|
||
نویدنو:05/02/1386 صفحه قابل چاپ است |
||
تهاجم رشد یابنده ضد کمونیسم در جهان هاتف رحمانی
برخی گمان می کردند که با فروپاشی شوروی وکشورهای سوسیالیستی مبارزه ضد کمونیستی هم در زیر غبار های خاتمه جنگ سرد دفن خواهد شد . امپریالیسم پیروزهم شاید به نظر می رسید که دیگر وجهی برای تبلیغ وترویج ایده های ضد کمونیستی ندارد . به ویژه با علم شدن بنیادگرایی اسلامی و طرح ایده دموکراسی وتلاش ظاهرا پیگیرانه در زمینه استقرار آن در کشورهای عقب مانده ودیکتاتور زده حتی به قیمت تهاجم نظامی و با زور سرنیزه ارتش امریکا وسربازان پیمان ناتو این باور وجه قابل اعتنایی پیدا می کرد. فروپاشی خوانتاهای نظامی در امریکای لاتین وگسترش دموکراسی های ملی که به ویژه در دهه 1990 و2000 به سمت قله های نوینی از تلاش مردم وبه ویژه زحمتکشان در جهت ترسیم نوع جدیدی از مبارزه وخیزش انقلابی حرکت کرد نیز به این توهم کمک شایانی نمود. به ویژه آن که اکثر سردمداران تحول انقلابی امریکای لاتین را نیروهای چپ ویا متمایل به چپ تشکیل می دادند. بخشی از نیروهای چپ نیز در مسیر استحاله از سوسیالیسم به سوسیال دموکراسی ودر راستای توجیه عقب گردهای خود همراه با سایر نحله های تفکرغیر سوسیالیستی به این توهم بیشتر دامن زدند وفضایی مشوش و راز آلود با طرح مجموعه ای از تلاش های ضد کمونیستی ومزیت های جوامع به اصطلاح دموکرات غربی برای هواداران واعضا خود ایجاد کردند. تحولات سرمایه دارانه ناشی از جهانی سازی در بخش های دیگر جهان نیز آنچنان امر جهانی سازی وابرام بر مبارزه عاجل وتاخیر ناپذیر بر علیه آن را به جلوی صحنه راند که بسیاری از ابعاد پنهان اما ناگزیر جهانی سازی سرمایه داری یعنی ایجاد زمینه وپایگاه مادی لازم برای تشدید مبارزه ضد کمونیستی همچنان پنهان ماند . زمان غبار های توهم را شست . زمان زیادی لازم نبود تا ابعاد کارزار پیدا وپنهان ، مستقیم وغیر مستقیم سرمایه داری وامپریالیسم به مدد استدلال هاي ظاهرا شبه علمی محافل آکادمیک وتوسل به قوانین ارتجاعی بر علیه کمونیست ها و محدود کردن آن ها در کشورهای گوناگون، واقعی بودن این مبارزه مرگ وزندگی برای امپریالیسم وسرمایه داری رادر تاس حقایق اجتماع جهانی آشکار نماید . اولین گام ها با زمزمه غیر قانونی شدن حزب کمونیست در روسیه آغاز شد [1]. بوريس يلتسين در مقام رياست جمهوري روسيه چهره آهنين دموكراسي غربي را با يورش به كمونيست ها و به توپ بستن پارلمان و تبليغات غليظ ضد كمونيستي دررسانه هاي لجام گسيخته فتح شده به دست محافل ارتجاعي سرمايه داري روسيه و غرب به نمايش گداشت .این امر با مقاومت کمونیست های روسیه فرجام خوبی پیدا نکرد اگر چه همچنان در دستور کار ارتجاع روسیه قرار دارد .کوشش در بی چهره کردن تلاش های کمونیست ها در جامعه روسیه ، دست اندازی به تاریخ واز نو نگاشتن تاریخی مناسب مزاج تزار های نوین از جمله این فعالیتهاست که همچنان بی وقفه وپیگیرانه ادامه دارد . گام بعدی را اروپا ، مهد دموکراسی وآزادی !! بر داشت وطرح انحلال احزاب کمونیست به پارلمان اروپا برده شد .تلاش نئو لیبرال های اروپا در جهت نشاندن مبارزان کمونیست در ردیف فاشیست ها، خشم بسیاری از انسان هاي شریف و انقلابي جهان را بر انگیخت واین لایحه با عدم استقبال جمعی پارلمان اروپا به بایگانی سپرده شد .نامه حزب کمونیست روسیه در افشا این طرح وفراخوان مبارزه با آن ، ونامه میکیس تئو دراکیس[2] موسیقی دان سرشناس یونانی اعتراض های افشاگرانه پرشوری بودند که بازتاب جهانی در خوری یافتند . اروپای دموکرات وآزادی خواه به سادگی آب خوردن فراموش کرد که حتی ادامه واستمرار دموکراسی در اروپا را مدیون پیروزی سوسیالیسم بر فاشیسم سرکش اروپایی است . با عدم موفقیت این طرح های منسجم وفراگیر وشکست آن ها در افکار عمومی اروپا وجهان ، دور جدیدی از مبارزات ضد کمونیستی با اعمال تاکتیک های جدیدی شکل گرفت . تاکتیک جدید عبارت بود از منزوی ، محدود وغیر قانونی کردن کمونیست ها در کشور های منفرد وگسترش آن تاکتیک ها در سراسر اروپا . قدم اول را جمهوری چک با غیر قانونی ومحدود کردن اتحادیه جوانان کمونیست برداشت[3] . این در حالی بود که حزب کمونیست چک در پارلمان دارای نمایندگان برگزیده مردم بود وارزیابی ها نشان از گسترش استقبال مردم به برنامه های حزب کمونیست داشت . این کنش دولت دست راستی چک با اعتراض وانتقاد شدید جهانی مواجه گردید. گام بعد به رئیس جمهور نو محاقظه کار لهستان متعلق بود که با اعلام اجبار شهروندان به خود زنی عملی با امضا اعتراف نامه ای مبنی بر همکاری ویا عدم همکاری با کمونیست ها برداشته شد.[4] رئیس جمهور ماورا راست لهستان با این اقدام پای بندی اعضا اتحادیه اروپا به حفظ حقوق شهروندان وحاکمیت قانون ودموکراسی را در عمل معنی کردند. از این ماجرا چیزی نگذشته بود که ظاهرا مردی یکه به میدان آمد وطی دادخواستی از شورای شهر رادوم در لهستان تقاضا کرد تا نام خیابانی را به نام یانوش والوز[5] قاتل کریس هانی [6] رهبر پیشین حزب کمونیست افریفای جنوبی نامگذاری نمایند. [7] بریتانیایی ها گا م های بعدی را برداشتند. گاردین اعلام کرد که تعدادی از تروریست های سفید پوست افریقای جنوبی که در یک مدرسه دونژادی بمب گذاری کرده بودند وپس از بازجویی آزاد شده بودند در جایگاه مهمی در حزب فاشیستی ناسیونالیست بریتانیا ( B.N.P)جای گرفته اند . [8] تلاش های انجام گرفته در راستای انقلابات مخملی در کشورهای گوناگون را که یکی از اهداف عمده واصلی خودرا تمرکز بر بی اعتبار سازی کمونیست ها قرار داده است باید به این فهرست اضافه کرد . همین روند در ماه های اخیر حتی در کشور ما هم ابعاد جدیدی یافته است وروند مبارزه با کمونیست ها به مرحله نوینی وارد شده است .[9] آنچه قابل توجه وبررسی است تغییر شیوه های اعمال مبارزه ضد کمونیستی است .این شیوه ها از توسل به قوانین ارتجاعی گرفته تا بیانات تحریک کننده ، از یار گیری های منطقه ای وجهانی در راستای محدودیت کمونیست ها گرفته تا بدیل تراشی در داخل کشور هارا شامل می شود . غول آرام گرفته تهاجم ضد کمونیستی در حال سر بر آوردن است . امپریالیسم وسرمایه داری علیرغم طرح دشمنان خیالی دیگراز جمله بنیاد گرایی اسلامی وتروریسم به خوبی آگاه است که این جنبش جهانی کارگران ودر راس آن ها کمونیست ها هستند که به جهانی دیگر واقعیت خواهند بخشید. درناگزیری یا سوسیالیسم یا بربریت این نیروی انقلابی ودوران ساز کار است که جهان را از بربریت ددخوی سرمایه واستثمار واستعمار رهایی خواهد بخشید. پس صرف نظر از وقفه ای کوتاه در تاریخ این مبارزه ، مبارزه برای حفظ بربریت ویا استقرار سوسیالیسم به اوج های تازه ای در این نبرد تاریخی فرا خواهد رویید .پس به هوش باشیم و با توجه به ابعاد گسترش یابنده تهاجم ضد کمونیستی : 1-با تلاش در راه زدودن وجوه افتراق وغلبه بر جدایی ها در صفوف کمونیست ها ، حداقل در صف واحدی هم در داخل وهم در سطح جهانی آماده رودررویی با این تهاجم باشیم .
2- با گسترش همبستگی انترناسیونالیستی وتامین اتحاد صفوف کمونیست ها در سراسر جهان امکانات جهانی را در راه مبارزه با این تهاجم جهانی سرمایه واستعمار بسیج نماییم . 3-با گسترش ارتباط فعال وخلاق با سایر نیروهای موثر اجتماعی وتوضیح اهداف انسانی وشریف کمونیست ها از دامنه نفوذ این تهاجم ضد بشری بکا هیم . 4-با افشا همه جانبه ایدئو لوژی ضد کمونیستی امپریالیسم وسرمایه داری جهانی ومحافل آکادمیک وابسته به آن با قلم وقدم به پالایش وجذابیت عدالت خواهانه ورهایی بخش کمونیسم به پردازیم .
5/2/1385
[1] -http://www.rahman-hatefi.net/anticomonism%20virus-171-851022.htm [2] - بيانيه اعتراضي تئودراكيس به اتحاديه اروپا در مجله دانش ومردم شماره 62 ارديبهشت 1385 با ترجمه خسرو باقري ص 42 درج شده است . اما برای دسترس بیشتر خوانندگان عین آن در پایان مقال نقل می شود . [3] -http://www.rahman-hatefi.net/ksm%20850802.htm [4] - Independent On Line, April 17 2007 at 04:18PM ونيز http://www.rahman-hatefi.net/lahestan%20-220-860128.htm [5] - يانوش والوز زنداني لهستاني در افريقاي جنوبي و قاتل كريس هاني رهبر پيشين حزب كمونيست افريقاي جنوبي [6] - والوز لهستاني در حال حاضر در حال گذراندن دوره محكوميت خود به خاطر تير اندازي منجر به قتل هاني در 1993 در افريقاي جنوبي زنداني است [7]- Morning Star 12 April 2007 ونیز بیانیه اتحادیه جوانان کمونیست افریقای جنوبی در Young Communist League of South Africa, 17 April 2007 [8] - The Guardian, Saturday March 31, 2007 [9] - دراین زمینه نگاه کنید به http://www.rahman-hatefi.net/hamsazi%20saz%20haye%20nasaz-128-850815.htm
نامه اعتراضی تئودراکیس : «قهرمانان همتراز جنایتکاران» شورای اروپا تصمیم گرفته است تاریخ را عوض کند. این نهاد قصد دارد اقدام خود را با یکی کردن متجاوزان و قربانیان، قهرمانان و جنایتکاران، رهاییبخشان و یورشآوران، کمونیستها و نازیها انجام دهد. شورای اروپا معتقد است که اصلیترین دشمنان نازیسم، یعنی کمونیستها، جنایتکارانیاند که همتراز نازیها هستند. شورای اروپا امروز نگران و معترض است، در حالی که جامعه جهانی هیتلریها را محکوم نمود، چنین محکومیتی هنوز نصیب کمونیستها نشده است. به همین خاطر شورای اروپا پیشنهاد میکند که در اجلاس وسیع خود از ۲۴ تا ۲۷ ژانویه (۴ تا ۷ بهمن) چنین محکومیتی صورت بگیرد. شورای اروپا گفته است که «آگاهی عمومی از جنایات رژیمهای کمونیستی بسیار پایین است» و از این موضوع اظهار نگرانی کرده است که هنوز «احزاب کمونیست در برخی کشورها قانونیاند و برخیاشان از جنایات اظهار ندامت نکردهاند.» به عبارت دیگر، شورای اروپا پیشاپیش زیر فشار قرار دادن کمونیستهای اروپا را که هنوز توبه نکردهاند، اعلام مینماید، همانگونه که جلادان گشتاپو و شکنجهگران در ماکرونیسوس (*) از کمونیستها میخواستند توبه کنند. سردمداران اتحادیه اروپا شاید به زودی تصمیم بگیرند که احزاب کمونیست را غیرقانونی اعلام نمایند و درها را به روی امثال هیتلر و هیملر بگشایند. ما خوب میدانیم که این دو هم با ممنوع کردن احزاب کمونیست و زندانی کردن کمونیستها آغاز کردند. اما نازیها سرانجام در خون قربانیان خود غرق شدند و در میان این قربانیان ۲۰ میلیون نفر از جمعیت اتحاد شوروی سوسیالیستی و صدها هزار کمونیست بودند که رهبری جنبشهای مقاومت ملی را در یونان و تمام اروپا به دست گرفتند. باری، آقایان مسئول در شورای اروپا برای تجدید روشهایی که تاریخ و مردم محکوم کردهاند دارند دیر میجنبند، چرا که برادر بزرگشان که ایالات متحده باشد به طرق هیتلری مردم کشورها را و از جمله عراق را قتلعام میکند، کشوری که به ویرانهای تبدیل شده و زندانهای آمریکایی در آن بیشمارند، زندانیهایی که هر روز هزاران بیگناه را به بدترین وجهی شکنجه میکنند. جالب است که شورای اروپا هیچ چیز برای گفتن در رابطه با جنایات علیه بشریت آمریکا در عراق و زندانهای هیتلریاش مانند گوانتانامو ندارد. چگونه میتوان باور کرد که شورای اروپای از سویی خود را مدافع حقوق بشر بداند و از سوی دیگر به هواپیماهای «سیا» اجازه دهد تا انسانهای محروم از هر گونه حقی را برای شکنجه به زندانهای ویژه در اروپا بیاورد؟ شورای اروپا نمیتواند از نقض حقوق بشر شکایت کند در حالی که در خاک خود تأسیس زندانهای ویژه و شکنجهی انسانهای بیحقوق را تحمل میکند. دادگاه عدالت تاریخ روزی جنایات بیشمار برادر بزرگ را، از ویتنام تا شیلی و از آمریکای جنوبی تا عراق، به قضاوت خواهد نشست و در چنین روزی آقایان شورای اروپا به عنوان همدستان وی در آن حضور خواهند داشت. من امروز متأسفانه وادار شدهام که بیشتر به نام مردگان حرف بزنم تا زندگان. پس به نام رفقای کمونیستم، به نام آنانی که گشتاپو به اردوگاههای مرگ فرستاد، به نام آنانی که به جوخههای اعدام سپرده شدند تا نازیسم درهمکوبیده شود و آزادی به کف آید، من فقط یک کلمه خطاب به این «آقایان» دارم: شرمتانباد! میکیس تئودوراکیس آتن – ۲۶ دسامبر ۲۰۰۵ * ماکرونیسوس نام جزیرهای یونانیست که کمونیستها و اعضای جنبش مقاومت ضدهیلتری را در آن حبس کرده بودند.
|
||
|