نویدنو:18/09/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

 

رفراندم ونزوئلا: یک  بازنگری و عواقب آن- بخش اول

نویسنده : جیمز پتراس – برگردان : هاتف رحمانی

اصلاحات قانون اساسی  مطابق برنامه سوسیالیستی پرزیدنت چاوز با حداقل اختلاف شکست خورد : 1.4 درصد از 9میلیون آرا رای دهندگان.

 نتیجه هر چند با توجه به  این حقیقت که 45 درصد از رای دهندگان از شرکت در انتخابات خودداری کردند و به این معنی که تنها 28درصد از رای دهندگان علیه تغییرات مترقی پیشنهادی پرزیدنت چاوز رای دادند شدیدا به خطر افتاد.اگر چه  رای به نلاش رهایی ونزوئلا از وابستگی به نفت واداره سرمایه دارانه بخش های مالی وتولیدی استراتژیک ضربه  وارد کرد، اما نه  در اکثریت 80درصدی مجلس تغییری داد ونه امتیاز بخش اجرایی را تضعیف کرد. با این حال حق پیروزی نهایی ، شبه قدرت موثر و شتاب دهنده ای  جهت  تلاش های مخالفین  برای از خط خارج کردن اصلاحات اجتماعی – اقتصادی پرزیدنت چاوز به وجود می  آورد ، و برای برکناری دولت او یا برای توافق او با نخبگان کهنه کار قدرت بازار فشار وارد می نماید .  

سنجش و مباحثه داخلی از پیش  در درون جنبش چاویستا  ودربین سایر گروه های مخالف نا متجانس شروع شده بود . حقیقت مسلمی که باید مورد بحث قرار گیرد آن است که چرا بیش از 3میلیون رای دهنده که آرا  خود را در انتخابات سال 2006 به چاوز دادند ( که با 63درصد آرا پیروز شد) در رفراندم شرکت نکردند. در واقع آرا مخالفین تنها 300.000 رای افزایش داشت ، حتی با تصور این که این افزایش  آرا ناشی  ازرای دهندگان  ناراضی از چاوز بود و نه از رای دهندگان طبقه متوسط دست راستی فعال شده  ،  باز هم بیش از 2.7 میلیون نفر از رای دهندگان چاوز از دادن رای خودداری کردند.
آسیب شناسی شکست

هرگاه  موضوع گذار سوسیالیستی در راس دستور کار دولتی قرار می گیرد ، آنچنان که در این تغییرات قانون اساسی چاوز دیده شد ، تمام عوامل ارتجاعی دست راستی و هواداران " طبقه متوسط " مترقی آنها نیروها را متحد کرده و منازعات چریکی خو درا فراموش می کنند. حامیان مردمی چاوز و سازمان دهندگان با آرایش گسترده ی دشمنانی مواجه شدند که هریک از آنها اهرم های قدرت نیرومندی را در اختیار داشتند. این دشمنان شامل این ها بودند:


1-عاملان بیشمار دولت امریکا (CIA, AID, NED سیا، ا.آی دی، ان ای دی و افسران سیاسی سفارت )، عاملین دست دوم آنها ( ان جی او ها ، به کارگیری  دانشجویان و برنامه های القا فکری  سردبیران روزنامه ها و مبلغین رسانه های جمعی )چند ملیتی های امریکایی و اتاق بازرگانی (پرداخت کنند گان برای  تبلیغات  ضد رفراندوم ، آوازه گری  و اعتراضات خیابانی)


2- انجمن های بازرگانی عمده ونزوئلا فدکاماراس FEDECAMARAS ، اتاق بازرگانی و بنکداران و خورده فروشان،  که میلیون ها دلار را به کارزار سرازیر کردند، فرار سرمایه را تشویق  نمودند ، برای  فراهم آوردن قحطی تقریبی مواد غذایی اساسی  در بازارهای  خورده فروشی مردمی  فعالیت های  احتکار و بازار سیاه را تشدید کردند

 
3- بیش از 90درصد رسانه های جمعی خصوصی بی هیچ استثنایی به  کارزار  تبلیغات زهر آگین بی وقفه ای برای ساختن دروغ های رسوا – از جمله داستان هایی مبنی بر این که دولت می خواهد کودکان را از خانواده آنها گرفته وآنهارا در مدارس تحت کنترل دولت محبوس نماید ( رسانه های جمعی امریکا این دروغ های رسوای  جنایتکارا نه را تکرار می کردند) – مشغول بودند

 
4- تمام سلسله مراتب کاتولیک از کاردینال ها گرفته تا کشیشان موعظه گر محلی خط مشی قلدرانه خودرا به کار گرفتند و برای تبلیغات علیه اصلاحات قانون اساسی موعظه کردند – از همه مهم تر ، حتی تعدادی از کشیش هایی که  به عنوان سازمان دهندگان مراکز غلبه بر خشونت راست افراطی  که در یک مورد  به قتل یک کارگر نفت هوادار چاوز منجر شده بود  به سنگر بندی خیابانی آنها اعتراض کرده بودند از کلیسا ها یشان اخراج شدند.

 
رهبران چهار گانه ضد ر فرم به خریدن و جذب بخش کوچکی از جناح لیبرال نمایندگان کنگره چاوز و تعدادی از دولت مردان و شهرداران ، همچنین تعدادی از چپ های سابق( برخی از آنها 40سال  قبل به عملیات چریکی اقدام کرده بودند) ، مائو ئیست های سابق " پرچم سرخ " و تعدادی از رهبران  تروتسکیست  اتحادیه های کارگری و فرقه گراها  قادر بودند.تعداد قابل ملاحظه ای از استادان  سو سیال دموکرات ( ادگار لندر، هینز دیتریش ) بهانه بسیار ناچیزی را برای مخالفت با اصلاحات برابری  خو ا ها نه  ایجاد کردند و تفسیر روشنفکرانه ای برای تبلیغات نخبگان متعصب درباره "دیکتاتوری  چاوز" یا گرایشات  " بناپارتیستی  " تدارک دیدند.

ائتلاف نا متجانس به سرکردگی نخبگان ونزوئلا و دولت امریکا اساسا به فراهم آوردن همان پیام  کلی تکیه داشت که : اصلاح تجدید انتخابات ، قدرت تعلیق موقت قانون اساسی در مواقع  اضطرار ملی ( مثل  کودتای نظامی و حبس 2002 تا 2003)، نامزدی متولیان منطقه ای در قوه مجریه و گذار به سوسیا لیسم دموکراتیک بخشی از دسیسه وارد کردن " کمونیسم کوبا یی " بودند . دست راستی ها و هوچی گران لیبرال به طور پایان ناپذیری وفق تمام رسانه های جمعی خصوصی ونزوئلا و همپالگی های امریکایی شان  در CBC,NBC,NPR و نیویورک تایمز، لس آنجلس تایمز،و واشنگتن پست، اصلاح تجدید انتخابات ( رفتار متعارف پارلمانی در سراسر جهان ) را به " سرقت قدرت " توسط یک قدرت طلب دیکتاتور تشنه قدرت " ستمگر تبدیل کردند. هدف  لایحه  قدرت اضطراری رئیس جمهور که کودتای واقعی نخبگان نظامی وغیر نظامی وحبس مورد حمایت امریکا در 2002-2003 بود با تجدید نیروی نخبه گان و تسویه حساب جوخه های مرگ شبه نظامی کلمبیا (2005) و آدم ربایی شهروندان ونزوئلایی – کلمبیایی از سوی پلیس مخفی کلمبیا (2004) در مرکز کاراکاس و گفتگوی آشکار برای کودتای نظامی از سوی وزیر دفاع سابق  بادوئل  شبیه سازی شد . 

هر بخش از رهبران دست راستی ائتلاف ضد اصلاحات  با در خواست های متفاوت بر گروه های جدا وهم پوشان متمرکز شدند.امریکا با کانالیزه کردن صد ها هزار دلار از طریق آژانس بین المللی برای توسعه AID وNED  بر سرباز گیری و آموزش دانشجویان رزمنده خیابانی  برای تعلیم در " سازمان جامعه مدنی " و" حل ناسازگاری " ( لمس بد خلقی؟) به  همان شیوه ای  که در یوگسلاوی ، اوکراین و گرجستان تجربه شده بود متمرکز شد . امریکا برای مراجعان دراز مدت آنها نیز مانند  – اتحادیه کارگری کنفدراسیون " سو سیال دموکرات " تقریبا مرده – CTV، رسانه های جمعی و سایر نخبه گان وابسته وجوهی را پخش کرد. فداکاماراس FEDACAMARAS  تمرکز خو درا بر بخش های کوچک و بزرگ تجاری ، استادان پر درآمد و مصرف کنند گان طبقه متوسط  معطوف داشت .

دانشجویان دست راستی چاشنی خشونت های خیابانی بودند وبا دانشجویان چپ در داخل و خارج کالج ها مقابله می کردند.رسانه های جمعی و کلیسای کاتولیک به شنود گان توده ای وحشت می فروختند.استادان سو سیال دموکرات یا "نه " را موعظه می کردند ویا از همکاران مترقی و دانشجویان چپ دوری می کردند.تروتسکیست ها  با شکاف در صفوف اتحادیه ها با نعره های مارکسیسم  ریایی شان  درباره " بناپارتیسم چاوز " با تمایل " سرمایه داری " و امپریالیستی " اش  ، دانشجویان را بر می انگیختند و موضع "تحریم " را با سران اتحادیه CTV مورد حمایت سیا تقسیم می کردند. اتحاد نا مقدس در آستانه انتخابات چنین تصویری داشت .

در دوره انتخابات گذشته این ائتلاف لرزان اختلاف درونی خودرا به نمایش گذاشت.راست میانه به رهبری زولیا گاورنر روزالس به " رودرروئی جدید " و " گفتگو" با وزرای " میانه رو " چاویستا فرا خواند. راست افراطی  در قالب بادوئل ژنرال سابق ( محبوب بخش هایی از چپ ریاکار) خواستار فشار بیشتر بر خلع ید از چاوز منتخب وکنگره به دلیل این که " آنها هنوز برای تصویب اصلاحات  قدرت دارند " شد. دموکرات های ما چنین اند! سکتاریست های چپ با اتخاذ سند از لنین وتروتسکی باز خواهند گشت (لرزاندن آنها در گور ) ، اعتصاب  هارا برای افزایش دستمزدها در زمینه جدید خیزش قدرت راست به خاطر اعانه ای که گرفته اند سازمان خواهند داد.  

کارزار و ضعف ساختاری اصلاحات قانون اساسی ، جناح راست  را برای کسب اکثریت شکننده  خود به دلیل  خطاهای جدی در کارزار انتخاباتی چاویستا  ونیز ضعف ساختاری عمیق اصلاحات  توانا کرد.

منبع : www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=7543 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics