نویدنو:13/10/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

در این آزمون ها ...

نگاهی بر اطلاعیه اخیر دبیر خانه حزب توده ایران- (2)

مبارزات سیاسی و فضای مجازی

 

فضاهای عمومی واقعی و مجازی

بی شک بخش بزرگی از تعاملات اجتماعی در زندگی شهری وابسته به فضاهای عمومی موجود در آن است و فضاهای عمومی بعنوان بستر به هم پیوند دهنده ی عناصر مختلف اجتماعی و کنش و واکنش بین آن ها بر هستی یک جامعه و تغییر و تحولات آن تاثیر به سزایی دارند. مردم در این فضا ها با همدیگر و تجربه ها و دانسته های مختلف آشنا می شوند، به هم می پیوندند و پراتیک اجتماعی خود را به کمک آن سازمان می دهند. به همین دلیل، فضا های عمومی از جمله و بویژه جایگاه مناسبی برای سیاست ورزی و فعالیت های سیاسی در شهرها و جوامع مختلف است.

 

پیدایش اینترنت، بستر جدیدی را وارد فضاهای عمومی کرده است که آن را فضای مجازی نامیده اند. فضای مجازی گسترش اعجاب انگیزی به فضاهای عمومی بخشیده است. سهولت دسترسی به این فضای گسترده در سطح جهان و برقراری ارتباط بسیار ارزان و بدون هرگونه محدودیت جغرافیایی امکان شگفت آوری را به وجود آورده است. هر روز که می گذرد، فضاهای مجازی نقش مهم تری در تعاملات اجتماعی ایفا می کنند و آنجا که به جمهوری اسلامی با فضاهای عمومی بسیار ناامن شده توسط تحرکات پلیسی برمی گردد، اینگونه فضاها براستی به کانون تحولات مهمی تبدیل می شود.

 

توضیح بیشتری بدهیم. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که در آن نه تنها اجتماع بیش از "یک نفر" ممنوع است (در زمان قدیم این قانون شامل "دو نفر" می شد)، بلکه عملا کاری کرده اند که همان یک نفر نیز بهترمی داند بی دلیل وارد مراکز و فضاهای عمومی نشود و یک زندگی در "بند" های خانگی را به چنین حضورهایی ترجیح دهد. شاید بسیاری از ما تصور کرده باشیم حضور قدرتمند نیروهای انتظامی در خیابان ها و مکان های عمومی و برخورد به لباس، آرایش، رفتار و ... تقریبا همه چیز مردم، ریشه در نگاهی ایدئولژیک و مبارزه با رواج ورسوخ فرهنگ غربی ، سکولاریزم، یا بی حجابی و غیره داشته باشد. شکی دروجودچنین اهدافی نیست. اما واقعیت آن است که شیوه های مدرن سرکوب و خفقان اجتماعی با "ناشهرسازی" (Counter-urbanization) و ناامن کردن فضاهای عمومی آغاز می شود.

 

همین تلاش در مورد فضاهای مجازی نیز جاری ست، اما با دو تفاوت عمده :

نحست آن که، در کنترل این فضا محدودیت های جدی وجود دارد و تلاش ها با فیلترینگ و تصویب قوانین سرکوبگرانه به نتیجه ی دلخواه نرسیده و نمی رسد.

دوم آن که ، بخشی از این فضای عمومی خارج از سلطه ی اداری حکومت ها به علت بیرون بودن از مرزهاست.

 

فعالیت سیاسی چپ و فضای وب

بکارگیری فضای مجازی وب توسط گروه های سیاسی در ایران خیلی سابقه ی درازمدتی ندارد. آغازبه کار گیری فضای وب نیز با مخالفت ها و چالش های بسیاری همراه بود. تعداد بسیاری از فعالان سیاسی ما در ابتدا ،  تصورمی کردند که کامپیوتر و اینترنت پدیده ای لوکس و متعلق به طبقات فوقانی و نخبگان جامعه است ، و حضور در این فضا را شایسته ی چپ و نیروهای وفادار به مردم نمی دانستند. این چالش و بحث حتی امروز هم که دسترسی به اینترنت همگانی شده و تقریبا همه فعالین مدنی، اجتماعی و سیاسی در داخل کشور به طور پیوسته ای یه آن مراجعه می کنند، ادامه دارد وحتی  بسیاری از نشریات مترقی منتشرشده  در ایران،  در طی این دوران حتی فاقد یک سایت ساده ی دیجیتال بوده اند، یا اگرداشته اند به دلیل عدم قائل شدن اهمیت ،غیر فعال است. متاسفانه هنوزهم،  بسیاری از فعالان سیاسی ما ، حتی بعنوان یک کاربر ، بلد نیستند از اینترنت استفاده کنند. وتلاشی هم برای نزدیکی به آن به عمل نمی آورند. از همین رو "پرینت" مقالات جذاب هنوز هم از رقم بالایی برخوردار است .

 

در طی زمان – که خیلی هم دراز نیست -  احزاب و سازمان های سیاسی چپ، به تدریج و یکی پس از دیگری، به ضرورت حضور دردنیای وب اشراف یافته و نشریه ارگان خود را به دیجیتال نبدیل کرده اند. شکل جدید انتشارارگان ها، به دلیل راحتی دسترسی، عدم محدودیت زمان مراجعه وپیوند با "سرچ" های اینترنتی ،  دامنه تاثیر گذاری احزاب وسازمان ها را در فرایندهای سیاسی کشور به شکلی جدی افزایش داده است. برخی از این سازمان ها در کنار پایگاه اینترنتی رسمی خود، سایت های غیر رسمی  دیگری را برای بازتاب گفتگوها، گفتمان ها و مباحثات و اخبار مبارزات سیاسی - اجتماعی ایران راه اندازی کرده اند.  

 

گفتنی است که  قبل از چپ ها،  دشمنان سیاسی وطبقاتی آن ها، حضوردر فضای  اینترنت را به شکل جدی  ومحکمی آغاز کرده و به معماری انواع و اقسام فضاهای عمومی مجازی برای تاثیرگذاری بر سیر رویدادها و بویژه تبلیغ اندیشه های نولیبرالیستی و فردگرایانه در بین جوانان پرداخته اند. هم اکنون نیز سایت های (فضاهای مجازی) هدایت شونده از مراکز جهان سرمایه داری بالاترین وزن مراجعه و تاثیر گذاری را درفضای وب دارند.

از سوی دیگر، این تنها جریانات سیاسی- اجتماعی نبودند که فضای مجازی را برای گسترش فعالیت های انتشاراتی خود برگزیدند، بلکه نقش آفرینان دیگری نیز به این عرصه علاقمند شدند. یکی از این نقش آفرینان افراد و جریانات "فراکسیونیست" گسسته ویا اخراج شده از احزاب وسازمان ها  ویا منتقدان به حق وناحق احزاب و سازمان های سیاسی بوده اند. آن ها از اولین کسانی بودند که برای رها کردن فریادهای اعتراضی خود محملی مناسب یافتند و بدین منظور سایت های مختلفی را راه اندازی کردند (لطفا از ما مصداق مشخص نخواهید).

 متاسفانه تنوع و کمیت اطلاع رسانی این سایت ها  در فضای وب ، گاه از خود احزاب وسازمان های  سیاسی گسترده تر بوده است. برخی از آن ها در پشت ژست اطلاع رسانی وادعای رسانه بودن ، آشکارا به فعالیت های "مخرب فراکسیونیستی" و "جریان سازی" مشغول بوده  و گاه به شکل مضحکی سایت های خود را" آلترناتیو" سایت های رسمی احزاب و سازمان های سیاسی کرده اند. (مضحک از آن جهت که هستی یک حزب یا سازمان سیاسی را با حضور سایت آن در فضای وب  اشتباه گرفته  ویاآگاهانه  چنین القا کرده اند.)

 

نقش آفرین بسیار مهم دیگر این صحنه، پلیس سیاسی است که گستردگی فعالیت های آن به درستی در اطلاعیه حزب توده ایران (1) مورد اشاره قرار گرفته است. البته تجربه نشان می دهد فعالیت پلیس سیاسی تنها به راه اندازی سایت های جعلی جذاب و پر خواننده به علت اخبار دست اول جنجالی خلاصه نمی شود، بلکه طیف وسیعی از اقدامات  از جمله : ارسال مقالات "مهندسی شده" با نام های جعلی و ایجاد "نام های تجاری" (Brand name) مجازی چپ ، هدایت های اطلاعاتی در پشت صحنه ی ایمیل کاری های ناپیدا، مرتبط ساختن تدریجی نویسندگان جذب شده از سوی پلیس سیاسی  به سایت ها و غیره و غیره را شامل می شود ، که در طی این مدت نه چندان طولانی به تکرار دیده شده است.

 آخرین شاهکار آن ها تلفیق فعالیت اطلاعاتی با فعالیت های به اصطلاح "فراکسیونیستی" و تمرکز مجموعه ای از این گونه فعالیت ها برای پروژه "حزب سازی" است. دعوت از" توده ای ها" برای "احیا" دوباره "حزب توده ایران"  که با شناسایی ها و ایمیل های مستقیم صورت گرفت را باید از زمره چنین اقداماتی ارزیابی کرد. البته این پروژه ی به شدت تدارک یافته اما عمیقا ابلهانه، خود نشان دهنده آن است که این تنها ما نیستیم که در کار شناخت و بکار گیری وب کم تجربه ایم بلکه دشمنان ما نیز برای استفاده از ظرفیت های فضای وب هنوز راه درازی در پیش رو دارند. (چشم اسفندیار پروژه ی "جعل حزب توده ایران" آن است که حزب  برای همیشه نمی تواند همانند سایت مجازی باشد. این مدعیان باید روزی بر روی زمین  واقعیت پا بگذارند و پاسخگو باشند که این قهرمان های جعلی چه کسانی هستند، چه پیشینه ای داشته اند وازچه ارتباط توده ای  با بدنه ی جامعه برخوردارند و یا آن که افشا خواهد شد که از کجا حقوق می گیرند وازچه کسانی  فرمان می برند. این حضرات نمی دانند که با اقدام خود عملا به شعور مردم ما توهین کرده اند.)  

 

"فضا" سازی

تا آنجا که مطالعات و تجربه به ما نشان داده (اغلب اعضای هیئت تحریریه ما از اولین روزهای برپایی اینترنت در کشور از آن بهره برده و در ایجاد نشریات و سایت ها و وبلاگ های مختلف نقش داشته اند.) تفاوت های مهمی بین فضاهای مجازی و فضای عمومی واقعی وجود دارد. ما در دنیای مجاز قادریم فضاهای بی شماری را با هزینه ناچیزی معماری  وایجاد کنیم و با دعوت از مردم به حضور در فضاهای آفریده شده، کار سیاسی- فرهنگی خودرا ادامه دهیم . ما می توانیم نشریه، کتابخانه، تفریحگاهی پر از سرگرمی های سالم، مجتمع سینمایی، رادیو، اطاق های گفتگو، کلاس های آموزشی، دانشگاه (تجربه ی حزب کمونیست آفریقای جنوبی بسیار آموزنده است)، و بزودی تلویزیون و هزاران فضای عمومی مجازی را بدون لزوم به وجود سرمایه زیاد، خرید زمین، گرفتن مجوز از ده ها سازمان عریض و طویل مختلف ، که همه نهایتا به پلیس سیاسی مرتبط اند، برپا و یا در ساختنشان مشارکت کنیم و با مردم خود پیوند برقرار سازیم. اساسا فضای مجازی با ظرفیت پایان ناپذیرش انگار برای مایی آفریده شده که سرمایه ای نداریم.

 

اما اگر دقت کنیم هنوز در ابتدای راهیم و بضاعت چپ در این فضا اگرچه رو به رشد اما ناچیز است. در بسیاری موارد اقدام انجام گرفته صرفا  چیزی جزدرج و بازتاب محتویات ارگان های واقعی در فضای مجازی نیست. در مورد حزب توده ایران ، به نظر می رسد تاثیر طبیعی این بازتاب در شکل گیری دیگر نشریات و سایت ها نیز درک نشده باشد. فعالیت در فضای وب به علت گستردگی طیف و سیال بودن مخاطبان آن به نگاهی عمیقا دمکراتیک و چند سطحی نیازمند است.  فضاهای عمومی مجازی باید درست همانند فضاهای عمومی واقعی نظیر دانشگاه، پارک، سینماها و ... معماری شود. ضروری است طراحی این فضا ها طوری باشد که همه مخاطبان مورد نظر بتوانند در آن حضور یافته و با آن احساس غریبگی نکنند. ما می توانیم  همه را به مشارکت در امور سیاسی – اجتماعی جلب کنیم . قرار نیست و نمی توان انتظار داشت همه چیزدر فضای وب "درست" باشد و هیچ کج اندیش یا منتقد این موضوع ویا آن مطلب و یا حتی بعضا افراد مسئله دار در آن تردد نکنند ونباید اگر نشانه و اثری از رد پای یک خطا را مشاهده کردیم ، آن منطقه را "آلوده" اعلام کنیم. این سایت ها حوزه های حزبی نیست که چنین دقت عمل هایی از آن ها انتظار برود. آنچه قرار است رخ دهد، جذب وسیع مردم به این فضاها برای روشنگری و بردن اندیشه های دگرگونساز میان آن هاست. در واقع سایت ها با ایفای چنین نقشی، وظیفه ی انتقال همه ی ماجرا به دنیای واقعی برای مبارزه در کف شهر و تامین حقوق واقعی مردم بوسیله مبارزات سیاسی توسط نهادهای مردمی و احزاب و سازمان ها را به عهده دارند. فعالیت اینگونه سایت های مستقل نباید با کار متشکل حزبی اشتباه گرفته شود. به یک عبارت، ما به ده ها سایت مانند "نوید نو" ، و یا سایت های چه بسا موفق تر مانند "صدای مردم" و "آذین داد" و چه و چه ... نیازمندیم. و تازه این سایت ها و سایت های مشابه هنوز تا خلق یک "فضای فراگیر" راه زیادی در پیش دارند. (تجربه سازماندهی مبارزات جنبش صلح جهانی در دوره ی اخیر در این رابطه بسیار ارزنده است)

 

در بادی امرشاید چنین به نظر رسد که این استراتژی می تواند به یک چند صدایی (شاید در مراحل اولیه خام) بینجامد و صدای راهبری کننده در این میانه گم شود. همه ما در تجربه های اولیه خود در سازمان های دمکراتیک مردمی دوران انقلاب شاهد این  سردرگمی ها بوده ایم ، اما در عمل دیدیم که نجوای سردرگمی ها چگونه به تدریج به یک صدای مردمی واحد فرارویید وطنین دوران ساز خودرا درمحیط زمان افکند. آنچه "ژنتیک" مبارزه ی عمیقا دمکراتیک حزبی در آن روزگار حکم می کرد و امروز نیز بیان می دارد، روشی ست که شاید بتوان آن را "تک - چند صدایی" نامید، یعنی یک راهبری وحدت یافته و تک صدا شده (حزبی) در میان انبوهی از دیگر صداهایی (دمکراتیک) که ارکستراسیون ما را دلپذیر تر، مردمی تر و لذا تاثیرگذار تر می کند. آوازی دلکش که با تعامل سازهایی پر از بداهه نوازی همراهی می شود و همراهی می کند.

"نوید نو" بسیار تلاش داشته بتواند الگویی از این دست را در میان سایت ها ترویج کند. در این رابطه در بسیاری از موارد از مقالات و اسناد حزب برای بازتاب آن صدای محوری مستقیما استفاده شده است. ممکن است هنوز به آن درجه از رشد نرسیده باشیم که تغییر کمی به کیفی لازم در سایت صورت بگیرد، اما باید درک کرد که این کار کاری دشوار است و برای پختگی به زمان نیاز دارد.

 

سحن پایانی

 

رفقای گرامی!

جنبش مردمی در ایران و جهان برآمدهای تازه ای به خود می گیرد و می رود که کار دگرگونی های عمیق را در آینده ای نه چندان دور آغاز نماید. به قول زنده یاد خسرو گلسرخی "صدای پاها" یی که بر کف خیابان ها کوبیده می شود، به وضوح قابل شنیدن است. ما بازتاب آن را با چشمانی اشکبار از شادی، در تعمیق رئالیسم جادویی حزب مبتنی بر بینش انقلابی - سوسیالیستی در اسناد و نشریات و مبارزات موثر آن در میان مردم کشورمان شاهدیم و از آن در کار مستقل خود تاثیر می گیریم.

رفقای گرامی!

 بگذارید اینجا و آنجا نارسایی های کوچک و بزرگی وجود داشته باشد. ما مطمئن هستیم شما هیچگاه از نارسایی ها نهراسیده اید ونمی هراسید.  اگر تلاش عظیم و پایداری حماسی و عظیم شما نبود، با آن قتل عام روحی و جسمی رذیلانه و آن همه نارسایی تحمیل شده،ما امروز چیزی به نام حزب توده ایران نداشتیم. همه ما هنوز زخم های بزرگی از جنایت های ددمنشانه ی سال ها سرکوب و کشتار آزادیخواهان را بر تن و جان داریم و به خوبی می دانیم تبعید صد بار از هر زندانی شکنجه بار تر است.

رفقای گرامی !

 وقت آن است که لباس عزا را از تن به درآوریم، کدورت از دل بزداییم و برای گستردن وآراستن بساط نوروزی آماده شویم. رفقا، میهمانان بسیاری  برای دیدار شما - سرزنده و بالنده – چشم براهند.

بد نیست در اینجا با یادی از رفیق شهیدمان  رحمان هاتفی که جسارت بزرگی کرده و نامش را پرچم سایت کرده ایم، این باور تاریخی را تکرار کنیم که:

                   

                               مردن عاشق نمی میراندش           در چراغی تازه می گیراندش

                                                                                                    "سایه"

                                                                          

  هیئت تحریریه "نوید نو"   

  

1- درباره وحدت و دشواری های فعالیت و مبارزه حزب توده ایران پس از یورش رژیم ولایت فقیه سند مصوب پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی

 

 

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics