 |
بادهاي تغيير....
نویدنو:14/10/1385
تحلیل گاردین ارگان حزب کمونیست استرالیا در آستانه سال نو میلادی
برگرداننده : هاتف رحمانی
این آخرین شماره
گاردین درسال جاری(2006) است و وقت مناسبی است برای مرور تغییرات سریعی که
در طول سال اتفاق افتاده اند وبه طرق گوناگون چهره دنیارا تغییر داده اند.
ما در استرالیا فقط در
آغازآن نوع تغییراتی هستیم که در امریکای لاتین، آفریقا وآسیا رخ داده اند.
با این وجود موضوعات مختلف سرعت گیرنده ای در این کشور وجود دارند که به
هیچ وجه نمی توان تاثیرشان را بر جامعه ناچیز شمرد. حقیقت آن است که جنبش
اتحادیه ای در طی سال ها به نحو کم سابقه ای متحد شده است که برگزاری
تظاهرات گسترده توده ای علیه تصويب قوانین بين المللي نمود قابل توجه اين
اتحاد است .
جنبش رشد یابنده ای هم
برای بازگشت داوید هیکس ازجهنم گوانتانامو به استرالیا ودسته بندی نيرومندي
بین صفوف ائتلاف در مورد این موضوع وجود دارد.
مخالفت با در گیری
استرالیا در جنگ عراق وافغانستان قوي تر از پيش همچنان به قوت خويش باقي
است . ماجراهاي جنایتکارانه ای که توسط دولت بوش ورفقای نئو لیبرال آن ها
(در عراق و افغانستان )به راه انداخته شد ، به شكستي سنگین و به عامل
مهمی در شکست جمهوریخواهان در انتخابات میان دوره ای امریکا بدل شده است .
در اثر این جنگ جنایتکارانه ، رهبری بلر وهاوارد هم ، در حوزه انتخابیه آن
ها(بريتانيا و استراليا) وسیعا بی اعتبار گشته است .
گذشته از آن ، با توجه
به تغییرات اقلیمی، بیداری ملی بیشتری در استرالیا پديد آمده است . اين
جنبش ، سازمان های محیط زیست و ساير گروه ها از، دانشمندان گرفته تا افرادي
از میان طیف های مختلف سیاسی را در درخواست از هوارد برای صحه گذاشتن
براین مشكل تهدید کننده زمین ، متحد کرده است .
حزب کارگر رهبری جدیدی
انتخاب کرده است ، اگرچه نمی توان تغییرات گسترده ای را در خط مشي آ ن حزب
انتظار داشت ، اما حزب كارگر به احتمال قریب به یقین در انتخابات فدرال سال
آینده به شكست هاوراد کمک خواهد کرد .
کوبا و ونزوئلا
کوبا خیلی نزديك به
امريكا واقع شده و هنوز پس از 45 سال با تلاش های استوار و مقاوم در برابر
هجوم و مداخله امريكا ایستاده است .کنترل دموكراتيك مردم بر سرزمین و محصول
نیروی کارشان ، با مدد سیستم سوسیالیستی ، منجر به آن چنان معیارهایی از
سطح زندگی شده است که موجب رشك امريكاي لاتین است .نرخ سواد، طول عمر ومسکن
در کوبا، حتی موجب حیرت ایالات متحده امريكا بوده و بعنوان فانوس راهنماي
نیروهای مترقی در سرتاسر امريكاي لاتین بر افراشته است .
اکنون مردم ونزوئلا هم
، آن چنان که انتخاب دوباره و فراگير هوگو چاوزبعنوان رئیس جمهور ونزوئلا
شاهد آن است، در جستجوی چنین سیستمی هستند.
ونزوئلای تحت رهبری چاوز، با رويكرد هاي بسیاری ، پیش آهنگ نیروهای چپ در
امريكاي لاتین و ساير کشور ها است .ونزوئلا در حال گذار به سیستم جدیدی است
که افزایش مشارکت مردم در سیاست و تقويت دخالت دولت در امور اقتصادی را سر
لوحه فعاليت خويش قرار داده است .
دولت چاوز از تاسيس
تعاونی هاي مبتني بر خود مختاری کارگران ، باز توزیع زمین های بی مصرف
مزارع بزرگ بین روستائیان بی زمین ، و ايجاد «کلنیک های مردمی » و«بازارچه
های مردمی» پشتيباني مي كند .ونزوئلا دارای ذخایر عظیم نفت و گاز است که
اکنون با مالكيت ملي ، امكان تدارك وسایل بهبود زندگی جمعیت بسیار فقير
ونزوئلا را به طرق گوناگون میسر می سازد رشد اقتصادی ونزوئلا در سه سال
گذشته تقویت گشته و در دو سال گذشته به نرخ10-9 درصد رسیده است .
ونزوئلایی ها تنها چپ
مترقی پیروز در امريكاي لاتین نبودند. بسیاری از انتخابات اخیر در برزیل ،
اکوادر، بولیوی ، اوروگوئه ، آرژانتین ونیکاراگوا هم به شكست نامزدهای راست
مورد حمایت امريكا منجر شده است .
آفریقا
در افریقا هم باد
های تغییر به شدت در حال وزیدن است. در جمهوری دموکراتیک کنکو، جوزف کابیلا
انتخاب شده است .مردم افریقای جنوبی به ابراز اعتماد به اتحاد سه حزبی بین
حزب کمونیست افریقای جنوبی ، کنگره ملی افریقا و رهبري اتحادیه های کارگری،
کوساتو ادامه داده اند.
نامیبیا ،آنگولا ،
وزیمبابوه هم به پایداری در مقابل تمام تلاش های امپریالیسم برای از هم
گسیختن استقلال سیاسی و توسعه اقتصادی آن ها ادامه می دهند. ذخاير عظیم
نفت و معادن انگولا توسط شرکتی مورد بهره برداری است که با کنترل حداکثری
دولت ، به رشد نا خالص ملی 26 درصدی در 2006 منجر شده است .
هر چند موفقیت کشورهایی
از این دست هرگز در جریان اصلی رسانه ای گزارش نمی شود.
جهان چند قطبی
یکی از قابل توجه
ترین تغییراتی که اکنون بر تعادل جهانی نیروها تاثیر عمیقی دارد ، تحکیم
روابط سیاسی و اقتصادي بین فدراسیون روسیه و جمهوري خلق چین است .
تداوم نرخ رشد 9درصدی
اقتصاد چین سوسیالیستی در طول 25 سال گذشته موفقیت بي نظيري در تاریخ جهان
است. علاوه بر آن ، روسیه در حال حاضر تولید کننده
عمده نفت و گاز جهان است،
و نفت و گاز مدت هاي مديد موتور محرك رشد اقتصادی بسیاری از کشور ها باقی
خواهد ماند.
مسئله قابل توجه در
کنار موارد ذكر شده ، ،تولد سازمان همکاری های شانگهای (SCO)
است. اعضا سازمان همکاری های شانگهای ، چین ، روسیه، کازاخستان،قرقیزستان،
تاجيكستان وازبکستان را در بر مي گيرد و کشور هايي چون ایران ، هند،
پاکستان و مغولستان هم بعنوان ناظر شركت دارند . روی تاثير گذاري این
گروه ازکشورها ، به خاطر دارا بودن اکثریت بزرگی از جمعیت جهان و استعداد
عظیم اقتصادی حساب می شود.
جهان دیگر تحت سلطه ابر
قدرت امریکا نیست .قدرت ونفوذ امریکا در جهان به سرعت در حال کاهش است واین
امر با اعمال سیاست های اجرايي جاري توسط رهبری بوش شتاب گرفته است .
قطب های قدرت ونفوذ
متعددی برای ایجاد موقعیت چند قطبی در دنيا ظهور کرده اند که اجازه نمي
دهند دیگرهیچ ملت یا گروهي از ملت ها به تنهایی قادر به سلطه برجهان باشند
.
سیاست های جنگ
طلبانه مهاجم امريكا در عراق وافغانستان،در لبه پرتگاه سقوط قرار دارند.در
صورت شکست امریکا در این جنگ ها ،خاطره شکست ویتنام در اذهان عمومي زنده
خواهد شد، که نتایج آن غير قابل پيش بيني است - يكي از عواقب آن مي تواند
شكست بزرگ نقشه های
امریکابراي کنترل سراسری منطقه خاورمیانه واز دست دادن کنترل ذخایر عظیم
نفت خاورميانه باشد که امريكا این چنین وابسته به آن است .
نقش استرالیا
این بررسی مختصر
بدون ذکر موقعیت توسعه در منطقه استرالیا – جنوب – شرق آسیا واقیانوس آرام
جنوبی --که دولت هاوارد توسط امریکا برای ایفای نقش ( معاون کلانتر) در اين
منطقه استخدام شده است ، کامل نمی شود.
در اين منطقه همه چیز موکول به
آینده است :اگرچه این دولت ها کوچک ، فقیر ودارای مشکلات داخلی بسیاری
هستند اما مقاومت فزاینده ای در برابر تلاش های استرالیا وزولاند نوبرای
تحمیل سلطه از خود نشان مي دهند.
دولت « معاون کلانتر»ي
استرالیا حتی براي جذب اندونزي به اردوگاه دوستان امريكا به حيله متوسل مي
شود. اما نبايد از ياد برد كه اندونزی کشوری آسیایی است با جمعیت وفرهنگ
آسیایی ، ومنافع اقتصادی اندونزی در آسیا قرار دارد ونه در استرالیا یا
امریکا.
علاوه بر این ها، وجود
کشور هاي مسلمان و پر جمعیت جهان است که هر اندونزیایی را وادار مي كند كه
« جنگ علیه تروریسم » امریکا واسترالیا رامبارزه اي عملی برای تسلط بر
ديگر کشور هاي اسلامی در نظر بگیرد، اين سیاستی است که به ستیزبی پایان
وجنگ های امپریالیستی غرب برای سرقت منابع این کشورها ، وجلو گیری از حق
این ملت ها برای تعیین مسیر توسعه اقتصادی وفرهنگی شان منجر خواهد شد
آینده
مبارزه براي آزادی
و استقلال تا فراگیر شدن در جهان ادامه خواهند داشت .مبارزه آزادي و
استقلال بر مبارزات مردم در پایان دادن به فقر، در تامين تاسيسات بنيادي
چون آب آشامیدنی ،کار، بهداشت سلامت، سرپناه ، اموزش وپرورش وبرای زمین و
احياي حقوق بومیان استوار است . مردم از جنگ آسيب خورده اند و خواستار صلح
وآزادی واقعی ونه بازي مسخره جنگ و اشغال به نام آزادی ودموکراسی هستند.
نقش استرالیا در این
تغییرات -
در صورتی که
خواهان تحرک بیشتر
همراه با بقیه دنیا باشیم –ادامه مبارزه برای جایگزینی قوانین بین المللی
با قوانينی است که برای زحمتكشان عدالت را فراهم آورد. هم اكنون کار زارهاي
گسترده اي در پشتیبانی ازحقوق دموکرتیک ، در حمایت از مبارزات مردم بومی ،
در شناسایی ريشه بی عدالتی های رايج در دولت سابق ، و همچنين تلاش هایی
برای ارتقا سطح آموزش و پرورش ، و سلامت عمومي در داخل جوامع بومي
وکنترل دموكراتيك بر سرزمين و منابع آن جريان دارد.
تمايل رشد یابنده ای در
مردم استرالیا به شرکت در كارزار ضد جنگ ، برعلیه حملات پیشگیرانه و دخالت
هاي رسوا در امور داخلی سایر کشورهاوجود
دارد .
ما خواهان دنیایی هستیم که
زندگی در آن ممکن باشد ، نه دنیایی که با تغییرات اقلیمی ناشی از نابودی
عظیم چرخه اکولوژی تحميلي بر جهان، توسط شرکت های سرمایه داری طالب «کسب
سریع ثروت » ومدیران اداری، تاراج شده است .
انتخابات فدرال 2007
امكان شكست نهايي ، دولت رسوا ، دروغگو و فاسد 10ساله ها وارد را كه با
سياست هاي محافظه كارانه اجتماعي ، اقتصادي وسياسي اش ويراني جامعه
استراليا را مسجل كرده است، فراهم مي آورد.
شكست هاوارد تنها گام
نخست خواهد بود- جايگزيني دولت حزب كارگر فقط ممكن است سبب تغييرات سياسي
اندكي با هدف برگرداندن اين انهدام باشد. ما
بايد پيش تر رويم ، و به مشعلي كه كشورهايي چون كوبا وونزوئلا بعنوان الهام
فراروي پيش رفت استراليا در مسير بي سابقه نو زايي اجتماعي مشتعل ساخته
اند ، توجه نماييم .