تاريخ شفاهی و تاريخ زن

نویدنو:25/1/1385

تاريخ شفاهی و تاريخ زن

منصوره اتحاديه

۲۴ فروردین ۱۳۸۵

مورخين‌ عادت‌ دارند كه‌ همه‌ چيز را از نظر سنديت‌ آن‌ بنگرند، سابقه‌، نقش‌ و احيانا اهميت‌ آن‌ را از نقطه‌نظر تاريخي‌ بسنجند. وقتي‌ سند نوشتاري‌ باشد

اهميت‌ آن‌ از نظر مورخ‌ چندان‌ برابر مي‌شود و چون‌ هر نوشته‌اي‌ ردپايي‌ است‌ كه‌ انسان‌ از خودش‌ برجا مي‌گذارد، بنابراين‌ سند مكتوب‌ براي‌ مورخ‌ ارزشي‌ بسيار دارد. در اين‌ ميان‌ خاطرات‌ نقشي‌ اساسي‌ دارد، چون‌ گزارش‌ راوي‌ از تجربيات‌، احساسات‌، اعتقادات‌، ديدگاه‌ شخصي‌ و موقعيت‌ ونقش‌ او در برهه‌اي‌ از زمان‌ است‌. در اين‌ ميان‌ خاطرات‌ زنان‌ از اهميت‌ خاصي‌ برخوردار است‌.

در گذشته‌ در تاريخ‌هاي‌ مدون‌ به‌ زنان‌ و مسائل‌ آنان‌ توجهي‌ نمي‌شد و نيمي‌ از جامعه‌ را كنار گذارده‌ بودند، تاريخچه‌ زنان‌ و فعاليت‌هاي‌ آنان‌ جزيي‌ از تاريخ‌ محسوب‌ نمي‌شد، ولي‌ امروز ديگر اين‌ روند مصداق‌ ندارد و زنان‌ سعي‌ مي‌كنند كه‌ جايگاه‌ خودشان‌ را در تاريخ‌ بيابند و تاريخ‌ نگاري‌ معاصر مانند گذشته‌ به‌ زنان‌ بي‌توجه‌ نيست‌. در اين‌ راستا، همانطور كه‌ اشاره‌ شد خاطرات‌ زنان‌ جايگاه‌ مهمي‌ دارد. شايد زناني‌ كه‌ خاطراتشان‌ را مي‌نويسند بخشي‌ از احساسات‌ خودشان‌ را كتمان‌ كنند و يا معيارهاي‌ مردان‌ را براي‌ بازگويي‌ زندگي‌شان‌ برگزينند، شايد بعضي‌ مسائل‌ را توضيح‌ ندهند، اغراق‌ كرده‌ و يا دروغ‌ بنويسند، ولي‌ هيچ‌ يك‌ از اين‌ كاستي‌ها كه‌ در خاطرات‌ مردان‌ نيز وجود دارد، از اهميت‌ خاطرات‌ به‌ عنوان‌ يك‌ سند با ارزش‌ تاريخي‌ نمي‌كاهد و وظيفه‌ مورخ‌ است‌ كه‌ اين‌ مشكلات‌ را درك‌ كرده‌ راه‌حل‌ و چگونگي‌ استفاده‌ از آن‌ را بيابد.

در ايران‌ چه‌ درگذشته‌ و چه‌ حال‌ زنان‌ زيادي‌ نبوده‌اند كه‌ به‌ نوشتن‌ خاطرات‌ خود مبادرت‌ مي‌كردند و اصولا زنان‌ عادت‌ نداشتند كه‌ درباره‌ خودشان‌ حرف‌ بزنند. مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ اگر بازگويي‌ زندگي‌ خصوصي‌ تابو نبود، اما چندان‌ هم‌ پسنديده‌ نبود، ولي‌ امروز اين‌ سد شكسته‌ و پذيرفته‌ شده‌ است‌ كه‌ خاطرات‌ زنان‌ نه‌ تنها منبع‌ مفيدي‌ براي‌ مطالعات‌ زنان‌، بلكه‌ جزيي‌ از تاريخ‌ محسوب‌ مي‌شود.

از آن جمله مي توان كتاب داد بيداد نخستين زندان سياسي را نام برد. نسل قبل از انقلاب اسلامي اگر از گرفتاري افرادي كه خراب كار ناميده مي‌شدند با خبر مي شدند، اكثرا دو نوع عكس‌العمل نشان مي‌دادند، بي تفاوتي كامل يا ترحم و دلسوزي.نه سوالي مطرح مي‌َشد چرا؟ و نه تصور آن مي‌رفت كه بر سر آن‌ها چه گذشته است حتي اگر به طور سر بسته به شكنجه اشاره مي‌شد، آن را تبليغات دشمن فرض مي‌كرده و سعي مي‌كردند در آن باره فكر نكنند. از سرنوشت زنان حتي اطلاعات كمتري وجود داشت. شايد كسي باور نمي‌كرد يا اين كه همگي ترجيح مي‌دادند اصلا چيز نپرسند و ندانند. "داد بيداد" اكنون جبران اين بي تفاوتي و بي اطلاعي را مي‌كند و از طريق خاطرات چنين زناني با موقعيت و سرنوشت هولناك آنان در زندان‌هاي شاه آشنا مي‌شويم.خاطرات تلخ و تكان دهنده‌اي كه اگر به رشته تحرير درنمي‌آمد ما درباره اين گروه از زنان شجاع و ايثارگر كه در راه اعتقاداتشان گرفتار و شكنجه مي‌شدند، اطلاع پيدا نمي‌كرديم.

اين زنان با چنان خونسردي و يا بي‌تفاوتي و واقع‌بيني داستانشان را بازگو كرده‌اند كه جالب توجه و عبرت انگيز است. ولي خواننده را با ده‌ها سوال بي‌پاسخ رها مي‌كنند، بسان دريچه‌اي كه در يك لحظه گشوده و فورا بسته مي‌شود. در اكثر موارد از آغاز و انجام داستان، از انگيزه‌ها و اعتقادت اين زنان همچنان بي‌اطلاع مي‌مانيم و در اين گونه موارد است كه تاريخ شفاهي مي‌تواند مفيد واقع گردد و راهگشا باشد.

تاريخ‌ شفاهي‌ امروزه‌ روش‌ شناخته‌ شده‌اي‌ است‌ و تقريبا 20 سال‌ است‌ كه‌ در مطالعات‌ زنان‌ نيز مورد قبول‌ واقع‌ شد و به‌ كار مي‌رود و مورخين‌ نيز مي‌توانند از اين‌ طريق‌ زن‌ را كه‌ در تاريخ‌هاي‌ تدوين‌ شده‌ سهوا و يا عمدا حذف‌ شده‌ است‌، در تحقيقات‌ تاريخي‌ خود بگنجانند. حتي‌ مي‌توانند اهميت‌ مسائل‌ اجتماعي‌، اقتصادي‌ و سياسي‌ را كه‌ زندگاني‌ زنان‌ را تحت‌ الشعاع‌ قرار داده‌، زير سوال‌ برده‌ از طريق‌ تاريخ‌ شفاهي‌ زنان‌ را در محور تاريخ‌ قرار داده‌ و نشان‌ دهند كه‌ از نظر زنان‌ چه‌ چيزهايي‌ اهميت‌ دارد. در ايران‌ شايد هنوز درباره‌ اهميت‌ و جايگاه‌ تاريخ‌ شفاهي‌ و به‌ طور اخا تاريخ‌ شفاهي‌ زنان‌ توسط‌ مورخين‌ شك‌ و ترديد باشد، ولي‌ باوجود اين‌ بعضي‌ مراكز از جمله‌ سازمان‌ اسناد ملي‌ اين‌ كار را شروع‌ كرده‌ و موفقيت‌هايي‌ نيز كسب‌ كرده‌اند.
ولي‌ مشكلاتي‌ كه‌ درباره‌ خاطرات‌ گفته‌ شد، در مورد تاريخ‌ شفاهي‌ نيز وجود دارد. آن‌ چه‌ روايت‌ مي‌شود، بدون‌ شك‌ تحت‌ تاثير احساسات‌، ايدئولوژي‌، فرهنگ‌ و تخيلات‌ راوي‌ است‌. ولي‌ تاريخ‌ شفاهي‌ اين‌ برتري‌ را دارد كه‌ سوال‌ كنند مي‌تواند از نحوه‌ پاسخ‌ راوي‌ از جملاتي‌ كه‌ به‌ كار مي‌برد و از حركات‌، نوع‌ واژگان‌ انتخابي‌ او برداشت‌هايي‌ داشته‌ باشد كه‌ در خاطرات‌ وجود ندارد.

تاريخ‌ شفاهي‌ اين‌ فرصت‌ را مي‌دهد كه‌ صداي‌ زناني‌ كه‌ عادت‌ به‌ نگاشتن‌ ندارند، مانند زناني‌ كه‌ در كارخانه‌ها و روستاها كار مي‌كنند، شنيده‌ شود، تا بتوانند درباره‌ خودشان‌، احساساتشان‌، برداشتشان‌ از زندگي‌، رابطه‌ با كارفرما، خانواده‌ با مسائل‌ كاري‌ و غيره‌ سخن‌ گفته‌ و اظهار نظر كنند. براي‌ مثال‌ تحولات‌ مدرن‌ چه‌ تاثيري‌ در زندگاني‌ آنان‌ داشته‌ است‌، آيا از سرنوشت‌ خود در جامعه‌ راضي‌ هستند و يا هزاران‌ سوال‌ ديگر كه‌ ممكن‌ است‌ برايشان‌ مطرح‌ شود.

در خاطرات‌ نويسنده‌آنچه‌ را كه‌ مي‌خواهد بيان‌ كند، گزينش‌ كرده‌ و مي‌نويسد، ولي‌ تاريخ‌ شفاهي‌ نوعي‌ مبادله‌ دوجانبه‌اي‌ است‌ كه‌ به‌ سوال‌ كننده‌ اجازه‌ مي‌دهد كه‌ سوالات‌ ديگري‌ مطرح‌ كند و توضيحات‌ بيشتري‌ بخواهد. نكات‌ مهم‌ را روشن‌تر و مطلب‌ را پربارتر كند. البته‌ نقش‌ سوال‌ كننده‌ اهميت‌ دارد و او بايستي‌ سوالات‌ اساسي‌ و جالب‌ توجهي‌ طراحي‌ كند و همچنين‌ درك‌ و شناخت‌ قبلي‌ از موضوع‌ نيز داشته‌ باشد. او بايد ايدئولوژي‌ غالب‌ زنان‌ را بداند از جو موجود آگاه‌ باشد، طبقه‌ اجتماعي‌، سطح‌ تحصيلات‌ و فرهنگ‌ راوي‌ را در نظر بگيرد. سوال‌ و پرسش‌ مناسب‌ نه‌ تنها آزادي‌ آن‌ را مي‌دهد كه‌ زناني‌ كه‌ آمادگي‌ نوشتن‌ ندارند زندگي‌شان‌ را به‌ زبان‌ خود بيان‌ كنند، بلكه‌ به‌ سوال‌ كننده‌ نيز اين‌ فرصت‌ را مي‌دهد كه‌ گوش‌ كرده‌ اطلاعاتي‌ را براي‌ استفاده‌ بعدي‌ ضبط‌ كند.

تاريخ‌ شفاهي‌ اين‌ امكان‌ را مي‌دهد كه‌ زنان‌ تا جايي‌ كه‌ مي‌خواهند و مي‌توانند داستانشان‌ را بازگويند. راوي‌ متخصص زندگاني‌ خودش‌ است‌ و بايد به‌ او اجازه‌ داد كه‌ تجربياتش‌ را آنطور كه‌ مي‌خواهد بيان‌ كند. انتخاب‌ زباني‌ كه‌ بدان‌ وسيله‌ روايت‌ مي‌كند كاملا شخصي‌ و ويژه‌ است‌ و سوال‌ كننده‌ نبايد عقايد و برداشت‌ها و ارزش‌هاي‌ خودش‌ را به‌ او القا كند، يعني‌ بايد به‌ راوي‌ اجازه‌ دهد آنطور كه‌ ميل‌ دارد داستانش‌ را تعريف‌ كند.
متخصصين‌ تاريخ‌ شفاهي‌ بر نقش‌ سوال‌ كننده‌ بسيار تاكيد دارندو هشدار مي‌دهند. راوي‌ ، شخصي‌ غيرحرفه‌اي‌ است‌، در حالي‌ كه‌ سوال‌ كننده‌ مورخي‌ حرفه‌اي‌ است‌ و ممكن‌ است‌ عقايدش‌ با راوي‌ همسان‌ نباشند، بنابراين‌ بايد راوي‌ را آزاد بگذارد تا آنطور كه‌ مي‌خواهد خود را بيان‌ كند.

تاريخ‌ شفاهي‌ فقط‌ جمع‌آوري‌ اطلاعات‌ صرف‌ نيست‌ بلكه‌ جمع‌آوري‌ اطلاعاتي‌ است‌ كه‌ بايد تحليل‌ شده‌ تا به‌ يك‌ منبع‌ تاريخي‌ تبديل‌ شوند. و اين‌ كار مورخ‌ است‌. او بايد امانت‌ را كاملا رعايت‌ كند سوال‌ كننده‌ بايد دقت‌ كند تا درك‌ و تحليل‌ او از مطالبي‌ كه‌ جمع‌آوري‌ كرده‌ است‌ با نظر راوي‌ تطبيق‌ داشته‌ باشد. جمع‌آوري‌ همه‌ نوع‌ اطلاعات‌ درباره‌ زنان‌ اعم‌ از خاطرات‌، نامه‌ها، عكس‌هاي‌ زنان‌ و البته‌ تاريخ‌ شفاهي‌ زنان‌ از همه‌ اقشار جامعه‌ ضروري‌ است‌، تا آغازي‌ باشد براي‌ بهتر شناختن‌ موقعيت‌ زن‌ ايراني‌ و گنجينه‌اي‌ باشد براي‌ نسل‌هاي‌ آينده‌ .

منبع: سایت زنستان