نویدنو:14/11/1385                                                                     صفحه قابل چاپ است

 

پديده‌اي به نام خاموشي

 

اعتمادملی:علينقي خاموشي شخصيت جالبي است. با كسي تعارف ندارد. مفهوم قدرت داشتن در اتاق بازرگاني را خوب درك كرده و بدون رودربايستي براي تصاحب آن تلا‌ش مي‌كند. در جناح راست تا دلتان بخواهد اين روحيه قوي است. به همين ترتيب هم در ميان اصلا‌ح‌طلب‌ها و جامعه روشنفكري كشور تا دلتان بخواهد تعارف و رودربايستي قوي است.

در جناح مقابل براي كنار گذاشتن يك فرد بايد كلي تلا‌ش كرد در حالي كه در جناح اصلا‌ح‌طلب براي آنكه فرد شايسته‌اي مسووليت بپذيرد بايد بي‌اندازه تلا‌ش كرد. البته بديهي است كه استثنا همه جا هست. نمي‌دانم داستان آن آقاي واعظي كه 8-7 سال پيش مدير سازمان فرهنگي هنري شهرداري بود را به خاطر داريد يا نه؟ شوراي شهر و شهرداري حكم به بركناري‌اش داده بودند ولي او با توسل به هر وسيله‌اي مقاومت مي‌كرد و ميزش را ترك نمي‌گفت و رئيس قانوني جايگزينش را به دفتر كارش راه نمي‌داد! تا اينكه كار به قوه قهريه رسيد. آقاي خاموشي هم در اتاق بازرگاني ايران به يك پديده تبديل شده. ركورد رياست آن را شكسته و قصدي هم براي خداحافظي با آن ندارد. اينكه مي‌گويم شخصيت جالبي است، به اين معنا نيست كه او بايد الگو باشد. آقاي خاموشي اگر آزاده باشد بايد به رد صلا‌حيت غيرقانوني رقبايش در انتخابات اعتراض كند. سهل است كه اگر از ردصلا‌حيت‌هاي غيرقانوني راضي هم باشد به معناي اين است كه انتخابات اتاق و طبعا رياست بعدي او بر آن فاقد مشروعيت لا‌زم است. آنچه مقصود من بود اين است كه برخلا‌ف تبليغات رايج بايد براي دستيابي به قدرت تلا‌ش كرد. اين يك اصل پذيرفته شده در همه جاي دنياست و دموكراسي هم بر اساس آن شكل گرفته و اصولا‌ فلسفه وجودي احزاب همين است. اين البته يك بعد قضيه است. بعد ديگرش هم اين است كه كسب قدرت بايد از طرق جوانمردانه و مقبول و مشروع باشد. جناح مقابل اگرچه خود در كسب و حفظ قدرت ناشكيباست ولي تبليغاتش اين است كه قدرت في‌نفسه مطلوب نيست و حتي‌الا‌مكان بهتر است از آن اجتناب شود مگر آنكه تكليف برخلا‌ف آن حكم كند. معناي ديگر اين تبليغات اين است كه ما كه در قدرت هستيم به اين دليل است كه احساس تكليف كرده‌ايم و ديگران هم به دنبالش نباشند چون چنين تكليفي برايشان وجود ندارد و اگر هم بخواهند ما با توسل به هر روشي نمي‌گذاريم، و آقاي خاموشي در اين‌باره يك سمبل است. اصلا‌ح‌طلبان هم اگر در قدرتي كه كاملا‌ مشروع كسب شده بود كمي تعارف را كنار مي‌گذاشتند وضع ما مسلما امروز اين نبود كه حالا‌ هست. از اين جهت من به‌طور كلي با پيشنهاد استعفاهايي كه به خاتمي يا نمايندگان مجلس داده مي‌شد مخالف بودم. استعفا در اين كشور يعني تقديم كردن متواضعانه قدرت به رقيب. مردم براي چنين بذل و بخششي به كسي راي نمي‌دهند. راي مردم با اين پيش‌فرض است كه به‌رغم مشكلا‌ت ،نمايندگان آنها راهي براي برون‌رفت از موقعيت بيابند. بگذريم. اين توضيح را بدهم كه منظورم از اصلا‌ح‌طلبان يك تركيب عام است و اشاره‌اي به فرد خاصي ندارم. نقدي كلي است كه به يك مجموعه بازمي‌گردد.

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics