|
||
نویدنو:02/10/1386 صفحه قابل چاپ است |
||
علی صالح آبادی تاریخ انتشار : چهارشنبه 28 آذر 1386
از زمان آغاز بهکار دولت نهم در دوم شهریور 84 حدود 28 ماه سپری میشود. در این مدت احمدینژاد در سفرهای استانی، مجامع بینالمللی، مصاحبه با خبرنگاران داخلی، خارجی و رادیو و تلویزیون برخی موضعگیریها و سخنانی را ایراد کرده که در نوع خودش در ایران بی سابقه است و به همین دلیل این موضعگیریها در سطح ملی و بینالمللی، مناقشهانگیز شده است. از قبل اعلام شده بود که یکشنبه شب رییسجمهور درباره مسائل گوناگون از جمله گرانیها با مردم سخن خواهد گفت. یکشنبه شب، ایرانیان مصاحبه بیش از 2 ساعته رییسجمهور با شبکه یک سیما را دیدند. هرچند از قبل پیشبینی میشد که وی مطلب تازه و استدلال قانعکنندهای برای مشکلاتی که کشور در دوران دولت او متحمل شده است ندارد، اما بسیاری بر این باور بودند که احتمالاً رییس جمهور دلایل گرانیها، تورم، بیکاری، افزایش سرسامآور نقدینگی را بازگو میکند و مهمتر آنکه به ملت ایران توضیح میدهد که درآمد حدود 150 میلیارد دلاری در دورهای که او سکاندار آن بوده است، چگونه و در کجا هزینه شده است و مردم نشانه این درآمد سرشار و افسانهای را کی و چگونه خواهند دید؟ مشاهدات عینی در زندگی مردم نشان میدهد وضعیت معیشتی آنان در این دوره نسبت به قبل به جای آن که بهتر شود، بدتر شده است! گفتوگوی تلویزیونی احمدینژاد بیتردید بر اهل فن، بسیاری از واقعیتها را روشن ساخت. این مصاحبه را میتوان بهترین معیار برای ارزیابی عملکرد دولتی دانست که در بهترین شرایط تاریخی قدرت را به دست گرفته است. هرچند پرداختن به همه مطالبی که رییسجمهور در مصاحبه تلویزیونی بیان کرد نیاز به زمان و فرصت بیشتری دارد، اما نگارنده به طور فشرده به نقادی مصاحبه رییس جمهور میپردازد و همچنین آمادگی وجود دارد که صاحبنظران، موافقان و مخالفان نظرات خود را برای انتشار به همبستگی ارسال کنند. 1- در اصل 115 قانون اساسی درباره رییسجمهور آمده است: "رییسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند، انتخاب گردد: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت تقوا، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور." طبق این اصل روشن است که رییسجمهور باید جزو رجال سیاسی باشد. پرسش این است که معنای رجال سیاسی چیست؟ جامعهشناسان و سیاسیون، رجال سیاسی را فردی میدانند که در سطح ملی و بینالمللی شناخته شده و صاحب فکر و ایده سیاسی بوده و به مناسبات حاکم بر دنیا و روبط پیچیده بینالمللی آگاه باشد. تأیید صلاحیت نامزدهای ریاستجمهوری به عهده شورای نگهبان است. بنابراین این شورا درباره عملکرد و رفتار نامزدهای ریاستجمهوری که آنها را مورد تأیید قرار میدهد، باید پاسخگو باشد. رییسجمهور بهلحاظ جایگاهی که دارد، ضرورت دارد که سنجیده و حساب شده حرف بزند، مشکلات را همانگونه که هست، ببیند و همراه با راهحل با مردم در میان بگذارد. در مصاحبه رییسجمهور، متهم کردن مخالفان و حتی مجلس هفتم که به لحاظ فکری، همسو با وی میباشد، مشهود بود. کدام رجل سیاسی در مقام ریاستجمهوری میگوید فرمان ماشین هستهای را کندیم و به دور انداختیم و این ماشین دنده عقب ندارد و خیابان نیز یکطرفه است! 2- از ابتدای روی کارآمدن دولت اقتصاددانان، صاحبنظران و کارشناسان نسبت به سیاستهای نسنجیده که توسط دولت و مجلس اتخاذ میشد هشدار دادند که این سیاستها تورمزا است و برای مردم مشکل ایجاد میکند. اما دولت با بیتوجهی به این هشدارها، نخست گرانی را کتمان، سپس آن را ساخته پرداخته رسانهها دانست و سرانجام به صورت قطرهچکانی واقعیت گرانی را پذیرفت و رییسجمهور در مصاحبه خود به وجود گرانی و تورم اعتراف کرد. این اعتراف گامی مثبت است، زیرا احتمال تن دادن به نظرات کارشناسی و استفاده از تجارت شناخته شده اقتصادی دنیا و تجربههای دولت قبل وجود دارد. 3- رییس جمهور بر موضوع طرحهای زودبازده در مصاحبهاش بسیار تأکید کرد و گفت 15 هزار میلیارد تومان برای این طرحها پول گذاشته است. ممکن است طرحهای زودبازده مشروط بر آنکه علمی و با بررسی همه جانبه انتخاب و اجرا شود، میتواند منجر به تولید و ایجاد اشتغال شود، اما پرسش از رییس جمهور این است که این مبلغ در کجا و چگونه هزینه شده و تولیدات آنها چیست و با کدام محصول داخلی و خارجی، قادر به رقابت هستند و از قبل این طرحها چه تعداد شغل برای لشگر جوانان بیکار ایجاد شده است؟ قرائن نشان میدهد بسیاری از این پولها که برای طرحهای زودبازده اختصاص یافته به جای تولید به تجارت، خرید و فروش زمین و مسکن و دیگر کالاها رفته است. یک دلیل مهم برای تورم و گرانی، هزینه کردن منابع ملی در چنین طرحهایی است که میتوان شکست آن را از هماکنون پیشبینی کرد. بودجه عمرانی کشور قبل از دولت نهم سالیانه حدود 10 هزار تا 15 هزار میلیارد تومان بوده است. دولت نهم علاوه بر هزینه در بودجههای عمرانی، این رقم را نیز هزینه کرده است، اما وضع به جای بهبود، بدتر شده است. 4- رییسجمهور علت گرانی مسکن را به دادن وام مسکن 14 میلیون تومانی ربط داد، آیا او میداند که این دولت نهم بود که میزان وام مسکن را از 7 میلیون تومان به 14 میلیون تومان افزایش داد و بانک مرکزی کسری وام دیگر بانکها را تأمین میکرد. بنابراین مسؤول گرانی مسکن، دولت و مجلس است (تعیین نرخ دستوری تسهیلات، سپردهگذاری و سود بانکی.) 5- رییسجمهور، چکپولها را عامل اصلی افزایش نقدینگی و بهنوعی گرانی دانست. آیا ایشان نمیدانند که بانک مرکزی زمانی که به دیگر بانکها مجوز چکپول میدهد معادل آن را از بانک صادرکننده چکپول، اخذ میکند. اگر مقصود ایشان ایرانچک است، ایرانچک هم توسط بانک مرکزی چاپ میشود. یادآور میشود؛ چکپولهایی که مردم از بانکها دریافت میکنند، معادل همان چکپول باید در حساب افراد موجود باشد تا بانک به مشتریان چکپول بدهد. آیا اینگونه سخن گفتن نوعی فرافکنی و اطلاعات غلط دادن به ملت نیست؟ 6- رییسجمهور در مصاحبهاش، خود را حامی بخش خصوصی دانست. آیا ایشان سخنرانیاش در نظرآباد کرج که بزرگترین بانک خصوصی کشور را بدون ذکر نام مورد حمله قرار داد به یاد دارند. پس از این سخنرانی به دستور ابراهیم شیبانی رییسکل بانک مرکزی وقت، عبدا... طالبی مدیرعامل بانک پارسیان بهطور غیرقانونی از کار برکنار شد و صدا و سیما هم با آب و تاب حکم برکناری را چندبار به اطلاع ایرانیان و جهانیان رساند! 7- رییسجمهور به یاد میآورد که به دستور دولت مزایده 250 میلیون یورویی که قرار بود با سرمایهگذاری 19 نفر خارجی 7/28 درصد از سهام بانک پارسیان که متعلق به گروه صنعتی ایرانخودرو بود خریداری شود، با آنکه تشریفات قانونی را طی کرده بود، این مزایده با فشار دولت باطل اعلام شد. سازمان بازرسی کل کشور، غیرقانونی بودن ابطال این معامله را تایید کرده است. با دخالت دولت بزرگترین بانک خصوصی کشور به دست دولتیها افتاد و ضرر و زیان هنگفتی بر سهامداران حقیقی این بانک وارد شد و تاکنون دولت این ضرر و زیان را جبران نکرده است. آیا حمایت از بخش خصوصی همین است که رییسجمهور در مصاحبهاش بر آن تأکید میکند؟ پس از برکناری غیرقانونی عبدا... طالبی از مدیرعاملی بانک پارسیان، رییسجمهور نخست او را بهعضویت شورای بازنگری قوانین پولی و بانکی منصوب کرد و بعد مدیرعاملی بانک قرضالحسنه و چند مسؤولیت دیگر را به او پیشنهاد داد! این تناقض را با چه منطقی میتوان ارزیابی کرد؟ 8- رییسجمهور بار دیگر در مصاحبهاش گزارش سازمان اطلاعات ملی آمریکا را که در جمع مردم ایلام از آن بهعنوان بزرگتر دستاورد سده اخیر یاد کرده بود، تأکید کرد. بهراستی گزارشی که در اصل گفته میشود 140 صفحه است و تنها چند صفحه آن در تضاد میان دموکرات و جمهوریخواهان درباره پرونده هستهای ایران انتشار یافته است، آیا میتوان از این گزارش متناقض و دوپهلو بهعنوان دستاورد یاد کرد؟ با چه منطقی میتوان آن را بزرگترین دستاورد 100 سال اخیر ایران دانست؟ 9- رییسجمهور در مصاحبهاش، شرکت در نشست شورای همکاری خلیجفارس را که فلسفه وجودیاش مقابله با ایران است، امری پسندیده و مثبت ارزیابی کرد، اما شورای مذکور پس از خروج احمدینژاد از جلسه در بیانیه پایانیاش، باردیگر خواستار بازپس دادن سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی گردید و دو روز پیش دبیرکل شورای یاد شده برای شرط همکاری اقتصادی با ایران را پس دادن جزایر سهگانه به امارات متحده عربی اعلام کرد! کجای این سفر و سفر قبلی احمدینژاد به امارات متحده عربی مثبت بوده است؟ این سفر حتی مورد اعتراض چهرههای شاخص اصولگرایان نیز قرار گرفت. اگر سفری باعث تشدید موضع کشورها علیه ایران، آیا میتوان آن را دستاورد خواند؟ آیا چنین برداشتی از سفرها فرافکنی نیست؟ 10- رییسجمهور بار دیگر ادعا کرد که دستیابی ایران به دانش هستهای بالاتر از ملی شدن صنعت نفت بوده است بدون آنکه دلایل آن را برای مردم بازگو کند. مصدق 54 سال پیش با ملی کردن صنعت نفت، پیروزی بزرگی برای ایران به ثبت رساند. مصدق در شورای امنیت و دادگاه بینالمللی لاهه بر انگلیس و آمریکا پیروز شد، زیرا با تلاش دیپلماتیک و حقوقی مصدق این دو نهاد بینالمللی به نفع ملت ایران را‡ی دادند. در دولت نهم شورای امنیت تاکنون قطعنامههای 1669، 1737 و 1747 را علیه ایران صادر کرده و احتمال صدور قطعنامه دیگر نیز دور از انتظار نیست و تحریمهای ناشی از افزایش فشارها بر ایران زندگی ایرانیان را به مخاطره انداخته است. اصولاً مگر میشود بدون استدلال از تریبونها اعلام کرد که فناوری هستهای از ملی شدن صنعت نفت مهمتر است، چه ارتباطی میان ملی شدن صنعت نفت و دستیابی ایران به فناوری هستهای وجود دارد که رییسجمهور بارها ایندو را با یکدیگر مقایسه کرده است. ایا اینگونه موضعگیریها و افتخارات گذشته را زیر سوال بردن و تلاش برای افتخارآفریدن برای خود، نفعی برای کشور دارد؟ فناوری هستهای اگر به نتیجه برسد، محصول مشترک دولتهای میرحسین موسوی، اکبر هاشمیرفسنجانی و سید محمد خاتمی است که این دولتها مجموعاً 24 سال قدرت را در دست داشتهاند، اما دولت کنونی تنها 28 ماه است که قدرت را در دست دارد. اگر قرار است فناوری هستهای، دستاوردی بزرگ و مهمتر از ملی شدن صنعت نفت باشد، انصاف ایجاب میکند که گفته شود این دستاورد محصول همه دولتها است، نه آنکه طوری گفته شود که انگار این کار فقط توسط دولت نهم انجام گرفته است. 11- رییسجمهور در مصاحبهاش بار دیگر اعلام کرد که از نظر وی موضوع هستهای تمام شده و به آژانس واگذار شده است. در حالی رییسجمهور این سخن را میگوید که پرونده هستهای ایران همچنان در شورای امنیت باز است و تاکنون به آژانس برگردانده نشده است. رییسجمهور وظیفه دارد که واقعیتها را همانگونه که هست به مردم بگوید، نه آنکه پروندهای را که در شورای امنیت گیر کرده است، تمام شده اعلام کند." dir="rtl"> 2- از ابتدای روی کارآمدن دولت اقتصاددانان، صاحبنظران و کارشناسان نسبت به سیاستهای نسنجیده که توسط دولت و مجلس اتخاذ میشد هشدار دادند که این سیاستها تورمزا است و برای مردم مشکل ایجاد میکند. اما دولت با بیتوجهی به این هشدارها، نخست گرانی را کتمان، سپس آن را ساخته پرداخته رسانهها دانست و سرانجام به صورت قطرهچکانی واقعیت گرانی را پذیرفت و رییسجمهور در مصاحبه خود به وجود گرانی و تورم اعتراف کرد. این اعتراف گامی مثبت است، زیرا احتمال تن دادن به نظرات کارشناسی و استفاده از تجارت شناخته شده اقتصادی دنیا و تجربههای دولت قبل وجود دارد. 3- رییس جمهور بر موضوع طرحهای زودبازده در مصاحبهاش بسیار تأکید کرد و گفت 15 هزار میلیارد تومان برای این طرحها پول گذاشته است. ممکن است طرحهای زودبازده مشروط بر آنکه علمی و با بررسی همه جانبه انتخاب و اجرا شود، میتواند منجر به تولید و ایجاد اشتغال شود، اما پرسش از رییس جمهور این است که این مبلغ در کجا و چگونه هزینه شده و تولیدات آنها چیست و با کدام محصول داخلی و خارجی، قادر به رقابت هستند و از قبل این طرحها چه تعداد شغل برای لشگر جوانان بیکار ایجاد شده است؟ قرائن نشان میدهد بسیاری از این پولها که برای طرحهای زودبازده اختصاص یافته به جای تولید به تجارت، خرید و فروش زمین و مسکن و دیگر کالاها رفته است. یک دلیل مهم برای تورم و گرانی، هزینه کردن منابع ملی در چنین طرحهایی است که میتوان شکست آن را از هماکنون پیشبینی کرد. بودجه عمرانی کشور قبل از دولت نهم سالیانه حدود 10 هزار تا 15 هزار میلیارد تومان بوده است. دولت نهم علاوه بر هزینه در بودجههای عمرانی، این رقم را نیز هزینه کرده است، اما وضع به جای بهبود، بدتر شده است. 4- رییسجمهور علت گرانی مسکن را به دادن وام مسکن 14 میلیون تومانی ربط داد، آیا او میداند که این دولت نهم بود که میزان وام مسکن را از 7 میلیون تومان به 14 میلیون تومان افزایش داد و بانک مرکزی کسری وام دیگر بانکها را تأمین میکرد. بنابراین مسؤول گرانی مسکن، دولت و مجلس است (تعیین نرخ دستوری تسهیلات، سپردهگذاری و سود بانکی.) 5- رییسجمهور، چکپولها را عامل اصلی افزایش نقدینگی و بهنوعی گرانی دانست. آیا ایشان نمیدانند که بانک مرکزی زمانی که به دیگر بانکها مجوز چکپول میدهد معادل آن را از بانک صادرکننده چکپول، اخذ میکند. اگر مقصود ایشان ایرانچک است، ایرانچک هم توسط بانک مرکزی چاپ میشود. یادآور میشود؛ چکپولهایی که مردم از بانکها دریافت میکنند، معادل همان چکپول باید در حساب افراد موجود باشد تا بانک به مشتریان چکپول بدهد. آیا اینگونه سخن گفتن نوعی فرافکنی و اطلاعات غلط دادن به ملت نیست؟ 6- رییسجمهور در مصاحبهاش، خود را حامی بخش خصوصی دانست. آیا ایشان سخنرانیاش در نظرآباد کرج که بزرگترین بانک خصوصی کشور را بدون ذکر نام مورد حمله قرار داد به یاد دارند. پس از این سخنرانی به دستور ابراهیم شیبانی رییسکل بانک مرکزی وقت، عبدا... طالبی مدیرعامل بانک پارسیان بهطور غیرقانونی از کار برکنار شد و صدا و سیما هم با آب و تاب حکم برکناری را چندبار به اطلاع ایرانیان و جهانیان رساند! 7- رییسجمهور به یاد میآورد که به دستور دولت مزایده 250 میلیون یورویی که قرار بود با سرمایهگذاری 19 نفر خارجی 7/28 درصد از سهام بانک پارسیان که متعلق به گروه صنعتی ایرانخودرو بود خریداری شود، با آنکه تشریفات قانونی را طی کرده بود، این مزایده با فشار دولت باطل اعلام شد. سازمان بازرسی کل کشور، غیرقانونی بودن ابطال این معامله را تایید کرده است. با دخالت دولت بزرگترین بانک خصوصی کشور به دست دولتیها افتاد و ضرر و زیان هنگفتی بر سهامداران حقیقی این بانک وارد شد و تاکنون دولت این ضرر و زیان را جبران نکرده است. آیا حمایت از بخش خصوصی همین است که رییسجمهور در مصاحبهاش بر آن تأکید میکند؟ پس از برکناری غیرقانونی عبدا... طالبی از مدیرعاملی بانک پارسیان، رییسجمهور نخست او را بهعضویت شورای بازنگری قوانین پولی و بانکی منصوب کرد و بعد مدیرعاملی بانک قرضالحسنه و چند مسؤولیت دیگر را به او پیشنهاد داد! این تناقض را با چه منطقی میتوان ارزیابی کرد؟ 8- رییسجمهور بار دیگر در مصاحبهاش گزارش سازمان اطلاعات ملی آمریکا را که در جمع مردم ایلام از آن بهعنوان بزرگتر دستاورد سده اخیر یاد کرده بود، تأکید کرد. بهراستی گزارشی که در اصل گفته میشود 140 صفحه است و تنها چند صفحه آن در تضاد میان دموکرات و جمهوریخواهان درباره پرونده هستهای ایران انتشار یافته است، آیا میتوان از این گزارش متناقض و دوپهلو بهعنوان دستاورد یاد کرد؟ با چه منطقی میتوان آن را بزرگترین دستاورد 100 سال اخیر ایران دانست؟ 9- رییسجمهور در مصاحبهاش، شرکت در نشست شورای همکاری خلیجفارس را که فلسفه وجودیاش مقابله با ایران است، امری پسندیده و مثبت ارزیابی کرد، اما شورای مذکور پس از خروج احمدینژاد از جلسه در بیانیه پایانیاش، باردیگر خواستار بازپس دادن سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی گردید و دو روز پیش دبیرکل شورای یاد شده برای شرط همکاری اقتصادی با ایران را پس دادن جزایر سهگانه به امارات متحده عربی اعلام کرد! کجای این سفر و سفر قبلی احمدینژاد به امارات متحده عربی مثبت بوده است؟ این سفر حتی مورد اعتراض چهرههای شاخص اصولگرایان نیز قرار گرفت. اگر سفری باعث تشدید موضع کشورها علیه ایران، آیا میتوان آن را دستاورد خواند؟ آیا چنین برداشتی از سفرها فرافکنی نیست؟ 10- رییسجمهور بار دیگر ادعا کرد که دستیابی ایران به دانش هستهای بالاتر از ملی شدن صنعت نفت بوده است بدون آنکه دلایل آن را برای مردم بازگو کند. مصدق 54 سال پیش با ملی کردن صنعت نفت، پیروزی بزرگی برای ایران به ثبت رساند. مصدق در شورای امنیت و دادگاه بینالمللی لاهه بر انگلیس و آمریکا پیروز شد، زیرا با تلاش دیپلماتیک و حقوقی مصدق این دو نهاد بینالمللی به نفع ملت ایران را‡ی دادند. در دولت نهم شورای امنیت تاکنون قطعنامههای 1669، 1737 و 1747 را علیه ایران صادر کرده و احتمال صدور قطعنامه دیگر نیز دور از انتظار نیست و تحریمهای ناشی از افزایش فشارها بر ایران زندگی ایرانیان را به مخاطره انداخته است. اصولاً مگر میشود بدون استدلال از تریبونها اعلام کرد که فناوری هستهای از ملی شدن صنعت نفت مهمتر است، چه ارتباطی میان ملی شدن صنعت نفت و دستیابی ایران به فناوری هستهای وجود دارد که رییسجمهور بارها ایندو را با یکدیگر مقایسه کرده است. ایا اینگونه موضعگیریها و افتخارات گذشته را زیر سوال بردن و تلاش برای افتخارآفریدن برای خود، نفعی برای کشور دارد؟ فناوری هستهای اگر به نتیجه برسد، محصول مشترک دولتهای میرحسین موسوی، اکبر هاشمیرفسنجانی و سید محمد خاتمی است که این دولتها مجموعاً 24 سال قدرت را در دست داشتهاند، اما دولت کنونی تنها 28 ماه است که قدرت را در دست دارد. اگر قرار است فناوری هستهای، دستاوردی بزرگ و مهمتر از ملی شدن صنعت نفت باشد، انصاف ایجاب میکند که گفته شود این دستاورد محصول همه دولتها است، نه آنکه طوری گفته شود که انگار این کار فقط توسط دولت نهم انجام گرفته است. 11- رییسجمهور در مصاحبهاش بار دیگر اعلام کرد که از نظر وی موضوع هستهای تمام شده و به آژانس واگذار شده است. در حالی رییسجمهور این سخن را میگوید که پرونده هستهای ایران همچنان در شورای امنیت باز است و تاکنون به آژانس برگردانده نشده است. رییسجمهور وظیفه دارد که واقعیتها را همانگونه که هست به مردم بگوید، نه آنکه پروندهای را که در شورای امنیت گیر کرده است، تمام شده اعلام کند." dir="rtl"> از زمان آغاز بهکار دولت نهم در دوم شهریور 84 حدود 28 ماه سپری میشود. در این مدت احمدینژاد در سفرهای استانی، مجامع بینالمللی، مصاحبه با خبرنگاران داخلی، خارجی و رادیو و تلویزیون برخی موضعگیریها و سخنانی را ایراد کرده که در نوع خودش در ایران بی سابقه است و به همین دلیل این موضعگیریها در سطح ملی و بینالمللی، مناقشهانگیز شده است. از قبل اعلام شده بود که یکشنبه شب رییسجمهور درباره مسائل گوناگون از جمله گرانیها با مردم سخن خواهد گفت. یکشنبه شب، ایرانیان مصاحبه بیش از 2 ساعته رییسجمهور با شبکه یک سیما را دیدند. هرچند از قبل پیشبینی میشد که وی مطلب تازه و استدلال قانعکنندهای برای مشکلاتی که کشور در دوران دولت او متحمل شده است ندارد، اما بسیاری بر این باور بودند که احتمالاً رییس جمهور دلایل گرانیها، تورم، بیکاری، افزایش سرسامآور نقدینگی را بازگو میکند و مهمتر آنکه به ملت ایران توضیح میدهد که درآمد حدود 150 میلیارد دلاری در دورهای که او سکاندار آن بوده است، چگونه و در کجا هزینه شده است و مردم نشانه این درآمد سرشار و افسانهای را کی و چگونه خواهند دید؟ مشاهدات عینی در زندگی مردم نشان میدهد وضعیت معیشتی آنان در این دوره نسبت به قبل به جای آن که بهتر شود، بدتر شده است! گفتوگوی تلویزیونی احمدینژاد بیتردید بر اهل فن، بسیاری از واقعیتها را روشن ساخت. این مصاحبه را میتوان بهترین معیار برای ارزیابی عملکرد دولتی دانست که در بهترین شرایط تاریخی قدرت را به دست گرفته است. هرچند پرداختن به همه مطالبی که رییسجمهور در مصاحبه تلویزیونی بیان کرد نیاز به زمان و فرصت بیشتری دارد، اما نگارنده به طور فشرده به نقادی مصاحبه رییس جمهور میپردازد و همچنین آمادگی وجود دارد که صاحبنظران، موافقان و مخالفان نظرات خود را برای انتشار به همبستگی ارسال کنند. 1- در اصل 115 قانون اساسی درباره رییسجمهور آمده است: "رییسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند، انتخاب گردد: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت تقوا، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور." طبق این اصل روشن است که رییسجمهور باید جزو رجال سیاسی باشد. پرسش این است که معنای رجال سیاسی چیست؟ جامعهشناسان و سیاسیون، رجال سیاسی را فردی میدانند که در سطح ملی و بینالمللی شناخته شده و صاحب فکر و ایده سیاسی بوده و به مناسبات حاکم بر دنیا و روبط پیچیده بینالمللی آگاه باشد. تأیید صلاحیت نامزدهای ریاستجمهوری به عهده شورای نگهبان است. بنابراین این شورا درباره عملکرد و رفتار نامزدهای ریاستجمهوری که آنها را مورد تأیید قرار میدهد، باید پاسخگو باشد. رییسجمهور بهلحاظ جایگاهی که دارد، ضرورت دارد که سنجیده و حساب شده حرف بزند، مشکلات را همانگونه که هست، ببیند و همراه با راهحل با مردم در میان بگذارد. در مصاحبه رییسجمهور، متهم کردن مخالفان و حتی مجلس هفتم که به لحاظ فکری، همسو با وی میباشد، مشهود بود. کدام رجل سیاسی در مقام ریاستجمهوری میگوید فرمان ماشین هستهای را کندیم و به دور انداختیم و این ماشین دنده عقب ندارد و خیابان نیز یکطرفه است! 2- از ابتدای روی کارآمدن دولت اقتصاددانان، صاحبنظران و کارشناسان نسبت به سیاستهای نسنجیده که توسط دولت و مجلس اتخاذ میشد هشدار دادند که این سیاستها تورمزا است و برای مردم مشکل ایجاد میکند. اما دولت با بیتوجهی به این هشدارها، نخست گرانی را کتمان، سپس آن را ساخته پرداخته رسانهها دانست و سرانجام به صورت قطرهچکانی واقعیت گرانی را پذیرفت و رییسجمهور در مصاحبه خود به وجود گرانی و تورم اعتراف کرد. این اعتراف گامی مثبت است، زیرا احتمال تن دادن به نظرات کارشناسی و استفاده از تجارت شناخته شده اقتصادی دنیا و تجربههای دولت قبل وجود دارد. 3- رییس جمهور بر موضوع طرحهای زودبازده در مصاحبهاش بسیار تأکید کرد و گفت 15 هزار میلیارد تومان برای این طرحها پول گذاشته است. ممکن است طرحهای زودبازده مشروط بر آنکه علمی و با بررسی همه جانبه انتخاب و اجرا شود، میتواند منجر به تولید و ایجاد اشتغال شود، اما پرسش از رییس جمهور این است که این مبلغ در کجا و چگونه هزینه شده و تولیدات آنها چیست و با کدام محصول داخلی و خارجی، قادر به رقابت هستند و از قبل این طرحها چه تعداد شغل برای لشگر جوانان بیکار ایجاد شده است؟ قرائن نشان میدهد بسیاری از این پولها که برای طرحهای زودبازده اختصاص یافته به جای تولید به تجارت، خرید و فروش زمین و مسکن و دیگر کالاها رفته است. یک دلیل مهم برای تورم و گرانی، هزینه کردن منابع ملی در چنین طرحهایی است که میتوان شکست آن را از هماکنون پیشبینی کرد. بودجه عمرانی کشور قبل از دولت نهم سالیانه حدود 10 هزار تا 15 هزار میلیارد تومان بوده است. دولت نهم علاوه بر هزینه در بودجههای عمرانی، این رقم را نیز هزینه کرده است، اما وضع به جای بهبود، بدتر شده است. 4- رییسجمهور علت گرانی مسکن را به دادن وام مسکن 14 میلیون تومانی ربط داد، آیا او میداند که این دولت نهم بود که میزان وام مسکن را از 7 میلیون تومان به 14 میلیون تومان افزایش داد و بانک مرکزی کسری وام دیگر بانکها را تأمین میکرد. بنابراین مسؤول گرانی مسکن، دولت و مجلس است (تعیین نرخ دستوری تسهیلات، سپردهگذاری و سود بانکی.) 5- رییسجمهور، چکپولها را عامل اصلی افزایش نقدینگی و بهنوعی گرانی دانست. آیا ایشان نمیدانند که بانک مرکزی زمانی که به دیگر بانکها مجوز چکپول میدهد معادل آن را از بانک صادرکننده چکپول، اخذ میکند. اگر مقصود ایشان ایرانچک است، ایرانچک هم توسط بانک مرکزی چاپ میشود. یادآور میشود؛ چکپولهایی که مردم از بانکها دریافت میکنند، معادل همان چکپول باید در حساب افراد موجود باشد تا بانک به مشتریان چکپول بدهد. آیا اینگونه سخن گفتن نوعی فرافکنی و اطلاعات غلط دادن به ملت نیست؟ 6- رییسجمهور در مصاحبهاش، خود را حامی بخش خصوصی دانست. آیا ایشان سخنرانیاش در نظرآباد کرج که بزرگترین بانک خصوصی کشور را بدون ذکر نام مورد حمله قرار داد به یاد دارند. پس از این سخنرانی به دستور ابراهیم شیبانی رییسکل بانک مرکزی وقت، عبدا... طالبی مدیرعامل بانک پارسیان بهطور غیرقانونی از کار برکنار شد و صدا و سیما هم با آب و تاب حکم برکناری را چندبار به اطلاع ایرانیان و جهانیان رساند! 7- رییسجمهور به یاد میآورد که به دستور دولت مزایده 250 میلیون یورویی که قرار بود با سرمایهگذاری 19 نفر خارجی 7/28 درصد از سهام بانک پارسیان که متعلق به گروه صنعتی ایرانخودرو بود خریداری شود، با آنکه تشریفات قانونی را طی کرده بود، این مزایده با فشار دولت باطل اعلام شد. سازمان بازرسی کل کشور، غیرقانونی بودن ابطال این معامله را تایید کرده است. با دخالت دولت بزرگترین بانک خصوصی کشور به دست دولتیها افتاد و ضرر و زیان هنگفتی بر سهامداران حقیقی این بانک وارد شد و تاکنون دولت این ضرر و زیان را جبران نکرده است. آیا حمایت از بخش خصوصی همین است که رییسجمهور در مصاحبهاش بر آن تأکید میکند؟ پس از برکناری غیرقانونی عبدا... طالبی از مدیرعاملی بانک پارسیان، رییسجمهور نخست او را بهعضویت شورای بازنگری قوانین پولی و بانکی منصوب کرد و بعد مدیرعاملی بانک قرضالحسنه و چند مسؤولیت دیگر را به او پیشنهاد داد! این تناقض را با چه منطقی میتوان ارزیابی کرد؟ 8- رییسجمهور بار دیگر در مصاحبهاش گزارش سازمان اطلاعات ملی آمریکا را که در جمع مردم ایلام از آن بهعنوان بزرگتر دستاورد سده اخیر یاد کرده بود، تأکید کرد. بهراستی گزارشی که در اصل گفته میشود 140 صفحه است و تنها چند صفحه آن در تضاد میان دموکرات و جمهوریخواهان درباره پرونده هستهای ایران انتشار یافته است، آیا میتوان از این گزارش متناقض و دوپهلو بهعنوان دستاورد یاد کرد؟ با چه منطقی میتوان آن را بزرگترین دستاورد 100 سال اخیر ایران دانست؟ 9- رییسجمهور در مصاحبهاش، شرکت در نشست شورای همکاری خلیجفارس را که فلسفه وجودیاش مقابله با ایران است، امری پسندیده و مثبت ارزیابی کرد، اما شورای مذکور پس از خروج احمدینژاد از جلسه در بیانیه پایانیاش، باردیگر خواستار بازپس دادن سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی گردید و دو روز پیش دبیرکل شورای یاد شده برای شرط همکاری اقتصادی با ایران را پس دادن جزایر سهگانه به امارات متحده عربی اعلام کرد! کجای این سفر و سفر قبلی احمدینژاد به امارات متحده عربی مثبت بوده است؟ این سفر حتی مورد اعتراض چهرههای شاخص اصولگرایان نیز قرار گرفت. اگر سفری باعث تشدید موضع کشورها علیه ایران، آیا میتوان آن را دستاورد خواند؟ آیا چنین برداشتی از سفرها فرافکنی نیست؟ 10- رییسجمهور بار دیگر ادعا کرد که دستیابی ایران به دانش هستهای بالاتر از ملی شدن صنعت نفت بوده است بدون آنکه دلایل آن را برای مردم بازگو کند. مصدق 54 سال پیش با ملی کردن صنعت نفت، پیروزی بزرگی برای ایران به ثبت رساند. مصدق در شورای امنیت و دادگاه بینالمللی لاهه بر انگلیس و آمریکا پیروز شد، زیرا با تلاش دیپلماتیک و حقوقی مصدق این دو نهاد بینالمللی به نفع ملت ایران را‡ی دادند. در دولت نهم شورای امنیت تاکنون قطعنامههای 1669، 1737 و 1747 را علیه ایران صادر کرده و احتمال صدور قطعنامه دیگر نیز دور از انتظار نیست و تحریمهای ناشی از افزایش فشارها بر ایران زندگی ایرانیان را به مخاطره انداخته است. اصولاً مگر میشود بدون استدلال از تریبونها اعلام کرد که فناوری هستهای از ملی شدن صنعت نفت مهمتر است، چه ارتباطی میان ملی شدن صنعت نفت و دستیابی ایران به فناوری هستهای وجود دارد که رییسجمهور بارها ایندو را با یکدیگر مقایسه کرده است. ایا اینگونه موضعگیریها و افتخارات گذشته را زیر سوال بردن و تلاش برای افتخارآفریدن برای خود، نفعی برای کشور دارد؟ فناوری هستهای اگر به نتیجه برسد، محصول مشترک دولتهای میرحسین موسوی، اکبر هاشمیرفسنجانی و سید محمد خاتمی است که این دولتها مجموعاً 24 سال قدرت را در دست داشتهاند، اما دولت کنونی تنها 28 ماه است که قدرت را در دست دارد. اگر قرار است فناوری هستهای، دستاوردی بزرگ و مهمتر از ملی شدن صنعت نفت باشد، انصاف ایجاب میکند که گفته شود این دستاورد محصول همه دولتها است، نه آنکه طوری گفته شود که انگار این کار فقط توسط دولت نهم انجام گرفته است. 11- رییسجمهور در مصاحبهاش بار دیگر اعلام کرد که از نظر وی موضوع هستهای تمام شده و به آژانس واگذار شده است. در حالی رییسجمهور این سخن را میگوید که پرونده هستهای ایران همچنان در شورای امنیت باز است و تاکنون به آژانس برگردانده نشده است. رییسجمهور وظیفه دارد که واقعیتها را همانگونه که هست به مردم بگوید، نه آنکه پروندهای را که در شورای امنیت گیر کرده است، تمام شده اعلام کند. |
||
|