نویدنو:14/07/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

چرا احمدی نژاد نیویورک را دوست دارد

تونی کارن- مترجم : هلیا جوانشیر

مجله تایم

لبخند گربهء "چشر" - ملوس - که احمدی نژاد به هنگام سخنرانی اش در دانشگاه کلمبیا در روز دوشنبه به چهره داشت جای تعجب ندارد، این رخداد پیروزی چشمگیری برای رئیس جمهور ایران بود.

بگذریم که دانشجویان و اعضای هیات علمی حاضر در سالن بسیاری از اظهارات او را با هوکردن پاسخ دادند، و معترضان در بیرون از سالن او را هیتلر جدید خواندند. و رئیس دانشگاه کلمبیا، لی بالینجر- که معلوم بود از انتقادات به این دانشگاه به خاطر میزبانی احمدی نژاد زخم خورده است- از فرصت معرفی ای که در اختیار داشت استفاده کرد تا رئیس جمهور ایران را زیر انواع ضربه ها بگیرد، از "دیکتاتور حقیر و سنگدل" گرفته تا "بسیار بی سواد" خواندن او. اما اینها همه به نفع احمدی نژاد تمام شد. جنجالی که این سخنان به راه انداخت تضمین کرد آنچه را که شد. سخنرانی ای که باید نسبتا بی سر و صدا در سالن کوچک دانشگاه می بود به یک رخداد رسانه ای ملی تبدیل شد که در آن رئیس جمهور ایران بخش اعظمی از یک ساعت میکروفن را بدون مزاحم در اختیار داشت.

کریستین کوئین، سخنگوی شورای شهر نیویورک از کلمبیا انتقاد کرده بود که از احمدی نژاد را دعوت کرده است، و هشدار داده بود که "تنها کاری که او بر صحنه خواهد کرد... بیرون ریختن نفرت و زهر بیشتر به سوی جهان خواهد بود." اما چنین نشد. احمدی نژاد، به رغم سخنان تند میزبانش، بالینجر، در حالی که آرام و معقول و صادق و حتی پرهیبت به نظر می آمد، حرف خودش را زد. اینکه بینندگان امریکایی تلویزیون فریبش را خوردند یا نه ربطی به مسئله ندارد، زیرا مخاطبان اصلی احمدی نژاد امریکاییان نیستند. جنجال هایی که در دیدارش از نیویورک به راه انداخت بخش اصلی استراتژی سیاسی داخلی او را تشکیل می دهد که به توانایی او برای حفظ توجه ملت امریکا با پیام ملی گرایانه و غیرپشیمان اش درباره حقوق هسته ای ایران، موعظه درباره خداوند و هدف آنان برای رهبری جهان بستگی دارد.

این برنامه یک "جوجیتسوی" سیاسی ناب بود که در آن از نیروی مخالفان به سود خود استفاده می کنید. معترضان او را از تلویزیون می دیدند و او از این تریبون در جایگاه مخصوص برای مردم داخل کشورش استفاده کرد. روز سه شنبه در پشت تریبون اجلاس عمومی سازمان ملل در کنار پرزیدنت بوش بر صحنه جهانی باز هم بزرگتری جای خواهد گرفت. البته این دو با هم بر صحنه حضور نخواهند یافت، اما هر کدام تمامی تلاششان را خواهند کرد تا حمایت بین المللی را در رویارویی بر سر مسئله هسته ای ایران به دست آورند. اما به نظر می رسد احمدی نژاد روز دوشنبه به یمن شوی تبلیغاتی اش در کلمبیا که از تلویزیون پخش شد بر بوش پیشدستی کرده است. برای مثال وقتی از او درباره اظهارات تردیدآمیزش در باب هولوکاست سوال شد، با زیرکی تمام سوال را برگرداند و پرسید: "چرا مردم فلسطین دارند بهای واقعه ای را می پردازند که خود در آن هیچ نقشی نداشته اند؟" این بحث ممکن است در مخاطبان امریکایی چندان همدلی ای برنیانگیزد، اما حمایت از آرمان فلسطینی به استراتژی ایران برای تضعیف رژیم های معتدل عرب که متحد واشینگتن اند کمک می کند.

در هر حال، مخاطبان اصلی احمدی نژاد در ایران هستند، زیرا به رغم ادعای بالینجر مبنی بر اینکه او دیکتاتور است رئیس جمهور ایران باید برای انتخاب دوباره در سال 2009 در انتخابات شرکت کند. با وضعیت فعلی، ناکامی او در عمل به وعده های اقتصادی که در مبارزات انتخاباتی دور اول داده بود و وخیمتر شدن موقعیت ایران در جهان، خطر شکست خوردنش از عناصر پراگماتیک تر در رهبری ایران که از همین حالا مبارزه با او را آغاز کرده اند بیشتر کرده است. بازی با برگ هسته ای به عنوان بیان غرور ملی ایرانی همواره بخشی از بازی سیاسی داخلی او بوده است، و پوشش تلویزیونی مشتاقانه ای که به یمن دیدار او از ایالات متحده فراهم آمده است به موقعیت او در داخل کشورش هیچ لطمه ای نخواهد زد.

 

منبع ما: ایران در جهان

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics