تحريم علمی
*تحريم علمی ايران قطعا به فرار مغزها شتاب می دهد و با اتلاف سرمايه جبران
ناپذير انسانی, شرايط دشوارتری برای پيشرفت اجتماعی کشور پديد می آورد.
تحريم علمی همسويی با سياست های رژيم اقتدارگرای حاکم است که در نظر و عمل
باآزادی های آکادميک و آزادی تحقيق و توسعه در مجامع علمی کينه و دشمنی می
ورزد و دائما به روی نخبه گان و دانشمندانی که عليرغم وضعيت دشوار کنونی در
کشور مانده اند, چماق تصفيه و سرکوب بلند می کند.
روشنگری: زمانی که مساله
تحريم ها بر عليه ايران مطرح شد, برای فرونشاندن نگرانی های به حق از عوارض
و تاثيرات ويرانگر تحريم ها ادعا شد که تحريم ها مقامات سياسی رژيم را هدف
قرار خواهد داد؛ ادعا شد که تحريم ها "هوشمند" خواهد بود و به قصد انزوای
رژيم سرکوبگر اسلامی صورت خواهد گرفت.
اگر چه در پيش صحنه ای که تحريم ها قرار است از آن نتيجه گيری شود, نظرها
اکنون بيش از همه به مذاکرات لاريجانی و سولانا دوخته شده است, اما در کنار
انتشار خبرهای متناوب در زمينه محدوديت عمل بانک ها و شرکت های طرف تجارت
با ايران, از خبرها چنين برمی آيد که تحريم علمی ايران نيز اکنون کليد
خورده است و اين در حالی است که هنوز هيچ وحدت نظری در ميان کشورهای طرف
مذاکره با رژيم ايران در زمينه تحريم ها رسما اعلام نشده است.
در اين زمينه دو خبر که هر دو مربوط به حوزه علمی است هشدار دهنده است.
مورد اول به جلوگيری از شرکت دانشمندان و محققان ايرانی در کنفرانس بين
المللی نانوتكنولوژى در فرانسه مربوط است. به نوشته مجله "نيچر"
سازماندهندگان اين كنفرانس چندى پيش در تماس با پژوهشگران ايرانى راه
يافته به اين كنفرانس اعلام كردند كه به علت بحران هستهيى ايران امكان
حضور آنها در اين كنفرانس بينالمللى وجود ندارد.
"نيچر" در اين گزارش آورده است: "اين تصميم پس از اعلام شكسته شد و در
نهايت دو تن از اين محققان در اين كنفرانس كه از چهارم تا هشتم سپتامبر (
13 تا 17 شهريورماه) در گرنوبل فرانسه برگزار شد، شركت كردند اما 13 تن
ديگر به گفته برگزاركنندگان كنفرانس بنا به دلايل ديگر از جمله تاخير در
صدور ويزا نتوانستهاند در اين كنفرانس حضور داشته باشند."
"دكلن باتلر" گزارشگر ارشد نيچر در پاريس پيش بينی کرد "شرايط سياسى موجود
كه طى آن ايران در چالش با خواستههاى هستهيى جهان از اين كشور قرار دارد،
ممكن است باز هم زمينهساز محروميت دانشمندان ايرانى از حقوقشان در مجامع
بينالمللى شود."
مورد دوم به ممنوعيت سفر يک تيم فنی دانشگاه تهران مرکب از اساتيد و
دانشجويان اين دانشگاه مربوط است. اين تيم طراح و سازنده يک خودرو خورشيدی
به نام "غزال ايرانی" است. به گزارش ايسنا اخيرا دانشگاه
MIT (موسسه فنآورى ماساچوست)
رسما از اين تيم دعوت كرده بود به عنوان تنها تيم آسيايى در تيموركى
بينالمللى كه تابستان امسال با حضور برترين گروههاي سازنده خودروهاى
خورشيدى جهان در اين دانشگاه تشكيل شده شركت كنند اما مسئولان سفارت آمريكا
در تركيه از ارائه رواديد خوددارى كردند؛ به اين ترتيب تيم خودرو خورشيدى
"غزال ايرانى" از حضور در جمع 21 تيم برتر دانشگاههاى جهان كه با هدف
ايدهپردازى براى طراحى خودروهايى با سوخت جايگزين در اين دانشگاه
گردآمدهاند، بازماند."
اين دو اقدام محدوديت آفرين که يکی توسط فرانسه و ديگری آمريکا صورت گرفته
است به هيچ وجه با ادعاهای اين کشورها در رابطه با حوزه اعمال تحريم ها
همخوانی ندارد. نکته در خورد تاکيد همسويی کامل اين تحريم ها با سياست های
رژيم در برخورد با نخبه گان علمی و پژوهش گران است. بر اساس آخرين آمار
اعلام شده در 15 شهريور ماه گذشته در سمينار "گزارش وضعيت جمعيت جهان"
اکنون سالانهی ١٨٠ هزار تحصيلكردهی ايرانی به خاطر شرايط اقتصادی ايران
از اين کشور مهاجرت می کنند.
در اين شرايط تحريم علمی ايران قطعا به فرار مغزها شتاب می دهد و با اتلاف
سرمايه جبران ناپذير انسانی, شرايط دشوارتری برای پيشرفت اجتماعی کشور پديد
می آورد. تحريم علمی ايران همسويی با سياست های رژيم اقتدارگرای حاکم است
که در نظر و عمل باآزادی های آکادميک و آزادی تحقيق و توسعه در مجامع علمی
کينه و دشمنی می ورزد و دائما به روی نخبه گان و دانشمندانی که عليرغم
وضعيت دشوار کنونی در کشور مانده اند, چماق تصفيه و سرکوب بلند می کند.
چنانچه احمدی نژاد هفته گذشته در جمع دانشجويان حزب اللهی از آنها خواست
عليه سکوراليسم و ليبراليسم در دانشگاهها فرياد بکشند؛ موضعی که از سوی
برخی از افراد و رسانه ها زمينه سازی برای موج جديد تصفيه دانشگاهها از سوی
چماقداران رژيم ارزيابی شد, هر چند برخی از طراحان اين تحليل به دليل
طرفداری از سياست های آمريکا در قبال ايران در برابر تحريم علمی ايران
تاکنون رياکارانه سکوت کرده اند.
محققان و پژوهشگران ايرانی که هيچ ربطی به رژيم هم ندارند و هيچ دل خوشی از
آخوندهای فاسد و تاريک انديش حاکم بر کشور هم ندارند, چه گناهی مرتکب شده
اند که بايد هم از سوی رژيم مجازات شوند و هم از شرکت در مجامع علمی و
آکادميک محروم گردند؟
|