|
||
نویدنو:02/12/1385 صفحه قابل چاپ است |
||
انتقاد كروبي از تحميل هزينههاي سياسي و اقتصادي به كشور
اعتماد ملي با اشاره به برگزاري همايش دموكراسي در بستر دين رحماني، به نقل از مهدي كروبي دبيركل حزب اعتماد ملي در اين همايش نوشت: بايد دموكراسي را از نظر فكر و انديشه باور كنيم و مردم بايد ياد بگيرند كه دموكراسي را باور داشته باشند... [با بيان اينكه دين و دموكراسي ميتوانند در كنار هم قرار گيرند] ما صحبتهاي زيادي از دموكراسي ميكنيم و تاكنون در خصوص آن سخنراني و بحثهاي زيادي شده است اما در بستر عملي، دموكراسي حقيقي را مشاهده نميكنيم... كمتر كسي است كه اهل سياست و اهل انديشه باشد و بگويد دموكراسي در جامعه وجود ندارد يا بد است... بايد دموكراسي را از نظر فرهنگي و انديشه باور كنيم... مشكل اصلي ما در اين است كه از نظر فكري دموكراسي را نپذيرفته و قبول نكردهايم و متاسفانه در بعضي از مواقع دموكراسي را براي پيشبرد اهداف و خواستههاي سياسي خود ميخواهيم... انديشمندان ما بايد به اين باور برسند كه براي رسيدن به دموكراسي بايد كار كرد و نبايد آن را تنها براي به دست آوردن مقام، پست و غيره خواست، ما تاكنون شاهد فرصتسوزي هاي زيادي در اين خصوص بودهايم... در زمان انقلاب حقيقتا قدرت رهبري زمان در آن دوران طرفدار دموكراسي و آزادي بود و سعي داشت كل نظام و نهاد به اين حقيقت دست پيدا كنند... دوم خرداد 76 يك حركت عمومي و فراتر از انتخابات بود... مردم يك مرتبه با چنان عظمتي به خاتمي راي دادند اما بعد از آنكه رايشان به نتيجه رسيد هيچگاه براي به دست آوردن دموكراسي تلاش حقيقي نكردند. واقعه خرداد 76 نقطه عطفي براي تداوم انقلاب بود ولي ما نتوانستيم سنجيده عمل كنيم... بدون اعتقاد به دموكراسي و حركتهاي افراطي و تند بدون عزم لازم را انجام ميدهيم كه نتيجه آن اين است، ضعفهايي داشتيم و تصميماتي گرفتيم كه نتيجهاش اين شد؛ افول ما از زمان انتخابات شوراي شهر دوم شروع شد كه شوراي نگهبان و نظارت استصوابياي وجود نداشت و نظارت و اجرا در دست اصلاحاتي ها بود... ما نتوانستيم كاري كنيم چون تاكنون نخواستهايم به دموكراسي عمل كنيم و آن را نهادينه سازيم. به همين دليل در بعضي از رفتارها افراط و تفريط كرديم كه نتيجه آن منتهي به شكست شد و اين موضوع باعث سرخوردگي و انزوا گشته است... دموكراسي بدون احزاب و قدرت محال است... براي به وجود آمدن دموكراسي بايد در درون تلاش كنيم و در راستاي آن احزاب و گروههاي قدرتمند بايد مردم را آگاه سازند. بدون حزب، جامعه مدني، تضارب آرا و دموكراسي رقابت جدي وجود نخواهد داشت... [به تشكيل حزب اعتماد ملي اشاره كرد] پس از انتخابات احساس كردم كه هر تلاشي كنيم دموكراسي بدون احزاب نيرومند محال است و فكر كردم كه يا ما بايد سياست را كنار بگذاريم و يا اينكه اگر ميخواهيم كاري انجام دهيم بايد حزب تشكيل دهيم... احزابي ميتوانند قوي كار كنند كه از اول به دنبال قدرت نباشند بلكه تشكيلات ريشهاي را به وجود بياورند كه بتوانند براي مردم و كشور كاري انجام دهند... ما ميخواهيم دموكراسي در تمام عرصهها وجود داشته باشد و اگر دموكراسي تمرين نشود مانند وضعيت فعلي شكل خواهد گرفت... دانشجويان بايد در تمام عرصهها حضور فعال داشته باشند... عدهاي در حال حاضر ميگويند، دانشگاه خاموش شده است... دانشجويان نبايد هيچگاه سرخورده شوند و براي به دست آوردن تمام خواستههاي خود بايد ايستادگي كنند. قدرت دانشجويي ميتواند در شرايط فعلي، فضاي سياسي معقول و منطقي را به وجود آورد و از هيجانات و رفتارهاي نابجا دوري كند... [آنچه برخي حرفهاي نابجا ميخواند را يكي از دلايل صدور قطعنامه عليه ايران دانست] ما بايد از وضعيت فعلي درس بگيريم. اين حق مسلم تمام مردم ايران است كه در خصوص به دست آوردن منافع كشور خود تلاش كنند و آنچه را كه به حق براي كشور ايران است خواستار باشند... [با اشاره به شرايط داخلي كشور و اوضاع بد اقتصادي و نرخ بالاي تورم و قيمت بالاي مسكن] شاخص بحثهاي اقتصادي از جمله گراني، مردم هستند و ما، دولتيها، روزنامهها و نخبهها شاخص آن نيستيم... خاله سكينه هم كه ميرود گوشت و تخممرغ بخرد يا خانه اجاره كند ميداند كه گراني وجود دارد و همه چيز در حال گران شدن است... نرخ بيكاري با معجزه پايين نميآيد بلكه با اشتغال و توليد مشكل حل ميشود... وقتي كه مسووليتپذير نباشيم، اين اتفاقات در جامعه رخ ميدهد... تا به حال چه هزينههايي بابت طرح هولوكاست دادهايم كه به نفع صهيونيستها شده است يا به ضرر آنها؟ آيا فكر كردهايم چطور 192 كشور همه با هم عليه ايران راي دادهاند و قطعنامه عليه ما صادر شد؟... مسووليت اين مسايل تنها برعهده كسي كه اين مسايل را مطرح كرده نيست بلكه هر حوادثي رخ دهد اصلاحاتيها، شوراي نگهبان و نهادهاي مختلف در قبال آن مسوولند... بايد فضايي به وجود آيد كه افراد بتوانند آزادانه حرف بزنند و نه اينكه تا كسي حرف زد انگ تحجر، بيديني، آمريكايي بودن، ضد انقلاب و يا ضد اصلاحات به او زده شود... با سكوت هيچ موضوعي درست نميشود... بايد تلاش كنيم تا مسوولان درست به وظايفشان عمل كنند... اگر ناظران حضور جدي داشته باشند اين نوع اتفاقات كمتر رخ ميدهد... [درباره رويكرد جديد جبهه اصلاحات] اكثريت قاطع مردم كشورمان اصلاحاتي هستند... اصلاحات به معناي حقوق شهروندي، آزادي، استقلال و... است. من تمام تلاش خود را ميكنم تا اصلاحات درست صورت بگيرد و كار حزبي ما درست پيش رود... در جامعه مشكل فرهنگ دموكراسي وجود دارد... [در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه آيا در انتخابات آينده كانديدا ميشويد يا خير؟] مطمئنا من براي مجلس بعدي كانديدا نميشوم اما براي سال آينده حضور جدي خواهم داشت... در خصوص رياستجمهوري نميتوانم در حال حاضر پاسخ دهم چرا كه در هر دورهاي شرايط متفاوتي وجود دارد... [درباره نحوه انتخاب اعضاي شوراي نگهبان] مشكل ما در دموكراسي مشكل فرهنگي است و مشكل ما اين نيست كه چگونه اعضاي شوراي نگهبان انتخاب ميشوند. مشكل در اين است كه شوراي نگهبان بر لفظ نظارت اختيارات بسياري را افزوده و قانون به صورت سليقهاي اجرا ميشود... نظام بايد براي حفظ تعالي اسلام باشد البته ممكن است هر كسي برداشت خاص خود را داشته باشد ولي در هر صورت بايد نظام موجب تعالي اسلام شود... تمام طيفها بايد انحصارطلبي را كنار بگذارند... هيچگاه يك نفر نميتواند پاسخگوي مشكلات جامعه باشد... مراقبم كه همه با هم به همه با من تبديل نشود... مسوولاني كه توان ندارند بايد جاي خود را به جوانترها بدهند... [در پاسخ به اين سوال كه پس چرا شما كانديداي رياستجمهوري شديد و ميتوانيد عرصه را به جوانترها بدهيد] الان كه رييسجمهور شما جوان است براي همايش دموكراسي از من دعوت ميكنيد و بعد به من ميگوييد چرا شما در عرصه انتخابات حاضر ميشويد اين مخالف با دموكراسي است. من ميآيم و مردم ميتوانند به من راي ندهند... براي مردم تعيين تكليف نكنيد... تا مباني اصلاحطلبياي كه آقاي بيطرف از تدوين آن سخن گفته است، مشاهده نشود، نميتواند در خصوص آن اظهار نظر كرد... [درباره اصول و مباني اصلاحطلبي] من نميتوانم در خصوص اصول و مباني اصلاحطلبي در حال حاضر نظر خاصي بدهم اما ميدانم تا زماني كه كار حزبي نشود، مطمئنا مباني اصلاحطلبي نيز درست شكل نميگيرد... [با اشاره به چهارمين دوره مجلس خبرگان] پيام من به مجلس خبرگان اين است؛ آنچه را كه قانون اساسي از آنها خواسته عمل كنند تا بتوانند در مسووليتشان قوي و نيرومند باشند... [در پاسخ به سوالي مبني بر اظهارات برخي كه معتقدند بعضي از رسانههاي داخلي از بيرون خط ميگيرند] اگر چنين موضوعي وجود داشته باشد بايد صريح و شفاف معرفي شوند و مقامات امنيتي منطقي و مستند با چنين مسايلي برخورد كنند. متاسفانه دولتها زماني كه نميتوانند در مقابل خواستهها و مشكلات پاسخگو باشند، چنين صحبتهايي ميكنند... از زماني كه من از مجلس سوم بيرون آمدم مدت طولاني از دولت محترم آقاي هاشمي انتقاد نكردم، چرا كه متاسفانه ديد منفي به انتقاد وجود دارد.
|
||
|