|
||
نویدنو:10/02/1386 صفحه قابل چاپ است |
||
بيانيه هواداران حركت جهاني زنان به مناسبت اول ماه مه 2007 11 ارديبهشت 1386 امسال در حالي مراسم اول ماه مه را برگزار ميكنيم كه سرمايهداري جهاني بيش از پيش در بحران فرورفته و اعمال سياستهاي "جهاني سازي" با مقاومت جدي روبهرو شده است. سرمايهداران براي تداوم توليد ارزش اضافي، بيش از پيش به نيروي كار و قوانين حمايتي از كارگران هجوم برده و سطح معاش و رفاه مردم را پايين ميآورند. حاكميت سرمايه تمامي كارها و خدمات و روابط و حتي تمامي انسانها را كالا ميبيند. رشد افسارگسيختهي مصرفگرايي بر نيروي كار ارزان، به ويژه نيروي كار زنان بنا شده است. با وجود انباشتگي روزافزون ثروت جهان، دو سوم مردم دنيا كه 70 درصد از آنها زن هستند، در فقر بهسر ميبرند. جنگ نيز كه باعث ويراني، ترور، قتل عام و كشتار مردم بيگناه است، ابزار سرمايهداري جهاني براي تقسيم دوبارهي جهان و اهرمهاي فشار دولتهاي قدرتمند عليه مردم زير ستم است. ما به راه انداختن جنگ در منطقه را به هرشكل و تحت هر عنوان و از سوي هر دولتي محكوم ميكنيم. در ايران نيز سرمايهداري با اتكاء به اهرمهاي مختلف، براي تضييع حقوق كارگران و پايين نگهداشتن دستمزدها، با بيكار كردن گسترده، فشار مضاعفي را بر مزدبگيران و حقوقبگيران تحميل ميكند. كارگران به دليل پايين بودن دستمزد و سطح معاش مجبور به انجام اضافهكاري هستند و در بسياري از موارد، به شغل دوم و سوم نيز تن ميدهند. در اين ميان، كارگران بيكار از هرگونه حقوقي محروماند و خانوادههاي بسياري از آنها در معرض فروپاشي است. يكي از علتهاي مهم افزايش خشونت در خانواده، بيكاري و فقر است. بارها شاهد خودكشي و خودسوزي كارگران يا كشته شدن زن و فرزندان كارگران به دست پدر بيكار شدهي خانواده بودهايم. بسياري از دختران و زنان اين خانوادهها به تنفروشي كشيده شدهاند. بيكاري، بسياري از زنان سرپرست خانوار را به ورطهي نابودي كشيده است. بيمهي بيكاري از دستاوردهاي مبارزات پيشين كارگران جهان است. ما خواهان برقراري بيمهي بيكاري براي تمام بيكاران، تا زمان بدست آوردن كار هستيم. بسياري از زنان و كودكان در كارگاههاي زيرزميني و نمور با ساعات طولاني كار به عنوان ارزانترين كارگران به كار گرفته ميشوند و زير پوشش بيمهي تأمين اجتماعي نيستند. ما خواهان تأمين زندگي شايسته براي اين كودكان و زنان به عنوان ستمديدهترين بخشهاي طبقهي كارگر هستيم. كار در كارگاههاي توليدي و خدماتي با كارهاي توليدي و خدماتي در خانه فرقي نميكند. زناني كه در خانه كار ميكنند بايد از خدمات بيمهاي و تأمين اجتماعي مناسب برخوردار باشند. بنابراين ما خواهان رفع تبعيض از زنان در كليهي عرصههاي كار و برخورداري آنان از دستمزد و مزاياي برابر در ازاي كار برابر با مردان هستيم. سالهاست كه كارفرمايان در ايران، براي پايين نگهداشتن سطح دستمزد از استخدام رسمي كارگران خودداري ميكنند و براي استخدام آنها از قراردادهاي موقت و سفيد امضاء و ... استفاده ميكنند. سرمايهداري در ايران به منظور دسترسي به نيروي كار ارزانتر، قراردادهاي موقت را جايگزين قراردادهاي رسمي كرده است.در سال 85 شاهد شكل جديدي از به كارگيري اين شيوهها بوديم كه، ناامني شغلي را به گونهاي ديگر دامن ميزند. امروز ناامني شغلي محدود به كارگران واحدهاي توليدي نيست بلكه كارمندان ادارات، پرستاران، معلمان (كه بسياري از آنان زن هستند) و همهي مزد بگيران و حقوق بگيران را در بر ميگيرد. داشتن امنيت شغلي حق همهي كارگران و مزدبگيران است. امروز امنيت شغلي،تنها با تلاش و مبارزه بخشهاي محدودي از حقوق بگيران به دست نميآيد. سالهاست صاحبان سرمايه، ستمگران و سلطهگران، چه در سطح جهاني و چه در سطح ملي، سعي ميكنند با لوث كردن روزهاي جهاني از جمله 8مارس (روز جهاني زن) و اول ماه مه (روز كارگر) آن را از محتواي واقعي خود تهي كنند. چنين روزهايي، بزرگداشت مبارزات و مقاومت ستمديدگان در مقابل صاحبان ثروت، قدرت، زور و سلطه در ابعاد خرد و كلان است. نبايد اجازه داد با لوث كردن اين روزها به اشكال گوناگون مفهوم (روزهاي جهاني اول مه و 8 مارس) از مضمون واقعي خود تهي شود، و از بار مبارزه بر ضد سلطه و ستم كاسته شود. برگزاري مستقل مراسم در اين روزها، يكي از جنبههايي است كه بايد برآن تأكيد شود. در آستانهي اول ماه مه، در شرايطي كه شاهد گسترش اعتصابات و اعتراضات كارگران، معلمان وديگر قشرهاي مردم هستيم با حمايت از اين مبارزات، جنبش مزدبگيران، حقوق بگيران و به طور كلي جنبش عمومي مردمي را گسترش دهيم. بخشي از خواستههاي كارگران · ما مخالف هرگونه تعقيب، احضار و بازداشت فعالان كارگري، معلمان، دانشجويان، زحمتكشان، روشنفكران و زنان به بهانهي فعاليتهاي صنفي، فرهنگي، اجتماعي و سياسيشان هستيم. · ما خواهان آزادي تجمع، تشكل و راهپيمايي هستيم. · ما خواهان آزادي بي قيد و شرط انديشه، بيان و قلم براي مطبوعات و رسانهها و همهي آحاد مردم هستيم. · ما خواهان به رسميت شناختن همهي تشكلها و سنديكاها هستيم. · ما خواهان تأمين حقوق سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي كارگران مهاجر صرفنظر از جنسيت، قوميت، مذهب، مليت و زبان هستيم. · ما خواهان رفع هرنوع تبعيض از زنان در همهي عرصهها و برخورداري از دستمزد و مزاياي برابر براي كار برابر با مردان هستيم. · ما خواهان رفع بيكاري، رفع فشار هزينهي زندگي و توزيع عادلانهتر درآمد، ثروت و منابع هستيم. · ما خواهان حذف همهي قوانين حقوقي نابرابر در عرصههاي جنسيتي، شغلي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي هستيم
|
||
|