نویدنو:03/11/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

انتخابات ریاست جمهوری، انتخابی میان جنگ و صلح

  نویدنو

پس از مدت ها محاصره ی رذیلانه و بستن راه بر سوخت ،داروومواد غذایی و در تنگنای مرگ و زندگی قراردادن مستقیم فلسطینیان جدا افتاده در نوار غزه،به مدت بیش از یکسال، سرانجام حملات ددمنشانه با بمباران هوایی شهر ها و روستا ها ی فلسطینی توسط هواپیماهای اسرائیلی آغاز شد وبا ورود تانک ها ونفربرها به داخل باریکه غزه ادامه یافت. مجموعه عملیات ضد بشری صهیونیست ها که با هدف تضعیف افراطیون حماس و جهاد اسلامی - که علت وجودی آن ها همین رفتار ددمنشانه و ضربه های به دقت برنامه ریزی شده به سازمان آزادیبخش فلسطین توسط افراطیون حاکم بر اسرائیل بوده است-،درعمل به چیزی جزایجاداعتباربیشتربرای تندروترین جناح های بنیادگرای اسلامی نیانجامید و نخواهد انجامید.واین معادله ای نیست که از چشم "بزرگ مالگان مرگ افزارهای جهانی" پنهان مانده باشد.درواقع باپایان یافتن قرارداد آتش بس بین طرفین درگیر، که گویا هیچکدام علاقه ای به تمدید آن در شکل فعلی نداشتند،انفجار انتهاری یک اتوبوس ازغیرنظامیان اسرائیلی ماشه ی جنگ تازه ای راکشید ،که نه تنها توطئه ای منطقه ای رادامن می زند،بلکه سناریویی طراحی شده ازسوی "جنگ سالاران جهانی" برای مهار پیروزی های بزرگ بدست آمده توسط صلح جویان است. شواهد بسیاری نشان می دهد که جبهه ی جنگ و جبهه ی صلح بازهم به یک رویارویی تازه ای کشیده شده اند.

 

با نگاهی به صحنه، به خوبی روشن است چه کسانی در جبهه ی جنگ رکاب می زنند و چه کسانی تلاش عظیم خود را برای بازداری این یورش جنون آمیز که در هر لحظه ی آن خانه ای به آتش کشیده می شودوخانواده ای درخون خودمی غلطد، به کاربسته اند.

نمی توان ازنقشی که دولت جنایتکاراسرائیل دراین توطئه ی مرگبارایفا می کند،به سادگی گذشت. صهیونیست ها شاید بزرگترین بازنده ی بحران های مالی و درهم شکستن بانک های بزرگ جهانی باشند که عمدتا با سرمایه های آن ها می چرخیده است. تا هیئت حاکمه ی بوش بر امپراتوری آمریکا حکومت می راند، آن ها به شدت امیدواربودند که به کمک پشتیبانان قدرتمند خود و به هزینه ی مردم جهان،شرکت های ورشکسته ی مالی خودرانجات دهندواجازه ندهندجایگاه اقتصادی شان با تحولی درنحوه کنترل سوداگری مالی،تغییریابد.بی تردید، شکست قاطعانه ی مک کین در انتخابات اخیر آمریکا و قدم های تازه ای که به کاخ سفید گذاشته می شود،به وحشت عجیبی برای نظامی گرایان جهانی وصهیونیست ها به عنوان پیشقراولان منطقه ایشان دامن زده است.این امرباعث شده آن ها گستاخانه قدم درمیدان جنگ گذاشته ویک سناریوی جنون آمیزرا برای ایجاد شرایطی دیکته شده به اجرا بگذارند.

 ظاهرا از جمله اهداف برنامه طراحی شده آن است که رئیس جمهور تازه ی آمریکا، باراک اوباما را برای حفظ موقعیت خود وادار به همراهی با جبهه ی جنگ طلبان سازد.

 

این از عجایب دنیای ما در عصر جهانی سازی ست که بازیگران کوچکی همچون القاعده یا حماس یا جهاد اسلامی درمناطق حاشیه ای جهان می توانند نقش آفرین حرکت هایی درمقیاس بزرگ وباابعاد جهانی درکشورهای مرکزباشند.متاسفانه نقش آفرین دیگری نیزدراین کانون خطرناک حضورداردکه همانا "نظامیگرایان اصولگرا" در حاکمیت جمهوری اسلامی اند. آن ها نیزدرمحاصره ی تحریم های مستقیم وغیرمستقیم آمریکا،اتحادیه اروپاودیگرمراکز تحت نفوذ آنان قرارگرفته، و در اثر سوء مدیریت دولت احمدی نژاد با بحرانی بزرگ و همه جانبه دست به گریبانند که حاکمیت را به جای ایفای وظایف یک دولت ملی ،به  ناندانی بزرگی برای "خودی ها" ومحل تجمیع ثروت های نجومی برای عده ای ازتازه به دوران رسیدگان تحت نام با مسمای "نجات مردم جهان" تبدیل کرده اند. واریزشدن بحران جهانی درهم شکننده دراثرکاهش قیمت نفت درچنین موقعیتی باعث شده است تاآن ها نیزتلاش کنند به هرطریق بازی را به هم زده و دنبال مفری برای حفظ و تحکیم اقتدار خود برآیند.

 

سیاست های افراطی گسترش یافته توسط دولت احمدی نژاد درمنطقه،پدیده ی تازه ای نیست،امااین باردرجنگ غزه و فضای جنایت باری که حملات نظامی اسرائیل آفریده،وضوح بیشتری یافته است.موضع گیری های جمهوری اسلامی دربحران غزه،متاسفانه فاصله ی زیادی تا اعلام شرکت مستقیم درجنگ نداشته است،و ظاهراابائی هم وجود ندارد تا پشتیبانی مالی و نظامی ازافراطگرایان حماس رسما اعلام و حتی به رخ کشیده شود. [1]

امروز،دفاع ازآرمان فلسطین چیزی جزدعوت به اتحادویکپارچگی همه ی نیروهای مبارزفلسطینی ومتحدان آن درسطح منطقه وجهان برای مبارزه درمقابل صهیونیسم وامپریالیسم ،با بهره گیری ازهمه شیوه های مبارزه ازمذاکره گرفته تا نبردهای حساب شده وهدفمندنیست.آنچه باید انجام شود هیچ شباهتی با سیاست های موجود ندارد.سیاست های نظامی گرایان درجمهوری اسلامی تنهابه تفرقه مرگبارو افراطگرایی بنیادگرایانه دربین فلسطینیان انجامیده ومی انجامدکه به زودی شکست هایش همچون موارد مشابه پیروزی عنوان خواهد شد و جشن گرفته خواهد شد. جشنی که بر جنازه های کشته شدگان مردم بی دفاع فلسطین بر پا شود شکوهی نخواهد داشت .

 

در طی این دوران، در جبهه صلح نیز تحرکات بزرگی در جریان بوده است. سیل عظیم مردم در خیابان های شهرهای سراسر جهان با شعارهای محکوم کننده صهیونیست هاوتقاضای آتش بس فوری روزی نیست که شوربیشتری نگیرد. برگزاری تظاهرات یکصد هزار نفری دراسرائیل درمحکومیت جنگ و پشتیبانی از یک آتش بس فوری،آن هم درزیرشلیک راکت های تحویل داده شده به حماس که بهره برداری های شوینیستی حاکمان دراسرائیل رابه همراه داشته است،خود یک موفقیت کم نظیربرای جنبش صلح جهانی ست ونشان می دهدشعارهای مردمی صلح جویان همه ی دیوارهای توطئه راپشت سرمی گذارد ودرهمه ی آفاق قلب ها راتسخیرودست سوداگران نظامی را برای مردم رومی کند.

 

رویداددیگرسکوت پرمعنای باراک اوباما رئیس جمهورمنتخب آمریکاست.این که یک رئیس جمهورمنتخب ازدفاع صریح و مستقیم ازحملات نظامی اسرائیل ماه ها طفره رفته بسیارپرمعناست.این سکوت برای دست اندرکاران سیاست ، بسته به این که درکدام سوی جبهه ایستاده باشند،معنای خاص خود رادارد.آقای احمدی نژاد اخیرادریکی ازسخنان خودبه این امراشاره نمود و صراحتا و با لحنی تمسخرآمیز پیش بینی کرد که با دست بدست شدن حکومت در آمریکا ازجورج بوش به باراک اوباما ،احتمالا دستورآتش بسی ازطرف وی صادر خواهد شد تا برای آمریکا به اصطلاح "آبرویی خریداری شود".این گفته ی احمدی نژاد به دقت نشان می دهد که او و متحدان نظامی گرایش با دخالت اوباما برای تحمیل آتش بس مخالف اند و قدرت گیری سیاست های صلح جویانه درسطح منطقه و جهان رابرنمی تابند.به معنای دیگر،آن ها که درپشت شعارهای به ظاهر انقلابی و در واقع افراطی پنهان شده اند،وهرروزآماده یورش به سفارتخانه ای می شوند،نمی خواهندازفرصت به وجود آمده برای مذاکره ورفع تحریم ها و گسترش یک فضای صلح آمیزبه نفع توسعه منطقی کشوربهره برداری کنند و ترجیح می دهند برای حفظ حاکمیت خود،مردم ما را به غرقابی همچون غزه بکشانند و اسیرنمایند. جالب اینجاست که رئیس جمهورسوریه نزدیک ترین متحد جمهوری اسلامی نیزبا چنین سیاست هایی فاصله می گیرد و به صراحت اعلام می دارد ازکوشش های اوباما برای تغییردر روندصلح خاورمیانه دفاع خواهد کرد.یک فضای صلح آمیزدرمنطقه وجهان همراه با تحولاتی که می تواند سیاست های اقتصادی نومحافظه کارانه رادرآمریکا وبه طبع آن درسرتاسرجهان دگرگون کند،می تواندبرای افراطیون بسیارگران تمام شود.

 

روشن است که درمقابله باجبهه ی صلح جهانی که نیروهای قدرتمندی به آن می پیوندند، جبهه ی جنگ طلبان نیزبه صف آرایی های فشرده وآشکارتری برای گسترش بحران ها دست بزند.بدون یک نظامیگرایی فعال درمنطقه جایی برای حکومت کردن صهیونیزم براسرائیل باقی نخواهدماندواین چیزی نیست که ازچشم احزاب دست راستی اسرائیلی - به ویژه زمانی که انتخاباتی نفس گیردراسرائیل درپیش است - پنهان باشد. این نیز به تجربه وبه کرات ثابت شده است که افراط گرایان درجبهه های به ظاهررودررو ، دو تیغه یک قیچی وتقویت کننده ی یکدیگرند.

 

***

درچنین شرایطی ست که بزودی انتخابات ریاست جمهوری با نقشی تاریخ سازدر کشورما کلید می خورد.انتخاباتی که اگر تمام توانمان رابکارنگیریم،می تواند به یک پیروزی برای نظامیگرایانی بینجامدکه آماده شده اند همه چیزرادریدقدرت خود گرفته ویکه تازی کنند.پرواضح است که پیروزی احمدی نژادهادراین انتخابات،می تواندایران رادرآستانه یک غزه ی بزرگ قراردهد.یادمان باشدکه حماس نیزازدل یک انتخابات سربرآوردودرمرحله ی بعدبایک کودتای غیرقانونی متحدان خودونمایندگان دولت محلی رابه جرم سازشکاری بااسرائیل ازپشت بام ساختارهای قانونی به خیابان ریخت وبا پاره کردن فلسطین وجداکردن غزه بساط افراط گری های خود راگسترد.  

 

اگرباتوجه به شرایطی که درآن قرارداریم، به توطئه های تدارک دیده شده برای برهم زدن هرگونه حق انتخاب مردم با ردصلاحیت ها،تهدید هاوخانه نشین کردن ها،بستن روزنامه هاوتریبون هاودراختیارقراردادن دربست وتمام عیاربودجه های عظیم دولتی ورادیو تلویزیون دراختیارتبلیغات انتخاباتی رئیس جمهوروحزب پادگانی... ونیزوادارکردن اصولگرایان منتقدیاجریان های فاصله گرفته ازسیاست های دولت به حمایت ازمحمود احمدی نژاد تنها کاندیدای موردنظرحکومتی نظری بیندازیم،عمق فاجعه رادرک می کنیم.

 

دراین که اجازه داده شودمحمد خاتمی،عبدالله نوری یامیرحسین موسوی ویا ترکیب گروهی آنان دریک انتخابات آزادانه بانماینده یانمایندگان جناح حاکم مبارزه کنند، تردیدوجوددارد.برخی عوامل نیروهای حاکم تحت گرایش های شدید دیکتاتورمآبانه که قبلا توانایی خود رادر"مهندسی انتخابات" آزموده اند،امروزآماده اند توانایی های خود رادر"پزشکی انتخابات" به رخ بکشندوجلوی چشم مردم عمل "تعویض قلب"نیزدرصورت ضرورت انجام دهند.امااینکه تصورشودمردم خواهان تحریم اند وبرایشان اصولگرایان واصلاح طلبان،یا به عبارتی نوری هاو احمدی نژادها تفاوتی نمی کنند،یک تحلیل کاملا اشتباه است که راه رابرهر تحرکی درمقابل اقتدارگرایان می بندد.مردم ما نشان داده اندکه هوشیارندو کوچکترین روزنه ای رابرای برون رفت ازبحرانی که نهایتا به یک جنگ خانمانسوزوایران بربادده فراخواهدروئید،ازدست نخواهندداد.تردید نباید داشت آن ها چنانچه راهی برای تاثیرگذاری خود دراین انتخابات ببینند،ازآن بهره ی لازم راخواهند گرفت.اگروظیفه روشنفکران ونیروهای مترقی دفاع ازحقوق مردم است،دفاع ازضرورت وجودیک انتخابات آزاد،دفاع ازحق کاندیداتوری نمایندگان مستقل،ومبارزه با یکسره کردن نتایج ازپیش تعیین شده برآن،دردستورکارباقی می ماند. آیا این امرما را وادارنمی کند دراین مرحله ازکار،خواهان رفع هرگونه محدودیت برای برگزاری انتخابات شویم؟آیاچون کسانی می خواهندحق مارا بگیرند،ماهم بایدراه خودرابگیریم ومردم رابه خانه نشینی دعوت کنیم،چون دیگر فایده ای ندارد؟

این آیه های یاس درست درزمانی که می دانیم نتیجه ی آن چیست،چه معنایی دارد؟

 

اینجا و آنجا نغمه هایی بلند است که خاتمی ها هیچ تفاوتی با احمدی نژادها ندارند وهیچ تفاوتی نمی کند چه کسی درانتخابات کاندیدا یا پیروزشود.این که مثلا تفاوتی بین سیاست های صلح جویانه خاتمی وجنگ طلبانه ی احمدی نژادگذاشته نشود،تنهااز کسانی برمی آیدکه هنوزهم که هنوزاست خطرجنگ واهمیت مبارزه درراه صلح را به الفبای سیاسی خود اضافه نکرده اند.متاسفانه امروزبرخی ازروشنفکران قلمزن درنشریات سیاسی بویژه دیجیتال چنین راهی رادر پیش گرفته اند و گاه با آلترناتیو ساختن ذهن خود درمقابل جریان های سیاسی -اجتماعی جامعه،درصددند راه را برای شنیده شدن صدای احزاب و سازمان های مردمی خواهان یک سیاست ورزی تا حد ممکن مسئولانه ببندند.برخی ازآن ها چنان درالگوهای ذهنی خود غرق هستندکه هنوزنتیجه ی عدم مشارکتشان درانتخابات ریاست جمهوری گذشته و جلوگیری ازپیروزی احمدی نژادرادرک نکرده اند.البته این بدان معنی نیست که مسئولیت شکست اصلاح طلبان ،ناشی ازبی برنامگی،روحیه ی سازشکارانه،ترس از حضور ومشارکت فعال مردم و گرایش به نولیبرالیسم دیکته شده از طرف بانک جهانی را- که هنوز هم در شکل نومحافظه کارانه اش توسط دولت احمدی نژاد رقیب انتخاباتی شان ادامه دارد - به گردن تحریم کنندگان بیندازیم،اما هرکسی می تواند در این بازی شکست و پیروزی سهم خودراداشته باشد.

 

اصلاح طلبان نیزبایدبدانندومی دانندبخشی ازمردم ما چنان ازعملکردهای سیاسی- اقتصادی آنان سرخورده اند که به سختی حاضراندقدمی بیشتربرای همراهی و همگامی با سیاست ورزی های محتمل وممکن آنان دراشکالی مشابه گذشته بردارند.این وظیفه ی اصلاح طلبان است که با فاصله گرفتن ازروش های گذشته و تقویت صفوف خود با یک برنامه ی همه جانبه سیاسی -اقتصادی مردمی، صریح وروشن امیدهای تازه ای رابیافرینند.   

 

گفته می شود: - وقتی ضمانتی برای اجرای درست انتخابات وجودندارد، ودرنهایت ازصندوق های رای کسی بیرون خواهد آمدکه زعمای نظام خواستار آن هستند- چرا باید درانتخابات شرکت کردو برای چنین اقداماتی مشروعیت تراشید؟ باید گفت: مردمی که به صحنه می آیند و درمقابله با توطئه های جناح حاکم رای به صندوق می ریزند،ازاین ظرفیت بالقوه نیزبرخوردارند که از آرای خود پاسداری کنند. در شرایط رودررویی جدی، حوزه های رای گیری تنها از این ویژگی برخوردار نیستند که می توانند رای جعل کنند، آن ها هم چنین از این ویژگی نیز برخوردارند که در صورت وارونه جلوه دادن آرای مردم می توانند در آتش خشم آن ها بسوزند. هیچ حکومتی نیست که از چنین ظرفیت شناخته شده ای بی خبر باشد. تقلب گسترده ی انتخاباتی درشرایط فعلی حاکم برجهان ازسوی دیگر می تواند با از مشروعیت افتادن جدی کل حاکمیت همراه گردد و این قطعا چیزی نیست که راهبران نظام درشرایط تنگنای کنونی خواهان آن باشند. حتی دست هیچ دیکتاتوری هم برای انجام هرآنچه بخواهد باز نیست، تاکتیک های صحیح سیاسی درست از شناخت همین محدودیت های نیروی مقابل و نیز فرصت ها، تفاوت ها و تحرک ها حاصل می شود.

 

در یک کلام، تکرار فاجعه ی دولتمداری نظامی گرایان که بخش بزرگی از دوایر دولتی را از هم اکنون اشغال کرده اند، ضربه بزرگی به نیروهای صلح دوست در ایران و جهان است. جمهوری اسلامی تحت دولتمداری نظامی گرایان ظرفیت بزرگی برای تحریکات و تشدید خصومت ها و رو دررویی های منطقه ای به شدت خطرناک بویژه در خلیج فارس و کشاندن پای کشور ما به یک جنگ بزرگ را دارد. به همین دلیل پیروزی دوباره احمدی نژاد قدرت عمل تازه ای به جنگ سالاران جهانی خواهد داد. باید به هر طریق ممکن این راه را سد کرد. نیروهای مترقی ما باید از ظرفیت همه ی مخالفان جنگ بویژه اصلاح طلبان بهره گیری کنند. جبهه ی نیروهای صلح دوست و آزادیخواه از چنین اتحاد عمل هایی ست که شکل می گیرد. پیوستن میر حسین موسوی به کارزار انتخاباتی وفعال شدن محافل همسو با او و مطرح شدن اقتصادهای نهادگرا نشان از آن دارد که با ورشکستگی به تقصیر نولیبرالیسم، باردیگر ضرورت های گرایش به چپ و جایگزینی نوعی دمکراتیزم به جای نولیبرالیسم در میان بخش های بزرگی از اصلاح طلبان مطرح شده است. آینده می تواند همچون گذشته نباشد، و نمایندگان تازه ای به این صف مصاف وارد شوند. باید سیررویدادها را دید و همراه با آن و نیزدرچارچوب ظرفیت های موجود آن موضعگیری نمود.

 

ما در خلاء زندگی نمی کنیم و واقعیت ها، توانایی ها، و فرایندهای سیاسی به خواست ما – هر چقدر هم که خود را تافته ی جدابافته بدانیم - یک شبه تغییر نخواهند کرد. تحمیل ذهنیت ها به رویدادها ما را به جای درستی رهنمون نخواهند شد. اقتدارگرایان شاید بتوانند کار را به آنجا بکشند که احزاب، سازمان ها و نیروهای مترقی چاره ای جز گزینه ی تحریم نداشته باشند، اما درحال حاضربا چنین شرایطی فاصله داریم و امیدها برای عقب راندن حاکمان کم نیست. وظیفه ای اصلی همه ی ما در این شرایط دفاع از حق برگزاری انتخاباتی ست که تغییر سیاست ها را برای مردم ما ممکن و عملی سازد. هدف حمله و انتقاد قراردادن اصلاح طلبان به جای اقتدارگرایان با این توجیه که "هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند" قطعا در خدمت منافع مردم نیست. ما نمی توانیم و حق نداریم سیالیت تغییر و تحولات اجتماعی را نادیده بگیریم و برای اثبات نظرات نامطمئن خود داده گزینی کنیم. صحنه پر از داده های متناقض و چند سطحی ست.

 

فراموش نکنیم هنوز فرصت بسیاری در پیش داریم. ما چه شرکت نکنیم و چه شکست بخوریم، راهی برای برگشت به خانه هایمان نداریم، خانه هایمان ممکن است هر لحظه در فتنه ی جنگی خانمانسوز از طرف جنگ سالاران جهانی به آتش کشیده شوند. برای ما یک راه بیشتر متصور نیست. باید با پیروزی در انتخابات زمینه ی لازم برای بازپس فرستادن سرداران نظامی به پادگان ها را فراهم سازیم و با تدبیرهای لازم، شرایط صلح آمیزی را برای زندگی خود و مردم مان فراهم آوریم. امروز ،مبارزه برای آزادی، توسعه و عدالت اجتماعی از چنین مسیری می گذرد. در این رابطه غزه آموزه های زیادی برای درس گیری دارد.

 


 

[1] -http://tabnak.ir/pages/?cid=31767 طرح رضایی برای حمله سوریه به جولان

 

 

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics