نویدنو:29/03/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

جرم ما نقد استبداد و مطالبه آزادي است

بيانيه تحليلي شماره ۴ انجمن اسلامي دانشجويان پلي تکنيک پيرامون سناريو جعل نشريات دانشجويي

اين روزها، روزگاري به غايت دشوار و ملتهب براي دانشجويان دانشگاه اميركبير است. اکنون مدتي است كه هشت تن از ياران دبستانيشان درحصار ميله هاي زندان به سر مي برند. ۸ ستاره پلي تکنيکي ، ۸ دانشجوي بي گناه اين دانشگاه اکنون به گناه ناکرده روزهای عمر خود را در بند ۲۰۹ اوين به شب مي رسانند. اخباري که در اين روزها از شکنجه و فشار روحي و جسمي به اين افراد براي اعتراف به پذيرش انتشار نشريات جعلي از زندان به گوش مي رسد همگان را نگران کرده است .احضارهاي پياپي دانشجويان به کميته انضباطي دانشگاه ، ضرب و شتم دانشجويان توسط انتظامات ،  افزايش فشارها بر دانشجويان زنداني و اعلام هاي مکرر قاضي حداد مبني بر اعلام گناهکار بودن دانشجويان زنداني بدون ارائه هيچ دليل و مدرک موثقي و بدون طي روند دادرسي قضايي از يک سو و تداوم بازداشت دانشجوبان  که با دستگيري دو عضو سابق شوراي مرکزي انجمن اسلامي دانشجويان پلي تکنيک آقايان عباس حکيم زاده و علي صابري سير تازه اي به خود گرفته بررسي مجدد سناريو جعل نشريات دانشجويي دانشگاه اميرکبير را از ابتدا تا کنون جهت آگاهي هر چه بيشتر افکار عمومي از ابعاد مختلف اين پروژه ضروري مي سازد.

الف) آغاز پروژه:


 
در تاريخ دوشنبه دهم ارديبهشت ماه چهار شب نامه به صورت محدود و با مطالبي كاملاً يك شكل و با ادبياتي موهن و غير دانشجويي در دانشگاه اميرکبير منتشر شدند.لوگوي اين شب  نامه ها كاملاً شبيه  لوگوي چهار نشريه دانشجويي اين دانشگاه به نامهاي   “سحر”،”ريوار”،سر خط”،و “آتيه” بود كه مديران مسئول آنها به ترتيب آقايان احمد قصابان ، پويان محموديان،مجيد شيخ پور و مقداد خليل پور بودند.مديران مسئول بلافاصله پس از مشاهده اين نشريات كه به نام آنها توزيع شده بودند شفاها ًبه مسئول انتظامات دانشگاه و نيز مدير كل فرهنگي دانشگاه اعلام نمودند كه نشريات پخش شده متعلق به آنها نيست ونيز همان موقع طي نامه اي مكتوب به رياست دانشگاه اين مطلب را عنوان داشتند و نيز مطالب مندرج در نشريه را محكوم نمودند.اين نامه ظهر همان روز در دانشگاه توزيع گرديد.

در حالي كه تيراژ نشريات دانشگاهي حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نشريه مي باشد و مكان انتشار نشريات عموماً صحن مركزي دانشگاه مي باشد، اما مطابق گزارش هاي انتظامات دانشگاه تعداد نشريات جعلي مذكور بسيار كمتر از اين بوده است و تعدادي از آنها در داخل ساختمان دانشكده ها ،آسانسورها و مكان هاي خلوت توزيع شده است  كه حاكي از اين مسئله است فردي كه نشريات را تهيه و توزيع نموده است صرفاً در پي برپايي غائله اي بوده است و البته انتشار حتي يك عدد نشريه با چنين مطالب موهني براي برپايي غائله كافي است و به نظر مي رسد فتنه گران از همين حربه استفاده نموده اند.در حالي که هر فردي ميداند كه از نوشتن اين مطالب چه سرنوشتي در انتظار اوست و به قول هر ناظر بي طرفي هيچ كسي حاضر نيست در نشريه خود چنين مطالبي بنويسد

پس از انتشار نشريات مذكور مديران مسئول ،هيات تحريريه نشريات و انجمن اسلامي دانشجويان اميركبير بارها مطالب منتشره در آنها را محكوم نموده و خواستار شناسايي و مجازات عاملين تهيه  وانتشار آنها شدند.هرچند ميدان داري عوامل وابسته به اقتدارگرايان و همراهي شديد رياست بي کفايت دانشگاه اميرکبير با معترضين قدم به مزدي که از روز نخست آغاز پروژه شروع به جوسازي و شانتاژ عليه دانشجويان پلي تکنيک کردند به خوبي نشان دهنده آن است که چه کساني پشت پرده اين سناريوي شوم ايستاده اند اما دستگاههاي امنيتي با دستگيري دانشجويان و مديران مسول نشريات شروع به پرونده سازي عليه آنان در راستاي پروژه از پيش تعيين شده کردند و چشم خود را به روي تمامي شواهدي که دال بر بي گناهي دانشجويان و مديران مسول نشريات جعل شده بود بستند و پيکره نحيف جامعه دانشگاهي پلي تکنيک را با شمشير بي عدالتي خود نواختند تا بار ديگر هگان دريابند در اين ملک عدالت سرابي بي نيست.

ب)بازداشت و سرکوب دانشجويان

روز پنج شنبه سيزدهم ارديبهشت احمد قصابان مدير مسئول نشريه سحر در مقابل درب دانشگاه و در حاليکه قصد اعلام شکايت رسمي از بسيج دانشجويي و روزنامه کيهان به دليل ابراد افترا و تهمت عليه دانشجويان را داشت دستگير شد و از آن روز تا همين امروز دستگيري و احضار اعضاي انجمن اسلامي و يا برخي دانشجويان فعال ادامه داشته است. تا كنون به بهانه اين نشريات ۸ نفر دستگير شده و۷ نفر توسط وزارت اطلاعات احضار و بازجويي شده اند.کليه نشريات دانشجويي به دستور شخص رييس دانشگاه-عليرضا رهايي- توقيف شده اند و ۱۴ نفر به دستور همين فرد ممنوع الورود شدند . حدود ۸۰ نفر به کميته انضباطي احضار شدند و براي حدود ۱۵ نفر احکام تعليق از تحصيل صادر شد و هر گونه اعتراضي به اين موارد نيز  سرکوب شده و همانطور که در فيلمهاي منتشر شده ديده مي شود در بسياري از موارد پرسنل انتظامات دانشگاه به دستور رهايي و واعظ مسئول حراست دانشگاه حتي به ضرب و شتم شنيعانه دانشجويان روي آوردند.طي آخرين مورد بازداشت ها آقايان علي صابري و عباس حکيم زاده اعضاي سابق شوراي مرکزي انجمن اسلامي دانشجويان پلي تکنيک در مشهد و در منزل پدريشان در مقابل چشمان خانواده خود ربوده و وسايل شخصيشان نيز توسط نيروهاي لباس شخصي ضبط مي شود.همچنين نيروهاي بازداشت کننده هنگام دستگيري احسان منصوري ديگر عضو سابق شوراي مرکزي انجمن اقدام به شليک تير هوايي و ضرب و شتم وي مي کنند و گزارش هاي موثق حکايت از بستري شدن ايشان به دليل شکستگي کتف در بهداري زندان اوين مي کند.همچنين اخبار بسيار نگران کننده اي از وضعيت سلامتي عباس حکيم زاده که داراي بيماري انحراف ستون فقرات بوده و ميله هاي پلاتيني به وزن ۴ کيلوگرم را در کمر خود حمل مي کند نيز گزارش مي شود که خودداري دستگاه قضايي و قاضي حداد از دادن هر گونه اطلاعات در اين خصوص و نيز محل بازداشت و نگهداري و اتهامات وي به خانواده ايشان به رغم آگاهي از وضعيت سلامتي نا مطلوب عباس حکيم زاده، اين نگراني را دوچندان مي کند.
انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميرکبير ضمن ابراز نگراني شديد از وضعيت سلامتي احمد قصابان،مجبد توکلي،پويان محموديان،مجيد شيخ پور،مقداد خليل پور،احسان منصوري،عباس حکيم زاده و علي صابري تداوم بازداشت بي دليل آنان را قويا محکوم مي کند خواهان آزادي فوري  اين دانشجويان بي گناه است.

ج)عملکرد نيروهاي پياده نظام و گروه هاي فشار در پيش برد پروژه

از روزي كه نشريات مذكور منتشر شد،هر روز شاهد تهمتهايي هستيم كه به مديران مسئول ۴ نشريه و ساير اعضاي انجمن اسلامي وارد مي شود.از همان روز اول عده اي با برگزاري چندين  تجمع در داخل و خارج دانشگاه انواع تهمتها را نثار اعضاي انجمن نمودند و در بيانيه هاشان به غير اخلاقي ترين شكل ممكن ودر حالي امكان دفاع براي  دستگير شدگان در مقابل اين تهمتها نبود،آنان را مجرم دانستند و خواستار احكام سنگين براي آنها شدند.اين افراد از همان روز اول تلاش كردند  با فشارهاي سياسي  وتعيين اولتيماتوم براي مشخص شدن نتيجه پرونده و ارائه اخبار دروغيني همچون اعترافات دستگيرشدگان و افترا به آنان  مانع از پيگيري حقيقت جوبانه اين پرونده شوند .اين موارد به سادگي روشن مي سازد که انتشار چنين نشرياتي به نفع چه جرياني بوده است.همگان مي دانند چه کساني براي خاموشي دانشگاه ،سرکوب و اخراج فعالين دانشجويي ،تضعيف تشکلهاي منتقد و مواردي از اين چنين مي کوشند و اين باعث شد که از همان روزهاي اول دانشجويان و فعالان سياسي اين اقدام را پروژه اي از پيش طراحي شده از سوي نيروهاي تندروي طرفدار دولت  براي پياده سازي اهدافشان در دانشگاه که همان تصفيه دانشگاه از حضور نيروهاي منتقد و حاکم کردن آرامش گورستاني بر دانشگاههاست بدانند و نسبت به آغاز پروژهانقلاب فرهنگي دوم” هشدار دهند.هشداري که اکنون و با گذشت نزديک به ۵۰ روز از کليد خوردن اين سناريو درستي و صحت آن بيش از پيش بر هنگان آشکار شده است.

تلاش نافرجام چکمه پوشان مقيم در دانشگاه و اربابانشان براي دستيابي به دانشگاهي مطيع و منقاد که تنها در تاييد سياست هاي حاکميت سخن بگويد و بدل به بله قربان گوي قدرت شود خود را در قامت احکام متعدد کميته هاي انضباطي که در صورت اجرا به معناي تلاش براي اخراج دانشجويان منتقد خواهد بود و نيز تهديد دانشجويان و خانواده هاي آنان به برخوردهاي امنيتي آشکار ساخته است .تلاش هايي که البته ره به جايي نخواهد برد چرا که حاکميت فاشيسم و اقتدارگرايي در جامعه و دانشگاه تنها با ابزار اراده سياسي حاکمان ممکن نيست و نياز به همراهي بدنه اجتماعي دارد .امري که امروز در ايران براي اقتدارگرايان رويايي بيش نيست و اين اقليت ۵% جامعه ايران قادر نخواهد بود با ضرب و زور سرکوب و تبليغات دروغين خود ، لباس تنگ ايدئولوژي تنگ نظرانه و قرون وسطايي خود را بر تن جامعه پويا و آزاديخواه ايران کنند و جلوي روند رو به رشد تحول خواهي دانشجويان و ساير اقشار ايران را بگيرند.

د) عملکرد نيروهاي امنيتي و تيم قضايي در پيش برد پروژه

 در اين ميان عملکرد دستگاه امنيتي  دولت نهم که دل خوشي از دانشگاه ندارد نيز حائز اهميت است و ابعاد ديگري از سناريو را آشکار نموده است.

دستگاه امنيتي و تيم قضايي که به درخواست رييس دانشگاه اميرکبير (عليرضا رهايي)  بررسي اين پرونده را به عهده گرفته است نه تنها بي طرفانه به بررسي همه احتمالات و جوانب(از جمله احتمال ارتکاب اين عمل از سوي نيروهاي تندروي بسيجي) نپرداخت که بلکه از همان ابتدا حسن زارع دهنوي مشهور به قاضي حداد ،معاون امنيتي دادستان تهران، طي مصاحبه هايش ضمن اذعان به عدم اعتراف مديران مسئول ، بارها اعلام نمود “يقين” دارد انتشار نشريات کار دانشجويان دستگير شده است. مشخص نيست قاضي حداد از كجا به اين درجه از “يقين” دست يافته است که در عين اذعان به عدم پذيرش هر گونه ارتباط با اين موضوع از سوي دانشجويان،اعلام کند اين کار “قطعا” از سوي آنان انجام شده است. قاضي حداد به گونه اي سخن مي گويد که گويا خود به چشم ديده است که دانشجويان اين کار را انجام داده اند و يا الهام  خداوندي بر او ابلاغ مي شود که قطعاً هيچ يك از اين دو موضوع دليل اصرار وي بر گناهکاري ۸ پلي تکنيکي دربند نيست و از روي اين اصرار بي پايه مي توان به خوبي به سناريوي چيده شده براي دانشجويان پي برد. بدان معنا که ايشان از ابتدا مي دانسته كه در ادامه قرار است  اين افراد  مقصر اعلام شوند و از همان ابتدا به دنبال بازيگران لازم بود.
 
قاضي حداد در راستاي پيش برد اين پروژه از همان آغاز ورود خود به آن تقريباً هر هفته  اعلام نموده است که تا پايان هفته نتايج پرونده اعلام مي شود که جاي اين سوال باقي است مگر ايشان يک پروژه ساختماني با نتيجه از پيش مشخص را انجام مي دهند که زمان پايان براي آن مشخص مي کنند و هر هفته هنگامي که به دليل ايستادگي دانشجويان در بند و روشنگري هاي انجام شده در اين خصوص مجال اتمام پروژه خود را نمي يابد اقدام به تمديد زمان پروژه مي کند؟ بازداشت عباس حکیم زاده و علی صابری پس از گذشت يك ماه و اندي از بازداشت ديگر دوستان‌شان بر اساس چه معيار و چه اسنادي بوده است ؟ گویا سناریوی قاضی حداد هنوز برای طبیعی و مقبول به نظر رسیدن نیاز به مهره ها و نفرات جدید دارد تا آنان را بر اساس نیاز در گوشه ای از سناریو جای دهد و البته چون هیچ دلیل و مدرکی برای انتساب اتهامات دروغین به دانشجویان وجود ندارد لاجرم برای پذیرش نقش های از پیش تعیین شده از سوی دانشجویان و تکمیل و اتمام پروژه باید آنان را شبانه ربود و زیر فشار برد تا تحت فشار بازجویی فنی!!! خود به جرم ناکرده اعتراف کنند تا پیش بینی قاضی حداد غلط از کار در نیاید.
اصولا نگاهی به نخستین مصاحبه  آقای حداد که به فاصله چند روز از انتشار نشریات جعلی انجام شده و در آن مجرمان از همان ابتدا مشخص و اعلام شده اند بی اعتباری تحقیقات قضایی را که تحت نظر قاضی حداد انجام شود مشخص می کند.
از سوي ديگر قاضي حداد براي جمع آوري اسناد و شواهد دروغين که مويد اتهامات از پيش تعيين شده عليه دانشجويان باشد ۴ نفر از کارکنان يک مرکز کپي که برخي از نشريات از گذشته نشرياتشان را آنجا چاپ مي نمودند دستگير کرده و شرط ازادي آنها را اعتراف عليه دانشجويان دستگير شده در مورد چاپ نشريات جعلي قرار داده و سپس آنان را آزاد نموده است.
استدلال ديگري که از سوي برخي محافل در اين خصوص اعلام مي شود آن است كه در اين پرونده حتماً بايد تعدادي به عنوان مقصر شناسايي و معرفي شوند وگرنه اعتبار دستگاه قضايي و امنيتي خدشه دار مي شود.
مطابق اين استدلال چون از جزئيات حادثه اطلاع دقیقی در دست نيست و در صورت پي گيري حقيقت ماجرا پاي عناصري از نيروهاي تندرو اقتدارگرا به ميان کشيده مي شود بنابراين چاره اي جز اعلام مقصر بودن نزديك ترين و در عین حال بی پناه ترین افراد در اين قضيه يعني مديران مسئول و دانشجويان منتقد نيست.

و)فضاسازي تبليغاتي انجام شده حول پروژه
روزنامه ها و سايت هاي خبري تماميت خواه که نام بولتن امنيتي به مراتب براي کارکرد و اعمال آنها مناسب تر  است از ابتداي پروژه سعي کرده اند تا با سنگين کردن فضا بر عليه دانشجويان با ايجاد کردن جو ترس جلوي شکل گيري هر گونه اعتراض و انتقاد در اين غائله را بگيرند تا نهادهاي امنيتي در سکوت بتوانند پروژه تعريف شده را تا انتها پيش ببرند. هرچند اين هدف تاريک انديشان با همت دانشجويان شجاع و آزاديخواه پلي تکنيک هرگز محقق نشد و فرياد اعتراض اين عاشقان شرزه آزادي سينه شب تار ظلمت و تحجر را بردريد اما بررسي برخي ادعاهاي مضحک انجام شده توسط پياده نظام اقتدارگرايان در شرایط کنونی ضروري به نظر مي رسد.
اين عده در راستاي صاف کردن راه براي مقصر اعلام نمودن دانشجويان روند سابق اين نشريات را توجيهي بر متهم بودن افراد دستگير شده مي دانند. اما در ادامه اين استدلال و هنگامي که نوبت به ارائه مصاديق اين موضوع  مي رسد آنان نقد عملکرد حاکميت و مطالبه آزادي ها و حقوق شهروندي مردم را به عنوان مصاديق توهين و اتهام بر مي شمرند و بدين ترتيب پرده از کنه اذهان و انديشه هاي خود بر مي دارند که در آن هرگونه نقد به حاکميت به معناي خروج از دايره امنيت و خطر سرکوب خواهد بود و به عبارت ديگر و به زبان بي زباني جرم اصلي اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان پلي تکنيک را مخالفت با ايجاد استبداد به نام دين و مطالبه آزادی اعلام مي کنند چه با مراجعه به شماره هاي قبلي اين نشريات هيچ موردي از توهين و استهزا باورهاي مذهبي در آنها به چشم نمي آيد و تنها سخن از لزوم پاي بندي حاکميت به حقوق بشر و حاکم شدم موازين دموکراسي در ايران است . آنچه کينه انجمن اسلامي دانشجويان پلي تکنيک را در دل اقتدارگرايان نهادينه کرده است و آنان را وادار به طراحي پروژه اي اينچنين کثيف و ناجوانمردانه براي برخورد با فعالان آن کرده همين تلاش صادقانه و پي گيرانه فعالان و اعضاي آن در طول سالها براي نقد استبداد در هر شکل و نام آن است.
براستي بايد پرسيد چه ارتباطي است ميان نقد عملكرد شوون مختلف حاکميت ، نقد دولت، نقد بي عدالتي هاي انجام شده توسط قوه قضاييه ،  افشا و روشنگري پيرامون عملکرد نابخردانه و ديکتاتورمابانه رييس منصوب دانشگاه ، دفاع از حقوق بشر به مثابه حقوق جهانشمول همه انسان ها با ادبيات موهن چهار نشريه جعلي وجود دارد؟ .آري،اعلام مي كنيم ما در نشرياتمان به نقد عملكرد حاکميت در حوزه هاي متفاوت پرداخته ايم، ما در نشرياتمان در مقابل نگاههاي متحجرانه به دين ايستاده ايم و خطر اين انديشه را براي جامعه و شهروندان ايران فرياد کرده ايم و پلوراليسم را در برابر انحصارگرايي ديني و تساهل را در برابر خشونت و عدم مدارا به عنوان راه پيشرفت و توسعه ايران اعلام کرده ايم . ما در نشرياتمان نسبت به سرکوب آزادي به نام دين هشدار داده ايم و از لزوم حکومت بر مبناي خرد خودبنياد و با رعايت موازين حقوق بشر سخن گفته ايم و خطر ذبح معنويات و اخلاق را در پاي سياست گوشزد کرده ايم اما هيچ گاه به مقدسات ديني توهين نكرده ايم و نخواهيم کرد. ما در نشرياتمان از نوع نگاه حكومت به حجاب انتقاد نموده ايم اما هيچ گاه به زنان محجبه كه طيف وسيعي از جامعه ايران و از جمله مادران بسياري از منتقدين را شامل مي شوند توهين نكرده ايم و نخواهيم كرد. ميان آنچه که در اين شب نامه هاي جعلي آمده تا آنچه پيشتر از سوي فعالان دانشجويي منتشر شده است فرسنگ ها فاصله است و آنکه تبليغات دروغين اربابان قدرت و يا وعده هاي تطميع آميز آنان کورشان نکرده باشد به خوبي در مي يابند که هيچ ارتباطي ميان اين دو نيست .
متاسفانه عده اي با سو استفاده از قضيه نشريات مدتي است كه در محافل گوناگون همه گونه اتهامي را به انجمن اسلامي دانشجويان اميركبير نسبت مي دهند. اينان در دروغ پراکني هاي خود که به منظور منزوي کردن اين قلب تپنده جنبش دنشجويي ايران انجام مي گيرد از ايراد هيچ اتهامي ابا ندارند و پرواي هيچ اصلي از اصول اخلاق را نمي کنند و تنها به دميدن هر چه بيشتر در تنور داغ تهمت و افترا مي انديشند. اين عده را به وجدانشان که گويا سالهاست خفته است رجوع مي دهيم و اين درس تاريخ و حکم عقل را به يادشان مي آوريم که سرانجام ظلم ظالم به خود او بر خواهد گشت. نگاهي به اين اتهامات بي پايه و متناقض خود پاسخي بر آنهاست. به راستي حکومتي که به هر حرکت صنفي از اعتراضات معلمان وکارگران براي حقوق و مزاياي بيشتر تا تلاش هاي فعالان حقوق زنان براي برخورداري از حقوق مساوي را با انگ خط گرفتن از بيگانه برخورد مي کند و بدين هم کتفا نکرده، نحوه پوشش شهروندانش را وسيله پيشبرد خط دشمن مي انگارد و حتي نقدهاي دلسوزانه در خصوص وضعيت اجتماعي و اقتصادي کشور را نيز ماحصل تلاش هاي دشمنان موهوم ميشمرد جاي تعجب است اگر در مورد نقدها و اعتراضات فعالان دانشجويي اين اتهام را تکرار نکند .اتهامي که اکنون مدتي است در کنار اتهام همه گير اقدام عليه امنيت ملي شده و اکنون همه از روشنفکر و نويسنده، وکيل و استاد دانشگاه،معلم و کارگر و دانشجو و …. پيشاپيش متهم به ارتباط با بيگانه هستند .اتهامي که امروزه  آنقدر نخ نما شده است که در هر محفل به صورت لطيفه و طنز از آن ياد مي شود. آنچه جماعت تماميت خواه را در برخورد با انجمن پلي تکنيک بيشتر گداخته مي کند اثبات درستي هشدارهاي انجمن اسلامي دانشجويان پلي تکنيک در باب خطر نگاه ايدئولوژيک به دين و رويکرد امنيتي به مسائل سياسي و اجتماعي و ريزش هر چه بيشتر بدنه آنان در برخورد با واقعيت هاي جامعه است که پيروان اين تفکر را در گذر زمان به اقليتي بسيار کوچک از جمعيت ايران بدل کرده است. اينک پيروان اين نحله به عبث مي کوشند تا با ابزار فشار و ارعاب و داغ و درفش در برابر روند رو به رشد آزاديخواهي مردم ايران و تلاش آنان براي زندگي توام با آزادي و توسعه بايستند تلاشي که نتيجه اي جزآنچه تا کنون نصيب اقتارگرايان کرده است براي آنان در بر نخواهد داشت.

در پايان انجمن اسلامي دانشجويان پلي تکنيک براي چندمين بار اعلام مي کنيم سناريو نشريات جعلي از ابتدا پروژه اي طراحي شده براي سرکوب فعالين دانشجويي بوده و اقتدارگرايان حاکم امروز در تلاشند تا ضمن افزاِش فشارها با فراهم کردن زمينه انزوا انجمن اسلامي دانشجويان اميرکبير بستر لازم براي برخورد سنگين با فعالان دانشگاه پلي تکنيک تهران، اين مشعل هميشه پرفروغ آزادي را فراهم نمايد و در اين راه از انتساب هر دروغ و افترايي به اعضاي انجمن خودداري نمي کنند لذا انتظار از همه نيروهاي آزادي خواه بر آن است که ضمن حمايت از دانشجويان مظلوم پلي تکنيک که گناهي جز تلاش مجدانه براي قوام دموکراسي و حقوق بشر در ايران ندارند، در برابر اين توطئه شوم سکوت نکنند .

                              
                         
به صبر کوش تو اي دل که حق رها نکند چنين عزيز نگيني به دست اهرمني

                                    انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميرکبير
                                                    (
پلي تکنيک تهران)
                                                      
۸۶/۳/۲۶

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics