نویدنو - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها -  -دیدگاه نظری - ویژه نامه

کمپيني فراتر از خود

نویدنو:14/8/1385

کمپيني فراتر از خود

 کاوه مظفري

مقاله رسیده

امروز بيش از هر زمان ديگر، گفتمانِ حق خواهي و برابري طلبي زنان، در جامعه رواج يافته و حتي مخالفان اين جنبش نيز، از طريقِ همين ادبيات به مقابله برخاسته اند. زنانِ جامعه ما آماده کنشگري در راستاي حقوق خويش شده اند؛ آنان هويتي نوين را براي خويش جستجو مي کنند و براي تثبيت اين هويت، حاضر به پرداخت هزينه مي باشند. به بيان ديگر، جنبش زنان در ايران در حال بالغ شدن است. کمپين يک ميليون امضاء، به عنوان يکي از «کنش هاي جمعي» درون اين جنبش، مصداقي کامل براي توصيف اين شرايط است. توسعه و گسترش افقيِ آگاهي زنانه، در امتداد فعاليتِ اين کمپين، اشکالي «نوظهور» از اقدامِ فمنيستي را نمايان ساخته است. و پيوستن فزاينده زنان و بويژه دختران جوان به اين کمپين نشان از پتانسيلِ بالاي همبستگي ميان آنها، حول محور مطالبات اين کمپين دارد.

شايد بسيجِ منابع انساني و کنشگرانِ فعال حوزه زنان، مهمترين ويژگي اين کمپين باشد. پُر شدن فاصلة ميان نسل هاي قديم و جديدِ فعالان مسائل زنان، نشانة همين مسئله است. در واقع، از آنجايي که روابط دروني کمپين کاملاً بشکلي افقي تنظيم شده و در کنار تقسيم کار سازماني، حقِ آزادي عمل براي فرد فردِ کنشگران محفوظ است، در نتيجه کارايي فعاليت ها بسيار بالا مي باشد. انعطاف پذيري اعضاء کمپين در تحمل عقايد و نظرات مختلف، و تمرين دموکراسي در عمل، توانسته است قابليت هاي جديدي از عمل جمعي را نمايان سازد. به دليل چنين شرايطِ مستعدي براي کنشگري، امکانِ استفاده از اکثريتِ فرصت هاي موجود، فراهم گرديده؛ بطوريکه، تمامي منابعِ مورد نياز کمپين از طريق شبکه روابطِ در حال گسترش همين فعالان تأمين مي شود و اين مسئله در حفظ استقلال کمپين بسيار موثر است. بعلاوه، اتکاء کنشگران اين کمپين به توانايي ها و منابعِ خودشان، آنها را در فضاي واقعي کنشگري حفظ مي نمايد. فاصله نگرفتن و منتزع نشدن از واقعيت جامعه در هر اقدام جمعي، تنها راهِ نتيجه بخشي نهضت هاي اجتماعي است. کنشگران اين کمپين بخوبي دريافته اند که بايد از درون جامعه و از پائين ترين و پنهان ترين سطوحِ آن، زمينه هاي تغيير اجتماعي را فراهم نمايند. خير عمومي، و آگاهي درباره آن، قابل تزريق و يا اهدا به جامعه نيست. زنان بايد از درون کهن ترين و پايه اي ترين نهاد جامعه، يعني خانواده، و بواسطه آگاهي حاصل از کنش هاي جمعي خويش، شرايط گذر از نظام مردسالاري را بوجود آورند. کمپين يک ميليون امضاء، با واگذاري مسئوليتِ کنشگري به ديگر زنان و دختران جامعه، و با ترغيب آنان به همکاري، و همچنين نفوذ در درون بخش هاي مختلف جامعه، اعماق نظام مردسالار را هدف گرفته است. برقراري رابطه چهره به چهره ميان زنان و ترويجِ فرايند آگاه سازي دوجانبه، آگاهي فمنيستي را در درون جامعه توليد و بازتوليد مي کند. در واقع، اين کمپين از طريق جذب نيروهاي داوطلب، در حال ريشه دواندن است؛ بطوريکه، اقشار مختلف زنان را در فعاليت هاي خود سهيم مي سازد. روش اصلي ترويج اين کمپين، گستراندن تور روابط شبکه اي آن است. چنين ترويجي اين پتانسيل را دارد که، تا اعماقِ روابط و نهادهاي اجتماعي پيش رود و حتي در خُردترين سطوح روابط زن و مرد تاثيرگذار شود. اگرچه عنوانِ اصلي کمپين که تغيير قوانينِ زن ستيز مي باشد، ممکن است در ظاهر امري کلي و روبنايي به نظر برسد؛ اما روش اين کمپين (و هدفِ نهفته در اين روش)، ارتباط و همانديشي ميان زنان است. در حقيقت، اين کمپين توانسته است در عمل، جدايي دوآليستي، تقليل گرايانه و ساده انگارانة مفاهيم و نظريات انتزاعي را پاسخي درخور دهد. واقعيت هاي اجتماعي، خصوصاً مناسبات ته نشين شده مردسالاري، چنان پيچيدگي دارد که نمي توان به سادگي در دنياي مجرد ذهن به حل آنها اقدام نمود. لذا، تنها راه شناختِ واقعيت، تغيير آن است. و کمپين يک ميليون امضاء بخوبي اين مسئله را دريافته است.

 شرايطي که به اجمال برشمرده شد، در مجموع نشانه هايي از ظهور و بروز پديده هايي جديد در جنبش زنان هستند. گسترش روابط شبکه اي، حول محور مطالبات زنان، نه تنها خصلتي ناميرا و جاويدان به اين جنبش مي بخشد، بلکه زمينة شکوفايي و خلقِ عناصري جديد را نيز نويد مي دهد. توانمندي بالاي کنشگران جنبش زنان، بويژه نيروهاي جوان، علامتِ تغيير مدل رفتار جمعي در جامعه مدني ما است. به جاي هويت هاي متکي به شخصيت هاي کاريزمايي و مرکز محور، شاهدِ سر برآوردن هويت هاي جديدي هستيم که بر آگاهي فرد کنشگر استوار است و امکان خردورزي و آينده نگري را براي فرد فردِ کنشگران اين جنبش فراهم آورده است. ديگر به مانند نهضت هاي کهنِ اجتماعي، آگاهي تنها از جانب نخبگاني خاص به ديگر فعالان القاء نمي شود، امروز شاهد اين هستيم که هر کدام از کنشگران جنبش از ظرفيت هاي بالايي براي افزودن بر آگاهي جمعي برخوردارند. با توجه به اين شرايط، پيشگويي آساني است که در آينده اي نه چندان نزديک، شاهد تاسيس و ظهورِ گروهها و سازمان هاي جديد جنبش زنان، توسط جوانان باشيم. البته در پايان، بايد اذعان داشت که جنبش زنان در آستانه بلوغ است و علاوه بر فرصت هاي ياد شده، با محدوديت هاي بيشماري نيز مواجه مي باشد، که بدون شناخت کامل اين شرايط، نمي توان به درک کاملي از وضعيتِ موجود و چشم انداز آينده نايل آمد. اميد است در فرصتي ديگر به بررسي موانع و آسيب شناسي جنبش زنان نيز پرداخته شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics