|
||
نویدنو:29/12/1386 صفحه قابل چاپ است |
||
به
یاد مریم فیروز
مریم فیروز را نسل جوان ایران به خوبی نمی شناسد ، حق هم دارد ، چون او از سال 1361 تا 1369 در زندان های جمهوری اسلامی ایران بود و بعد از آن هم در حبس خانگی ، تا چهارشنبه 23 اسفند 1386 خورشیدی ، که در، زادگاهش ، مظلومانه و غریبانه چشم فرو بندد و بدون هیچ تشییعی به خاک سپرده شود شاید نوشتن از زنی چون مریم فیروز ، بعد از فوت اش هم ، جرم باشد ، نمی دانم ، ولی لازم است ، نسل جوان ما، بداند و بیاموزد از مبارزین چند نسل پیش از خود ،در شرایط سخت گذشته که زنان حتی حق آموزش نداشتند ، کسانی چون مریم فیروز با چه شجاعتی ساختار های مردسالارانه را می شکستند و چه خدماتی برای بالا بردن فرهنگ جامعه انجام می داند و چه میراثی برای ما باقی گذاردند . تا جوانان برای خواسته های به حق خود از تلاش باز نایستند و با امیدواری بیشتری ، از این ارثیه گرانبهای گذشتگان ، بهره گیرند. جدای از جهان بینی و گرایش سیاسی مریم فیروز که زنی مارکسیست ، لنینیست و از اعضای رهبری حزب توده ایران بود ، او یکی از قدیمی ترین فمینست های ایران و اولین زن فمینیستی بود که من و برخی از دوستان هم نسلم ، از نزدیک با او ، آشنا شدیم در حالی که درک درستی از فمینیسم نداشتیم ، منابع محدود بود ، دسترسی به همان منابع محدود تر . بعد از پیروزی انقلاب بود و دوران کوتاه آزادی ! مهاجران سیاسی به وطن باز گشته بودند و ما جوانان که قصه های فراوان از مادران و پدران خود در مورد قهرمانان راه آزادی شنیده بودیم ، مشتاق و بیقرار برای زیارت آنان . یادم می آید اولین باری که مریم فیروز را دیدم ، چشم به دهانش دوخته بودم تا از حقانیت خود و یارانش دفاع کند و پاسخ سوال های رایج روشنفکرانه ما را بدهد ، ولی او گفت اگر می خواهید به مردم خدمت کنید خودتان را زیاد درگیر این مسائل نکنید . فکر نکنید باید کارهای بزرگ انجام دهید و همه مسائل تاریخی را حل کنید و به نتیجه برسید و تاریخ را بسازید ، هر چند می توانید هر چقدر دلتان می خواهد بخوانید و بحث کنید و تحقیق کنید ولی الان ، مردم ما نیازمند خیلی چیزهای ملموس در زندگی هستند ، وقتی از کار با زنان صحبت کردیم ، گفت : " بروید به زنان آموزش دهید تا با سواد شوند ، به دولت کمک کنید تا سطح آگاهی های زنان افزایش یابد ، بروید با نهضت سواد آموزی همکاری کنید فقط برای باسواد شدن زنان ، بروید در درمانگاه های جنوب شهر رایگان به مردم خدمت کنید بهداشت و درمان را آموزش دهید ، زنان اگر سلامت باشند و باسواد ، خود حق شان را خواهند گرفت . " این سخنان را ، من ، امروز باور می کنم ولی آنروز در اوج جوانی ، با عطشی که برای خدمت به میهن داشتم ، برایم کافی نبود که فقط به فکر آموزش و خواسته های قابل لمس زنان باشم . هرچند ، ایجاد مهدکودک ها و شورا های زنان کارگر و .... از موفقیت های آن دوران ما بود ، ولی همیشه حواسمان به خواسته های بزرگترمان بود . هر خواسته طبیعی و زنانه را لیبرالی می خواندیم و حتی ظاهر مریم فیروز با آن گردنبند بدل و ارزان قیمت ، برای من بیگانه بود ، تا اینکه بزرگ شدم ، رشد کردم و جالب اینکه با استفاده از همان رهنمود به میان مردم رفتن مریم خانم ، بزرگ شدم و رشد کردم و امروز می فهمم ، که او چه حقی به گردن جنبش زنان دارد و ما چقدر از او آموختیم بدون اینکه متوجه باشیم . به نظر من او زنی بسیار شجاع و مبارز بود و زندگی و مبارزه اش ، این موضوع را ثابت می کند .
او امروز را به روشنی می دید که هر گاه زنان باسواد و آگاه شوند ، خود حق شان را خواهند گرفت و مطمئنم با همه بیماری و کهنسالی ، صدای رسای جنبش زنان ایران را شنید و از دنیا رفت . و در یکصدمین سالگرد 8 مارس در 12 مارس 2008 چشم از جهان فروبست و پیوند خود را با تاریخ جنبش جهانی زنان مستحکم تر کرد . |
||
|