك كنند تا به این تكنولوژی برسند. آن طرف قضیه نگرانی از توسعه سلاح اتمی است. این نگرانی بجایی است اما روشی كه در مورد ایران به كار برده میشود روشی درستی نیست. اولاً ایران بمب اتمی ندارد ثانیاً در دكترین نظامی سیاسی ما ساختن بمب اتمی وجود ندارد و این را بارها اعلام كردهایم. تمام مطالعات و بررسیهایی كه آژانس كرد، آن را تایید میكند حتی اخیراً 16 سازمان اطلاعاتی امریكا اطلاعیهای در این زمینه دادند و البته بخشی از آن درست و بخشی از آن مبهم بود. در آن اطلاعیه گفتهاند ایران از سال 2003 به این طرف به هیچ وجه فعالیت مشكوك و نظامی نداشته؛ البته من این اطلاعیه را تصحیح میكنم كه قبل از 2003 نیز چنین قصدی نداشته است. اگر نگرانی از سلاح اتمی است باید به سراغ كشورهایی رفت كه سلاح اتمی دارند. دو كشور در شرق كشور ما اتمی هستند. اسرائیل در غرب ما بزرگترین زرادخانه اتمی بعد از پنج كشور بزرگ اتمی در دنیا را دارد. باید همه كمك كنیم این سلاحها از بین برود. من به سازمان ملل پیشنهاد دادم خاورمیانه عاری از سلاح اتمی داشته باشیم چرا كه ایران كار قانونی میكند و میخواهد انرژی اتمی و تكنولوژی صلحآمیز داشته باشد. نباید مورد فشار قرار گیرد. بنابراین مساله ایران سیاسی است. ما از اول گفتیم راهحل مساله مذاكره است. خود ما هم با سه كشور اروپایی و آژانس مذاكرات خوبی داشتیم. بعد از من هم اصل سیاستها تغییر پیدا نكرد آنچه تغییر كرد میدان داده شدن به امریكا بود در قضیهای كه اجازه نداد تا مذاكرات به نتیجه برسد. پرونده به شورای امنیت رفت و مانع مذاكرات مفید شد. الان هم معتقدم راهحل مذاكرات عادلانه است كه به دو نتیجه برسیم؛ اولاً حق قانونی و طبیعی ایران برای داشتن تكنولوژی صلحآمیز هستهای به رسمیت شناخته شود، ثانیاً ایران ابژكتیو گارانتی بدهد كه نمیخواهد بمب داشته باشد و نخواهد داشت. این كار در مذاكره مشخص میشود. البته ممكن است بعضی مواضع و بعضی حرفها بهانههایی به آنها داده باشد برای فشار بیشتر به ایران. همه باید در اظهارنظرها و مواضعشان متوجه همه جهات باشند. واقعیت قضیه این است كه سیاست كلی ایران عوض نشده، ایران هنوز هم آمادگی همكاری با جامعه جهانی و آژانس برای حل مشكلاتش را دارد. تجربه نشان داد فشارهای اینچنینی نتیجه عكس دارد. من امیدوارم طرفین قضیه به این نتیجه برسند كه راه معتدل قضیه، مذاكره است. بدون پیششرط و به صورت عادلانه آن شروع شود، مساله قابل حل است. امیدوارم تدبیر برای حل آن در همه اطراف قضیه وجود داشته باشد.
11- سمینار ائتلاف
تمدنها در مادرید توسط دولت اسپانیا و تركیه برگزار میشود كه شما
بنیانگذار آن بودید، با توجه به تجربیاتی كه دارید برای اینكه روابط ملتها
و دولتها بهتر شود چه پیامی به آن دارید؟ یك نكته را اینجا بگویم پشتوانه ائتلاف تمدنها دولتها هستند؛ این یك حسن دارد و یك خطر. حسن آن این است كه دولتها وقتی پشتوانه باشند آن سازمان امكانات مادی و اجرایی فراوانی پیدا میكند. خطر این است كه با تغییر دولتها نظرات فرق كند و دولتهای بعدی طرفدار آن نباشند و سازمان لطمه ببیند؛ به همین دلیل من ترجیح دادم یك NGO ولی با پشتوانه شخصیتها و سازمانهای بینالمللی تشكیل دهم. امیدوارم ائتلاف تمدنها پا بگیرد. من اهداف این ائتلاف را قبول دارم. معتقدم میتواند در عرصه رفع تنشها، ایجاد تفاهم و حركت به سوی صلح موثر باشد. برای اجلاس مادرید آرزوی موفقیت میكنم. شخصیتهای بزرگی را از سراسر دنیا دعوت كردهاند تا برنامههای آینده دقیقتر مورد بحث قرار گیرد. طبعاً همكاریها در زمینه موسسه من و ائتلاف وجود خواهد داشت به خصوص اینكه به نظرم اسپانیا میتواند نقش مهمی در ائتلاف تمدنها داشته باشد چون فكر میكنم اسپانیا از مهمترین جاهایی است كه تمدن بزرگ اسلامی با تمدن غربی به هم رسیدند. امروز هم اصطلاحات اسلامی در زبان شما زیاد است و اسپانیا نقش بسیار خوبی میتواند داشته باشد میان غرب و جهان اسلام.
|
||
|