نویدنو:3/11/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

راه اندازی نخستین رسانه تخصصی شعر نیمایی

 

به همت تنی چند از شاعران نیمایی نخستین سایت تخصصی شعر نیمایی راه اندازی شد. نویدنو ضمن شادباش به عزیزان دست اندر کار سایت ، معرفی این سایت به خوانندگان گرامی را وظیفه خود می داند. آرزو می کنیم این آغاز خجسته به ادامه ای پر بار در بازشناسی عیار هنر واقعی در برابر خر مهره های جادوگران بیانجامد. برای آشنایی بیشتر اولین مقاله دین دانگ را تقدیم می کنیم .

 

ما نیمایی هستیم

 

 الف- از دهه شصت، با خارج شدن نیروهای اجتماعی- سیاسی از عرصه جامعه، شعر اجتماعی ایران که به شیوه­ نیمایی و سپید(شاملویی) سروده می شد تحت فشار قرار گرفت و ناگزیر شد فضای جامعه را ترک کند. با غیبت شعر آزاد نیمایی که در طول سالها به خواستهای اجتماعی توجهی عمیق نشان داده بود، نوع خاصی از نوشتن به عنوان شعر که ریشه در پیشنهادهای تندرکیا و هوشنگ ایرانی داشت صفحات شعر مطبوعات روشنفکری را اشغال کرد. این نوع نوشتن که در طول انتشار مجله فردوسی با نام موج نو و در مجله­ تماشا با عنوان موج ناب تبلیغ و ترویج شده بود و سرانجام با تندتر شدن نبض حرکتهای اجتماعی- چون قادر به همراهی با آن نبود- مجبور به عقب نشینی شده بود؛ این بار با غیبت آن- شعرنیمایی و سپید(شاملویی)- با تمام توان به میدان آمد و چون دغدغه هایش به کلی با دغدغه های شعر فارسی- اعم از نیمایی یا غیرنیمایی- متفاوت بود و به آنچه موجب عقب نشینی و رانده شدن شعر و شاعران نیمایی شده بود، علاقه ای نشان نمی داد فرصت لازم را برای گسترش نفوذ خود در میان جوانان به دست آورد و به گرایش غالب شعر فارسی تبدیل شد و توصیه های هوشنگ ایرانی و یارانش را- مبنی بر محکوم کردن و راندن هر شعری جز نوعی که خود می پسندند-  در بیانیه خروس جنگی مو به مو اجرا کرد.

 

ب- امروزه آثاری که  در مطبوعات و مجموعه ها به نام شعر روز فارسی چاپ و منتشر می شود هیچ تناسب و پیوندی با شعر فارسی ندارد و همه پیوند هایش را با آن قطع کرده و به صورت موجودی پا در هوا در فضایی که نه آن را می شناسد و نه آن را می تواند تخیل کند و نه از آن می تواند فراتر رود، در حال اغما و تنفس مصنوعی است.

سالانه ده ها مجموعه شعر، انبوهی کاغذ و جوهر را به خود اختصاص می دهند و بدون این که خوانده شوند در انبارهای انتشاراتیها یا پس توهای شاعران خاک می خورند، چرا که شعر به کالایی بدنام تبدیل شده و خوانندگان خودرا ارضا و اقناع نمی کند و از همه دوستدارانش سلب اعتماد کرده است. اما شاعران در چنبر توصیه ها و نظریه های غیر ایرانی و بیگانه با ویژگیهای زبان و فرهنگ فارسی گیر افتاده اند و کسی را یارای نافرمانی در مقابل آنچه برخی محافل به عنوان مبانی روشنفکری و فرهیختگی و مدرنیته صادر می کنند نیست.

 

ج- ویژگی های آنچه به عنوان شعر در نحله  تندرکیا- ایرانی (غیر نیمایی وغیر شاملویی) منتشر می شود  را می توان به صورت زیر جمع بندی کرد:

١- مهمترین ویژگی همه آنها بی وزنی است، گویی که ترک وزن اساس تمام نوآوریهاست وهمین که شعر وزن نداشته باشد از هرگونه کهنگی و عقب ماندگی دور می شود و به تسخیر فضاهای تازه و بدیع می پردازد. اما واقعاً چه روی می دهد ؟ بی وزنی سبب تسخیر کدام فضاها و موقعیتهای شعری شده است ؟ آنچه مسلم است این که برآیند کار تا امروز افتخار آمیز نبوده است.

٢- همه انواع این شعرها با شعر کلاسیک فارسی قطع ارتباط کرده اند- با شعر نیمایی که هیچ گاه پیوندی نداشته اند- و از ابزارها و امکانات شعر فارسی دوری می کنند. این نوشته ها می خواهند با ایجاد فضاهای خاص به شعر برسند، ولی متاسفانه در این زمینه هم نتیجه کار افتخار آمیز نیست.

٣- جز چند استثنا تمام نحله های اینان در کاربرد زبان با توسل به تئوریهای غربی نوعی ناهنجاری را به عنوان اختیارات شاعری برای ایجاد آشنایی زدایی و ... رواج می دهند که تا امروز نتوانسته است نمونه های موفقی به عنوان شعر یا زبان یک شعر ارائه کند.

هر رویداد اجتماعی بر بنیادهای مادی استواراست و هنگامی که زمینه های مادی پدیده ای فراهم آمد آنگاه پدیده ناگزیر رخ می نماید. در بحث نوآوریهای هنری نیز همین مطلب صادق است، و نخست باید زمینه اجتماعی و عناصر مورد نیاز وضعیت تازه هنری در جامعه وجود داشته باشد تا بر اساس آن هنرمند بابصیرت، با درک ضرورت اجتماعی و تاریخی دست به نوآوری متناسب با زمینه اجتماعی بزند وگرنه بدعتهای عالی هنری به پدیده ها و خواستهایی غریب و غالباً مضحک تبدیل می شوند.

ما معتقدیم که برتری نوآوری نیما بر مکتب های رقیب درست از اینجا ناشی می شود که او با درک شرایط اجتماعی دوران خویش دست به نو آوری زده است .

در نوآوری او عناصر زیر مشاهده می شود :

١- نوآوری در وزن- تصرف نیما در عروض شعر فارسی و شکستن قالبهای سنگ شده عروض کلاسیک و تدوین پایان بندی مناسب مصراعها یک نوآوری اساسی بود، در حالی که پایه های عروض کهن را حفظ می کرد و از همین طریق بدعت خودرا به اعماق دستاوردهای تاریخی شعر فارسی پیوند می داد.

٢- نوآوری در زبان- نیما در کاربرد زبان در شعر فارسی یک نو آوری تمام عیار انجام داد. تا زمان او هرگز شعر فارسی عرصه های زبانی او را تجربه نکرده بود. او در نحو زبان دخالتهایی کرد که در موارد قابل توجهی به سود هنری شدن زبان تمام شد.

٣- نوآوری در قافیه- نیما جبروت قافیه را در شعر فارسی شکست و آن را به یک ابزار موسیقایی صرف تبدیل کرد. یعنی اگر پیش از آن قافیه در قالبهای شعر فارسی حرف اول را می زد، در شعر آزاد نیمایی به وسیله­ ای عادی تبدیل شد و شاعران را از تنگنایی تصنعی و اجباری خیال شکن رهاند.

٤- نوآوری در نگاه- نیما به دلیل درک موقعیت تاریخی روزگار خود جهان پیرامونش را با نگاهی تخیل و توصیف و تفسیر کرد که تا آن زمان در شعر فارسی سابقه نداشت. این نگاه او که متأثر از موقعیت اجتماعی جدید بود، عناصر مدرن را به خود راه می داد.

٥- نوآوری در ساختار- نخستین بار در شعر آزاد نیمایی بود که شعر فارسی دارای ساختار عمودی شد. انداموارگی  شعر، نخستین بار وظیفه ای را بر عهده شاعران نهاد که پیش از آن در شعر فارسی مورد توجه نبود و شعرفارسی در قالب های از پیش تعیین شده اش تنها در بند ساختار افقی اش بود و ابیات آن در تمام انواع شعر از استقلال نسبی برخوردار بودند و ساختار عمودی آنها چندان مورد توجه نبود 

٦- نوآوری در درون مایه- نیما درون مایه های دست مالی شده شعر فارسی را که قرنها تکرار شده بودند طرد کرد و با درک ضرورتهای زمان به سوی درون مایه های دیگری روی آورد که شرایط اجتماعی ایجاب می کرد. و از این رهگذر وظیفه اجتماعی شعر فارسی را هم متحول کرد

٧- در کنار تمام این نوآوریها، نیما بنیان گذار سمبلیسم در شعر فارسی هم هست. در واقع نیما نوآوری در شعر فارسی را با سمبلیسمی درآمیخت که دیکتاتوری بی تحملی که بر کشور حاکم بود وجود آنرا ضروری می ساخت. در اینجا هم او الزامات اجتماعی را پایه پذیرش مکتب شعری خود قرار داد و همین امر سبب پذیرش و استقبال جامعه شعری از روش کار او بود .

توجه به این نکته ضروری است که در کنار نوآوری و شیوه کار او، تندرکیا هم پیشنهادها و نوآوریهای خودرا با سر و صدای زیادی مطرح کرد که چون فاقد زمینه اجتماعی بود با استهزا رد شد، همان طوری که پیشنهادهای هوشنگ ایرانی به همین دلیل مورد استقبال قرار نگرفت.  

با عنایت به موارد فوق ما معتقدیم که تحولات اجتماعی روی داده در کشور ما هنوز شرایطی را پیش نیاورده که شعر آزاد نیمایی قادر به تخیل و تفسیر آن نباشد، بلکه این شعر در طول تاریخ خود انعطاف پذیری لازم را جهت تجربه های تازه و گشایش ظرفیتهای نو در چهارچوب خود نشان داده است. مثلاً شعر مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری و فروغ فرخزاد و سیاوش کسرایی،همه در چارچوب شعر آزاد نیمایی جریان می یابند ولی هریک از آنها تشخص و ویژگی سبکی خود را ارائه می کنند و از امکانات و ظرفیتهایی استفاده می کنند که از دیگران متفاوت است. امکانات زبانی بی نظیر مهدی اخوان ثالث در کنار فضاهای تجریدی سهراب سپهری و هر دو در کنار نگرش مدرن و اجتماعی فروغ فرخزاد و کارکرد سیاسی- اجتماعی شعر سیاوش کسرایی با ارائه زبان و برخوردی مستقیم به جهان، تنها بخشی از امکانات و ظرفیتهای شعر نیمایی را به ما نشان می دهد. اگر به اینها تجربه های فرمالیستی یدالله رویایی را در دریاییها و دلتنگیها اضافه کنیم چشمان ما بر امکانات  وسیعتری گشوده می شود. به همین دلیل ما معتقدیم، امروزه هر گونه نوآوری از راهی می گذرد که نیما رفته است و برای رسیدن به یوش باید با صدای ناقوس بیدار شد و زمان و مناسبتهای آن را تشخیص داد.

از این جهت است که معتقدیم در این عرصه، در زمینه های زیر، راه برای نو آوری باز است.

١- عرصه زبانی: می توان عرصه های تازه ای از زبان را در شعر آزاد نیمایی تجربه کرد و به غنای زبانی شعر فارسی افزود.

٢- عرصه وزن: در زمینه وزن برخی نوآوریها را فروغ فرخزاد و سیاوش کسرایی در جهت توسعه یک وزن یا ترکیب دو یا چند وزن پیشنهاد کرده اند و تجربه های موفقی ارائه داده اند. می توان در مسیر فعالیت آنها گامهای تازه ای بر داشت یا روش دیگری ابداع کرد.

٣- در زمینه ارائه تفسیر دیگری از جهان می توان امکانات شعر آزاد نیمایی را به کار گرفت، یا همه ابزارهای شعر کلاسیک را ترک کرد و تنها بر زمینه وزن و زبان، تخیل و فضای تازه ای ارائه کرد .

می توان بر شماره این پیشنهادها افزود. نظر ما این است که شعر آزاد نیمایی قادر به پاسخ گویی به مسائل روزگار ماست و امکانات آن هنوز آنچنان که شایسته است شناخته نشده است. در عین حال شعر آزاد نیمایی تنها گزینه ای ست که می تواند اعتبار همیشگی شعر فارسی را به آن باز گرداند.

البته قابل درک است که برای نو آوری در زمینه شعر آزاد نیمایی، علاوه برآشنایی با تئوریهای نو، اشراف بر علوم و فنون ادبی و تسلط بر ابزارهای فنی آن ضروری است. و این، در روزگار ما که شاعران از موانع و دشواریهای کار می گریزند و به بهانه نوآوری و با شعار آزاد کردن ذهن از بند مزاحمت ابزارهای معمول شعر از رعایت هر قانون و قاعده ای خودداری می کنند و شعر به کالایی آسان یاب بدل شده، کمی سخت است؛ و نیز می توان این نکته را درک کرد که وقتی به سادگی می شود هر نوشته ای را به صرف تصور نویسنده اش شعر دانست، نزدیک شدن به شعر نیمایی که کسب توفیق در آن از شعر کلاسیک هم دشوارتر است، چقدر بیزارکننده خواهد بود. اما برای رسیدن به هنر باید کار دشوار انجام داد. کسی گفته است: «هنر عرقریزان روح است». از این جهت ما معتقدیم :

١- آنچه امروزه به نام شعر فارسی در مطبوعات منتشر می شود ثابت کرده که قالبی مناسب برای بیان مسائل شعری ما نیست. این را بی ارتباطی آثار ارائه شده با مسائل جامعه ما و عقیم بودنشان در برقراری ارتباط با خواننده نشان داده است .

٢- لازم است که شعر آزاد نیمایی را که قدرت و امکانات خود را در جهات مختلف ارائه کرده، حمایت کنیم و دوباره آن را به موقعیت شایسته اش برکشیم .

٣-  برای رسیدن به این هدف ها باید در زمینه ترویج هرچه بیشتر شعر آزاد نیمایی فعالیتی گسترده شود تا نسل جوان با واقعیت شعر نیمایی آشنا شود.

در پایان، دست یاری و همکاری به سوی همه کسانی که اعتقاد دارند شعر فارسی دچار نوعی نابه سامانی و انحطاط شده و راه برون رفت از آن را در شعر نیمایی می دانند، دراز می کنیم و اطمینان داریم که به زودی آثار پیروان راه نیما و دوستداران شعر آزادش را در سایت دینگ دانگ که نخستین رسانه تخصصی شعر آزاد نیمایی است، مطالعه خواهیم کرد. آدرس سایت ما این است: 

 www.dingdaang.com   

 

 

بازگشت به صفحه نخست         

                           blog stats

Free Web Counters & Statistics