خبرگزارى انتخاب : روزنامه
گاردين چاپ انگليس ، سفر اخير بوش به خاورميانه را شکست خورده خواند و نوشت
که اين سفر تنها به احمدی نژاد رييس جمهور ايران کمک کرده تا دوستان بيشتری
پيدا کند.
اين روزنامه با اشاره به سفر بوش به خاورميانه می نويسد: يک نفر وجود دارد
که می تواند رييس جمهور ايران، محمود احمدی نژاد، را از مهلکه ای که به
خاطر افول محبوبيتش در داخل کشور گرفتار شده، نجات دهد؛ آن شخص هم جرج بوش
است. احمدی نژاد که با انتخابات مجلس در اسفند ماه روبرو است، همچنان از
ضديت جرج بوش منفعت کسب می کند. بوش اين هفته مطابق معمول رفتار کرد. او
در حالی که بر طبل جلب حمايت عليه ايران می کوبيد، دور خاورميانه را سياحت
کرد.
گاردين با بيان اين مطلب که ,بوش به دفعات احمدی نژاد را تهديد کرد,،
افزود: بوش، احمدی نژاد را به تحريم، فشار، انزوا و بمباران تهديد کرد. او
را "پيشرو حاميان تروريسم" خواند! او بارانی از تجهيزات 20 ميليارد دلاری
را بر سر عربستان سعودی و کشورهای عرب خليج فارس سرازير کرد تا "قبل از
آنکه دير شود" در برابر او بايستند. وقتی احمدی نژاد از "خدا به خاطر
اينکه او را در سال 2005 رييس جمهور کرده" تشکر می کرد، بايد ابتدا خدا را
به خاطر رييس جمهور کردن بوش ستايش می کرد. اگر بتوانيد واشنگتن را دشمن
خودتان بکنيد، يعنی توانسته ايد دوستان زيادی پيدا کنيد.
اين روزنامه انگليسی می افزايد: سياست آمريکايی ها نسبت به جهان اسلام پس
از نظامی گرايی خشونت آميز و انتقام جويانه به تبع حادثه يازدهم سپتامبر،
در راستای تشويق دموکراسی به عنوان راه مطمئن تضمين صلح بوده است.
به نوشته گاردين، کاندوليزا رايس و سايرين در سال 2005 اعلام کردند "روزهای
بد گذشته که در آن ثبات بر دموکراسی ترجيح داده می شد، سپری شده اند". حتی
دوستانی نظير عربستان و مصر هم گوش هايشان را به اين پيام بستند. اين يک
سياست برجسته بود. اگر آمريکايی ها و انگليسی ها آنرا به اشتباه جنگ صليبی
می خواندند، شرايط به مراتب بدتر از اين می شد.
اين روزنامه اضافه می کند: با اينحال بوش و بلر نمی دانستند تز " سلطه
گرايی نو" در جنگ در عراق و افغانستان به همراه حمايت های آمريکا از توسعه
گرايی اسراييل می توانست وجهه رياکارانه ای از جنگ صليبی شان را به نمايش
بگذارد. دموکراسی اسلامی يک مفهوم مورد بحث است اما اين موضوع به نوعی بر
روی ايران، فلسطين، لبنان و حتی عراق و پاکستان تاثير داشته است.
به نوشته تحليلگر گاردين، با همه اين اوصاف استراتژی پشت پرده سفر بوش در
خليج فارس، اميدی بود که به حمايت حاکمان منطقه از اقدام نظامی ايالات
متحده عليه دشمن خونی بوش، احمدی نژاد، می رفت. اما اگر فقط يک درس برای
ياد گرفتن مطابق قوانين آنها وجود داشته باشد، آن هم اين است که با رژيم
بزرگی که در شمال و شرق آنهاست در صلح زندگی کنند. در واقع نگه داشتن آنها
به شکل سنی های طبيعي، بيشتر به کارشان می آيد.
گاردين در پايان می نويسد: دوبی بر پايه پول لرزان منطقه ساخته شده است.
کمک به ايالات متحده برای شروع يک جنگ ديگر، آخرين چيزی است که کشورهای
خليج فارس خواستار آن هستند و تازه اگر هم پيش بيايد اين راکمتر از همه
برای ايران می خواهند.