نویدنو:8/09/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

بيانيه سازمان سوسياليست های ايران

 در رابطه با تشکيل « شورای ملی صلح »

 

 

از طريق خبرگزاريها مطلع شديم که در روز سه شنبه ٢٩ آبان ١٣٨٦ ( ٢٠ نوامبر ٢٠٠٧ ) تشکيل « شورای ملی صلح » در دستور کار عده ای از فعالين سياسی ـ اجتماعی و فرهنگی ميهنمان ايران  قرار گرفته است، که  آن «شورا» با شعار « جنگ نه، صلح و حقوق بشر آری » ، برای جلوگيری از « جنگ » قصد دامن زدن به يک کارزار سياسی را دارد، (١) امری که نمی تواند باعث خوشحالی تمام طرفداران صلح و مخالفين جنگ، صرفنظر از وابستگی گروهی و مسلکی از جمله ما سوسياليست های مصدقی نباشد.

اما در رابطه با جلوگيری از «جنگ» و شرايطی که ايالات متحده آمريکا و متحدينش در رابطه با  «قطعنامه های شورای امنيت» بوجود آورده اند،  ضرورت دارد که پيشگامان اين «شورا»  در هنگام تدوين خط مشی آن شورا همچنين توجه داشته باشند که در مبارزه با جنگ ، نسبت به دفاع از حقوق ملی  ايران کوتاهی نشود. 

نبايد از خاطر بدور داشت که ما امروز در بين هموطنان خود شاهد اعتراضات برخی ازافراد و نيرو های سياسی در رابطه با پايمال شدن حقوق ايران در دريای مازنداران هستيم، بدون اينکه برای اکثريت بزرگی از اين نيروها دقيقأ روشن باشد که اين «حقوق»  کدامند، و بر پايه کدام اصول بين المللی قرار دارند؟ با توجه به نا روشنيها واشکالات فوق ، ما خود بهيچوجه اين حق را نداريم ، موقعی که در رابطه با جلوگيری از جنگ  و قبول « قطعنامه های شورای امنيت »  از سوی دولت ايران صحبت  می نمائيم، دقيقأ جوانب آن قطعنامه ها در امر «تعليق غنی سازی اورانيوم »  مورد نظر «شورای امنيت » را روشن ننمائيم. روشن است که  آن جوانب نبايد  بهيچوجه در تضاد با  «حقوق ملی»  ، حق «حاکميت ملی» (اشتات سوورنيتت) * و استقلال ايران باشد.

 

نيروهای سياسی ايرانی صرفنظر از اينکه در دولت باشند و يا در صف اپوزيسيون ، موظفند به اين موضوع توجه داشته باشند که طبق منشور سازمان ملل و ميثاق های بين المللی ، حقوقی که شامل تمام کشورهای مستقل جهان می شود، همچنين آن حقوق بايد شامل حال ملت ايران نيز شود، صرفنظر از اينکه  «دولت»  وابسته به کدام يک از جناحهای سياسی ايران باشد. ما حق نداريم بعنوان مخالفت با جنگ و دفاع از صلح ، از آن  «حقوق اساسی » ايران صرفنظر کنيم!!

 

با توجه به تمام اعتراضات و انتقاداتی که به سياست و عملکرد سرکوبگرانه و گفتارغير مسئولانه آقای دکتر محمود احمدی نژاد ، رئيس جمهور و جناح افراطی و تماميت خواه هيئت حاکمه  بخاطر پايمال کردن مستمر حقوق در نظرگرفته شده ملت در قانون اساسی وارد است؛  و با توجه به  انکار نابخردانه رئيس جمهوراز نابودی يهوديان در دوران جنگ جهانی دوم که نازيهای آلمانی برپايه نظرات نژاد پرستانه هيتلر، فاجعه ای بزرگ بنام « هولو کاوست » آفريدند؛ و با توجه به  ادعاهای مکرر جناب رئيس جمهور ــ فردی  که مدعی است امام دوازدهم شيعيان جهان هميشه همراه و راهنمای اوست ــ ، در نابودی کشور اسرائيل(٢) ؛ نظرات و ادعاهائی ارتجاعی است که در نهايت در خدمت تحميق توده های نا آگاه و کم اطلاع قرار دارد. مخالفت  با چنان سياست و عملکرد هائی ، نبايد سبب گردند تا ما در مبارزات و فعاليت های ضدجنگ ، مخالفت با سياست های جنگی و هژمونی طلبانه پرزيدنت بوش، معاونش آقای ديک چنی و ديگر شرکاء جنگ طلبش از جمله آقايان نيکولا سارکوزی ، گوردون براون  و رهبران دولت اشغالگر اسرائيل را فراموش کنيم و در اين باره دست بروشنگری نزنيم و بحضور ارتش اشغالگر ايالات متحده و متحدينشان در کشورهای خاورميانه و خليج فارس اعتراض ننمائيم!!

 

با آگاهی که ما سوسياليست های مصدقی از هويت سياسی افرادی همچون خانم شيرين عبادی، خانم سيمين بهبهانی، مهندس عزت الله سحابی، دکتر ابراهيم يزدی و ديگر شرکت کنندگان در نشست 29 آبان ماه 1386 که با تشکيل « شورای ملی صلح »  به توافق رسيده اند،(٣) داريم ، براين نظريم که اگر دولت آقای احمدی نژاد و نيروهای امنيتی رژيم و جناحهای رايکال و تماميت خواه هيئت حاکمه در روند فعاليت های «شورای ملی صلح» ، سنگ اندازی ننمايند و اجازه دهند تا مردم ايران از حقوق قانونی خود بهره مند گردند ، حتمأ اين نيروها با کمک و همسوئی با  ديگر« سازمانهای  ضد جنگ» موفق خواهند شد، « جنبش بزرگ ضد جنگ »   را در سراسر ايران سامان دهند. در چنين حالتی آن جنبش موفق خواهد شد تا با برگزاری تظاهرات و اعتراضات در مخالفت باجنگ ، جوّ سياسی در جهان را عليه جنگ و به نفع صلح  بطور مثبت تغيير دهد!

 

  اما چون «شورای ملی صلح » ،  برعکس « کميته  دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» ، بطور دقيق زوايای خواست های  خود را فرمولبندی نکرده  و تا کنون  چارچوب چگونگی خواست های آن دقيقأ روشن نشده است، روشن شدن چارچوب و سمت و سوی  آن فعاليت ها قبل از شروع هرنوع فعاليت، امری ضروری و لازم می باشد. اگرچه مخالفت با جنگ و طرفداری از صلح خواستی بسيار والائی است ـ ما سوسياليست های مصدقی برای «صلح » بين ايران و ديگر کشورهای جهان ارزش زيادی قائل هستيم ، بطوريکه « صلح »  در کنار « آزادی و استقلال »، مشترکأ شعار اصلی سازمان ما (آزادی ، استقلال ، صلح ) را تشکيل می دهند. باوجود اين ما نمی توانيم تحت عنوان مخالفت با جنگ  و دفاع از صلح ، بطور آتوماتيک ديکته کشورهای هژمونی طلب جهانی در رابطه با « تعليق غنی سازی اورانيوم »  ، آنهم بنام  « قطعنامه شورای امنيت» ، که چيزی جز پايمال کردن حقوق ملی و حق حاکميت ملی ( اشتات سوورنيتت) * ما ايرانيان نمی باشد را ، بپذيريم .

اگرچه ما می توانيم با فعاليت های خود تغييراتی مثبت در جوّ سياسی عليه جنگ در ايران و جهان بوجود آوريم ، همچنين بايد براين امر تاکيد داشت که بخاطر جلوگيری از يک جنگ  تحميلی از سوی دولت های استعمارگر جهان برهبری پرزيدنت بوش و دولت اشغالگر اسرائيل ،  ضرورت اعلام  «تعليق غنی سازی اورانيوم » ، برای مدت زمان محدود، مثلا ٦ ماه و يا يک سال از سوی دولت ايران با توجه  به جوّ سياسی حاکم بر جهان ،امری ضروری و لازم است. ولی  ما بهيچوجه حق نداريم  بعنوان عناصر و نيروهای وطن خواه ، بر پايه صحه گذاشتن بر قطعنامه های شورای امنيت ، آنهم قطعنامه هائيکه فاقد هرنوع مبنای حقوقی هستند  و در مغايرت کامل با ميثاق ها و منشور سازمان ملل قرار دارند، ناخواسته  از  «حقوقی» صرفنظر کنيم ، که آن «حقوق» جزو حقوق تمام کشورهای مستقل جهان ازجمله ايران می باشد! 

 

اما در «بيانيه  کميته موقت صلح کانون حقوق بشر» ، تشکيلاتی که پيشقدم در اين امرخير ، يعنی تشکيل « شورای ملی صلح » شده است ، می خوانيم:

« ما بر این باوریم چنین شورایی می‌تواند هر گونه عمل تهدید کننده‌ی صلح از جانب نیروهای خارجی را محکوم نموده و از جمهوری اسلامی بخواهد که با پذیرش قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد وعمل به تعهدات ومیثاق های بین المللی زمینه ی تهدید صلح را از میان بردارد.». (٤) (تکيه از ماست).

 

خانم نرگس محمدی ، يکی از برگزارکنندگان نشست ٢٩  آبانمان در تهران  در مصاحبه مطبوعاتی که در همان روز برگزار شده بود، در گفتار خود به  قبول « قطعنامه های شورای امنيت »  از سوی دولت ايران اشاره کرده و در آن رابطه بيان داشته است :

 

«... اما در رابطه با ایران متاسفانه این اجماع دارد به وجود میاید. بنابراین یک سیر منطقی ما را به این نتیجه میرساند که فعلا حداقل بخاطر اینکه جنگ را از سر یک ملت باید گذراند بایستی با این خواسته به شکل منطقی برخورد کنند. ما خواسته هایمان این است:

 یک، دولت جمهوری اسلامی ایران قطعنامه های شورای امنیت را به عنوان یک ساختار و نظام بین الملل بپذیرد و تعهدات و میثاقین بین المللی را به رسمیت بشناسد و احترام بگذارد واگر چنین اجماعی در رابطه با ایران بوجود آمده این جنگ را باید از سر ملت ایران بگذراند.» (٥) ( تکيه ازماست).

 

ما سوسياليست های مصدقی  براين نظريم که  تاکيد بر خواست « قبول قطعنامه های شورای امنيت»، از دولت ايران ـ بدون اينکه مدت زمان« تعليق» دقيقأ روشن شده باشد ـ  نمی تواند خواستی درست در پاسخ به حفظ حقوق ملی ايران باشد. حداقل سازمان ما (سازمان سوسياليست های ايران)  از چنين خواستی پشتيبانی نخواهد کرد، (٦) بلکه «شورای ملی صلح »  اگر بخواهد کارش مورد تائيد بخش بسيار بزرگی از مردم ايران قرار گيرد، بايد از خواست « تعليق  غنی سازی اورانيوم» بمدت محدود ، مثلا بمدت  ٦ ماه ، يا يک سال صحبت نمايد  و در کنار طرح آن خواست ، همچنين  از « تعليق متقابل قطعنامه های شورای امنيت» ، و ارجاع پرونده اتمی  ايران به « آژانس بين المللی اتمی» ، به حمايت برخيزد و در واقع خواست های خود را از هردو طرف طلب کند!!

 

ما براين نظريم که اعضای شورای امنيت در بسياری از موارد برپايه ميثاق های بين المللی و منشور سازمان ملل عمل نکرده و نمی کنند و در واقع برخی از تصميمات  آن شورا در خدمت سياست ها و داد و ستد های پشت پرده پنج  کشور بزرگ جهانی که از حق« وتو» برخوردارند، قرار داشته است و هر زمان که تصميماتی در مغايرت با منافع يکی از آن پنج کشورهای بزرگ بوده است ، نماينده آن کشور با استفاده از حق وتو، مسئله را بنفع خود فيصله کرده است! 

 اگر کسی بر اين نظراست که چنين نيست، ممکن است توضيح دهد که چرا بعد از جنگ ٦  روزه بين اسرائيل و کشورهای عربی در سال ١٩٦٧ که منجر به اشغال بخشهائی از سرزمين های کشورهای عربی و فلسطين توسط ارتش اسرائيل شد، که «شورای امنيت» بخاطر تخليه تمام سرزمينهای اشغالی از سوی ارتش اسرائيل ، قطعنامه ٢٤٢ را صادر کرد.  از آن تاريخ تا کنون ، با وجود اينکه برای تخليه سر زمين های اشغالی حدودأ  ٣٠٠  قطعنامه  از سوی شورای امنيت صادر شده است، (٧) دولت اسرائيل همچنان به اشغال آن سرزمينها ادامه داده است، زيرا نماينده دولت ايالات متحده آمريکا در شورای امنيت ، جلوی هرگونه تصميمی عليه دولت اسرائيل را وتو نموده است. دولت اسرائيل که اينهمه سروصدا در باره مسائل هسته ای ايران بپا کرده است وبا کمک متحدين خود عليه ايران جوّ سازی می کند ــ البته آقای احمدی نژاد با گفتار غير مسئولانه خود به آنها در اين جوّ سازی کمک  کرده و می کند ــ بيش از ٣٠٠ کلاهک اتمی در اختيار دارد (٨) و  با غير اتمی شناختن منطقه خاورميانه ، مخالف است، که اين مخالفت مورد پشتيبانی پرزيدنت بوش نيزقرار گرفته است. دولت اسرائيل  بهيچوجه حاضر نيست که بازرسان  « آژانس بین المللی انرژی اتمی » را برای نظارت بپذيرد و به آنها  اجازه ورود به  کشور اسرائيل  را  دهد. با توجه به تمام تخلفاتی که اشاره رفت، کوچکترين خطری از سوی « شورای امنيت » متوجه دولت اسرائيل تا کنون نشده است!

 آيا چنين برخورد يک بام و دوهوا ،بدين خاطر نيست که دولت اسرائيل با دولت هژمونی طلب ايالات متحده آمريکا که در شورای امنيت از حق وتو برخوردار است، همسو و متحد می باشد؟

 

به اين اميد که توضيحات ما سوسياليست های مصدقی مورد توجه بنيانگذاران و فعالين «شورای ملی صلح » قرار گيرد، بطوريکه در تنظيم منشور و چگونگی چارچوب فعاليت و خواست های «شورا» ، بر امر محدود بودن زمان « تعليق » و نيز « تعليق» متقابل قطعنامه ها از سوی شورای امنيت و ارجاع پرونده اتمی ايران به «آژانس»  و بطور کلی تأمين حقوق و منافع ايران بر پايه حقوق بين المللی، اشاره گردد!!

 

  

هيئت اجرائی سازمان سوسياليست های ايران

 

دوشنبه  ۵ آذر ۱٣٨۶ -  ۲٦ نوامبر ۲۰۰۷

 

socialistha@ois-iran.com

www.ois-iran.com

 

 

پانويس:

 

* ـ حاکميت ملی

staatssouveränität ,

countrysovereignty  ,

souveerainete`de pays

 

 

١ ـ تشکيل "شورای ملی صلح" توسط شيرين عبادی و گروهی از هنرمندان و فعالين اجتماعی ـ ايسنا؛

به نقل از سايت گويانيوز

http://news.gooya.com/politics/archives/2007/11/065112.php

 

ـــ و شيرين عبادی در فراخوانی اعلام کرد: تشکيل شورای ملی صلح

به نقل از سايت ايران امروز

www.iran-emrooz.net/index.php?/news1/print/14694/

 

٢ ـ بيانيه سازمان سوسياليست های ايران در باره مواضع آقای محمود احمدی نژاد رئيس جمهوری اسلامی ايران؛ مبنی بر پاک کردن کشور اسرائيل از روی نقشه چغرافيائی خاورميانه و انکار جنايات «هولوکاوست» عليه يهوديان در دوران آلمان نازی و آدلف هيتلر!! 

www.tvpn.de/ois/ois-iran-1003.htm

 

 

ــ در باره ادعای آقای دکتر محمود احمدی نژاد مبنی بر وجود « آزادی تقريبأ مطلق » ؛ درحاليکه بازداشت ، شکنجه  و زندان نيروهای مخالف « استبداد، خودکامگی و انحصار طلبی » در دستور کار روزانه مقامات امنيتی و قضائی دولت قرار دارد!

www.tvpn.de/ois/ois-iran-1059.htm

٣ ـ فراخوان تشكيل" شوراي ملي صلح " ، توسط " كانون مدافعان حقوق بشر"

www.ois-iran.com/ois-iran-3310-shorayemelli-solh-1386.htm

ـــ  و تشکيل "شورای ملی صلح" توسط شيرين عبادی و گروهی از هنرمندان و فعالين اجتماعی ـ

به نقل از سايت گويانيوز

http://news.gooya.com/politics/archives/2007/11/065112.php

 

٤ ـ همان نوشته ٣

 

٥ ـ «ما راهی جز تلاش برای صلح نداریم»

به نقل از سايت دويچه وله

http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,2958417,00.html

 

٦ ـ بيانيه سازمان سوسياليست های ايران در رابطه با قطعنامه ١٧٣٧ شورای امنيت سازمان ملل،

www.tvpn.de/sa/sa-ois-iran-1040.htm

 

ــ توضيحی کوتاه درباره موضوع « توقف غنی سازی اورانيوم» مسئله ای که به «حاکميت ملی ايران» ربط دارد، و تفاوت « حاکميت ملی» با « حکومت ملی» ـ بخش سوم

www.ois-iran.com/pdf188.pdf

 

٧  ـ  ۴۰ سال پس از قطعنامه‌ی ۲۴۲ سازمان ملل در مناقشه‌ی خاورمیانه

به نقل از سايت سازمان سوسياليست های ايران

www.ois-iran.com/ois-iran-3318-tchehel-sal-pasaz-ghatnamahe-242-alehe-israil-azar-1386.htm

 

٨ ـ  لحظات حساس و چگونگی مقابله با خطر جنگ ، نوشته پرفسور محسن مسرت

به نقل از سايت ميزان نيوز

www.mizanews.com/printnews.asp?aid=495

 

و همچنين

www.ois-iran.com/ois-iran-3314-profesor-mohsen.masarat-wa-moghabelah-ba-jang-azar-1386.htm

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics