نویدنو:11/06/1388                                                                     صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

 

بازی مخاطره آمیزمحور شرارت وشیطان بزرگ  

دیپاک ترپاتی- برگردان: مهرگان

ایران- امریکا

"امریکا شیطان بزرگ و مار زخم خورده است" - آیت الله خمینی 5 نوامبر 1979

" دولت هایی نظیر ایران، عراق، کره شمالی که محور شرارت را تشکیل می دهند، برای تهدید صلح جهانی مسلح می شوند" - جرج دبلیو بوش 29ژانویه 2002

این کلمات روابط تاریخی نا خوش آیند بین ایران وامریکا را در محاورات دو دهه گذشته جمع بندی می کنند. فردریش نایتزیش فیلسوف آلمانی پیش از این گفته بود: " هیچ واقعیتی وجود ندارد، بلکه تنها تفاسیر وجود دارند." نگرش او درباره رفتار های تهران وواشنگتن که مراقب یکدیگر باقی  می مانند درست از آب در آمد. هیچ اتفاق قابل توجهی  در ایران نمی تواند بدون انعکاس روابط با غرب رخ دهد. تقریبا 30سال پس از سرنگونی محمد رضا پهلوی پادشاه مستبد ایران و ژاندارم امریکا در منطقه نفت خیز خلیج (فارس) میراث آن برای در گیر کردن هر دو کشور ادامه دارد.

انتخابات ریاست جمهوری ژوئن  2009 نیز از این امر استثنا نبوده است. محمود احمدی نژاد محافظه کار در مسند ریاست جمهوری، بعد از 4 سال پرتلاطم در تلاش انتخاب مجدد بود. زنجیره ای از ویژگی های داخلی وخارجی کارزاری را که هم هیجان انگیز وهم منحصر بفرد بود احاطه کرده بود. در کشور 72 میلیونی ایران ،  دو سوم جمعیت زیر 30سال و سطح با سوادی بالای 75 درصد است. اقتصاد ایران سیر نزولی شدیدی را متحمل شده است. درآمدهای نفتی از تامین نیازهای جمعیت بازمانده است. رکود اقتصاد جهانی به ویژه بر صادرات نفت ایران تاثیر شدیدی داشته و تراز پرداخت های ایران را  به دلیل انباشت های مالی اندک با مشکلات حادی مواجه ساخته است.(1)

نرخ تورم در تابستان 2008 ، زمانی که بانک مرکزی برای محدود کردن پرداخت وام ها به دلیل گسترش نقدینگی دخالت کرد، بالای  30 درصد بود.  درسال 2009 تورم کاهش یافته، اما هنوز در اطراف 24 درصد باقی مانده است. نرخ بیکاری 17 درصد ، وتقریبا یک سوم بیش از سال 2005، آغاز اولین دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد است. هم صدایی انتقادآمیز از احمدی نژاد به خاطرسوء مدیریت اقتصادی به موازات نزدیکی انتخابات ، نه تنها از سوی مخالفین سیاسی  او، بلکه برخی اوقات از طرف حامیان همیشگی او افزایش یافت. جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی ، گروه بنیاد گرای رادیکال متشکل از بازماندگان جنگ ، که با مشارکت خود رئیس جمهور پایه گذاری شده بود، اورا به خاطر آغاز پروژ ه های عظیم دولتی مورد اتهام قرار داد، در حالی که فقرای ایران رنج بردند وهدف ابراز شده او مبنی بر عدالت اجتماعی تضعیف شده بود.  

احمدی نژاد معمولا چنین گله هایی را نادیده می گیرد.او می گوید که این گله ها محصول مداخله از سوی رسانه های دشمن است. او "شبکه های پنهان" را به خاطر افزایش قیمت خانه سرزنش می کند. او دکتری مهندسی دارد ، اما اغلب شکایات در باره اقتصاد را با گفتن جوک سبک می سازد. بعنوان مثال او به رسانه های جمعی  ایرانی  گفت که برای یافتن حقیقت در باره افزایش قیمت گوجه فرنگی به بقالی محل او سر بزنند. او اظهار می دارد که اغلب درباره اقتصاد از قصاب محل مشاوره می گیرد که ازمشکلات اقتصادی مردم اطلاع دارد. ومی گوید خدارا شکر می کند که هرگز درباره اقتصاد نیاموخته است.       

سیستم انتخاباتی ایران به هیچ وجه بی عیب نیست، اما بدتر از برخی کشورهای منطقه نیست. در عربستان سعودی ، امارت های کوچک حوزه خلیج (فارس) ومصر یا انتخابات برگزار نمی شود و یا تحت محدودیت های شدید برگزار می شود. تقلب گسترده است و این کشورها از سوی متحدین امریکا اداره می شوند. در انتخابات ریاست جمهوری 2009 احمدی نژاد به ناگزیر با سه رقیب مواجه شد. میر حسین موسوی همچون هماوردی دارای داعیه رهبری ظاهر شد. او در 1981-1989  قبل از آن که شکل ریاست جمهوری دولت مطرح شود، نخست وزیر ایران بود. سایر نامزدها از سوی شورای نگهبان که باید تمام نامزدها را تایید کند، رد شده بودند. محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین ، فرد لیبرالی در عرصه ایران ، ابتدا نامزدی خود را اعلام کرد، اما بعدا عقب نسینی کرد و از موسوی حمایت نمود. رئیس جمهور پیشین دیگر، اکبر هاشمی رفسنجانی، که اغلب بعنوان فردی عملگرای محافظه کار میانه رو معرفی می شود، نیز معروف بود که از امور دولت خشنود نیست.   

درصد بزرگی از رای دهندگان جوان، معترضین اقتصادی و بیقراری در میان ایرانیان متنفذ، بسیاری را در داخل وخارج کشور تشویق کرد باور کنند که  زمان برای تغییر سیاسی مناسب است. سخنرانی قاهره پرزیدنت اوباما ، با درخواست "آغاز جدیدی بین امریکا ومسلمانان" چند روز قبل از انتخابات در ایران برگذار شد. کلمات آشتی جویانه اومنبع امید جدیدی برای میانه روها و لیبرال های کشور بود.  آنها به چشم انداز بهبود رابطه ایران – امریکا ، شاید برای اولین بار پس از انقلاب 1979 جان بخشیدند.

درپی حوادث 11 سپتامبر و توصیف بوش از ایران بعنوان بخشی از "محورشرارت"، روابط بین واشنگتن و تهران باز هم تقلیل یافت. به ویژه دو عامل برجسته شد : برنامه هسته ای ایران که قبلا از سوی امریکا ومتحدان او - زمانی که محمد رضا شاه پهلوی نقش پلیس منطقه ای واشنتگتن را بعهده گرفت – حمایت می شد، واتهام حمایت ایران از تروریسم بین المللی. در نامه افشا شده ای که اسوشیتدپرس در سال 2006 به دست آورد، آژانس بین المللی هسته ای ادعا های مطرح شده در گزارش کمیته نمایندگان اطلاعاتی امریکا مبنی بر این  که برنامه هسته ای ایران به سمت ساختن سلاح اتمی تغییر کرده است را "نادرست وظالمانه" توصیف کرد.(3)   

نامه آژانس صریحا اعلام می داشت که گزارش ارائه شده مبنی بر اینکه: "ایران در حال ساخت اورانیوم برای سلاح هسته ای در سایت های غنی سازی آزمایشگاهی است. " دروغ است. در حقیقت آژانس گفت که مواد تولید شده تنها درحد بسیار کوچکی بسیار دورتر از آن چه بتواند برای ساخت سلاح هسته ای مورد استفاده قرار گیرد بوده است. برخورد بین واشنگتن و کارشناسان سازمان بین المللی انرژی اتمی یاد آور منازعه گذشته بین آنها بر سر چگونگی در گیری پرزیدنت صدام در فرآوری سلاح های کشتار جمعی بود. این ادعاها در واشنگتن و لندن  دلیل اصلی  مداخله در عراق در سال 2003 بود. بی اعتباری ادعاها زمانی آشکار شد که هیچ نشانه ای از سلاح های کشتار جمعی  در عراق پیدا نشد. اگرچه این امر دولت بوش را در استفاده از تاکتیک های مشابه علیه ایران ، با صدور اخطارهایی از سوی امریکا واسرائیل در احتمال بمباران  تاسیسات تحقیقات هسته ای ایران، باز نداشت.

شکست نیروهای مداخله گر به رهبری امریکا عاملی بود که هم پیمانی علیه حمله به ایران را فراهم کرد. عامل دیگر فاجعه جنگ تمام عیار متعاقب از هم پاشیدگی ساختار دولت عراق توسط پل برمر، سرکرده نیروهای اشغالگر به رهبری امریکا بود . درگیری در عراق محاسبات دولت بوش را در هم شکست و مانع از آن شد که آمریکایی ها از تاکتیک های سنگین نظامی علیه سایرمخالفین استفاده کنند. هرچند فشارهای دیپلماتیک و تهدیدها حتی پس از ریاست جمهوری بوش ادامه پیدا کرد.  

در 7سپتامبر 2009 محمد البرادعی مدیر کل آژانس آخرین گزارش خود را دو ماه پیش از بازنشستگی به شورای حکام آژانس ارائه کرد. او اظهار داشت اگرچه ایران در برخی از مسائل با آژانس همکاری کرده بود، اما چندین عرصه بحرانی و ناروشن باقی مانده است .(4) ایران عملیات غنی سازی یا پروژه آب سنگین خود را، آنچنان که از سوی شورای امنیت ملزم شده معلق نکرده بود.البرادعی با انتخاب دقیق کلمات گفت که لازم است  این موضوعات بخاطر امکان موجود بودن ابعاد نظامی در برنامه هسته ای ایران  روشن شود.

رئیس جمهور احمدی نژاد تاکنون امتیازات زیادی برای ایران گرفته است. او اخیرا در تهران به روزنامه نگاران گفت" از نظر ما، موضوع هسته ای ایران تمام شده است. ما هر گز بر سر حق مسلم ملت ایران مذاکره نخواهیم کرد." تهران همچنین واشنگتن را به ارائه گزارش های اطلاعاتی گول زننده ای مبنی بر اینکه ایران "راه های ساخت بمب های اتمی" را مطالعه کرده است، متهم نمود. پرس تی وی ، کانال دولتی ایران از قول مقامات نقل می کند که امریکا اسناد اصلی راکه ادعا می کند ازیک سال قبل در اختیار دارد در اختیار دیگران قرار نداده وهیچ مدرک قابل اعتمادی ازتلاش ایران برای برنامه سلاح هسته ای وجود ندارد.    

محمد البرادعی مدیر کل معزول آژانس همچنین به شدت غرب ومتحدانش ، به ویژه اسرائیل وفرانسه رامورد انتقاد قرارمی دهد. هر دو این کشور ها البرادعی را به "خنثی کردن مداوم اسناد" تلاش ایرانیان برای ساختن سلاح هسته ای متهم می کنند. رئیس آژانس به آنها گفت: " من از ادعا هایی... که رسانه ها را تغذیه کرده بودند و اطلاعاتی ترسیده ام که از شورا دریغ شده بود. این ادعا ها از نظر سیاسی تحریک کننده وکاملا بی اساس هستند." او به تلخی گلایه کرد که چنین تلاش هایی برای تاثیر در کار دبیر کل آژانس و خراب کردن استقلال او ، و عملا تخلف ....ازقانون آژانس است و باید بی درنگ متوقف شود.      

به موازات آن که البرادعی تدارک باز نشستگی اش را می بیند ، اتهام و ضد اتهام بین تمام طرف های درگیر ادامه در جریان است. موضوع هسته ای به بازی شطرنجی تبدیل شده که به حالت پات رسیده است. و آمریکا و متحدینش با ایران درتلاش برای کشیدن بازی به جنگ اند .

Notes.

[1] Djavad Salehi-Isfahani, ‘Tough Times Ahead for the Iranian Economy’ (Washington: Brookings Institute, April 6, 2009); also Mahtab Alam Rizvi, ‘An Assessment of Iran’s Presidential Elections 2009’ (New Delhi: The Institute for Defense Studies, June 19, 2009).

[2] Robert Tait, ‘It’s the economy, Mr Ahmadinejad’ (Guardian, September 19, 2007).

[3] Amy S Clark, ‘IAEA: Iran Nuclear Report Outrageous’, CBS News, September 14, 2006.

[4] ‘Director General’s Report to Board’ (IAEA, September 7, 2009).

 

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست