نویدنو:28/10/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

پرتلفات ترين حمله اسرائيل به غزه

 

بی بی سی:هواپيماهای اسرائيلی بار ديگر به نوار غزه حمله کرده و سه شهروند غير نظامی فلسطينی را کشته اند.
جهاد اسلامي، گروه شبه نظامی فلسطينی گفته است که هدف از حملات جديد اسرائيل، اعضای اين گروه بوده است.
پزشکان و پرستاران اعزام شده به منطقه گفته اند که کشته شدگان از يک خانواده بودند. يکی از کشته شدگان، يک پسر چهارده ساله است.
خودرو حامل قربانيان در شهر غزه مورد هدف قرار گرفت. ارتش اسرائيل گفت که قرار بود خودرو حامل شبه نظاميان، هدف حمله قرار گيرد.
ارتش اسرائيل گفته است که اين افراد به اشتباه کشته شده اند و تحقيق در مورد اين حادثه آغاز شده است.
با اين حمله جديد، تعداد فلسطينيانی که طی دو روز گذشته بر اثر حملات اسرائيلی ها کشته شده اند به بيش از بيست نفر می رسد.
پيشتر هواپيماهای اسرائيلی با حمله به کرانه غربي، يک فرمانده ارشد جهاد اسلامی را کشته بودند.
اسرائيل می گويد که هدف از اين حملات، متوقف کردن پرتاب راکت از مناطق فلسطينی به سوی اسرائيل است.
پرتلفات ترين حمله اسرائيل به غزه
روز سه شنبه، 15 ژانويه، در جريان يکی از پرتلفات ترين حملات نيروهای اسرائيلی به نوار غزه، دست کم 19 فلسطينی که تقريبا تمام آنان از گروه های شبه نظامی فلسطينی بودند، کشته شدند.
نيروهای اسرائيلی گفتند آنها در صدد حمله به يک شبکه شبه نظاميان بودند که مردان مسلح به آنان نزديک شدند و در نتيجه تبادل آتش شروع شد.
به گفته نيروهای اسرائيلي، اين افراد به سوی اسرائيلی ها خمپاره پرتاب کرده بودند.
از روز قبل از آن و در پاسخ به اين حملات، گروه های فلسطينی بيش از 70 راکت به سوی اسرائيل شليک کرده اند اما اين راکت ها به ندرت مرگبار هستند.
محمود عباس، رئيس تشکيلات خودگردان فلسطين حمله اسرائيل را کشتار مردم خوانده و آن را محکوم کرده وهشدار داده که اين گونه حملات، صلح به همراه نخواهد آورد.
از هنگام از سرگيری رسمی مذاکرات صلح بين اسرائيل و حکومت خودگردان فلسطينی در اواخر ماه نوامبر، تاکنون بيش از 100 فلسطينی در اثر حملات اسرائيلی ها به نوار غزه کشته شده اند.

 

دانيل بارن بوم مليت فلسطينى اتخاذ کرد
وعده ى نا تمام اسرائيل
لوموند ديپلماتيک - برگردان:شروين احمدى

 

 

دانيل بارن بوم مليت فلسطينى اتخاذ کرد
رهبر ارکستر و پيانيست برجسته، دانيل بارن بوم ، در حرکتى نمادين مليت فلسطينى اتخاذ کرد و اعلام داشت : , براى من دريافت پاسپورت فلسطينى يک افتخار بزرگ است,. او بلافاصله از سوى اصول گرايان اسرائيل محکوم و يک نماينده مجلس عضو حزب افراطى, شاس, خواهان باز پس گرفتن پاسپورت اسرائيلى وى شد. سايت ما در ژوئن ٢٠٠٤ مقاله اى از دانيل بارن بوم چاپ کرد که شما را به خواندن مجدد آن دعوت مى کنيم.


وعده ى نا تمام اسرائيل

نوشته Daniel BARENBOύ


موسيقى دانان جوان فلسطينى در اوايل ماه مه گذشته، تحت رهبرى دانيل بارن بوم ، رهبر ارکستر اسرائيل ? آرژانتيني، ، کنسرتى را در رام الله اجرا کردند(١). چند روز بعد، دانيل بارن بوم، هنگام دريافت جايزه صلح بنياد ولف در پارلمان اسرائيل اعلام کرد که اين حرکت نمايانگر اميدهايى است که براى دست يابى به صلح وجود داد.

در سال ١٩٥٢، چهار سال بعد از اعلاميه استقلال اسرائيل، وقتى که من پسربچه ١٠ ساله اى بيش نبودم، همراه با خانواده ام از آرژانتين به اسرائيل آمدم. اين اعلامه هم چون مرجع انديشه اى ما را بر آن مى داشت که با اعتقاد به نظرات آن با فراغ خاطر از يهوديهاى معمولى به شهروندان اسرائيلى تبديل شويم. اين اعلاميه بيانگر يک تعهد بود: , دولت اسرائيل (...) کشور را در جهت منفعت همه ساکنان آن به جلو خواهد برد، اين دولت بر اساس آموزشهاى اساسى پيامبر آن، يعنى آزادي، عدالت و صلح بنيان گذارده خواهد شد؛ او ضامن برابرى کامل حقوق اجتماعى براى تمام شهروندان، مستقل از اعتقادات مذهبى آنها، نژاد و جنسيتشان خواهد بود؛ آزادى کامل اعتقادات، سنتها، آموزش و فرهنگ توسط اين دولت تضمين خواهد شد,.

بنيانگذاران دولت اسرائيل که امضا کنندگان اعلاميه استقلال نيز مى باشند، متعهد شدند که در جهت صلح و همسايگى همراه با احترام به تمام دولتها و خلقهاى گرداگرد اسرائيل حرکت کنند. امروز من همراه با تاسفى عميق از خود مى پرسم که آيا ما على رغم تمام موفقيتهايمان، مى توانيم چشم بر دره عميق و غيرقابل تحملى ببنيديم که تعهدات اعلام شده در بيانيه استقلال را، از واقعيت آنچه انجام گرفته، جدا مى کند؟ دره عميق مابين آرمان و واقعيت. اين امر که ما سرزمينهاى يک خلق ديگر را اشغال کرده و او را تحت سلطه گرفته ايم، آيا با اعلاميه استقلال همخوانى دارد؟ آيا دست يافتن به استقلال خود با زير پا گذاشتن حقوق اساسى ديگري، اساسا عملى است؟ آيا خلق يهود که تار و پود تاريخش از زجر و آزار ممتد تنيده شده، مى تواند به خود اجازه دهد که در مقابل حقوق پايمال شده و زجر يک خلق همسايه بى تفاوت باشد؟ آيا دولت اسرائيل حق دارد که به جاى يافتن يک راه حل عملى و انسانى و بر پايه عدالت اجتماعى به دنبال يک سوداى غيرممکن ايدئولوژيک براى پايان دادن به تخاصم باشد؟

على رغم تمام مشکلات ذهنى و عيني، من بر آنم که آينده اسرائيل و جاى آن در خانواده ملتها ى فرهيخته، بستگى به توان ما در تحقق بخشيدن به تعهداتى دارد که بنيان گذاران آن، در اعلاميه استقلال آن را مشخص کرده اند.

ارزيابى من همواره آن بوده است که نه از لحاظ استراتژيک و نه از لحاظ اخلاقي، يک راه حل نظامى براى درگيرى عرب و يهود وجود ندارد ، و اگر راه حل غيرنظامى تنها امکان است، من از خود مى پرسم: پس ما منتظر چه هستيم؟ درست به همين دليل بود که من به همراه دوست از دست رفته ام، ادوارد سعيد، کارگاهى براى موسيقى دانان جوان يهودى و عرب کشورهاى خاور ميانه درست کرديم(٢). از آنجا که از سوئى موسيقى به مثابه هنر، نمى تواند بر روى اصولش سازش کند، و از سوى ديگر سياست، هنر سازش هاست، موسيقى مى بايد به يارى سياست بشتابد تا او از محدوديتهاى شرايط وجوديش رها شده و به آنچه ناممکن مى نمايد؛ دست يابد.

موسيقى بنا بر تعريف هنر خيال و روياست. هنرى که از بند محدوديتهاى کلامى آزاد است و عميق ترين گوشه هاى هستى بشر را لمس مى نمايد. هنرى که از تمام مرزها گذر مى کند. و از اينروست که موسيقى مى تواند احساسات و روياهاى اسرائيلى ها و فلسطينى ها را به سوى قلمروئى جديد و غيرقابل تصور هدايت نمايد. بدين سبب من تصميم گرفته ام جايزه ام را به برنامههاى آموزشى موسيقى در اسرائيل و رام الله هديه کنم.

1- " A Maestro who fights against loud nois and silence", Haaretz, 10 mai 2004.

2- Edward W. Said, David Barenboim, Parralle les & Paradox, ke Serpent a Plumes, Paris,2003.

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                    blog stats

Free Web Counters & Statistics