نویدنو:07/04/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

در راه فعالیت ثمر بخش سندیکایی

نامه مردم 767
با رشد آگاهی طبقاتی زحمتکشان و حمایت روزافزون آنان از سندیکاهای مستقل و احیای حقوق سندیکایی، جنبش کارگری – سندیکایی میهن ما در مرحله ای دشوار و حساس قرار گرفته و وظایفی خطیر و سنگین در برابر آن خود نمایی می کند.

یکی از این وظایف اساسی که در عین حال از اولویت ویژه در دوره کنونی برخوردار است، چگونگی فعالیت ثمر بخش برای تشکل و سازماندهی وسیع کارگران و زحمتکشان در سازمان های پایه ای خود در واحدهای مختلف تولیدی و خدماتی است. همین امر سبب بحث و داوری هایی در درون و بیرون از جنبش سندیکایی گردیده و ذهن بسیاری از فعالان کارگری و نیروهای هوادار منافع زحمتکشان را به خود مشغول داشته است.
وجود این بحث ها که خود ناشی از حضّور گرایشات مختلف در درون جنبش سندیکایی است، فی نفسه امری غیر طبیعی و مشکل زا نیست، اصولا جنبش سندیکایی بنابه ماهیت خود، از آنجا که وظیفه اصلی آن متشکل ساختن کارگران در دفاع از حقوق و منافع صنفی آنان و دیگر مزدبگیران است، از حقوق و منافع همه زحمتکشان صرف نظر از رنگ، مذهب، نژاد و اعتقاد و وابستگی سیاسی دفاع کرده و وجود عقاید متفاوت سیاسی در میان کارگران در امر مبارزه برای تامین حقوق صنفی، مانعی در راه سازماندهی آنان در سندیکاها به عنوان یک سازمان طبقاتی نبوده و نیست.
این امر به ویژه در مرحله کنونی رشد و گسترش جنبش سندیکایی زحمتکشان ایران از اهمیت درجه اول برخوردار است. جنبشی که هنوز نو پا قلمداد می شود، بیش از هر چیز به وحدت و اتحاد عمل نیازمند است! غ
برای تامین وحدت صفوف طبقه کارگر در مبارزه صنفی در وهله نخست باید به کار پیگیر و صبورانه در میان توده های زحمتکش پرداخت و از هیچ مانعی نهراسید، از همه امکانات و روزنه ها با حفظ اصولیت و جانبداری طبقاتی استفاده کرد. وحدت و تشکل آسان به دست نمی آید، بنابر این با واقع بینی و شکیبایی می باید به کار مستمر و خستگی ناپذیر ادامه داد و با هوشیاری و تیز بینی دائمی، مانورهای تبلیغاتی و روش های مخرب امپریالیسم و ارتجاع را خنثی و افشاء کرد، اما در ارتباط با جنبش کارگری- سندیکایی و چگونگی فعالیت ثمر بخش سندیکاها در دوران کنونی و با در نظر داشتن اوضاع سیاسی حاکم، از میان رشته بحث های موجود می توان به دو نوع گرایش در این زمینه اشاره داشت که هر دوی این گرایشات به اعتقاد ما برای فعالیت سندیکایی و آینده آن راه حل های نامناسب وغیر اصولی ارایه می کنند. گرایش نخست با دیدگاهی اراده گرایانه و ذهنی برای جنبش سندیکایی اختیاراتی فراتر از یک سازمان صنفی-طبقاتی قایل می شود و وظایفی را برای سازمان های سندیکایی مطرح می کند که اصولا با ماهیت آن ناهمخوان است. سندیکاها سازمان های مستقل طبقاتی – صنفی زحمتکشان هستند و همواره باید مستقل بوده و از تبدیل شدن به زایده فعالیت های سیاسی و یا نهادهای حکومتی جلوگیری کنند. وارد کردن سندیکاها به اموری که در محدوده وظایف آن نیست و انتظار فعالیت و عملکرد کاملا حزبی از آن، با روح فعالیت های سندیکایی و منشور حقوق سندیکایی در مغایرت قرار دارد. گرایشی که هر گونه اقدام در چارچوب وظایف صنفی و استفاده از روزنه ها و امکانات را ”سازشکارانه“ و عاری از ”جنبه ضد سرمایه داری“ ارزیابی می کند، از درک ماهیت، وظایف و سرشت فعالیت سندیکایی در بهترین حالت بی اطلاع است و قادر به تشخیص مرز میان فعالیت صنفی – سیاسی و ارتباط دیالکتیکی میان آنها نیست. این گرایش با ارزیابی نادرست از صحنه سیاسی کشور و تحولات کنونی، برای جنبش سندیکایی وظایفی را تعیین و مطرح می سازد که به امر وحدت صفوف سندیکایی برای نیل به هدف های مشترک زیان می رساند.
در مقابل، ما با گرایش دیگری نیز روبرو هستیم که آن نیز با شانه خالی کردن از مسئولیت مبارزه پیگیر و خستگی ناپذیر برای احیای حقوق سندیکایی، می کوشد ماهیت جنبش سندیکایی و سازماندهی آن بر پایه صحیح طبقاتی را انکار کرده و بطور کلی جنبش سندیکایی را جدای از دیگر بخش های جنبش مردمی معرفی سازد. این گرایش به ویژه از آنجا که با اجرای سیاست های موسوم به اصلاح ساختار اقتصادی بر اساس دستورات صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، طبقه کارگر ایران از نظر کیفی و کمی در وضعیتی نامناسب قرار گرفته، از امکان و زمینه های جدی رشد برخوردار است. محور و مبنای اصلی حرکت این گرایش محدود کردن فعالیت طبقه کارگر به مطالبات صرفا اقتصادی است و درست در نقطه مقابل بینش طبقاتی در باره سندیکاها قرار دارد.
این تفکر و یا گرایش در رویدادهای اخیر و تحولات جنبش سندیکایی عمدا بر نقش استبداد چشم می بندد و اصولا جنبش سندیکایی را جدای از دیگر بخش های جنبش مردمی معرفی می سازد. در حالی که بررسی جنبش کارگری کشور ما نشان می دهد که با تشدید تضاد و رویارویی طبقاتی، مبارزه اقتصادی به مبارزه سیاسی ارتقاء یافته و لذا وجود سندیکاهای واقعی نه تنها برای دست یابی به اهداف مبارزات اقتصادی مفید و ضرور است، بلکه برای نیل به هدف های عام سیاسی و سازماندهی نیروهای راستین هوادار تحولات بنیادین اجتماعی کمک موثر و مهمی به شمار می آید. سازمان های سندیکایی ضمن حفظ ماهیت مستقل خود، در عرصه های مختلف، سازمان هایی خنثی و بی طرف نیستند. سندیکاها همواره و همیشه جانبداری طبقاتی داشته و در مبارزه برای صلح و مبارزه بر ضد جهانی سازی و جز اینها حضور ونقش بسیار فعال داشته و دارند. محدود کردن سندیکاها و به طور کلی جنبش سندیکایی به جنبشی منزوی و جدای از دیگر اندام های جامعه و در دوران کنونی جدا کردن آن از دیگر گردان های جنبش مردمی به ویژه جوانان و دانشجویان و زنان، نه تنها قدرت این جنبش را تضعیف، بلکه امکان رشد و تکامل آن را نیز از میان می برد. جنبش سندیکایی امروز ایران در خلاء و خارج از مبارزات حداقل ده سال گذشته ، رشد و گسترش نیافته است. تمام نقطه قدرت این جنبش در آن است که دربطن رخدادهای پر اهمیت سال های اخیر و بر پایه ضرورت های عینی و در پیوند ارگانیک با دیگر جنبش ها رشد و قوام یافته است. بنابر این تاکید بر این امرکه، مبارزه جنبش سندیکایی و به طور کلی اهمیت حضور توانمند سندیکاها و حفظ و دفاع از استقلال آنها در چارچوب مبارزه عام طبقاتی تعریف و ترسیم می شود، از اهمیت اصولی برخوردار است!
با آنچه مورد اشاره قرار گرفت، لازم است باردیگر اهمیت انکار ناپذیر اتحاد عمل و مبارزه در راه وحدت صفوف سندیکایی را مورد تاکید قرار دهیم. جنبش سندیکایی کارگران و زحمتکشان میهن ما هنوز مراحل رشد ابتدایی خود را می گذراند، از این رو باید نسبت به آن با حد اعلای احساس مسئولیت برخورد کرد. فعالیت ثمر بخش سندیکایی در صورتی از حرف به عمل در می آید که با توده زحمتکشان کارگاه ها و مراکز تولیدی- خدماتی در ارتباط نزدیک قرار گیرد. از این راه می توان از خواست های به حق زحمتکشان دفاع و با توجه به امکانات و وضعیت موجود با بهره گیری از روزنه ها و توجه دقیق به وضع سیاسی و با برگزیدن راه ها و شیوه های مناسب و واقع بینانه در راه تامین خواست های زحمتکشان مبارزه کرد. درعین حال بکار بستن اصول تشکیلاتی سندیکایی ایجاب می کند که اعضای سندیکا و مجموعه زحمتکشان مراکز و واحدهای تولیدی و خدماتی در جریان فعالیت های نمایندگان خود قرار گرفته و در انجام امور به شکلی دمکراتیک دخالت داده شوند. جنبش سندیکایی در سرنوشت مبارزه ای که در میهن ما جریان دارد نقش مهم و اساسی برعهده دارد بنابر این باید با تمام توان و امکانات از جنبش موجود در کشور حمایت و در راه وحدت آن تلاش ورزید!

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics