نویدنو - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها -  -دیدگاه نظری - ویژه نامه

نگاهی به رخ دادهای مراسم بزرگداشت 16آذر در دانشگاه تهران

نویدنو:08/10/1385

وقایعی که در برگزاری مراسم 16آذر در دانشگاه تهران رخ داد جای بررسی وتامل بسیار دارد.نگاه زیر یکی از دیدگاه ها در باره همان مراسم وحکایت های «سرخ» از آن اتفاق است .

نگاهی به رخ دادهای مراسم بزرگداشت 16آذر در دانشگاه تهران *

نقل از وبلاگ فردا

5- دوستی با عنوان عقل سرخ وقایع 15 آذر را در وبلاگ ارنستو تحلیل کرده که به نظرم بسیار پند آموز است: فکر می کنم که لازم باشد نکاتی چند را برای روشن شدن تو عزیز در ارتباط با مقوله چپ شرح داد. دوست عزیز آنچه تو در دانشگاه مشاهده کردی با هیچ کدام از معیار های چپ همخوانی ندارد . آنچه دیروز در دانشگاه تهران مشاهده کردی استفاده جریاني مشخص از دوستان هوادار جنبش چپ در دانشگاه ها بود. البته این حضور از سوی دیگر وجود جریان و هژمونی چپ را در دانشگاه نشان داد. اگرچه درنا آگاهانه ترین و خام ترین شکل آن و انحرافی ترین صورت سازمان دهی آن!!با توجه به تغییر تحولات صورت افتاده در دانشگاه ها در ماههای اخیر و سرکوب و انسداد مجاری حداقلی ابراز بیان و فعالیت ،فرصت برای شکل گیری جریانی که با سوار شدن بر اسب مراد وقایع اخیر خود را در قامت دنکیشوت وار وارد عرصه کرده است فراهم شده است.
آنچه تو تحت عنوان چپ رادیکال در دانشگاه تهران شاهد آن هستی بازی بازیگران صحنه ای است که در بهترین حالت از سر هیجان و شور بدون شعور انقلابی همچون طبل تو خالی به غرمب غرمب مشغول می باشند و در بی رحمانه ترین و بدبینانه ترین نگاه پهن کنندگان تور وزارت فخیمه برای جمع کردن و شناسایی هواداران و سمپات ها به جریان چپ می باشد. در رذالت و حسادت جریانات موازی چپ در دامن زدن به این قبیل اتفاقات فکر نمی کنم شکی باشد. اگر نه ، خواندن بیانیه چهره منفوری همچون ابراهیم یزدی چیزی جز مکر و روبه صفتی که در پی سو استفاده از احساساست هوادران دانشجو ساده دل و وادار کردن به واکنش در برابر این عمل بدون منطق درآن روز نیست . از این قبیل اتفاقات کم صورت نگرفته است و نخواهد گرفت از سوی رقیبی که به صداقت به عنوان اصل نگاه نمی کند. اما در این میانه دلیل سکوت چپ ها در ارتباط با وقایع اخیر چیست و چرا دوستان چپ در برخورد با شکل گیری این جریان سکوت کرده و حتی در مواقعی نسبت به سمپاشی های آن نسبت به چپ و ایجاد بدبینی نسبت به آن سکوت پیشه کرده اند بحث مفصلی است و از چند منظر قابل بررسی که مجال دیگری می طلبد.
اگر امروز می بینیم که این چپروی های کودکانه در قامت چپ ارزیابی می شود نه از ضعف و نه از واقعی بودن این خصلت در بطن جنبش چپ که به دو علت می باشد اول آنکه طیف روبروی جریان چپ با آگاهی از واقعیات و توانایی های جنبش با استفاده از هر فرصتی و هر امکانی و حتی با استفاده از همین جریانات بی ریشه تاریخی تازه از خاک درآمده!!سعی در وارانه و بی منطق نشان دادن جنبش چپ می کند و کار را به آنجا می رساند که دوستان محترمی چون تو، فضای لیبرالی را قابل تحمل تر می دانید که البته به حق ،در مقابل این فضای کینه توزانه ، جعلی و غیر دوکراتیک شکل گرفته شده توسط این چپ های هیجان زده و رگ کرده در اثر عصبانیت در بهترین و خوشبیانه ترین حالت و در بدترین حالت ،چپهای قلابی و موازی ساخته شده برای انحراف هواداران و رو به عفن کشاندن جوانه های تازه رسته و نا آگاه اما پر صداقت ، فضای مسموم و پر از تزویر با دانستن واقعیت ذاتی آن سیستم و ظرفیت های آن قابل تحمل تر است تا تنفس در فضای جهنمی بدیل بهشت که شامه آشنایان به عطر صداقت دوستی و رفاقت و انسانیت چپ را سخت آزار می دهد. دوم آنکه به علت تحت تعقیب بودن و زیر ضرب بودن نیرو های چپ واقعی در همه برهه های زمانی و آسیب پذیر بودن آنها برای فعالیت علنی سیاسی و گریزان بودن آنها از صحنه های نا امن و جلوگیری از در تور قرار گرفتن چه از روی ذهنیت زخمی خود و چه بر اساس واقعیت موجود، صلاح خود را در فاصله گرفتن از این جریانات هوچی گر و پر صدا اما تو خالی چپ دانسته و عرصه های دیگری را برای فعالیت برگزیده اند. و با ایمان به افکار عمومی مردم و تاریخ قضاوت را به عهده تاریخ و مردم گذاشته اند. و تحلیل خود را در برابر این بی آبرو کنندگان جنبش به عرصه عمومی جامعه و دانشگاه ارائه نمی کنند که چه این اتفاق باعث جریح تر شدن این جریان می شود. چرا که این جریان اصولا در فضای غوغا و هیجانی فرصت زیست پیدا می کند. و اگر نه چهره های این جریان نه در مواجهه ایدئولوژیک تاب حقیقت اندیشه های مارکس و لنین را دارند و نه در عرصه فعالیت اجتماعی تاب تحمل مسئولیت انسان بودن خویش را !!
این جریانات با بالا بردن هزینه فعالیت و دادن شعار های حداکثری و ایجاد تضاد های دروغین خود را به مثابه تنها جریان چپ واقعی و رادیکال موجود ارائه می دهند.در حالی که رفقا طعم زبونی های این افراد را با رها در سر مقطع و سر فصل های عملیاتی مشخص شاهد بوده اند.استراتژی این جریان برای دادن شعارهای حداکثری و با هزینه بالا که فقط از جریانات در حاشیه امن وزارت فخیمه در بدترین حالت و در بهترین حالت تحت کنترل وزارت خانه فخیمه بر می آید راه را برای هرگونه دیالوگ و گفتگو با این جریانات بسته و از سویی در ذهن تازه واردان و دوستان ساده دل شائبه شجاعت ایشان را در برخورد با دشمن جبار ایجاد می کند که این موضوع خود را به شکل همراهی با این جریان به صورت کمی در دانشگاه نشان داد. هرچند که نیروهای کیفی خط خود را از این جریان انحرافی به درستی روشن کرده و در همه مجامع خود را همراه دیگر دانشجویان دانسته و برای دستیابی به خواسته های دموکراتیک مردم با تکیه بر سابقه و تجارب درخشان مبارزاتی جریان چپ در طول100 و چند سال اخیر جای خود را در کنار دیگر جنبش ها دانسته و به جای ایجاد افتراق در جهت ایجاد اتحاد بر اساس واقعیات موجود و در جهت رشد و تکامل جامعه و به دست آوردن حقوق توده زحمتکش مردم ورهایی از ستم طبقاتی به تلاش پرداخته اند. بی شک بر اثر مرور زمان و روشن شدن پاره ای از مسائل این جریان انحرافی روز به روز واقعیت و ماهیت ضد انقلابی خود را بیشتر نشان داده و دوستان نا آگاه اما صادق نیز به معایب این جریان رادیکال پاسفیک پی خواهند برند. دوست عزیز جریان چپ و رادیکال ایران با درک عینی از شریط واقعی جامعه و با درک و بینش مارکسیستی خود و با اعتقاد به سوسیالیسم علمی درکنار دیگرجنبش های مترقی و واقعا موجود درجامعه درتلاش برای رسیدن به جامعه ای انسانی سهیم می باشد.و این با شناخت همه مشکلات پیش رو می باشد. اینگونه جریانات چپ رو و دور از واقعیات همیشه به جنبش چپ آسیب های خود را زده اند. اما نا توان از کج کردن مسیر رو به تعالی ورشد جریان چپ مردمی، تنها به حیات انگلی خود ادامه داده و برای کسب هویت هیچ وقت نداشته خود به کولیگری پرداخته اند. وقت کوتاه است و زمان با ارزش تر ازآن که به دادن جواب مترسک هایی همچون فواد شمس و افشا ماهیت پوشالی شان که جز مطرح کردن خود و ایجاد کمیک از واقعیت اسفناک و ضد انقلابی خود ندارند پرداخت .به هر روی این شومن ها خوب می دانند که در درونشان چه می گذرد و رابطه آنها با طبقه کارگر و دلیل مطرح کردن خود در جهت خواست های آن چیست. بازی کودکانه با مفاهیم درست و واقعی اندیشه های مارکس و لنین نه کودکانه بودن آن اندیشه های سترگ را تایید می کند و نه مویز شدن غوره های ترش و کالی را نشان می دهد که غوره نشده عربده هایی از سر پخته گی که نه ،از سر گندیدگی سر می دهند. و نه حقانیت میو ه های عفن باغ سرمایه داری که پادویی این نظام جهانی ضد انسانی و مردم ستیز را می کنند و در سعی ظهورآلترناتیو راست برای جامعه ایران، تقلایی مزدورانه و مزورانه می کند.

به امید رهایی انسان

توضیح : اصل مطلب عنوان خورشید خانوم را دارد که با اجازه نویسنده به عنوان کنونی  تغییر داده شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics