نویدنو:29/01/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

جزيره دورافتاده يي در ايران

نسترن کيان نوش*


اعتماد
جنوب کرمان هنوز هم از فقر و محروميت در رنج است. کپرنشينان اين منطقه به واسطه فقر فرهنگي و بي سوادي، در غياب راديو، تلويزيون و روزنامه از انبوه بحث ها و مصوباتي که مديران ارشد و کارشناسان پايتخت نشين در جلسات هر از گاهي خود طرح مي کنند بي خبرند. اين بي خبري- البته- از اندوه و خشم بيشتر ساکنان منطقه که مدام رفت و آمد ماشين هاي مدل بالاي کولردار را مي نگرند و آدم هايي که وعده هايشان تا غروب آفتاب داغ جنوب هم نمي پايد، کمي مي کاهد.

آخرين باري که به منطقه سفر کرده ام، به جاي کپرنشينان جنوب کرمان، شماري از ساکنان منطقه شهداد را ديده ام. به جاي کپر ها سقف هاي آجري بر سر آدم هايي ديده ام که درونش هيچ بيشتر از همان کپرها نداشته است. در زير اتاقکي بچه خردسالي ديده ام که به دليل ابتلا به صرع و ناراحتي مغزي توام، با پاي بسته شده به تکه سنگي بزرگ به شيوه يي غيرانساني نگهداري مي شد. تلاش کارشناسان سازمان بهزيستي براي مراقبت از بچه نيز با مقاومت شديد خانواده روبه رو بود.

در کرمان هزاران تن، از کودک و نوجوان و زن و مرد، از خانواده هاي بي سرپرست تا افراد معلول از بيماران رواني تا توانخواهان جوياي کار، پشت نوبت دريافت خدمات قرار دارند.
به يک روايت، حدود 80 درصد از ساکنان منطقه را مي توان به لحاظ مسائل و مشکلات اجتماعي و اقتصادي در زمره افراد حمايت پذير تلقي کرد.

انجام اين مهم در گستره پراکنده جنوب کرمان، فقر مطلق افراد و انبوه مشکلات و آسيب هاي اجتماعي منطقه از عهده يک سازمان و دستگاه خارج است. ستاد راهبردي که زير نظر معاون رئيس جمهور و با حضور وزراي شماري از دستگاه ها تشکيل شد در واقع پاسخي براي اين مشکل و جلوگيري از جزيره يي و کم نتيجه عمل کردن فعاليت هاي دستگاه ها بود. وليکن اين هدف متعالي نيز لابه لاي بوروکراسي بزرگ دولت گم و کم رنگ شده و گرچه به نتايج مثبتي ختم شده است ولي به دليل تاخير در پروسه تصميم گيري و برنامه سازي هنوز دستاورد عملياتي قابل ملاحظه يي نداشته است. به نظر مي رسد اين ستاد به کميته هاي کارشناسي مستقر در منطقه نياز دارد و به دليل اشتغالات زياد اعضاي ستاد بايستي شورهاي کارشناسي و اجرايي مختلفي را در کنار داشته باشد. جنوب کرمان به يک نقشه راه براي توسعه نياز دارد و تعيين اولويت هاي آن در عين پيچيدگي، قابل احصا است.

سازمان بهزيستي در حد بضاعت خود در طول يک سال و نيم گذشته تلاش کرده با تشکيل يک ستاد راهبردي دستگاهي نگاه ويژه يي به جامعه هدف خود داشته باشد.

بخشي از مشکلات سازمان براي پاسخگويي به اين نياز ها به دليل مشکلاتي قانوني است که حل آن از عهده سازمان خارج است. به طور مثال زنان رها شده يي که داراي طلاقنامه رسمي نيستند گروه نسبتاً قابل توجهي از افراد سرپرست خانوار را تشکيل مي دهند که به دليل پيش گفته در دريافت قانوني خدمات از نهادهاي حمايتي دچار مشکل هستند.

افراد فاقد شناسنامه گروه ديگري از مبتلايان به اين مشکل هستند.

من خود در بسياري از اين سفرها، کپرنشيناني را ديده ام که به دليل فقدان مدارس کپري در بي سوادي مطلق به سر مي بردند و با وجود آمادگي سازمان براي احداث «روستا مهد» و ارائه خدمات به کودکان منطقه به دليل فقدان حتي يک باسواد در گروه از دريافت خدمات بازمانده اند.

اين مصاديق مويد همان نکته است که جزيره يي عمل کردن و موازي پيش نرفتن دستگاه ها نه تنها موجب هم افزايي نمي شود بلکه سر راه انجام تکاليف دستگاهي نيز مشکلاتي را ايجاد مي کند.

مشکلات مردم محروم کرمان بسيار فراتر از آن است که با تخصيص بودجه هاي چند ميلياردي به منطقه بتوان به حل آن اميد بست.

جنوب کرمان نه به دليل محروميت هاي شديد قادر به توسعه درونزا است و نه به دليل بافت فرهنگي و قومي- قبيله يي آن از طريق اجراي الگوهاي توسعه برونزا- به مفهوم تزريق منابع و امکانات از بيرون- از فقر نجات خواهد يافت.

در اين شرايط بيشتر منابع بايد مصروف توانمندسازي افراد و تربيت نيروهاي مورد نياز بومي و کارآمد براي حل مشکلات مردم به دست خودشان باشد.

کرمان همچنين به تدابير ويژه و اختصاصي براي حل برخي مشکلات نياز دارد. ايجاد اشتغال به عنوان يکي از کليدهاي توسعه پايدار در منطقه و رها کردن اقتصاد خانوارها از سيستم مستمري بگيري- که با تبعات سوء اقتصادي و اجتماعي همراه است- با الگوهاي موجود نظام بانکي قابل حل نيست. سرمايه گذاري در منطقه نيز بايد سيستم هاي تشويقي غيرمتداولي را دريافت کند تا سرمايه گذاران بيشتري انگيزه ايجاد اشتغال و سرمايه گذاري در منطقه را بيابند.

جست و جوي راهکارهايي براي حل اين مشکلات بديهي ترين انتظار از ستاد راهبردي عالي است که با تشکيلات فوق اداره مي شود. ستاد بايد طرح و مسائل مربوط به منطقه را به کميته هاي اجرايي فعال بسپارد و خود درباره مشکلاتي که حل آنها فقط از عهده دولت يا مجلس برمي آيد تصميم گيري کند. نمي توان در اين ميان سهم نمايندگان کرمان در طرح و حل مشکلات کرمان را ناديده گرفت. آنها مي توانستند در معرفي بحراني که گريبانگير جنوب کرمان است نقش موثرتري ايفا کنند و به برنامه ريزي ها در اين زمينه جهت گيري و سرعت بيشتري ببخشند.

مهم نيست که چه کسي يا چه کساني در شکل دهي سيماي جنوب کرمان موثر بوده و به تکاليف خود در طول دهه هاي گذشته عمل نکرده اند. مهم آن است که تغيير نيافتن اين سيما در دولتي که شعار اصلي آن عدالت طلبي است مسووليت متوليان را سنگين تر مي کند. نجات مردم محروم منطقه جنوب کرمان به معجزه نياز ندارد، برنامه لازم دارد.

* مشاور رئيس سازمان بهزيستي

  |

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics