نویدنو:7/11/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

انتخابات - 6

سحرخيز:رد صلاحيت ها به خواست و فرمايش رهبری است

آمار جالب حضور انتخاباتي اصولگرايان

دفاع احمدي نژاد از ردصلاحيت گسترده نامزدهاي اصلاح طلب ومستقل؛ بي صلاحيت ها چرا ثبت نام کردندتا رد شوند

تاج زاده: اگر استراتژي سازش در خارج وسركوب در داخل نتيجه بخش بود هنوز خاندان پهلوي بر ايران حاكم بودند

آرمين در واكنش به اظهارات احمدي نژاد؛ كساني شايسته شماتت هستند كه اصل ميزان راي ملت است را به ميزان راي يك تن است بدل كرده اند

دفاع هماهنگ روزنامه‌هاي اقتداگرا از عملكرد هيات اجرايي

خاتمي : هيات هاي اجرايي به تسويه عجيبي دست زدند

ديديد يک شوخي بيش نبود

 

سحرخيز:رد صلاحيت ها به خواست و فرمايش رهبری است

شهرگون

 

خسرو شميرانی
shemiranie@yahoo.com
هفته گذشته اولين بخش از سلسله گفت وگوهای شهرگان با سياستمداران و فعالان سياسی در پيوند با انتخابات مجلس هشتم جمهوری اسلامی ايران منتشر شد که طی آن آقای عماد افروغ، نماينده اصولگرای مجلس هفتم، به سوالات ما در رابطه با موضوع انتخابات پاسخ داد. در اين شماره شهرگان با آقای عيسی سحرخيز، روزنامه نگار و سياستمدار اصلاح طلب گفت وگو کرديم.
عيسی سحرخيز در دولت محمد خاتمی در وزارت ارشاد اسلامي، مديرکل مطبوعات داخلی بود. پس از آن طی يک سری تلاش‌های مطبوعاتی از جمله مسوليت ماهنامه , آفتاب , را به عهده داشت که ديرتر توقيف شد. او يک دوره نيز رئيس "انجمن دفاع از آزادی مطبوعات" شد.
"خ. ش"
آقای عيسی سحرخيز طبق اخبار، اکثريت اصلاح طلبان متقاضی نامزدی نمايندگی مجلس هشتم، رد طلاحيت شدند. حالا چه می شود؟
واقعيت اين است که امروز [چهارشنبه سوم بهمن 1386] با گذشت يک روز از مهلت قانونی چهار روزۀ اعتراض به رد صلاحيت توسط متقاضي، هنوز خيلی از افراد که شايعه رد صلاحيت آنها وجود دارد نامه رسمی را دريافت نکرده‌اند. اين امر سبب می شود تا بسياری از افراد عملا از استفاده از اين امکان قانونی محروم شوند. به هر حال بررسي‌های انجام شده در مراکز فعال اصلاح طلبان، نشان می دهد که حدود 90 درصد از چهره‌های اصلاح طلب در تهران و شهرستان‌ها، رد صلاحيت شده اند. طبيعی است که در اين شرايط همه تلاش می کنند تا در مسير قانونی پيش بروند. اما از پيش و بويژه در نشست هايی که آقای خامنه‌ای با آقايان خاتمي، هاشمی و کروبی داشته، مشخص شده بود که يک تعدادی از اصلاح طلبان رد صلاحيت می شوند. البته سخنراني‌های رهبری هم حساسيت شديد شان را نشان می داد. در نتيجه همين امر بود که آقای خاتمی در سخنرانی هفته گذشته خود در يک اقدام شگفت انگيز رد صلاحيت های گسترده اصلاح طلبان را پيش بينی کرد. گرچه در ابتدا تهمت‌های مختلف در اين رابطه زده شد و گفته شد که اين شايعه پراکنی است اما ابراز نظرهای مقامات رسمی به سرعت نشان داد که پيش بينی ايشان پايه در واقعيات و نشان از يک خط کلی داشته است. در اين مقطع فکر مي‌کنم يک سياست صبر و انتطار هم وجود دارد تا اين چهار روز بگذرد و اعتراضات قانونی هم پيش برده شود.
طبيعتا در انتها عده‌ای به رايزنی های پشت پرده با آقای خامنه‌ای خواهند پرداخت. بعضی ها هم اين مساله را علنی می کنند و در عيان اعتراض خود را رو به ايشان مطرح خواهند کرد.
به نظر می آيد که حجم رد صلاحيت‌ها و نوع حذف به گونه‌ای بی سابقه بوده است و اين به نوبه خود سبب خواهد شد که واکنش به آن هم بی سابقه باشد.
پس به اين ترتيب اين شخص رهبر است که رد صلاحيت ها را هدايت می کند. درست است؟
باور من بر اين است که چه شورای نگهبان و چه مسولان اجرايی وزارت کشور مستقل از اينکه بر اساس باور سياسی و يا مذهبی خود عمل می کنند، بدون اجازه رهبر آب نمی خورند. آنها اين را نشان داده‌اند و در انتخابات گذشته هم روشن شد. نمی توان گفت که رهبری که در امور بسيار جزيی تر دخالت می کند و در اين مسائل هم حرف خود را زده است، نقش هدايت و راهبری اين جريان را در دست ندارد. علاوه بر اين اگر فرض را بر اين بگذاريم که ايشان رهبری اين سياست را بر عهده ندارد، درحالی که مردم کوچه و بازار ازآن مطلع شده اند، قاعدتا ايشان هم می توانست مطلع شود و قبل از اينکه بحث به اينجا کشيده شود با يک حکم حکومتی و فرمان، آنها را از اين راه بازگرداند. اينها نشان می دهد که در مسير فرمايشات رهبری و يا منويات قلبی ايشان اقدام شده‌است و اين امر بسيار بديهی و روشن است.
حتماً اعتراضات قانونی صورت می گيرد و شايد بخشی از رد صلاحيت شده‌ها دوباره تاييد صلاحيت شوند. اما بسياری بر آن هستند که اکثريت اصلاح طلبان، شانس حضور در رقابت ها را نخواهند داشت. با توجه به اين امر نظر شخصی شما چيست، آيا شرکت در انتخاباتی که نتيجۀ آن، دست کم برای اصلاح طلبان، از پيش روشن است قابل توصيه است؟
الان هنوز 7-8 هفته تا انتخابات باقی است. به نظرم بايد اين فضای انتخاباتی را به عنوان فرصتی برای بعضی از اعتراض ها قلمداد کنيم. و اتفاقا همين بحث رد صلاحيت‌ها کمک می کند تا فضا قدری شفاف و روشن بشود. و مسير حرکت را هم مشخص کند.
الان دو ديدگاه وجود دارد. يکی اينکه، يک عده معتقدند که بايد رفت و استمداد کرد از مقام رهبري، ايشان دخالت بکنند وعده ای را برگردانند. ما اين را در مواضع آقای کروبی می بينيم. دردور گذشتۀ انتخابات هم همين روش بود که از طرف رئيس مجلس وقت دنبال شد. همين نکته عده‌ای از نمايندگان مجلس را به انتخاب سياست تحصن واداشت. در نهايت هم شاهد اين مساله بوديم که در جبهه اصلاحات يک دوپارچگی و يا بهتر بگويم سه پارگی ايجاد شد. در آن دوره عده‌ای راديکالتر بودند. بحث تحريم را از ابتدا مطرح کردند. جريانی رفتند به آن سوی که استمداد کنند و بعد از بازگرداندن برخی رد صلاحيت شده ها در انتخابات شرکت کنند. عده‌ای هم در ميان اين دو خط حرکت کردند.
به نظر من امروز دو حالت می تواند پيش بيايد. اگر رد صلاحيت ها به گونه‌ای باشد که مثلا در تهران اصلاح طلبان موفق نشوند يک ليست 30 نفره از تمام طيف‌های اصلاح طلب ارايه دهند و يا در تمام کشور به اندازه کافی کانديدا‌های اصلاح طلب ِ تاييد صلاحيت شده وجود نداشته باشد که بتوان ليست 290 نفره ارايه داد، بحث عدم شرکت به صورت يکپارچه تر مطرح خواهد شد و يا اينچنين نيست و مشارکت يکپارچه وجود خواهد داشت. اين بحثی است که بعد از مشخص شدن ليست نهايی تعين صلاحيت شده‌ها می توان در باره آن تصميم گرفت.
طيف نيروهای اصلاح طلب را چگونه تعريف می کنيد؟ چه کسانی در ان می گنجند؟
از ميان نيروهای اصلاح طلب، اگر ملی مذهبي‌ها و نهضت آزادی را کنار بگذاريم، سه جريان قابل تشخيص است: گروهی که در اطراف آقای کروبی فعاليت می کند. اين دسته تا به حال سياست شرکت بدون قيد و شرط در انتخابات را دنبال می کردند. گروهی ديگر که در اطراف آقای هاشمی هستند. بخشی از اينها بويژه نزديکان آقای هاشمی و خانواده ايشان، فضا را طوری ديدند که اصلا ثبت نام نکردند. اما بيشتر اصلاح طلبانی که حول آقای خاتمی فعاليت می کنند، نگاهشان به انتخابات به شکل شرکت مشروط بود. اين سياست در صحبت‌های افراد شاخص اين جريان ديده می شود که به عنوان نمونه می گفتند اصلاح طلبان نمی خواهند به سوخت انتخابات تبديل شوند و اگر انتخابات رقابتی نباشد، هيچگونه اجبار و تکليف بر خود نمی بينند که در آن شرکت کنند. در نتيجه زمزمه‌های تحريم شنيده مي‌شد و در نتيجه‌ی رد صلاحيت‌ها مي‌بينيم که اين زمزمه بلندتر مي‌شود.
نهضت آزادی اخيرا شعار عزل اعضای شورای نگبان را مطرح کرد. دليل آنها اين بود که اين شورا از مسير عدالت خارج شده است. اگر با توجه به انتخابات مجلس هفتم، رياست جمهوری نهم و مجلس هشتم فرض را بر پذيرش اصل غير عادل بودن شورای نگهبان بگذاريم، آيا به نظر شما دوران انتخابات بهترين زمان برای مطرح کردن آن نيست؟ و آيا ترويج اين تفکر به شکسته شدن سيکل کوچک قدرت ? رهبري، خبرگان، شورای نگهبان? که مردم در آن حضور ندارند، رهنمون نخواهد شد؟
بحثی که نهضت آزادی اخيرا مطرح کرده در انتخابات رياست جمهوری نهم هم مطرح شد. واقعيت اين است که تعدادی از اعضای شورای نگهبان، انتخابی و تعدادی ديگر انتصابی هستند. به اين ترتيب مسير قانونی تغيير آن مشخص است. اينکه آنها عدالت را رعايت می کنند يا نمی کنند. چيزی قابل اندازه گيری نيست و راه‌های قانونی خودش را هم ندارد.
اگر موضوع از عدالت خارج شدن شورای نگهبان را دقيق تر نگاه کنيم، آنوقت شايد دامنه بحثی که الان مطرح می شود، اصلا خود حاکميت و سطوح بالای آن را زير سوال ببرد. به هر حال اگر يک مجموعه‌ای عدالت را رعايت نمی کند و اين امر ديده نمی شود، يا مقام اصلی آگاه نيست و يا آگاه است و اقدام نمی کند و در هر دو صورت نتيجه اين خواهد بود که خود آن هم از عدالت خارج شده است اما اين بحثی نيست که يک حزب يا گروه سياسی در باره آن تصميم بگيرد. چيزی است که اکثريت جامعه مي‌تواند در باره آن قضاوت کند و طبيعتا اگر مردم به اين ماجرا برسند، ضرورتی برای شرکت در انتخابات نمی بينند. اگر چنين اتفاقی بيافتد می توان در باره اين موضوع بحث کرد. يعنی در اين حالت است که اکثريت مردم چون انتخابات را ? و نه شورای نگهبان را - عادلانه نمی دانند، طبيعتا در آن شرکت نمی کنند و به اين ترتيب آن را از مشروعيت ساقط می کنند.
شما در اينجا به نقش افکار عمومی و مردم اشاره داريد. پس نقش نيروی سياسی چه می شود؟ آيا بايد نيروی سياسی کنار بنشيند و ببيند مردم چه می کنند و دنبال آن راه بيافتد و يا خود وظيفه دارد شرايط را تجزيه تحليل کند و به عنوان وظيفه و فلسفه وجودی خود به مردم پيشنهاد بدهد که کدام مسير بهتر است و کدام نيست؟
ببينيد در فضايی که خفقان حاکم است مردم به اين راحتی نمی توانند تصميم بگيرند. در اينجا نقش نيروهای سياسي، نيروهای مرجع، نقش رسانه‌ها در همان حد محدودی که وجود دارند، نقش نخبگان و روشنفکران برای آگاهی بخشی به مردم و اينکه چه راهی را بايد انتخاب کرد، بسيار مهم است. من به اين معنا نگفتم که مردم به طور خودبخودی کاری را انجام می دهند. آنچه را که به عنوان آگاهی و اقدام سياسی مردم می گويم در واقع برآمده از واکنش‌های جريان‌های سياسی و نهادهای جامعه مدنی و بويژه گروه‌های مرجع و نخبگان و رسانه‌های عمومی است. به همين دليل بود که از ابتدا گفتم ما الان يک هفت - هشت هفته‌ای وقت داريم و در اين زمان باقی مانده بايد تمام تلاش صرف بالا بردن سطح آگاهی مردم شود.
پيشنهاد نهضت آزادی يک بخش ديگر هم داشت و آن اينکه انتخابات با نظارت سازمان‌های بين‌المللی انجام بگيرد. آيا به نظر شما اين امر امکانپذير است؟ و اگر باشد آيا می تواند نقش مثبتی در برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه داشته باشد؟
وقتی اين موضوع در جامعه طرح شود به آهستگی خود را جا می اندازد. حال حاکميت هر چقدر بيشتر به گونه‌ای عمل کند که نشانگر عدم تمايل وی به برگزاری انتخابات آزاد و سالم در ايران باشد، اين باور که ما بايد از نهادهای بين‌المللی بخواهيم که بيايند و نظارت بکنند و دعوای موجود ميان دوطرف را سامان بدهند در جامعه گسترش بيشتری می يابد. در نتيجه در ميان نيروهای سياسی هم اين مساله طرفداران بيشتری پيدا می کند و حرکت به آن سمت شروع می شود.
در عين حال بايد بدانيم که در سازمان‌های بين المللی هم يک ديوان سالاری خاص عمل ميکند. از جمله اينکه نظارت بين المللی فقط با خواست و رضايت حکومت امکان پذير ميشود. اما بحث اينجاست که گستردگی چنين نظری سبب خواهد شد که مشروعيت حکومتی که نمی تواند انتخابات آزاد و عادلانه را پيش ببرد در عرصه ملی و بين المللی زير سوال برود. تاکيد می کنم به لحاظ اجرايی اين امر راحتی نيست که مثلا يک حزب بخواهد و سازمان ملل هم بيايد و در انتخابات يک کشور دخالت کند.
حال اگر بگوييم از درخواست نظارت سازمان‌های بين‌المللی تا شعار رفراندوم يک قدم بيشتر نمانده است، آيا به نظر شما اغراق کرده‌ايم؟
من فکر می کنم بله. حتی بيش از اغراق است. اينکه جامعه چه زمانی به اين می رسد که اين حاکميت ديگر مشروعيت ندارد، خود بحث و مسيری طولانی است. وقتی که جامعه‌ای توانايی آن را ندارد خواست خودش را مبنی بر انتخابات آزاد به حاکميت تحميل کند، طبيعتا برای رسيدن به برگزاری رفراندوم آمادگی بسيار کمتری دارد. نکته مهم در اينجاست که مسير درخواست انتخابات آزاد، هزينه‌ای به مراتب کمتر از رفراندوم طلب مي‌کند.
به عنوان جمع بندی اين بحث، سوال آخر خود را از شما می پرسم. الان يعنی در لحظه حاضر، شما چه برخوردی را تشويق می کنيد، شرکت يا عدم شرکت در انتخابات؟
به نظر من اگر در لحظه حاضر شعار عدم شرکت و يا تحريم مطرح شود، معنی آن اين خواهد بود که خود را از امکان موجود که ويژگی فضای انتخابات است محروم کنيم. يعنی ما به جای اينکه نظرات خود را به خانه‌های مردم ببريم خود خانه نشين مي‌شويم. پس طرح بحث شرکت مشروط را بهترين گزينه مي‌دانم.
آقای عيسی سحرخيز از شما سپاسگزاريم
اين گفت وگوی تلفنی در تاريخ سوم بهمن 1386 برابر با 23 ژانويه 2008 انجام شده است
لينک اين گفت وگو در شهرگان
http://shahrgon.com/fa/news/1088.html

 

آمار جالب حضور انتخاباتي اصولگرايان

اعتماد:آماري كه شهاب‌الدين صدر دبير اجرايي جبهه متحد اصولگرايان از اوضاع انتخاباتي اين جناح داده است در مقايسه با آماري كه اصلاح‌طلبان داده‌اند خود ترازويي گويا براي سنجش وضعيت انتخاباتي دو جناح به شمار مي‌آيد، چرا كه از يك سو شهاب‌الدين صدر در همايش انتخاباتي اصولگرايان در شهر قم اعتراف كرده است 95 درصد كانديداهايي كه تاييد شده‌اند از جناح اصولگرا هستند و در عوض رجبعلي مزروعي از اعضاي اصلاح‌طلب خبر از آن داده است كه 97 درصد كانديداهاي اصلاح‌طلب رد صلاحيت شده‌اند. به عبارت روشن‌تر تا اين مرحله لشكر 95 درصدي اصولگرايان تاييد صلاحيت شده در برابر افراد كم تعداد و سه درصدي اصلاح‌طلبان قرار گرفته‌اند و در اين ميان دو درصد نيروهاي مستقل هم حضور دارند. بنابراين اولين سوال اين است كه آيا در چنين شرايطي مي‌توان به رقابت واقعي اميدوار بود؟ و آيا بررسي صلاحيت‌ها به اين شيوه به معناي آن نيست كه از هم‌اكنون يك جناح تقريباً از عرصه انتخابات حذف شده است؟ البته در اينجا ديگر جاي هيچ‌گونه تكذيب و جوسازي خواندن ماجرا براي مسوولان باقي نمانده است زيرا اين آمار نه از سوي اصلاح‌طلبان كه از سوي شخصيتي اعلام شده كه آمار تاييد صلاحيت شدگان اصولگرايان را در اختيار دارد و در عين حال از رابطه خوب و نزديكي با مسوولان اجرايي و نظارتي برخوردار است. ظاهراً بيان اين آمار به قدري غيرمنتظره و ناخوشايند بود كه بلافاصله خبر مذكور از سوي خبرگزاري ايسنا حذف شد و سپس خبري از همان جلسه و به نقل از شهاب‌الدين صدر روي خروجي خبرگزاري يادشده قرار گرفت كه بخش مربوط به تعلق 95 درصد از كانديداهاي تاييد صلاحيت شده به اردوگاه اصولگرايان حذف شده بود.

و البته هيچ توضيحي هم در اين‌باره داده نشد شايد به اين اميد كه اين خبر كه تنها مدت كمي روي خروجي ايسنا قرار داشت توجه كسي را جلب نكرده باشد. اما به هر حال چنين نشد و معلوم شد اگرچه اصلاح‌طلبان از نهضت ثبت‌نام سخن به ميان آورده‌اند اما ظاهراً اين جناح اصولگراست كه سياست مورد نظر اصلاح‌طلبان را اجرايي كرده و نيرويي چهار هزار نفري را وارد گود انتخابات كرده است. در واقع اصولگرايان مجري نهضت ثبت‌نام شده‌اند تا به اين ترتيب با تاييد صلاحيت اعضاي وابسته به خود مانع از بزرگ جلوه داده شدن ردصلاحيت‌ها شوند و هم در يك مقايسه آماري درصد ردصلاحيت‌ها را پايين نشان دهند.

دفاع احمدي نژاد از ردصلاحيت گسترده نامزدهاي اصلاح طلب ومستقل؛ بي صلاحيت ها چرا ثبت نام کردندتا رد شوند

 اعتماد: محمود احمدي نژاد از نحوه عملکرد هيات هاي اجرايي در بررسي صلاحيت ها دفاع کرد. يک روز پس از ارسال نامه هاي «عدم احراز صلاحيت» براي اکثريت کانديداهاي اصلاح طلب، احمدي نژاد در کسوت بالاترين مقام اجرايي که برگزاري انتخابات را برعهده دارد در مقابل دوربين ها قرار گرفت و در حاشيه جلسه هيات دولت مسووليت ردصلاحيت گسترده را متوجه کساني کرد که در انتخابات ثبت نام کرده اند.وي ثبت نام «افراد فاقد صلاحيت» را برنامه يي از پيش تعيين شده و وابسته به جريان هاي خاص دانست و با انتقاد از کساني که هيات هاي اجرايي را «شماتت» مي کنند، کساني را که در انتخابات ثبت نام کرده اند سزاوار «سرزنش» دانست. رئيس جمهور افزود؛ سوال اساسي که در اينجا وجود دارد اينکه چرا برخي آدم هاي غيرواجد شرايط قانوني را براي حضور در انتخابات جلو مي اندازند؟ اينها بايد توجه کنند که ما بايد خودمان را با قانون تطبيق دهيم.به گزارش مهر وي همچنين گفت؛ اگر جاي شماتت باشد بايد به سراغ دسته هايي برويم که چنين افرادي را وارد صحنه کرده و از اين طريق هزينه هاي بسياري را درست مي کنند.رئيس جمهور از «گروه هايي که افراد فاقد صلاحيت قانوني را به ميدان انتخابات وارد مي کنند»، پرسيد؛ چرا اين کار را مي کنيد؟ شما خودتان قانون را بخوانيد و نياييد. قطعاً اين به معناي بد بودن کسي نيست چرا که هر فردي مي تواند آزادانه زندگي کرده و حقوق شهروندي اش را هم داشته باشد اما سوال اساسي اين است که چرا اصرار داريد آدمي که واجد شرايط نيست را به ميدان انتخابات بفرستيد.غلامحسين محسني اژه يي نيز انتقاد از ردصلاحيت ها را «غوغاسالاري» توصيف کرد و خطاب به احزاب و گروه ها گفت؛ اگر گروه ها و احزاب اقدامي انجام دهند يا حرفي بزنند يا مطلبي بنويسند، وزارت اطلاعات تذکر مي دهد و آنان نيز گوش مي کنند اما اگر گوش نکنند ناچار بايد به دستگاه قضايي معرفي شوند.محسني اژه يي با اشاره به نزديک شدن زمان انتخابات گفت؛ تلاش ما اين است که بر همه اوضاع اشراف اطلاعاتي داشته باشيم و اقدامات پنهان و آشکار دشمنان و بدخواهان را شناسايي کنيم و به مسوولان اعلام کنيم و در صورت نياز به مردم نيز بگوييم.

تاج زاده: اگر استراتژي سازش در خارج وسركوب در داخل نتيجه بخش بود هنوز خاندان پهلوي بر ايران حاكم بودند

تاج زاده : از انتخابات آزاد گریزانند
سيد مصطفي تاج زاده در پاسخ به اين پرسش كه آيا اينگونه رد صلاحيت هاي گسترده قابل پيش بيني بود؟گفت:اصلاح طلبان از ابتدا هشدار دادند كه تلاش براي يكدست كردن حكومت به منظور باز كردن فضاي سياسي نيست بلكه براي انسداد هرچه بيشتر درون جامعه مدني و نيز درعرصه حكومت است. در سال جاری نیز هشدار داديم كه متوجه كردن اتهام انجام انقلاب مخملي توسط اصلاح طلبان ،
ngo ها ، جوانان ، زنان و دانشگاهیان برای انجام یک کودتای مخملی و پارلمانی توسط اصولگرایان است .


سيد مصطفي تاج زاده در پاسخ به اين پرسش كه آيا اينگونه رد صلاحيت هاي گسترده قابل پيش بيني بود؟گفت:اصلاح طلبان از ابتدا هشدار دادند كه تلاش براي يكدست كردن حكومت به منظور باز كردن فضاي سياسي نيست بلكه براي انسداد هرچه بيشتر درون جامعه مدني و نيز درعرصه حكومت است. در سال جاری نیز هشدار داديم كه متوجه كردن اتهام انجام انقلاب مخملي توسط اصلاح طلبان ،
ngo ها ، جوانان ، زنان و دانشگاهیان برای انجام یک کودتای مخملی و پارلمانی توسط اصولگرایان است .

وي افزود: پيش بيني ما اين بود كه هيات هاي اجرايي منتخب وزارت کشور دولت احمدی نژاد اصلاح طلبان را به صورت فله اي ردصلاحيت كنند و سپس شوراي نگهبان تعدادی از آنان را تاييد خواهند كرد.البته با شناختي كه من از جنتي دارم؛بعيد نمي دانم كه تعدادي از تاييد صلاحيت شدگان هيات هاي اجرايي را هیات های نظارت و شورا ی نگهبان رد صلاحيت كنند و بدين ترتيب اجازه ندهند تا چند روزمانده به انتخابات اصلاح طلبان ليست نهايي خود را؛ در صورت امكان و تصمیم به شركت در انتخابات تنظيم كنند.

معاون سياسي وزير كشور در دولت اصلاحات با بيان اینکه "متاسفانه اصول گرايان با قلع و قمع وسيعي كه انجام دادند ثابت كردند كه از انتخابات آزاد گريزان هستند" ادامه داد:اصولگرايان مي دانند كه متكي به حمايت تنها 15 درصد ايرانيان هستند به همین دلیل به انتخابات آزاد تمکین نمی کنند.

وی افزود: باعث تاسف است كه كمونيست هاي آمريكاي لاتين به انتخابات آزاد تن داده اند اما دولت احمدي نژاد براي ملت ايران به اندازه ي مردم نيكاراگوئه ونزوئلا و بوليوي شعور و آگاهي قايل نيست و ثابت کرد ادعاهايي كه رييس دولت در دانشگاه كلمبيا مطرح كرده ؛به دور از حقيقت و صداقت است.

تاج زاده در ادامه ي درشرح دلايل رد صلاحيت هاي گسترده خاطر نشان كرد:به نظر من دليل اصلي رد صلاحيت اصلاح طلبان ، اقبال وسيع مردم به آنها و ضعف و ناكارآمدي اصول گرايان ونيز نارضايتي روز افزون اکثرییت مردم از بي كفايتي مديريتي آنها است . در عين حال اختلافات اصول گرايان را نيز در تضعيف پايگاه اجتماعي شان نبايد از نظر دور داشت.

وي افزود:به نظر من عنصر ديگري هم در رد صلاحیت فله ای داوطلبان موثر است وآن احساس امنيت اصول گرايان از گزارش جامع سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا درباره موضوع هسته اي ايران است؛گزارشي كه پيرو مذاكرات و همكاري هاي گسترده و امنیتی ايران و آمريكا در عراق صورت گرفت جنگ را تا حدود زيادي منتفي و حتي گسترش تحريم هاي اقتصادي را نيز با دشوراي هايی مواجه كرده است.بدين ترتيب به نظر مي رسد اقتدارگريان راهبرد سازش در خارج و سركوب در داخل را انتخاب کرده اند زیرا حداقل در كوتاه مدت ، نگراني جدي از آمريكااحساس نمی کنند . بنابراين به تضييع حقوق منتقدان خود و در راس همه اصلاح طلبان پرداخته اند.

معاون سياسي وزير كشوردر دولت اصلاحات در ادامه به اصولگرايان هشدار داد و گفت:اگر اين استراتژي جواب مي داد انقلاب اسلامي در ايران اتفاق نمي افتاد و هنوزخاندان پهلوي در ايران حكومت مي كرد . علاوه بر اينكه شرايط ملي و بين المللي براي ايجاد انسداد و برگزاري انتخابات نمايشي و تشكيل مجلس فرمايشي روز به روز دشوارتر مي شود. خصوصا به دليل شكسته شدن انحصار اطلاع رساني توسط حكومت ها.

وي در پاسخ به اين پرسش كه چه كساني درامر رد صلاحيت هاي گسترده مقصر هستند؛مقصر اصلي را دولت احمدي نژاد ودر مرحله بعدی آقاي جنتي و دوستان ايشان در شوراي نگهبان دانست و تاكيد كرد:درست است كه آنها مقصر اصلي هستند اما در اين ميان رانت خواران سياسي و كساني كه در رقابت هاي انتخاباتي دوپينگ كرده و داوربازي را وام دار خود مي كنند و به روش هاي غير اخلاقي و غير قانوني مسابقه يك اسبه اي را ترتيب مي دهند و رقبای خود را رد صلاحیت می کنند ، شریک جرم آقایان احمدی نژاد و جنتی هستند . برای مثال آقاي علی لاريجاني كه از ضرورت آشتي ملي و تشكيل دولت وفاق ملي سخن مي گويد اما برادرش آقای صادق لاريجاني پا به پاي آقاي جنتي به رد صلاحيت داوطلبان اصلاح طلب یا مستقل که رقباي برادرش در اين انتخابات هستند اهتمام مي ورزد.

مشاور رییس جمهور سابق کشورمان خاطر نشان کرد:اینکه آقاي جواد لاریجانی برای جلب حمایت بیگانگان از نامزد خود به لندن سفر می کند و نیز اینکه آقاي صادق لاریجانی به قلع و قمع داوطلبان می پردازد ، مستقل از رای و اراده ما کار می کنند اما رای آوردن یا نیاوردن علی لاریجانی دست مردم است .

تاج زاده افزود:ازآقاي حداد عادل انتظاري نيست ، اساسا ورود وي به مجلس ششم غير قانوني و غير اخلاقي بود و اگراز مجلس ششم حقوقي دريافت كرده باشد به نظر من حرام بوده است چراكه وي به نا حق جايگزين آقاي علي رضا رجايي در مجلس ششم شد. بنا براين از وي انتظار اعتراض به حذف رقباي خود نمي رود زيرا افرادي مانند او هرگز متعرض رانت خواري سياسي نشده اند اگر چه به عنوان رییس مجلس لازم است ظاهر امر را رعایت و رد صلاحیت فله ای را محکوم کنند .آقايان باهنرو احمد توكلي نيز باید تكليف خود و مردم را روشن كنند و توضيح دهند که چرا آنان با سكوت خود عملا اين روش يعني حذف رقبا و رانت خواري سياسي و دوپینگ سیاسی را تاييد مي كنند در حقيقت تنها كساني که در رقابت آزاد با اصلاح طلبان توان جلب آراء کافی مردم را ندارند، باید از رد صلاحیت رقبای خود خشنودند و به آن اعتراض نمي کنند !

وي در ادامه گفت: به آقاي احمدي نژاد نمي پردازم كه نگران سلامت انتخابات در آمريكا بود و خواهان اعزام ناظران به آن كشور شد حال آنكه اين بار دولت هيات هاي اجرايي پيشنهادي فرمانداران دولت ؛داوطلبان را قلع و قمع و بلكه سلاخي كرده اند بنابراين رد صلاحيت گسترده و به يك معنا بي سابقه داوطلبان در اين دوره از انتخابات را شكست راستي آزمايي آقاي احمدي نژاد و اصول گرايان نمي دانم بلكه معتقدم سلاخي داوطلبان ؛ ورشكستگي اصول گرايان را فرياد مي زند و در واقع آنان با دست هاي آلوده در اين انتخابات حاضر شدند.

تاج زاده رد صلاحيت هاي گسترده و بي سابقه داوطلبان در اين دوره از انتخابات را در هيات هاي اجرايي شكست راستي آزمايي احمدي نژاد و اصولگرايان خواند و افزود: معتقدم سلاخي داوطلبان تنها شكست اصولگرايان نبود بلكه اعلام ورشكستگي آنان است.

به گفته ي وي اصول گرايان با دست هاي آلوده در اين انتخابات حاضر مي شوند؛اگر رد صلاحيت فله اي داطلبان را صريح و آشكار محكوم نكنند.

معاون سياسي وزير كشور در دولت اصلاحات با تاكيد بر اينكه رفتار انتخاباتي مردم مي تواند چنان درسي به اصول گرايان بدهد كه آنان را مجبور به پذيرش و رعايت قواعدرقابت هاي انتخاباتي كنند گفت:مردم شريف ايران بايد توجه كنند تنها 30 سال طول كشيد تا خلافت پس از رحلت پيامبراكرم به سلطنت مطلقه و موروثي تبديل شد. اگر جامعه ي ما هوشيار نباشد هيچ بعيد نيست كه اصول گرايان به نام دولت اسلامي اساسا برگزاري انتخابات را منتفي كنند و همچنان كه آيت الله توسلي رييس دفتر امام (ره) كه نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ميان دوره اي خبرگان است فرمودند انحرافات ايجاد شده پس از رحلت امام(ره) خداي نا كرده نهادينه مي شود و آثار شوم خود را بر جاي مي گذارد.

تاج زاده در ادامه گفت: رد صلاحيت هاي چنان وسيع و غير قابل دفاع است كه اكنون هيچ كس حاضر نيست مسووليت آن را بپذيرد و علنا از آن دفاع كند.بر عكس اصول گرايان اعلام مي كنند اين رد صلاحيت ها موقتي است و بايد تا اظهار نظر هيات هاي نظارت صبر كرد.

وي د رخاتمه اظهار اميدوراي مرد كه عملكرد هيات هاي نظارت شوراي نگهبان ثابت كند كه تلاش دولت نهمن در رد صلاحيت داوطلبان تصميم ستاد مركزي اصول گرايان نيست. در غير اين صورت كردم خواهند گفت كه دروغ اين هفته چنين بود؛دست نگه داريد اعتراض نكنيد. رد صلاحيت ها موقتي است اما مانند توقيف مطبوعات ممكن است سال ها طول بكشد.

آرمين در واكنش به اظهارات احمدي نژاد؛ كساني شايسته شماتت هستند كه اصل ميزان راي ملت است را به ميزان راي يك تن است بدل كرده اند

امروز: يک روز پس از اعلام نتايج بررسي صلاحيت هاي نامزدها توسط هيات هاي اجرايي منتخب وزارت كشور و رد صلاحيت اکثريت قاطع نامزدهاي اصلاح طلب، احمدي نژاد در مقابل دوربين ها قرار گرفت و در حاشيه جلسه هيات دولت مسووليت ردصلاحيت گسترده را متوجه کساني کرد که در انتخابات ثبت نام کرده اند.وي ثبت نام «افراد فاقد صلاحيت» را برنامه اي از پيش تعيين شده و وابسته به جريان هاي خاص دانست و با انتقاد از کساني که هيات هاي اجرايي را «شماتت» مي کنند، افراديكه را که در انتخابات ثبت نام کرده اند سزاوار «سرزنش» دانست.
اين سخنان با واكنش برخي از فعالان سياسي كشور مواجه شد. در اين زمينه محسن آرمين سخنگوي مجاهدين انقلاب در گفتگويي با سايت امروز به برخي از ادعاهاي احمدي نژاد پاسخ داد.
اين عضو ائتلاف اصلاح طلبان در اين زمينه گفت:طي هفته هاي گذشته موضوع متهم كردن احزاب وگروه هاي مرتبط با معرفي نامزدهايي كه به زعم آقايان فاقد صلاحيت بوده وبراي تنش زايي وجوسازي در انتخابات ثبت نام كرده اند به صورت هماهنگ ومشترك به سو‍ژه نخست مطبوعات و رسانه هاي وابسته ومتحد دولت و همچنين دست اندركاران بخش هاي اجرايي ونظارتي انتخابات مجلس هشتم بدل شده است.
شايد بتوان بيان داشت كه كمتر موضوعي در دوسال گذشته باعث شده است كه دولتيان چنين به تكاپو افتاده و يك پارچه وتمام قد پا به ميدان نهاده از عملكرد يكي از بخش هاي تحت امرخود به دفاع بپردازند.ورود شخص رئيس دولت به گود مبين آن است كه اين موضوع براي دولت وهمفكران وي تا چه حد مورد اهتمام وي‍ژه بوده است.
آرمين با اشاره به انتخابات در چند دوره گذشته تا كيد كرد:تا كنون در هيچ انتخاباتي هياتهاي اجرايي اين گونه منتقدين دولت را قلع وقمع نكرده بودند. در دوره هاي پنجم وششم انتخابات مجلس شوراي اسلامي به ترتيب6 و5 درصد نامزدها توسط هيات هاي اجرايي رد صلاحيت شده بودند كه عمده دليل رد صلاحيت ها نيزنقص مدارك ويا نداشتن شرايط سني بوده است. هيات هاي اجرايي در دوره هاي گذشته به بررسي عدم احراز صلاحيت مي پرداختند اما با توجه به رد صلاحيت 35 درصدي نامزدهاي انتخابات مجلس هشتم به نظر مي رسد كه در اين دوره هياتهاي اجرايي به بررسي احراز صلاحيت هاي نامردها همت گماشته اند.
اين نماينده مجلس اصلاحات در ادامه گفتگو با سايت امروز تصريح كرد:با توجه به عملكرد هيات هاي اجرايي منتخب وزارت كشور در زمينه بررسي صلاحيت ها و ردصلاحيت گسترده نامزدهاي اصلاح طلب ومنتقد به نظر مي رسد كه دست اندركاران دولت نهم از واكنش ها واعتراض هاي ناشي از عملكرد خود در اين زمينه در هراس بوده اند و در نتيجه تمام ظرفيت هاي تبليغاتي، رسانه اي وامنيتي خود را براي مقابله با اعتراضات بسيج كرده اند وطبيعي است به دليل حساسيت موضوع ونگراني ازناتواني دستگاه هاي تبليغاتي دولتي ورسانه ملي براي سرپوش نهادن بر اين رسوايي از سردار افشار معاون وزير كشور ورئيس ستاد انتخابات گرفته تا وزير كشور وشخص رئيس دولت نهم همه آستين بالازده با اظهارات تبليغاتي، سياسي وامنيتي به تهديد ردصلاحيت شدگان بپردازند و وزير اطلاعات پارا از اين نيز فرا تر نهاده با خط و نشان كشيدن براي ردصلاحيت شدگان اعتراضات آنان را هم صدايي با دشمن ارزيابي كرده در نتيجه شايسه برخورد بداند.
نايب رئيس مجلس ششم در ادامه با اشاره به ادعاهاي احمدي نژاد اذعان داشت: سخنان اقاي احمدي نژاد را بايد از جهت ديگري نيز مورد مداقه قرار داد اين سخنان از جنس متفاوتي بود واز نظر تندي ،افراط وهمچنين منطق واستدلال از سنخ ادبيات كيهاني به شمار مي رود.
ايشان ردصلاحيت گسترده وبي سابقه نامزدها را متوجه رقباي سياسي كرده آنها را به عنوان مجرم اصلي اين رسوايي معرفي مي كند واعلام مي دارد حجم گسترده ردصلاحيت ها اقدامي خلاف مصالح كشور بوده است. طبق معمول ومانند بحران هاي ديگري از جمله گراني زمين ومسكن، گراني گوجه فرنگي وفضاحت مديريت سرماي اخير، ايشان ردصلاحيت ها توسط هيات هاي اجرايي منتخب وزارت كشور را نيز به جريان هاي مشكوك نسبت داده ومانند بحران هاي گذشته وزارت اطلاعات را به ميدان فرستاده تا توطئه هاي ادعايي آقاي احمدي نژاد را كشف كند.
اين نماينده مجلس ششم تاكيد كرد ما به ايشان توصيه مي كنيم لايحه اي به مجلس ارسال كرده وبا تصويب مجلس ثبت نام در انتخابات به منظور آسيب رساندن به مصالح كشور! را جرمي ضدانقلابي اعلام كنند ومرتكبين اين جرم بزرگ را مستوجب عقوبت بدانند و جهت رسيدگي به اين جرايم شعبه اي ويژه در دادگاه انقلاب تشكيل داده وافراد وگروه هايي كه بزعم ايشان فاقد صلاحيتند ودر انتخابات اقدام به معرفي كانديدا مي كنند را محاكمه انقلابي كنند تا ديگر كسي جرات نكند با ثبت نام در انتخابات به تضعيف نظام بپردازد. اين شعبه را هم مي توانند شعبه دفاع از آزادي انتخابات بنامند.
وي در ادامه با اشاره به يكي از وقايع صدر اسلام گفت: بدون اينكه قصد مقايسه داشته باشم بايد بگويم منطق جناب احمدي نژاد ناخودآگاه اذهان را به ياد ماجراي شهادت عمار ياسر در جنگ صفين مي اندازد. طبق حديثي از رسول خدا(ص) عمار به دست گروهي شقي به شهادت خواهد رسيد. هنگامي كه عمارياسر به دست سپاه معاويه به شهادت رسيد اين حديث پيامبر باعث ايجاد ترديد در سپاهيان معاويه شد. معاويه ومشاورانش براي رهايي از اين رسوايي به حربه اي غيراخلاقي متشبث شدند واعلام كردند علي(ع) كه عمار را به جنگ فرستاده قاتل وي است.
آقاي احمدي ن‍ژاد به جاي اينكه صادقانه مسوليت ردصلاحيت گسترده وبي سابقه نامزدها درانتخابات توسط هيات هاي تحت نظرخود را به عهده بگيرد مي خواهد اين مسوليت را به گردن نامزدهاي ردصلاحيت شده و مدافعان حقوق آنها بياندازد.
آرمين در ادامه به بخش ديگري از اظهارات احمدي نژاد اشاره كرد و تصريح كرد: آقاي احمدي نژاد افراد وگروه هايي را كه چهره ها وشخصيت هايي را كه با معيارهاي ايشان همخواني ندارند را به صحنه انتخابات دعوت كرده اند را شايسته شماتت وسرزنش دانسته است.
من اعلام مي كنم كساني شايسته شماتت هستند كه كه اصل ميزان راي ملت است را به ميزان راي يك تن است بدل كرده اند.
كساني شايسته شماتت هستند كه درخارج اعلام مي كنند كه ايران در دوره رياست جمهوري آنها آزادترين دوران را سپري مي كند اما هشتاد درصد از منتقدين خود را در انتخابات رد صلاحيت مي كنند.
كساني شايسته شماتت هستند كه به اندازه متحدان كمونيست وسوسياليست خود تحمل دموكراسي وانتخابات ازاد را ندارند.
كساني شايسته شماتت هستند كه با عملكرد خود در انتخابات ملت بزرگ ايران را در برابرمردم افغانستان، بوليوي ونيكاراگوئه شرمسار كرده اند.
سخنگوي مجاهدين انقلاب درادامه گفتگوي خود با سايت امروز تصريح كرد اگر قرارشود به افراد فاقد صلاحيت به سبب هزينه اي كه بر كشور تحميل مي كنند توصيه شود كه از كانديداتوري صرف نظر كنند قطعا شخص احمدي نژاد از نخستين كساني خواهد بود كه بنا بر اين توصيه و با توجه به هزينه هاي گزافي كه در بخش هاي مختلف سياسي،ديپلماتيك ،اقتصادي و... بر كشور تحميل كرده است بايداز حضور در انتخابات منع شود.
اين نامزد انتخابات مجلس هشتم در بخش ديگري ازاين گفتگو بيان داشت:ايشان لطف كرده اند وفر موده اند" ردصلاحيت شدن به معناي بد بودن کسي نيست چرا که هر فردي مي تواند آزادانه زندگي کرده و حقوق شهروندي اش را هم داشته باشد." به نظر مي رسد تعريف جناب احمدي نژاد ازحقوق شهروندي با همه جاي دنيا متفاوت باشد .ظاهرا در تعريف ايشان از حقوق شهروندي مفاهيمي چون آزادي انتخابات، داشتن رسانه و روزنامه هاي مستقل براي شهروندان جايي ندارد وعلي رغم ردصلاحيت گسترده صورت گرفته ومحروميت بخش بزرگي از نامزدها از حقوق اجتماعي وسياسي باز هم حقوق شهروندي آنها تضييع نشده است.!
نايب رئيس مجلس ششم در پايان به رئيس دولت نهم توصيه كرد كه با چنين اظهارات نسنجيده اي هزينه عملكرد اشتباه خود و نيروهاي تحت امر خود را براي كشور افزابش ندهد.

دفاع هماهنگ روزنامه‌هاي اقتداگرا از عملكرد هيات اجرايي

امروز:اكثر روزنامه‌هاي اقتدارگر، در يك خط تخريبي هماهنگ،با دفاع از عملكرد هيات اجرايي منتخب وزارت كشور‌انتقادهاي تند خود را متوجه اصلاح‌طلبان كردند. كيهان و جوان، اصلاح‌طلبان را به جنجال‌آفريني متهم كردند و رسالت نيز همسو با اين دو روزنامه، در مطالب اصلي خود اظهارنظرها و يادداشت‌هايي را عليه اصلاح‌طلبان به‌چاپ رساند. اين روزنامه در سرمقاله خود از سازمان مجاهدين انقلاب به دليل نوشتن نامه‌اي به مقام رهبري انتقاد كرد. جام‌جم از امروز يك صفحه اختصاصي براي انتخابات مجلس هشتم اختصاص داد كه عمده مطالب آن عليه اصلاح‌طلبان است.
كيهان در تيتر نخست خود با عنوان نااميدي تندروها از تحريم، نوشته است: همه اخبار حكايت از آن دارد كه افراطيون مدعي اصلاحات نيز دريافته اند كه جز حضور در ميدان رقابت انتخاباتي، راهي ديگر فرا روي شان قرار ندارد و اعلام «قهر و ناز» و تهديد به عدم شركت در كورس رقابت، تنها يك «بلوف تبليغاتي آن هم با مشت خالي» است. اين بلوف تبليغاتي تندروهاي دوم خردادي دو مرحله عمده دارد: تندروها در گام اول اميدوارند كه از طريق فشار افكار عمومي بتوانند رخنه و روزنه اي هرچند محدود و كوچك را در اراده هيات هاي اجرايي و نظارت ايجاد كنند تا شايد بخشي از ساختارشكنان توسط اين مراجع تاييد صلاحيت شوند، و از آنجا كه پيش بيني مي شود از اين حربه آنان نتيجه اي حاصل نشود، در گام بعدي اميدوارند كه بتوانند از رد صلاحيت هاي قانوني، يك «سناريوي مظلوم نمايي» بسازند تا بتوانند براي صحنه بي طرفدار اصلاحات، جذابيت كاذبي در لواي «مظلوميت» فراهم آورند. سناريويي كه از خرداد 76 تا بهمن 78 و در سه انتخابات پياپي موجبات پيروزي آنان را رقم زد، اما وقتي چنته خالي اصلاح طلبان افراطي در برابر ديدگان ملت عيان گرديد، از انتخابات شوراهاي دوم تاكنون جز نمره مردودي، نمره ديگري در كارنامه مدعيان اصلاحات ثبت نشده و پيش بيني مي شود كه سلاح كهنه «مظلوم نمايي» هم نتواند گره از كار فرو بسته آنان بگشايد.
در همين حال جالب اين است كه بنا بر اظهارات رسمي مسئولان انتخاباتي اصلاح طلبان افراطي با وجود همه سر و صداهاي ظاهري درباره «حجم عظيم رد صلاحيت ها» (؟!) تصميم گيرندگان اصلي و گردانندگان پشت صحنه جبهه مدعيان اصلاحات در آرامش كامل به تنظيم ليست هاي انتخاباتي خود مشغول هستند و اين خود علامتي است از اينكه اولاً برخلاف آنچه اصلاح طلبان سعي مي كنند وانمود كنند، تعداد اصلاح طلبان تاييد شده آنقدر هست كه بتوان با آن فهرستي تهيه كرد. ثانياً نشان مي دهد افراطي ها مي دانند جز حضور در انتخابات راهي ديگر ندارند.
كيهان در ادامه گزارش خود، بخش‌هاي گزينش‌ شده‌اي از اظهارات بهزاد نبوي، محمدعلي ابطحي، محمدرضا عارف را به چاپ رساند و از جمع‌بندي آن نتيجه گرفت كه اصلاح‌طلبان انتخابات را تحريم نخواهند كرد.
اين روزنامه در انتهاي مطلب، گفته‌هاي عباس عبدي در مصاحبه با راديو آلمان را منعكس كرده و نوشته است: عباس عبدي از هياهوي اصلاح طلبان راجع به مقوله رد صلاحيت ها انتقاد كرد.
كيهان در يادداشت روز خود بار ديگر اصلاح‌طلبان را متهم به هوچي‌گري كرد و نوشت: اصلاح‌طلبان با علم به آنچه خود آن را «رد صلاحيت گسترده» مي نامند، تركيبي از نامزدها را روانه ثبت نام در مراكز مربوطه كردند تا پس از اعلام نتايج بررسي صلاحيت ها، با تبليغات فراگير- بخوانيد هوچي گري و جنجال! - سوار بر موج رد صلاحيت ها شوند تا شايد به زعم خود بتوانند پرچم اردوگاهي كه حربه كاراي ديگري در زاغه خود نمي بيند، افراشته نگاه دارند.
اصلاح طلبان سعي دارند با وانمود كردن اينكه ديگر كسي در عرصه رقابت باقي نمانده و بيشتر آنان با چوب رد صلاحيت زمين گير شده اند، در بين مردم به مظلوم نمايي بپردازند و علم مظلوميت بپا كنند تا شايد در كارزار انتخابات مجلس، از اين نمد براي خود كلاهي دست و پا نمايند و آراي مردم را بسوي خود بكشند.
جوان در تيتر نخست خود با عنوان استراتژي دوگانه افراطيون، نوشته است: اصلاح طلبان گرچه با ميدان دارى برخى از عناصر افراط پيشه خود اين روزها از عدم حضور در انتخابات سخن به ميان مى آورند وليكن سابقه تاريخى آنان از بلوف هايى پرده بر مى دارد كه پيش از اين در جريان مجلس ششم شاهد آن بوده ايم. افراط پيشگان آن روزها كه استعفاى دسته جمعى خود را به هيات رئيسه مجلس آن زمان تحويل داده و براى بررسى استعفاهاى خود از يكديگر سبقت مى گرفتند، اين روزها چنان براى ورود به مجلس هشتم بى تابى مى كنند كه بى گمان هر ناظر بى طرفى را به اين تامل وا مى دارد كه آن سبقت براى استعفا و اين تعجيل براى ورود چه معنايى مى تواند داشته باشد… به نظر مى رسد نظر به بلوف بودن برخى اصلاح طلبان مبنى بر عدم حضور در انتخابات كه از نظر سنجى سازى حزب مشاركت بر مى آيد اهداف آنها براى طرح اين قبيل مسائل عبارت باشد از:
- ايجاد هزينه براى برگزار كنندگان انتخابات
-مظلوم نمايى و گرفتن كنش عاطفى از افكار عمومى و سوار شدن بر موج هاى حاصله از اين اقدام
- ايجاد هراس در ميان طيف خود و همراه ساختن آنان براى تجميع پتانسيل هاى خود(نوع سهم هاى مطرح شده در نظرسنجى مورد اشاره قرينه اى در اين زمينه به شمار مى آيد.
- ايجاد روزنه براى حضور رسانه اى و برجسته ساختن اخبار خود
- پيگيرى استراتژى فرياد بلند و مرعوب ساختن شوراى نگهبان براى تامين نظرات آنان بطور حداقلى. در مجموع با توجه به موارد گفته شده طرح اين پرسش باقى مى ماند كه اين قبيل اقدامات وغوغا سالارى ها خود به معناى حضور در دايره مخاطبان مورد حمايت امريكا نمى باشد؟ به تعبير ديگر اصرار برخى از گروههاى دوم خردادى براى قرارگرفتن در مسير اظهارات اخير رئيس جمهور آمريكا قابل تامل است.
رسالت نيز همسو با كيهان و جوان، در مطالب اصلي خود اظهارنظرها و يادداشت‌هايي را عليه اصلاح‌طلبان به‌چاپ رساند. از جمله در صفحه اول، به نقل از مرتضي نبوي نوشت: شارلاتانيسم در امر بررسى صلاحيت‌‌ها شکست خورده است... کسانى که مطمئن بودند صلاحيت‌شان تائيد نمى‌شود و صلاحيت کانديدا شدن براى نمايندگى مجلس را ندارند پروژه‌اى راه انداختند تا سلامت انتخابات را زير سوال ببرند و از ماه‌ها پيش جوى ايجاد کردند تا بتوانند دستگاه‌هاى اجرايى و نظارتى را تحت تاثير قرار دهند و لذا افرادى که واجد شرايط قانونى نيستند، ثبت نام کردند.... بعضى اظهار نظرها در خصوص رد صلاحيت نامزدهاى انتخاباتى آنقدر متناقض بوده که به طنز بيشتر شبيه است. بعضى‌ها گفتند بيش از 70 درصد نامزدهاى يک حزب رد صلاحيت شدند و بعضى‌ها گفتند تعداد اندکى رد صلاحيت شده‌اند و برخى گفتند بايد بيشتر بررسى کرد. اينها حتى ارزيابى دقيق از رد صلاحيت‌ها نداشتند و به اظهار نظرهاى متناقض و شتاب‌زده پرداختند… ‌بعضى از افرادى که رد صلاحيت شده‌اند همين اخيرا گفته‌اند لازم نيست نظام را قبول داشته باشيم. اين اقرار صريح نشان مى‌دهد اين گونه افراد فاقد صلاحيت هستند.
در همين حال ايران و كيهان نيز به خبرسازي‌هاي خود عليه جبهه اصلاحات ادامه دادند. كيهان مصاحبه محسن آرمين با هفته‌نامه چلچراغ را بهانه قرار داد و سعي كرد با استناد به آن از تفرق ميان اصلاح‌طلبان خبر دهد. اين روزنامه نوشت: يك هفته نامه وابسته به افراطيون اصلاح طلب تلويحا به انتخاب چهره اي معتدل همچون محمدرضا عارف به عنوان سرليست اصلاح طلبان انتقاد كرد.
هفته نامه «چلچراغ» كه از سوي افراطيون مشاركتي منتشر مي شود، در شماره اين هفته خود با «محسن آرمين» عضو سازمان مجاهدين انقلاب مصاحبه كرد و در سؤالي از آرمين اين چنين پرسيد: «محمدرضا عارف سرليست شما شده و طبيعي است كه مردم او را نمي شناسند و اگر بشناسند هم بدتر است چون مثلا در اين مدت «عماد افروغ» خيلي بيشتر از «محمدرضا عارف» مشكلات را نقد كرده است. آن وقت تكليف راي دهنده ها چيست؟» محسن آرمين هم در پاسخ به اين سؤال تلويحا محمدرضا عارف، معاون اول دولت خاتمي را متعلق به جناح تندرو اصلاح طلب ندانست و گفت: «تركيب كل ليست بايد بتواند اهداف اصلاح طلبانه را نمايندگي بكند نه تك تك افراد! ليستي كه ما مي دهيم بايد امكان راي آوردن داشته باشد.
كيهان نوشته است: ظاهرا تيغ انحصارطلبي افراطيون مدعي اصلاحات كه پيش از اين شامل حسن روحاني و محمد هاشمي شده و آنان را اصلاح طلب ندانسته بود، قرار است معاون اول دولت اصلاحات را هم از جرگه اصلاح طلبان خارج نمايد! احتمالا حمله افراطيون دوم خردادي به محمدرضا عارف با انتقادات شديد عارف از اظهارات ذلت جويانه مصطفي تاج زاده بي ارتباط نباشد.
اين روزنامه، در خبر ديگري، نوشته است: مجري انتخابات مخدوش مجلس ششم در دولت اصلاحات كه عضو سازمان مجاهدين انقلاب نيز هست در يك اظهار نظر عجيب و انحصارطلبانه ورود غلامعلي حداد عادل به مجلس ششم را اساساً غيرقانوني و غيراخلاقي خواند!
مصطفي تاج زاده كه به جهت تخلفات عديده انتخاباتي در دوران معاونت سياسي وزارت كشور دولت خاتمي، از تصدي مناصب دولتي محروم شده است به عنوان مفتي افراطيون مدعي اصلاح طلبي، به حرمت حقوق دريافتي دكتر حداد عادل در مجلس ششم حكم داد(!) و اظهار داشت: اگر حداد عادل از مجلس ششم حقوقي دريافت كرده باشد به نظر من حقوق دريافتي وي حرام بوده است!
كيهان در ادامه نوشت: وي به دريافت كمك مالي برخي از دوستان مدعي اصلاحات خود از آمريكا كه اسناد آن منتشر شده است اشاره اي نكرد و در باره حرام يا حلال بودن آن توضيحي نداد!
ايران ارگان دولت نيز با اين ادعا كه آمار ردصلاحيت‌ها توسط اصلاح‌طلبان تحريف شده، نوشت: يك عضو سازمان مجاهدين درباره تعداد ردصلاحيت‌شدگان داوطلبان نمايندگي مجس هشتم گفته: در عمل بيش از 35 هزار نفر از اصلاح‌طلبان رد صلاحيت شدند كه ميان آنها، نام بيش از 80 نماينده مجلس ششم ديده مي‌شود. ادعاي اين فعال اصلاح‌طلب، در حالي مطرح شد كه تعداد كل ثبت‌نام كنندگان در انتخابات مجلس هفتم در سراسر كشور تنها هفت هزار و 129 نفر بوده است.

خاتمي : هيات هاي اجرايي به تسويه عجيبي دست زدند

اعضاي ستاد ائتلاف اصلاح طلبان صبح روز شنبه با حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد خاتمي ديدار كردند . در اين ديدار اعضاي ستاد ضمن ارائه گزارشي ازروند بررسي صلاحيت ها درهيات هاي اجرايي،ازاتفاقات پيش آمده ابراز گلايه و نگراني كردند . سيد محمد خاتمي رييس جمهور سابق در اين ديدار گفت : هيات هاي اجرايي در اين مرحله از انتخابات به تسويه عجيبي در نيروهاي مومن ، شايسته و داراي شانس پيروزي در انتخابات دست زدند .

اعضاي ستاد ائتلاف اصلاح طلبان صبح روز شنبه با حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد خاتمي ديدار كردند . در اين ديدار اعضاي ستاد ضمن ارائه گزارشي ازروند بررسي صلاحيت ها درهيات هاي اجرايي،ازاتفاقات پيش آمده ابراز گلايه و نگراني كردند . سيد محمد خاتمي رييس جمهور سابق در اين ديدار گفت : هيات هاي اجرايي در اين مرحله از انتخابات به تسويه عجيبي در نيروهاي مومن ، شايسته و داراي شانس پيروزي در انتخابات دست زدند . وي با بيان اينكه پيش از اين نيز نسبت به نوعي تنگ نظري و اقدام براي محروم كردن بسياري ازنيروهاي مومن مجرب و روشن از حضور در صحنه انتخابات هشدار دادم گفت : اقدامات هيات هاي اجرايي نه تنها شامل نيروهاي اصلاح طلب مي شود بلكه بسياري از نيروههاي مستقل و مجرب نيز تاكنون از امكان حضور در انتخابات محروم مانده اند .

خاتمي گفت:در وضعيت فعلي نه تنها در اكثر حوزه ها امكان رقابت بين گروه ههاي سياسي وجود ندارد بلكه وضعيت به گونه اي است كه نيروههاي مستقل هم امكان رقابت ندارند .بدين ترتيب مهم ترين شرط انتخابات خوب و ارزشمند يعني رقابت منتفي شده ،امري كه يقينا مورد نظر مقامات عالي رتبه نظام نخواهد بود.

آقاي خاتمي همچنين اظهار اميد واري كرد كه مسئولان برگزاري انتخابات با تجديد نظر در آنچه پيش آمده ، به سمت برگزاري انتخاباتي رقابتي و قابل قبول حركت كرده تا و خداي ناخواسته شاهد رفتاري نباشيم كه به بخش مهمي از نيروهاي ارزنده و بالاتر از آن به كل جامعه جفا شود.

وي همچنين تاكيد كرد : اميدوارم امكان شركت همه جريانات و جناح هاي سياسي معتقد به نظام ، ملت و كشور فراهم شود .

ديديد يک شوخي بيش نبود

اعتماد:مدتي قبل و کمي پس از عزل يا استعفاي آقاي علي لاريجاني از دبيري شوراي عالي امنيت ملي ايشان در کسوت سياسي اجتماعي جديدي ظاهر شدند و ادبياتي متفاوت با دوران دبيري شوراي امنيت و رياست سازمان صدا و سيما به کار گرفتند. يکي از محورهاي مورد تاکيد ايشان تشکيل دولت وحدت ملي يا جبهه آشتي ملي بود.
ايشان اشاره کردند که پيگيري تئوري دولت وحدت ملي بسيار موثر است و مصر بودند که به مدد قوانين بايد وحدت ملي را تضمين کرد. غافل از آنکه «وحدت ملي» يا «اتحاد ملي» يا «تشکيل جبهه آشتي ميان جناح ها» نياز به قانون ندارد. همين که قلباً و عملاً به قانون اساسي و تمام اصول آن پايبند باشيم وحدت ملي تضمين شده است. همان وقت دو يادداشت نوشتم(8 آبان و 22 آذر) که اين يک ترفند تبليغاتي است براي جذب افکار عمومي براي ورود به عرصه انتخابات مجلس و از اصحاب اصلاح طلب رسانه ها تقاضا کردم به بهانه زيبايي هر اختلاف و شقاق ميان اقتدارگرايان در دام حمايت از کسي که بيشترين رفتار ضداصلاحي را در يک دهه داشته نيفتيم. مگر مي شود باور کرد يک لاريجاني از ضرورت شکل گيري جبهه آشتي ملي در شرايط بحراني و حساس و ويژه سخن بگويد و لاريجاني ديگر با همان تفکرات سياسي بيشترين نقش را در ردصلاحيت غيرموجه نامزدهاي يک جناح اصلي و اصيل و خط امامي کشور داشته باشد. برادر سوم هم در آن سوي مرزها هميشه در لابي هاي بين المللي فعال و براي جذب حمايت غرب از همفکران شان در تلاش بوده و در داخل کشور اصلاح طلبان را متهم به تزوير و همراهي با امريکا و غرب کند؟ دولتي که علاقه مند به نظارت بر انتخابات امريکا و غرب است در اولين مرحله آزمون اجراي انتخابات در داخل کشور کارنامه يي از ردصلاحيت هاي گسترده بر جاي گذاشته و سعي دارد از آن هم حمايت کند. اينک اين سوال به قوت خود باقي است. آيا آقاي علي لاريجاني هنوز به دنبال جبهه آشتي ملي هستند يا خير؟ اين احتمال هست هدف از طرح اين موضوع کشيدن دعوا و جنجال به درون جبهه خودشان به دنبال رقابت هاي سياسي درون اصولگرايان و تشکيل جبهه آشتي ملي در همان جبهه بوده و اساساً ضرورت حضور يک جناح ديگر- اصلاح طلبان خط امامي- را باور ندارند.ايشان اگر در آن موضع صادق و راستگو بوده است بايد در برابر گستردگي ردصلاحيت ها موضع بگيرند و از مراجع و فقهاي بزرگواري که به ايشان اصرار کرده اند در انتخابات شرکت کند بخواهد در برابر اين رفتار ضد اتحاد ملي سکوت نکنند. خصوصاً اين درخواست از آيت الله مهدوي کني مطرح شود که اينک در عرصه رقابت خبرگان وارد شده اند و خود زماني در کسوت وزير کشور مجري انتخابات بوده و در همان دوره کساني مانند جناب مهندس عزت الله سحابي تاييد صلاحيت شدند. نگارنده اميدوار است آقاي لاريجاني که صلاحيت ايشان تاييد شده تفکر کنند و ببينند در همان محيط دانشگاه مي توان از ردصلاحيت يکي از اساتيد بزرگ هم رشته ايشان يعني دکتر نجفقلي حبيبي آن هم به اتهام عدم التزام به اسلام يا عدم احراز حسن شهرت دفاع کرد. البته اين تکليف براي ديگر همکار دانشگاهي مان جناب آقاي دکتر حدادعادل هم برقرار است.

 

بازگشت به صفحه نخست         

                             blog stats

Free Web Counters & Statistics