نویدنو:13/05/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

فراکسيون کمونيستی، برگی زرين برای ثبت در تاريخ جنبش فدائیان
فراکسیون کمونیستی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
 


( بخش اول)

چند ماه از اعلام موجوديت فراکسيون کمونيستی سازمان فدائيان خلق ايران ( اکثريت ) و سايت ياران ما مربوط به اين فراکسيون ميگذرد، رهبری سازمان ما تاکنون آنرا بر خلاف مواد اساسنامه ايی و مصوب
ات کنگره ها به رسميت نشناخته است بلکه در پاره ای از موارد سعی نموده است موجوديت و هويت آنرا بشکلی غير اصولی و غير دمکراتيک زير سئوال برده و مورد بی اهميتی و بايکوت قرار دهد!

همانطور که همچون ديگر موارد مشابه قبلی گذشته انتظار ميرفت متاسفانه رهبری سازمان بر خلاف ادعای خود مبنی بر وجود دمکرسی درون سازمانی!!!، تاب تحمل فراکسيون نظری کمونيستهای درون سازمان را نداشته و قادر نبوده است طبق اصول دمکراتيک ادعايی خود با اين فراکسيون برخورد نمايد.
اگر به سطح برخوردهای بخشی از رهبری سازمان نسبت به اين فراکسيون توجه شود در خواهيم يافت نه تنها از توان برخوردهای نظری و نقدهای سازنده عاجزند، بلکه سعی دارند به همان شيوه غلط سنتی که تاکنون با مخالفين و منتقدين سياسی و تشکيلاتی خود داشته اند به شکلی سازمان يافته با اين فراکسيون نيز برخورد نمايند، شيوه ايی که تاکنون مسبب استعفاها، جدائی ها و انشعابات بسياری از کمونيسهای انقلابی درون سازمان بشکلی تحميلی شده است.

اعلام موجوديت فراکسيون کمونيستی درون سازمان از طرف ما پاسخ به نيازی بود که در اين شرايط حساس مبارزات طبقاتی مردم ايران احساس ميشد و متاسفانه رهبری سازمان ما با سياستهای جاری خود فاقد توانمندی لازمه و حضوری موثر در اين روند بوده است.
بخشی از مواردی که سبب شده است سازمان فاقد کارايی لازم و مفيد در عرصه سياسی - اجتماعی جامعه ايران گردد از طرف ما چنين تشخيص داده شد که متاسفانه رهبری سازمان بطور جدی نخواسته و يا نتوانسته است تاکنون بدان بپردازد.

1 ـ رهبری سازمان پس از اشتباهات فاحش سياسی و تشکيلاتی، در يک اقدام غير دمکراتيک بطور فرصت طلبانه در غياب رفقای داخل کشور بجای بازسازی و ترميم تشکيلات درون ايران و اتخاذ روش و تاکتيکی اصولی آنرا منحل نمود و بدون حضور و نظر رفقای داخل ايران تحت تاثير خطاهای سياسی و تشکيلاتی خود، شکست کشورهای سوسياليستی(واقعآ موجود) و يورش همه جانبه امپرياليسم در عرصه بين الملی مرعوب گشته و دست به تغييرات وسيع سياسی، نظری و تشکيلاتی زده و متاسفانه نتيجه آن جز دوری از اهداف سوسياليستی و منافع کارگران به اسم ايدئولوژی زدايی نبوده است.
گويی خطاهای سياسی و تشکيلاتی رهبران سازمان ما از مبانی و اصول مارکسیست - لنینیستی بوده است و نه از فرصت طلبی، قدرت طلبی، سازشکاری و عدم درک صحيح از فلسفه مارکسیستی!!.

2 ـ انتخاب شورای رهبری و برگذاری کنگره های سازمانی برخاسته از آرای کل اعضای سازمان نبوده و اکثريت اعضا سازمان در سياستها و کنگره های آن دخيل نبوده اند و تاکنون نيز از اين حق خود بی نصيب مانده اند.
عدم حضور رفقای داخل کشور در جلسات و کنگره های سازمانی و نبود ارتباط نظری آنها با رهبران خارج کشور باعث گشت تا بخش تشکیلات خارج کشور بدون بهره مندی از توان و دانش اکثريت نيروهای داخل کشور تحت تاثير شرايط سياسی بين المللی و زندگی خود در دنيای غرب و بدون درک صحيح از روند سياسی داخل کشور و حضور عملی در کارزار مبارزاتی به گروه و محفلی در سطح اپوزيسيون خارج کشور تبديل شود وعملاً هيچگونه نقش موثر در تحولات جاری و مبارزات جنبشهای سياسی و اجتماعی مردم داخل کشور نداشته باشد.

3 ـ رهبران تبعيدی سازمان تاکنون از بررسی انحرافات و خطاهای خود در دهه شصت طفره رفته و حاضر نشده اند بعنوان يک وظيفه انقلابی گذشته خود را بطور جدی به نقد بکشند و حاصل آنرا برای درس آموزی جنبش چپ و سازمان خود در سطح جنبش مطرح نمايند و با مسببين آنهمه اشتباهات برخوردی قاطع نمايند. طبيعی است که نبود چنين نگرشی در درون سازمان نمی تواند موجب اعتماد سازی و همکاريهای بعدی با بخش زيادی از رفقای فدايی و جنبش چپ گردد.

4 ـ رهبران سازمان نه تنها از اشتباهات خود درس نگرفته اند و در جهت اصلاح آن گامی بر نداشته اند بلکه در ادامه همان بحران هويتی و عدم اعتقاد به مبارزات مستقل مردم بخشی از آنان در جهت همگامی و حمايت اصلاح طلبان حکومتی، بخشی در دوستی با مشروطه خواهان سلطنتی و عده ای نيز در همراهی با جمهوری خواهان ليبرال گام برداشته اند. ناگفته پيداست سازمان ما با چنين ساختاری آشفته نمی تواند در عرصه سياسی و تشکيلاتی مثمر ثمر واقع شود و تاثير مثبت بر روند مبارزات مردمی داشته باشد.
متاسفانه بخشی از رهبران اين آشفتگی فکری، سياسی و تشکيلاتی را بعنوان دمکراسی درون سازمانی تعبير کرده و عملاً آينده سازمان را به انحلال و بی عملی تبدیل ميکنند. يک سازمان پويا و مبارز نمی تواند با چنين رويکردی نقشی سازنده در تحولات سياسی و اجتماعی داشته باشد.
براستی وجه اشتراک ما با اصلاح طلبان حکومتی، مشروطه خواهان سلطنتی و جمهوری خواهان ليبرال در کجاست و کدامين جريان فکری و طبقاتی ميتواند مدافع سوسياليسم و طبقه کارگر ايران باشد.

5 ـ دنباله روی از رويدادها، حوادث و عقب ماندگی سازمان از مبارزات مردم داخل کشور، دخيل بستن رهبری بر تناقضات و يا تفاوتهای درون حکومتی، شرکت در جلسات و محافل وابسته به طيفهای ارتجاعی و امپرياليستی نمی تواند سرخود و بی دليل باشد. نمی توان ديد و نشست که چگونه هر کدام از طيفهای ارتجاع و امپرياليسم چشم طمع به سازمان فدائيان خلق دوخته اند!

فرصت طلبان سلطنتی و جمهوری خواهان ليبرال به نام و اعتبار فدايی نياز دارند تا با عوامفريبی در سطح داخلی و بين المللی با پشتوانه مالی و رسانه ای خود از آن سو استفاده کنند. دست همه آنها بر خون فدائيان خلق و جنبش چپ و ملی مردم ايران آلوده است، صحبت آنها از دمکراسی و حقوق بشر دام و فريبی بيش نيست، هيچکدام از آنها متحول و اصلاح نشده اند و دست ياری آنها برای وحدت پيرامون دمکراسی و حقوق بشر از زبونی آنهاست، آنها در زمانی که در قدرت بوده اند امتحان خود را پس داده اند و ساختار فکری آنها با اين مقوله ها و سوسياليسم انسانی مورد نظر ما بيگانه است. آزادی و عدالت تا زمانی نزد آنها قابل ارزش و احترام است که تضمين کننده منافع سرمايه و حاکميت آنها در قدرت باشد.

وجود دشمن مشترکی چون رژيم اسلامی نمی تواند تنها وجه مشترک ما باشد زيرا ما نه تنها رژيم اسلامی بلکه نئوليبراليسم و سرمايه داری جهانی را دشمن آزادی و برابری ميدانيم و هر کدام از آنها در اين دو کالبد قابل تعريف و توصيف اند و ما نبايد پل پيروزی اين دشمنان طبقاتی و تاريخی ملت ايران و جنبش چپ در دسترسی به قدرت باشيم.

منافع ما در تقويت و همکاری گسترده با عناصر و احزاب چپ کارگری و ملی است، ما بايد هر روز در راه اعتماد سازی بيشتر و اتحاد نظری و عملی خود با اين جنبشها و سازمانها گام برداريم. چگونه است که رهبران سازمان ما توانسته اند باب گفتگو و همکاری را با اصلاح طلبان حکومتی، مشروطه خواهان سلطنتی و جمهوری خواهان ليبرال بگشایند ولی از همکاری و همراهی با کمونيستها و سوسياليستها در جنبش چپ ايران دوری ورزند. اين ايراد در چيست و از کجا ناشی می شود؟!.

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics