پیش درآمدی بر یک خبر :
ترکتازی های ایدئولوژیک به قدری شور شده است که حتی
قاتل وجانی وسارق هم به خود اجازه می دهد در محضر دادگاه جمهوری اسلامی بی
هیچ شرمی در توجیه جنایت خود علیه زنان ودختران اعلام نماید که «
حجاب دختران برایم قابل قبول نبود» واین استدلال را برای تبرئه احتمالی خود
موثر بداند.جالب آن که وکیل تسخیری متهم هم با هالو گری یا به منظور خاک
پاشی به چشم مردم چنین می گوید : «كشاورز،
وكيل تسخيري متهم به قتل در
دفاع از متهم اظهار
داشت: اكثر مضروبان بيان كردند كه متهم قصد سرقت نداشته است و
ابتدا به آنها حمله
كرده، خود متهم نيز به اين قضيه معترف است. متهم علت حمله به
مضروبان و مقتولان
را غيرقابل پذيرش بودن ظاهر آنها بيان كرده و از دخترها متنفر
بوده و يك دفعه اين
تصميم احمقانه را گرفته و نميدانم اين افكار از كجا آمده است .»
خوب است آقای وکیل حداقل بنا به مسئولیت شغلی ونه اجتماعی یا انسانی خود
پاسخ این سوال را صریحا از وجدان خود بنماید که به راستی « این افکاراز کجا
آمده است ؟»
متهم مدعي شد:حجاب دختران برايم
قابل قبول نبود
خبرگزاري
انتخاب
: قضات
دادگاه كيفري استان
تهران صبح امروز پس از رسيدگي به اتهامات متهم به قتل دو دختر
در يكي از
اتوبانهاي تهران كه به دنبال مقاومت در برابر سرقت به قتل رسيدهاند،
متهم را به دو فقره
قصاص و حداكثر حبس به اتهام سرقتها و ايراد ضرب و جرح شاكيان
محكوم كردند.
به گزارش خبرگزاری
«انتخاب» به نقل از ایسنا، ، محمداسماعيل
رضوانفر، نمايندهي
دادستان تهران در ابتداي جلسه به خاطر رسيدگي خارج از نوبت و
فوقالعادهي به اين
پرونده از قضات قدرداني كرد و به قرائت كيفرخواست پرداخت و
افزود: در اين
پرونده متهم «ع.م» متولد 1362 فاقد سابقهي كيفري، مجرد و بازداشت
موقت از تاريخ 20/
3/ 85 به اتهام مباشرت در دو فقره قتل عمدي «ندا.ط» 21 ساله و
«اعظم.س» متولد 1358
با ضربات چاقو و ايراد جرح عمدي با چاقو نسبت به 9 نفر از شكات
و 6 فقره سرقت مقرون
به آزار نسبت به شكات به نحوهي كيفقاپي است.
وي در
تشريح پرونده، گفت:
در محدودهي يكي از اتوبانهاي تهران به لحاظ موقعيتي به مدت 7
ماه ناامنترين
منطقهي تهران بود و دختران جوان مشكل تردد در آنجا داشتند و
ساعتهاي ابتداي
غروب آفتاب تا 22 به صورت بسيار ناامن درميآمد.
رضوانفر
با بيان اينكه ظاهرا
فردي داخل شمشادها خودش را مخفي ميكرد و دختراني را كه خسته
از سر كار
برميگشتند مورد حمله قرار ميداد و كيفشان را ميزد، افزود: اگر از سوي
دختران با مقاومت
روبرو ميشد با چاقو به آنها ضربه وارد ميكرد تا به مقصد شومش
نائل شود.
وي در تشريح اولين
قتل، گفت: اولين قتل در تاريخ 30/ 8/ 84 در
ساعت پاياني شب
اتفاق افتاد كه ندا در حالي كه به محل مسكونياش نزديك شده بوده را
به شيوهي بسيار
حزنانگيز به قتل رسانده و در بدو تحقيقات چون بيم آن ميرفت اين
موضوع از سوي
نزديكان وي اتفاق افتاده باشد كه حدوث واقعه دوم در تاريخ 30/ 9/ 84،
دادسراي جنايي تهران
را با معماي پيچيدهاي مواجه كرد كه با درايت بازپرس، مأموران
اداره 10 آگاهي و
همكاري كلانتري گلبرگ مشخص شد سرقتهاي ديگري انجام شده و در
آخرين مورد در 16
خرداد 85 توسط ضارب كه در حال سرقت بوده موبايل مضروب در اموال
مسروقه بوده كه به
مدت سه روز با اين موبايل مزاحمتهايي را ايجاد كرده است.
نمايندهي دادستان
تهران افزود: در قرار صوري بين متهم و يكي از دوستان فرد
مورد ضرب و شتم قرار
گرفته در تاريخ 19/ 3/ 85 در منطقهي شرق تهران متهم دستگير و
در بازرسي اوليه يك
قبضه چاقو با آثار خون خشكيده و مداركي از مالباختگان از وي كشف
شد كه اين مدارك
دلايلي بر ارتباط متهم با قتلها و جراحت انجام شده بود.
وي با بيان اينكه
متهم در مراحل تحقيق به اتهامات وارده اعتراف كرد، گفت:
اگرچه در ابتدا متهم
مشخصات خودش را غيرواقعي اعلام ميكرد انگيزهاش از اين قتلها
را رسيدن به پول و
كينه از دختران در بازجويي اعلام كرده است.
رضوانفر
افزود: با توجه به
شكايت اولياي دم، نظريهي ادارهي تشخيص هويت پليس آگاهي تهران
بزرگ، گزارش سلامت
روحي متهم از پزشكي قانوني، بزهكاري متهم ثابت و طبق مواد 205،
بند ب 206، 657، بند
ج 295، 47، 667، 614 و 617 قانون مجازات اسلامي تقاضاي صدور
حكم قانوني را براي
متهم داريم.
در ادامه جلسه قاضي
عزيزمحمدي اولياي دم
مقتولان را براي
بيان خواستهشان به جايگاه دعوت كرد كه اولياي دم دو مقتوله با
استناد به اينكه
متهم مفسد في الارض است تقاضاي قصاص متهم در ملأ عام را كردند.
سپس قاضي 9 دختري كه
از سوي متهم با چاقو مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند
را به جايگاه
فراخواند و آنها نيز بعد از تشريح حادثه از متهم حاضر شكايت كردند و
از قضات تقاضاي
مجازات و پرداخت ديه را كردند.
در ادامه دادگاه
قاضي «ع.م»،
متهم به قتل را به
جايگاه فراخواند و با استناد به كيفرخواست صادره اتهام دو فقره
قتل عمدي و 9 فقره
ايراد جرح عمدي با چاقو و 6 فقره سرقت مقرون به آزار را به وي
تفهيم كرد.
متهم به قتل در دفاع
از خود گفت: قصد كشتن كسي را نداشتم و در
قتل اولي وقتي ديدم
مقتوله از پژو پياده شد ظاهر او قابل قبول نبود، از حالت عادي
خارج شدم و در همين
حين چاقويي را به سمت وي زدم.
وي گفت: روسري به
سرش
نداشت و كاپشن مشكي
كوتاهي پوشيده بود، اول خواستم او را بترسانم و وقتي او داخل
درب منزل بود، من از
حالت عادي خارج شدم و به او ضربهاي زدم و از محل متواري شدم.
به همين لحاظ سه روز
در خانه افتاده بود و بعد از آن بيش از 10 بار از كنار منزل
آنها عبور كردم چون
علامتي از مرگ وي نديدم كمي از نظر روحي آرام شدم و در هفته دو
بار از كنار منزل
آنها عبور ميكردم.
قاضي با اشاره به
استنادات متهم در
دادسرا كه سرقت را
انگيزهي قتل عنوان كرده بود، از وي انگيزهي قتل را پرسيد. متهم
به قتل گفت:
اظهاراتم در دادسرا را قبول ندارم.
قاضي در مورد چگونگي
انجام
قتل دوم از متهم
پرسيد كه وي گفت: دقيقا به خاطرم نميآيد اما مقتوله با ماشين از
اتوبان ميگذشت كه
با ديدن من توقف كرد و من از درب شاگرد وارد ماشين شدم و وقتي
سوار شدم با چاقو
خواستم بزنمش كه چاقو را از دست من گرفت. شايد در ابتدا قصدم سرقت
بود و ميخواستم
تهديدش كنم.
قاضي از متهم به قتل
پرسيد چند چاقو در طول
عمليات داشتي؟ متهم
گفت: سه چاقو داشتم، يكي از اين چاقوها در كمر يكي از مضروبان
جا ماند.
قاضي در مورد داشتن
كينه از دختران سوال كرد كه وي گفت: كينهاي
از دختران نداشتم
اما حجاب آنها براي من قابل قبول نبود.
قاضي از متهم به
قتل پرسيد: با چه
توجيه قانوني و شرعي خودت را مجاز ميدانستي به آنها حمله كني؟ وي
پاسخ داد: من
هيچكاره هستم.
قاضي با استناد به
اظهارات افراد مورد ضرب و
شتم قرار گرفته از
متهم در مورد قبول اظهارات آنها سوال كرد؛ متهم گفت: صحنههايي
كه تشريح كردند
كاملا درست بود و شكايت آنها را قبول دارم. هميشه از جلوي آنها رد
ميشدم سپس از پشت
سر آنها را ميزدم.
كشاورز، وكيل تسخيري
متهم به قتل در
دفاع از متهم اظهار
داشت: اكثر مضروبان بيان كردند كه متهم قصد سرقت نداشته است و
ابتدا به آنها حمله
كرده، خود متهم نيز به اين قضيه معترف است. متهم علت حمله به
مضروبان و مقتولان
را غيرقابل پذيرش بودن ظاهر آنها بيان كرده و از دخترها متنفر
بوده و يك دفعه اين
تصميم احمقانه را گرفته و نميدانم اين افكار از كجا آمده است.
وي با اشاره به
اينكه بازپرس متهم را جهت بررسي حالات رواني به پزشكي
قانوني معرفي كرده،
گفت: متهم در چگونگي انجام اين معاينه به من گفت: بيش از يك
دقيقه به طول
نيانجاميده است.
كشاورز افزود: با
توجه به اينكه نحوهي ايراد
ضرب و جرح متهمان
بدون قصد نوعي رواننجندي است كه از ديدگاه برخي علماي حقوق از
شمول مادهي 51
قانون مجازات اسلامي است،تقاضاي معاينهي متهم از نظر رواني به طور
كامل را دارم كه در
صورت تصويب قضات سبب اقناع وجدان اولياي دم
ميشود كه تقاضا
دارم متهم را به
كميسيون پزشكي قانوني جهت بررسي حالات رواني معرفي كنيد.
قاضي عزيزمحمدي با
استماع دفاعيات وكيل مدافع متهم به قتل، گفت: دادسراي
عمومي تهران نظريهي
پزشكي را طبق وظيفهاش گرفته است.
قاضي عزيزمحمدي متهم
به قتل را براي اخذ
آخرين دفاع به جايگاه فراخواند و اتهامات موجود در كيفرخواست را
به وي تفهيم كرد و
متهم در بيان آخرين دفاع، گفت: به جز تسليت چيزي ديگري ندارم
بگويم و سكوت اختيار
كرد.
5 قاضي شعبه 71
دادگاه كيفري استان تهران
(عزيزمحمدي،
سالاري،افتخاري،رحيمي و عبداللهي) پس از شور به اتفاق متهم به قتل را
به دو فقره قصاص و
حداكثر حبس به اتهام سرقتها و جراحات شاكيان محكوم كردند.
*در حاشيه دادگاه*
// محمدعلي
ابراهيمخاني، سرپرست دادگاههاي
تجديدنظر و كيفري
استان تهران از نزديك چگونگي رسيدگي قضات به اين پرونده را نظارت
كرد و در پايان جلسه
با حضور در جمع قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران از آنها
تقدير كرد.
// زماني كه نحوه به
قتل رسيدن مقتولان توسط متهم به قتل تشريح
ميشد مادر يكي از
مقتولان بيهوش شد.
|