خانه - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - تماس وهمکاری - ویژه نامه               

به مناسبت شصت وپنجمین سال تاسیس حزب توده ایران

نویدنو:27/7/1385

به مناسبت شصت وپنجمین سال تاسیس حزب توده ایران

 مطلب رسیده

نویسنده : ساشا

سال 1327که به شاه تیراندازی شد ، معلم مارا اخراج کردند ، زیرا که توده ای بود،اما او هرگز از ذهن ما دانش اموزان اخراج نشد زیرا که معلم خوبی بود واین اولین اشنایی من با حزب توده ایران بود ودرک تساوی « توده ای مساوی اخراج» ومعنای « گنه کرد در بلخ آهنگری ، به شوشتر زدند گردن مسگری ».

مردم شهر ما اغلب کشاورز بودند وزندگی بسیار فقیرانه ای داشتندوتنها مالک بزرگ شهر هم مادام العمرنماینده مجلس شورای ملی یا سناتوربود وبسیار قدرتمندبه طوری که همه مسئولان نظامی وغیر نظامی با اراده او عمل می کردندوعزل ونصب می شدند.زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت ، فضای سیاسی شهر در اختیار جوانان توده ای بود که شبانه روز درتلاش پخش اعلامیه ونوشتن شعار روی دیوارها به نفع دهقانان وبه زیان مالک بودند. هنگام برداشت خرمن ، جوانان توده ای با ژاندارم ها که همراه با نوکران وعوامل مالک برای گرفتن بهره مالکانه می آمدند در گیر بودند.

تلاش جوانان توده ای ِ آن زمان واثراتی که فعالیت های آنان در جهت کمک به کشاورزان وروشنگری در سطح شهر وروستا های اطراف به جای گذاشتند، امکان ندارد از حافظه تاریخی مردم پاک شود. یاد همه آنان به خیر.

در دوران نهضت ملی، تغییرات اقتصادی یا رفاهی مشخصی در زندگی مردم رخ نداد. صدای اعتراضات مردم که اغلب برای رفتن به تلگراف خانه وفرستادن شکایت نامه بر علیه مالک بزرگ شهر وعواملش به نخست وزیری ودرباروسایر ارگان های مسئول با ممانعت پلیس ونیروهای انتظامی وگه گاه درگیری توام بود، هیچ گاه گوش شنوایی پیدا نمی کرد.

گرچه عمر نهضت ملی وفضای سیاسی نسبتا ازادی که حاصل شد بسیار کوتاه بود ، اما فعالیت حزب توده ایران در همان دوران کوتاه آثار بسیار گسترده  وعمیقی در شناخت وفرهنگ عقب افتاده آن زمان جامعه به جای گذاشت. من هم این نا مساوی را آموختم که « توده ای مخالف ودشمن هر نوع استثماراست ».

با کودتای 28مرداد، ارتش تمام شهر را اشغال کرد، ترس ووحشت همه را فرا گرفت،بسیاری دستگیر یا فراری شدند وشرایط آن چنان بودکه سال ها بعد زنده یاد سیاوش کسرایی سرود: (بخشی از حماسه آرش کمانگیر)

ترس بود وبا ل های مرگ

کس نمی جنبید چون برشاخه برگ از برگ

سنگر آزادگان خاموش

خیمه گاه دشمنان پر جوش

شهر سیلی خورده هذیان داشت

بر زبان بس داستان های پریشان داشت .

وکودتا هم مفهوم شد.

 کودتا یعنی حاکمیت مطلق دشمن مردم، حاکمیت ترس ووحشت.

 کودتا یعنی دستگیری وزندان وشکنجه وکشتار آزادی خواهان .

کودتا یعنی شکستن قلم ها، خاموشی صداهاوبریدن زبان های آزاد.

کودتا یعنی غارت کشور وفقر وفلاکت ملت.

 کودتا یعنی بر قراری اختناق وکاهش شدید سرعت مبارزه نیروهای مترقی جامعه .

هدف کودتا از نظر سیاسی سرکوب شدید حزب توده ایران به منظور دست یابی به هدف اقتصادی ، یعنی الغای ملی شدن صنعت نفت ودر نتیجه تسلط امپریالیست ها ونوکرانشان بر کشورما والبته کنترل مرزهای شمالی کشورواقدام به جاسوسی وتبلیغات وتحریکات ضد اتحاد شوروی ،با انتشار اسناد سازمان های اطلاعاتی امریکا وانگلیس واعترافات دولت مردانشان ،جای هیچ شکی برای هیچ کس باقی نماند که کودتا ، آمریکایی – انگلیسی وضد ملی بوده است . در واقع مدافع اصلی منافع ملی واستقلال کشور ، حزب توده ایران بود وبه همین دلیل بود که مادر شاه اعتراف کرده است که تنها توده ای های حقیقی یعنی توده بلشویک ها خواستار ملی شدن واقعی نفت بودند ومادر فرح گفته است که شاه از هیچ کس وهیچ چیز به اندازه حزب توده (ایران)وتوده ای ها نفرت نداشت .

با همه این اوصاف هنوز هم برخی نیروهایی که خودرا به اصطلاح ملی وپیرو زنده یاد دکتر محمد مصدق معرفی می کنند ، چپ وراست حزب توده ایران را متهم می کنند ، اما هرگز به این پرسش پاسخ نمی دهند که چرا در کودتای ضد ملی،منهای زنده یاد دکتر حسین فاطمی که واقعا گرایش شدید ملی ومیهنی داشت ، فقطتوده ای ها بودند که بعد از کودتا ، دستگیر ، اخراج ، زندانی ، شکنجه واعدام شدند؟

کودتا چیان چند سالی توانستند سکوت قبرستانی رابر کشور ما حاکم کنند، مسئله ملی شدن نفت را مسکوت گذارند وصنعت نفت را مجددا در اختیار کنسرسیوم امپریالیست ها بگذارند. اما دیر نپایید که تغییر برخی مولفه ها وعوامل موثر در سیاست های جهانی مجبورشان کردپرده هارا اندکی کنار زده واصلاحات وانقلاب شاهانه به راه اندازند. تحت همین شرایط جبهه ملی دوم شکل گرفت که فعال ترین بخش آن جنبش دانشجویی بود. علیرغم همکاری همه نیروهای سیاسی دانشگاه ها، اعم از چپ  توده ای وغیر توده ای ، ملی ومذهبی در سر وسامان دادن به تظاهرات ، اعتصاب ها وپخش اعلامیه های جبهه ملی ، از شرکت نمایندگان چپ دانشگاه ها در کنگره جبهه ملی جلو گیری کردند.

در جریان اصلاحات ارضی که جبهه ملی ادامه مبارزه را دشوار می دید ، این شعار «اصلاحات آری ، دیکتاتوری شاه نه »از جناح چپ دانشگاه بود که مشکل را حل کرد.

در آن سال ها یعنی دهه چهل ، نقش رادیو پیک ایران که صدای رسا وبی بند همه زحمتکشان ایرانی بود، در روشنگری وهدایت نیروهای مبارز ، به ویژه جوانان دانشجو فوق العاده با ارزشی بود. جا دارد یاد وخاطره همه کارکنان رادیو پیک ایران را گرامی به داریم .

با آن همه تبلیغات گسترده ، اتهام های بی اساس ولجن پراکنی ها که عوامل امپریالیسم وارنجاع از طریق رادیو ، تلویزیون ،روزنامه ونشریات درباری ونیز توسط چپ های افتاده به دام آنان ، بر علیه حزب توده ایران می شد،وقتی شرایط سرنگونی سلطنت خودکامه مناسب شد ، حزب توده ایران با تمام وجود وامکاناتش در خدمت مردم وانقلاب قرار گرفت .

عظمت انقلاب ایران وشرکت همه روزه میلیون ها ایرانی در تظاهرات سراسر کشوروراه پیمایی ها چنان جلوه ای داشت که زنده یاد یاسر عرفات آن را به زلزله ای در مقیاس جهانی تشبیه کرد.

متاسفانه بعضی از گروه های شرکت کرده در انقلاب که درک درستی از چگونگی شکل گیری انقلاب ایران ورهبری آن نداشتند می پنداشتند که انقلاب به میل آنان پیش خواهد رفت وقادر خواهند بود نظرات خودرا به جامعه دیکته کنند .

اکنون که 27 سال از انقلاب گذشته است وناکام مانده اند واقعیت ها را نادیده گرفته ،حزب توده ایران را متهم به همکاری با آخوند ها می کنند. حضور وفریاد واعتراض میلیون ها مردم در سراسر خیابان های ایران را از یاد برده اند وتنها چند صد نفر آخوند را معیار قضاوت خود قرار می دهند.ناتوانی جامعه در اداره وادامه انقلاب را درک نمی کنند ، تحلیل درستی از وقایع دوران دیکتاتوری پهلوی ها وزیان های ناشی از آن ندارند وحزب را مقصر می دانند، وقتی انقلابی با آن عظمت رخ می دهد ومجموعه شرایط ایران وجهان چنان است که ما چه بخواهیم وچه نخواهیم رهبر آن شخصی با مشخصات آیت الله خمینی است که با یک اشاره اش میلیون ها انسان از همان مردمی که صاحب انقلاب بودند به خیابان ها سرازیر می شدند وتا این لحظه هنوز هیچ شخصیتی امکان نقد اعمال واندیشه های اورا ندارد، حزب توده ایران تنها دو را در پیش رو داشت ،یا باید رهبری اورا نفی می کرد وبه ناچار با میلیون ها مردم درگیر می شد که نابودیش حتمی بود وبا همراه مردم در انقلاب شرکت کرده ، وتلاش  می کرد  بر شعارها واهداف انقلاب اثر گذاشته ، به آن ها سمت وسویی مترقی دهد.

حزب با انتخاب صحیح شرکت در انقلاب از حقوق طبقه کارگر ومجموعه زحمتکشان در حد توان دفاع کرد، راه ورسم حفظ وگسترش دست آوردهای انقلاب را به توده های مردم نشان داد ، بارها توطئه های امپریالیسم ، ارتجاع وضد انقلاب داخل وخارج را افشا وبرای خلق ها واقلیت های کشور به حقوق خود، آن چه را که در توان داشت در طبق اخلاص نهاد.

اگر حاصل انقلاب بهمن  57این شده است که می بینیم ، دلایل معینی دارد. اولا امپریالیسم با تمام امکانات مالی ، تبلیغاتی ونظامی وعوامل پنهان واشکاری که داشت ، از سال ها قبل از انقلاب طرح ها وبرنامه های خودرا دنبال می کردوبا استفاده از تجربه های خود وعناصر وعواملی که در انقلاب نفوذ داده بود تلاش کرد انقلاب را مهار کندوبه تدریج وگام به گام  سنگر های از دست رفته را باز پس گیرد وآب رفته را به جوی باز گرداند .

ثانیا ، بار سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی واجتماعی جامعه آن روز ایران ، همان قدر بودکه عملا نشان داده شد . مگر امکان داشت یا دارد که به ماشین سواری تیر آهن بار کنید؟

با همه تلاشی که حزب توده ایران وسایر نیروهای ملی ومترقی کردند، نتوانستند تهاجم سنگین امپریالیسم وارتجاع داخلی را خنثی کنند و دیدیم که بسیار راحت کشور ما به کام جنگ تحمیلی فرو رفت ، کشتار وقتل عام شروع شد ، شهرها ویران وهزاران جوان برومند وموثر کشته شدند ، بسیاری از صنایع وپشتوانه های اقتصادی کشور از بین رفت ، مردم اسیر ودر به در ویاس ونا امیدی بر جامعه سایه افکند، کمبود ها وتحریم ها ، مردم را از انقلاب پشیمان کرد تا بالاخره به جایی رسیدیم که امروز خیلی ها فکر می کنند اگر امریکا به ایران حمله کند وضعشان بهتر خواهد شد.از این مصیبت وگرفتاری نجات می یابند، گرچه فاجعه وحشتناک عراق بیخ گوششان است ، واین درست همان هدفی است که امپریالیسم آرزویش را می کرد.

ارزیابی هر حادثه ای باید با توجه به زمان ومکان وقوع  آن باشد. نمی شود امروز شرایط 27 سال پیش را نا دیده بگیریم وقضاوت کرده ، حکم ورای صادر کنیم .

مگر کم بودند نیروهایی که رو در روی  رهبری خمینی ایستادند ؟ سرنوشتشان به کجا کشیده شد ؟ نتیجه کارشان به نفع چه نیروهایی تمام شد؟ آب به آسیاب که ریختند؟

سازمان مجاهدین خلق که 500 هزار جوان فعال وپر شور در صحنه داشت ، چرا نتوانست پس از در گیری اندک زمانی مقاومت کند؟

حزب توده ایران اشتباه داشت ، اما اشتباهش در حمایت از انقلاب ورهبری آیت الله حمینی نبود. اشتباه حزب توده ایران این بود که با همه تجربه فوق العاده گران بها وعظیمی که از کودتای 28 مرداد ودشمنی وتوطئه های  کین توزانه امپریالیسم وارتجاع ونفوذ آنان در کشور وکادر رهبری انقلاب داشت ، برای ایمن سازی رهبری ومجموعه حزب هشیاری لازم وضروری رانشان نداد.

حزب با همه افشا گری هایی که در رابطه با دشمنان انقلاب وتوطئه های آنان می کرد ، از توجه به دام هایی که همانان بر سر راه حزب می گستردند، غافل ماند.حزب پلیس سیاسی ایران را که گردانندگانش ساواکی ها وماموران محافل امپریالیستی – صهیونیستی ملحق شده به انقلاب بودند، نمی دید، یا اگر می دید ، توجه کافی به آنان نداشت ، یا به عمق نفوذشان بها نداد.

دوستان عزیزی که در یورش های سه گانه به حزب دستگیر شدند می دانند که شیوه بر خورد سپاه ، بسیار خشونت بار ، برنامه ریزی شده ، کینه توزانه ، غیر قابل انتظار وکاملا ساواک گونه بود.سپاهیانی که با خیال خوش خدمت به اسلام ومسلمین به خدمت در آمده بودند  اغلب آلت دست همان ساواکی ها بودند. اعترافات بعضی از آن سپاهیان ، بعد از پایان دوران باز جویی، نشان از همین واقعیت دارد.

بازجوی ما در مرحله تحویل به دادسرا گفت : ما (یعنی سپاه ) بالاخره متوجه شدیم که همه شما نیت خیر داشته اید !

پرسیدم ، حالا تکلیف ما چیست؟

گفت:باید به دادگاه بروید.

گفتم : آخر کسانی که بانی خیر بوده اند چرا باید به دادگاه بروند؟

گفت : شما افراد موثر بوده اید.

گفتم: موثر در راه خیر.

گفت : دستور از بالاست .

سوال این است که بالا کجا می توانست باشد؟ حزب منافع کدام نیروهارا به خطر انداخته بود؟آقای رفسنجانی هم اخیرا اشاره ای به سرکوب حزب واشتباه بودن آن کرده بود. آقای رفسنجانی که خودر تمام دوران سرکوب نیروهای مترقی ، یکی از مسئولان این حوادث بوده است خوب می داند وبهتر از هر کسی می داند که کمر انقلاب ضد امپریالیستی ومردمی بهمن 57 وقتی شکست که کمر حزب توده ایران را شکستندوشرایط تسلط ارتجاع تمام عیار وضد انقلاب را بر کشور ما فراهم نمودند. آقای رفسنجانی نگفت که کدام جریان ها ، باندها ، عوامل وماموران در پشت پرده سرکوب وقتل توده ای ها وسایر نیروهای مترقی ذینفع بوده اند.

تجربه 65 سال گذشته نشان داده است دشمنان حزب توده ایران ، یا آگاهند وریگی به کفش دارند ویا نا آگاهند وریگی به سر.در واقع میزان ودرجه صداقت هر حکومتی در ایران در دفاع از استقلال ومنافع ملی ، حقوق بشر، میهن دوستی ودموکراسی ، رابطه مستقیم با درجه آزادی عمل حزب توده ایران دارد .

حزب توده ایران ، علیرغم 65 سال محدودیت ، فشار، سرکوب ، زندان ، شکنجه ، اتهامات بی اساس ، اعدام وقتل عام ، علیرغم همه نوطئه های امپریالیسم وارنجاع ولجن پراکنی های آنان همیشه به آرمان های خود یعنی :

دفاع از استقلال ، آزادی ومنافع ملی ایران

دفاع از صلح جهانی ومبارزه با امپریالیسم وارنجاع جنگ افروز

دفاع از منافع طبقه کارگر وزحمتکشان ایران وسراسر جهان

دفاع از آزادی اندیشه وبیان ، مطبوعات وانتشارات .

دفاع از حقوق اقلیت ها واقوام مختلف ایرانی در ایرانی مستقل ، آزاد وآباد.

دفاع از تساوی حقوق زن ومرد در همه عرصه های اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی وسیاسی .

دفاع از آزادی احزاب وسازمان های سیاسی ونهادهای مدنی .

دفاع از آزادی اجتماعات ، تشکل ها واعتصاب های زحمتکشان برای دفاع از حقوق حقه خودوفادار مانده ، ودر راه تحقق این آرمان ها همه توانش را به کار برد است .

به امید روزی که زحمتکشان جهان بتوانند آن چنان آگاه شوند که فریب دشمنانشان را نخورند ، به دام توطئه های امپریالیسم وارنجاع فاسد وضد بشری سرمایه دار نیفتند ودر دنیایی آزاد از هر نوع ستم زندگی کنند .

ساشا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics