نویدنو - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها -  -دیدگاه نظری - ویژه نامه

منظـرۀ جهان معاصر

نویدنو:09/8/1385

منظـرۀ جهان معاصر

« کسی که حـقـیـقـت را نمی داند، صرفـا  نادان

است، امّـا، آنکس کـه می داند و آن را کـتـمان می کـند، تـبـه کـار اسـت »

ا . م . شیزلی

 

  از جایی که من به تماشای جهان ایستاده ام، چنین منظره ای را ازدنیای مـعـاصرمشاهده می کـنم :

 جهان هستی ، با همۀ  زیبایی ها  و  زشتی ها، خوبی ها  و  پلـیدی ها، آرامش و تشنـّج ها، سعـاد ت   و فـجـایع خود، واقـعـیت عـینی انکار ناپـذیری است. واقـعـیاتی که، شـناخـت درسـت  آنها، آنچـنان کـه هستـنـد، مـبنا و پایه ای  برای ارتـقـاء حـرمت انسانی، تـثـبـیـت و تحکـیم دسـتاوردها و ارزش های بشری و کاستن و ازبین بردن رنجها، مـشـقـتها و فـجایع جوامع انسانی است.

    جهان امـروزی ما، بعـنوان یک مجـموعـۀ واحـد، نیازمـنـد کار و تلاش مـشـترک، مـبارزۀ مـتحـدانـه وهماهـنگ همگانی است. چرا که از یک سو، به هم پـیوستگـی این مجموعـۀ واحـد وازطرف دیگر، اتحاد عـمـل مـخالـفـان تـرقـّی و تعالی، آرامـش و امـنیت، سعـادت و نیک بخـتی بـشری، مـؤید ایـن ضـرورت انکارناپذیر است.

    در جهان امـروز، مـشکلات، مصایب، بدبخـتی ها و فجـایع جـوامع انسانی، صرفــنـظـر از مـوقـعـیـتمـکانی و جـغـرافـیایی، تـفـاوتهـای مـلـی و نـژادی  و غـیـره چـنان در هـم تـنـیـده و به هـم پـیـوسـتـه است که تجربیات تاریخی، بی ثـمـری هرشیوۀ مـبارزاتی  برعـلـیه  اجـزاء تجـزیه  و تـفـکـیک شـدۀ  آنها را به اثـبـات رسانده است. مبارزات ضـدّ استـعـمـاری و رهایی بخـش شکست خوردۀ خـلـقهای آسیا، آفـریـقـا، آمـریکای لاتـیـن و کـودتاهای ضـدّ مردمی، تخـریب سوسیالـیسم و تجزیۀ اتحاد شوروی و یوگـسلاوی، شکست انقلاب ساندینیستهای نیکاراگوئه، انحراف انقلاب ملی – دموکراتیک مردم ایران از اهـداف اصلی آن و ... ثابـت کرد که، بدون نابودی امپریالیسم جنگ افروز و استعمارگر، همـۀ انقلابات ترقـیخواهانه با اهـداف کاملا مـتـرقی و انسانـدوسـتـانه، دیـر یا زود در چنگال امـپـریالـسیـم نابـود خـواهـد شـد. ولـذا باید توجــه داشـت که، " ماهی از سـر گـنـده گـردد، نی زدم ".

    واقـعـیات جهان امـروزی چـنین است :

    جهان، در گیر جنگ است. جنگی کـه، در سال ١٩١٤، امـپـریالـیـستها  برای  تـقـسیم جهـان بـدایـرۀ نـفـوذ بین خود، بر عـلـیه بشریت آغاز کـرد. آتـش این جـنگ، درتمام دورۀ  بیش از ٩٠ سال، برخلاف نام گـذاریها و شماره گـذاریهای مختـلف، هیچ گاه خامـوش نشده است. شـعـلـه های این جـنگ، تا کـنـون زنـدگی بیش از یک صـد مـیلـیون انسان را نیمه تمام گـذاشته و در کام خود فروبرده است. هـرچـنـد نائرۀ این جـنـگ جهانی  در دورۀ سالـهـای ١٩١٨ تا ١٩٣٩ و بـعـد از سال ۵١٩٤بـدلایـل مـختـلـف  تا حـدودی فروکـش کـرد، ولی، در اشکال مختلف، به صورت جنگهای منطقـه ای ( کـره، ویتـنـام و ... )، جـنگ برعـلـیه  رهـائی مـلی در مسـتعـمرات، سازمانـدهی و انجـام  کـودتـاهای  نـظامی و بـه روی کـار آوردن رژیمهای خـونخـوار وابسته ( ایران، شیلی، اندونزی و ...)  هـمـچــنان ادامه داشته است. فـقـط  طـی دورۀ یک  و نیـم  دهـۀ اخـیر دهـهـا مـیـلـیـون انـسان قـربانی سـیاستـهـای جـنگ افـروزانـه، توسـعــه طلـبـانـه و استعـمارگرانه امـپریالیسم جهانی شده است. درگـزارش حـزب کـمـونیست روسیه به مجـلـس مـلی روسـیـه گفـتـه می شود : تـلـفـات انسانی کـشوردرطی  دورۀ  ده  سالۀ بعد از کـسب استقلال در سال ١٩٩١، بـیش از تـلـفـات انسانی این کـشور در جنگ جهانی دوّم بوده است. اگر آمار مـقـتـولین، مـفـقـودیـن و مـعـلولـیـن تجـزیه و تخـریب دیگر جمهوریهای اتحاد شـوروی  و یوگسلاوی، بـمبارانها و اشغال نظامی یوگسلاوی، افـغـانـستان، عـراق، کـشتارهای مردم فـلـسطین، لـبنان، مالـزی، سری لانکا، دارفـورسـودان و دیگـر مناطق جنگی هم به این رقم  اضافـه شود، تعـداد تـلـفـات انسانی « جـنگ جهانی با تروریسم » که، آمریکا و انگـلیس پرچمدار آن هستند، بیش از تـلـفـات جنگهای اوّل و دوّم جهانی خواهد بود. طی مدت دو سال و  نیم اشغال عـراق حـدود (؟) ۶۵٠ هزار نـفـر از  مردم این کـشور کـشته شـده است (رادیو بی . بی . سی. بخش روسی ١٤ ⁄ ١٠ ⁄ ٢٠٠٦). این در حالیست که، تا چندی پیش از رقم ١٨ هزار و در برخی موارد از رقم ٤٠ هزار نفر صحبت می شد. درضمن، نباید این مـوضوع را نیزاز نظر دورداشت که ؛ ابعاد جنایات ضد بشری امپریالـیسم بسیار  بیشتر از حـدی است کـه، تـصور می شود. چرا که، رسانه های تحت کـنترل امـپریالیسم، در ارائـۀ آمار دقـیقـتر نیز تبه کـاری می کـنند. به چند نمونه توجه کـنیم : " درجریان بمـباران زایشگاهی در بغداد (بیش از ؟ ) هـفتاد نوزاد کشته شد ... " در نتیجۀ  بمباران  قـطاری  روی  پـل دانوب یوگسلاوی ( صدها ؟ ) مسافرکـشته شدند ..." در حملۀ جنگـنده های آمـریکا به یک دهکـده، ( بیش از ؟ )هـشتاد ستـیـزه جـوی طالـبان از پای در آمدند ... " در حادثـۀ پـل ائـمـۀ بغـداد، ( بیش از ؟ ) هـزار  و صـد نفـر جان خــود را از دست داد ... " در بـمــباران شهـرک قـائـم در غـرب عـراق ( صدها ؟ ) نـفـر کــشته  ( ویا ؟ ) مجروح شـدند . در حادثۀ انفجار اتومبیل بمب گذاری شده در بغداد حدود ( ؟ ) ٦٠ نفر کـشته ویا مجروح ( ؟ ) شدند. ...

     در جهان کنونی، ارزشها و دستاوردهای پرارج بشری، یکی بعد از دیگری مورد تهاجم قـرار گرفته و نابود می شوند. ضـدّ ارزشهـا درمـیانـۀ مـیدان هـل مـن مـبارز می طلـبد. دروغ، توطـئه، آتـش افـروزی وویرانگـری ، جـای  صداقـت، نوع دوسـتی، صـلـح جـویی، آباد سازی  و احـترام به حـق حـیـات انسانی را گـرفته است. جنگ با افکار و عـقـاید آزادیخواهانه، انساندوستانه وعـدالتجویانه، درهم کـوبیدن اعتمادها، صداقـتها و صمیمیتها بین انسانها از دستآوردهای ننگین امپریالیسم مـسـلـح می باشد.  بوشـیـسـم بـعـنوان خـلـف راستین فاشـیـسم، با دروغـهای دائمی خود، جهان را به آتش کـشیده است. با کــشتار منــظم انسانها، تبـلـیغ و ترویـج خصومت و دشمنی بین خلقها و ملل مختلف بجای دوستی، هـمـزیستی و حسـن هـمـجـواری ، تجـزیه و تـخـریب سیستـماتـیک  کـشورهای عـقـب نگـه داشته شده، این کـشورها  را به ممالک حاشیه ای تأمین کنندۀ مواد خام و مصرف کـننده تبدیل می کـند.

     در جهان کنونی ما، سیـستم فروپاشیدۀ  مـستعـمـرات، یکی از بزرگـترین دستاوردهـای مبارزاتی قـرن گذشته بعد ازسـوسیالـیسم، مجـددا و با شــدّت بیشتری احـیا  و بازسازی شـده است. امـپـریالـیسـم جهانی به رهبری نئـوکـانهای آمریکا، با حمایـتها و دخالـتهای آشکار و با مـساعـدتهای نظامی، تـسلـیـحـاتی، مـالی و

تبـلـیغـاتی عـوامـل خـود در داخـل کـشورهـای مـخـتـلـف، با آمـوزش  و تـعـلـیـم  بانـدهـای  تروریـسـتی و خرابکار و با بکارگـیری  " سیاست "  کـهـنۀ  « تـفـرقـه بیانداز و حـکـومـت کـن » ، دامـنـۀ  استعـمار را از کشورهای  حـوزۀ خـلـیج فارس، جـنوب شـرق  آسـیا،  آفـریـقـا  و  آمریکای لاتـین، حـتی، تا اروپای  "مـتـمـدّن "  نـیـز گـستـرش داده است. امـروز، بـسیاری از کـشورهای  " مـسـتـقـل "   مـنشـعـب از اتحـاد شوروی و یوگـسلاوی و دیگر کـشورهای اروپای شرقـی به تـیـول  بلامـنازع امپـریالـیسم  تبـدیـل گـردیده و روند این مسـتـعـمره سازی هـمچنان ادامـه دارد.

     آن تـفـکـری که، حضور نظامی، تأمین منافع حیاتی استراتژیک و امنیت آمریکا در هـزاران کـیلوـ متردورترازمرزهای این کـشور را توجـیه و مورد تأیید قـرار می دهـد، آیا می تواند عـکـس قضیه را هم بپذیرد؟  نمایندگان این بینـش باید به این سـؤال جواب بدهـند که، آیا حاضرنـد حـضور نـظامی کـشورهـای جهان سـوّم را در خاک آمریکا و انگلیس تحمل کـنند ؟ امـنیـّت و مـنافـع حـیاتی استراتـژیک آنها از کـجا باید تأمـین و تضمین شود ؟

     در جهان امـروزی ما، امـپریالـیسم آمـریکا با داشـتن صـدها  پایگاه  نـظامی  و انـبارهـای تسلـیـحـاتی اسارت آوردر بسیاری از کـشورهای جهـان، با کشتار مـستـمـرمردم، آدم ربایی  و ایجاد  زنـدانهای مخـفی

در مستـعـمرات جـدید، به ژانـدارم بـین الملـلی  تبدیـل شـده اسـت. با شانـتاژ دولـتهـای "مطرود" و مـلـل مـخـتـلـف و ایجاد جـوّ رعـب و وحشت، فشارهای روانی و فـیـزیکی سنگـینی را درجامعـۀ بشری حاکـم نموده است.

   رسوایی زندانهای گـوانـتـانامـو، ابوغـریـب، تجـاوز به زنان عـراقـی و کـشتار اعـضای خانـوادۀ آنها، بیش از هزار پرواز هـواپیماهای آدم ربایی آمریکا  فـقـط  در اروپا، بمباران مراسـم عـروسی  و تـشـییـع جـنازۀ مـقـتولـین بمبارانها، به زیر ماشین گـرفـتن مردم کـابـل و به رگـبار بسـتـن آنها توسط سربازان آمریکائی، بمباران و تخـریب خانه های کاه ـ گـلی  روستائـیان و مراکـز تجمع کارگـران روزمـزد و... تنها بخـش کـوچکی ا ز اقـدامات  «  بشر دوستانۀ »  نئـوفاشیـستهای آمـریکاست. آیا طرفداران تهاجمات و اشغالگریهای امپریالیسم می توانند بگویند که سربازان آمریکا و اروپا به چه حقی مردم کشورهای دیگر را می کشند و جمجمۀ قربانیان خودرا بازیچه قرار می دهند ؟ عکس سربازان ناتو که استخوان کلۀ افغانها را در دست داشتند بعد ازدو سال منتشر شد . (بی.بی.سی. ، یورونیوز و ... ۲۵و۲۶/۱۰/۲۰۰۶)   

    امپریالیسم آمریکا که به وسیع ترین سلاحهای مخرب اتمی و شیمیایی و غیره مسلح بوده و تا کنون تنها دولتی است که، از سلاح اتـمی برعـلـیه بـشریـت استـفـاده کرده است و بنا به ماهـیـت ذاتی خـود، استقـلال

سیاسی و اقـتصادی هـیچ کـشوری را به رسمـیت نمی شناسد. در تمام امـور داخلی هـمۀ کـشورها دخالت می کند.  به اشکال مـخـتـلـف بهانه جویی نموده و ماجـراجـویی می کـند. با بودجۀ  نظامی شـشـصد مـیلیــارد دلاری خـود، به  بـودجـۀ  دفـاعی  بیـست وپنج  مـیـلـیارد دلاری  کـشور بـزرگ  و  پرجـمعـیـت چـیـن اعــتراض می نماید.  در حالی که ، ماهـیانه بیش از چهار مـیلـیارد دلار فـقـط صـرف ادامـۀ تخـریب کـشور عـراق و کـشتار مردم آن می کـند، برنامۀ اتمی کـــــرۀ شمالی و غـنـی سازی اورانیوم ایران را خـطر بزرگی برای  بشریت معـرفی می کـند. مجذوبین و مرعوبین سیاستها و اقـدامات امپریالیسم ، از درک این موضوع که دولتهای امپریالیستی خیال انصاری کردن اتم را در سر می پرورانند. دولـتهای جهان را به دو دسـتۀ « مـطـلوب و مـــطرود »  تـقـسیم نموده، انتخابات بـلـوروس را به رسمیت نمی شناسد و در مـقـابـل آن، کـودتاچـیان  پاکـستان وشـشمـیـن دورۀ " انـتـخـاب " حـسـنی مـبـارک را مورد حــمایت همه جانـبه قـرار می دهـد. ...   برای اجرای  انـقـلابات  رنگی  و  سرنگــــون کـردن دولـتهای « مـطرود »  " حاتـم بخشی " می کـند.

      امپریالیسم جهانی به رهبری آمریکا، نمایندۀ تـفکـر استحاله و اضمحلال مـلـتهاست. این تـفـکـر ریـشه  دربـینـش ارتجــاعی  دیـنی دارد که، تحـت لـوای امـت واحـد، تـفـاوتهای نـژادی، زبانی وفـــرهـنگی مـلـل مخـتـلـف را نا دیده گـرفـته و سعی بر یکـسان سازی  آن دارد. جامعـۀ  کـثیرالـمـلـۀ  آمـریکا بزرگـتـرین وجشمگـیرتـرین نمونه مـوجـود در کاربست این تـفکـر است. دیگـرکـشورهای امـپریالیستی و سرمایه داری با تأسّی و تـقـلـید از این تجربه وسیاست آمریکا، حقـوق ملی مـلـل غـیرحاکــم  را به شدیـدتـرین وجه زیرپا گـذاشته و با توسّـل به هـروسیـلـه و شـیـوۀ ممکن، از احـقـاق حـقـوق مــلـتها جـلـوگـیری می کـنند. تشکـیل دولـت اسـرائیـل بر مـبــنـای امـّت یـهـود، سـازمانـدهی  و بوجـود آوردن جـریانات  الـقـاعـده  و طـالـبان و مساعـدتهای گـستردۀ  تبـلـیـغـاتی در به روی کارآمدن رژیم جـمهـوری اسلامی درایران که با گذشت قریب سه دهه، هنور هم مردم و کشور بزرگ ایران زیر نعـلین ولایت فـقـیه ضـجـّه می کـند ، تنها نـمـونه هایی از این اقـدامات عـملی امپـریالـیسم جهانی است. این، رسـانه های تبـلـیغـاتی امـپـریالـیسـتی بودند که، خـبـر  «مشاهـدۀ تـصـویـر خـمـینی در ماه »  را به جهان مخابره کـــرده  و ازآن پس، هـمچون بلای آسمــانی بر سـرمـردم و خـاک ایران نازل  کـردند. در افغانستان گـروه طالـبان را بر سرکار آورد تا سـوژۀ تـبــلـیغاتی  برای  اشغـال این سرزمــین کهــن داشته باشند و ...

     بحرانهای دائـمی اقـتـصادی که، گـلــوی مـردم جهـان را می فـشارد، نتـیجـۀ سـیاستـهای خـودسـرانه وتاراجگرانۀ امپریالیسم جهانی است. کـشورهای سرمایه داری امـپریالیستی در سال ١۹٤٤، در کـنفــرانـس برتون ـ وودز آمریکا، صندوق بین الـمـللی پول را  تـشـکـیل دادند. با تـشکـیل این نهاد غارتگــــرانه، دلار آمریکا هم ارز طلا و ارز پایه در پرداختهای بین الملـــلی اعلام گردید. پوند انگلـیس هم، نقـش خـود را درکـنار دلار حفـظ کرد. در واقـع، دلار بی پـشـتوانه، پـشتـوانۀ  ارزهای   ملی  گـردید. آمریکا با استـفـاده از ایـن موقـعـیت، با چـاپ  بدون  حـساب و کـتاب  دلار بی پـشـتـوانه و صــدور تحــمـیلی آن، باعـــث ایجـاد بحـرانهای دائمی و کاهش منظم ارزهای ملی وعـدم ثبات قـیمتها  گردید. واین خود، رایج ترین وساده ترین شـیوۀ غـارات مردم است.  شـرکتها و انحـصارات آمریکایی با دلارهـای کاغـذی بی پـشتــوانه، ثـروتـهـای جهــان را بـلـعـیـدنـد ، مانـع عـظـیمی   درسـر  راه  رشد   و  تـرقـی  قـانـونـمنـدانـۀ عـلـمـی،  صـنـعـتی و تکـنولـوژیکی، بسیاری  ازکـشورهای  جهان گـردید. نمایندگان آن تـفکری که علل تورم و بحرانهای دائمی را در جای دیگـر می جـویند، آیا حاضرند بگـویند که، مـیلـیاردها دلاری که، بعـد از تخـریب سـوسـیالـیسم دراروپای شـرقی در گـردش است، با کـدام پشتوانه چاپ شده است؟  

       بدین ترتیب، در نتـیجـۀ چاپ  بی حساب و کتاب  دلار بی پشتــوانه ،  باعـث  بروز  بحرانهای  شدید اقـتـصادی گـردید و بی کاری، بی مسکـنی، آوارگی، دربـدری  و خانه بـدوشی، فـسـاد وفـحـشــــا، فـقــر و گـرسنگی ، اعـتـیاد و  رشوه خواری  در جـوامع  بشری  ابعـاد  بسیار گـستـرده ای یافــت. بالاتـر از هـمه اینکـه، برده داری نوین به حـدی  رواج  یافـت که، بر اساس آمـــار رسانه های  خـود امـپـریالـیسم، تـعـدادانسانهای خرید و فـروش شـدۀ  طی دورۀ  یک و نیم دهـۀ اخــیـر ( پس از تـخریب سـوسـیـالـیـسـم )، بـیـش از کـل بردگانی است که در دوره شـش صـد سالۀ بـرده داری  خـرید و فـروش شـده است  ( خبرگزاریهای فـرانـسه، یـورونـیـوز، بی .بی. سی. و ... ). و بـمـوازات آن، ســــفـســطه بازان  و شـیـّادانـی  را  با  نـــام " تئوریسین ها و دانشمندان " عـلـم اقـتـصاد بکــار می گـمـارد  تا، عـلـل و عـوامـل  فـقـر و فـاقـۀ صـــدها میلـیـون انـسان  را  دگـرگـونه  توجـیه نمایـد. درحــالی کـه هـشت صـد مـیـلـیون کـودک جهان ازگـرسنگی رنـج می برد ، بگزارش یـونیسف، سالانه بیش از یک ونیم کودک به دلیل عدم دسترسی به آب آشـامـیـدنی سـالـم، قـبـل از رسیــدن به ســـن پـنـج سالــگی می مـیـرند (خــــبرگـــزاری بـی.بـی.سـی. و یــورونـیــوز ٢٨ ⁄ ٩ ⁄ ٢٠٠٦ ) و بگزارش سازمان جهانی خـوارو بار سالانه ٩ مـیـلـیـون نـفـر از گـرسنگی می میرنـد ( یورونیوز ١٦ ⁄ ١٠ ⁄ ٢٠٠٦ ) ، امـپـریالیسم آمـریکا، سالانــه بیـش ازشــش صـد مـیـلـیـارد دلاربادآورده را صـــــرف  تـسلـیحات نـظـامی نـمـوده و ماهــانـه  ٢ ⁄ ٤ مـیـلـیارد  دلار برای ادامـه تـخـریب عـــراق و کـشـتــار مـردم آن، هـزیـنـه می کـنـد. یکی از مهمترین و عـظیم ترین منابع درآمد امپریالسم پخش مواد مخدر و گسترش اعـتیاد در جامعۀ انسانی می باشد که، از این طریق، عـــلاوه بربدست آوردن  درآمـــدهای هـنگـفـت، بخش قابل توجــهی از نیروی انسانی را از هـرگـونه فـعـالیت مـفـیـد محروم می سازد. امپریالیسم آمریکا با کـنترول و نظارت بر آبراه ها و گـذرگاههای بین الـمـلـــلی ، پخش و توزیع مــواد مخـدر را نیز به انحصار خود در آورده است. کمااینکه، برخی کـشورهای اروپایی اسـتـعـمال مواد مــخدر را قانونا آزاد نموده اند. گـمان قریب به یـقـیـن اینکه ، یکی از دلایل اصلی اشـغـال افـغـانستان توسط آمریکا و سپس ناتو همین امر می باشد. چرا که، این کشور بخاطر شرایط  جغـرافیایی  و آب وهـوایی ، یکی از منابع مـهّـم کـشت و تأمـین مواد مخدر جهان به حساب می آید و بیش از هفتاد درصد کشاورزان افـغـانستان با کشت خشخاش امرارمـعـاش می نمایند. طبق اطلاعات منتشره توسط اداره مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد "UNODC"، مساحت زیر کشت خشخاش در سال جاری 59% افزایش داشته و به 165 هزار هکتار در برابر 100 هزار هکتار در سال گذشته میلادی رسیده است که برداشت افیون خام از آن 6100 تن خواهد بود. بدیهی است که رشد این میزان از زمینهای زیر کشت خشخاش در نتیجۀ شرایط مساعدی است که نیروهای اشغالگر در این کشور فراهم آورده اند.

  بطورکلی، امپریالیسم ، مواد مخدر و اعـتـیـاد و درکـنار آن ورزش تجاری ،بویژه فوتبال را به یکی از اصلی ترین و عـمـده ترین منبع درآمد خود و یکی از کارآمدترین ابزار تحمـیـق ، فریب و دور ساختن توده های میلیونی از مسائل و مشکلات روزمرۀ بشری تبدیل کرده است .  

در دوران کنونی، نوزایی فاشيـسم، بزرگـترین خطریست که جهان و آیـندۀ بشریـت را مورد تهـدیـد قـرار داه است. امپـریالـیستهای آمـریکا و انگـلـیـس با توسّـل به ماشین جـنگی خود، تحـت پوشـش جـنگ جهانی با تروریسم، به دولتهای خـشن تروریستی تبدیل شده و هـمچون دزدی که در میان مـردم می دود و بلـنـدتر از همه فـریاد دزد را بگـیرید سـر می دهـند، عـمـل می کـنند. تروریسم دولتی بزرگترین خطـری است که، صلح و امـنـیت جهان را در مخاطرۀ سنگـین قـرارداده است. هـمـۀ بـشریـت رادر زیـرفـشار جـوّهـیستریکی دائمی خـرد می کـند.     

تروریسم، بـلـیّـه ایست که، باید مورد شناخـت وارزیابی دقـیـق و واقع بینانه قـرارگـیرد. حـدود و ثـغـور آن روشـن گـردد. بدون شـناخـت زمـینـۀ رشـد و پیـدایش، عـلـل وعـوامل توسعـه و گـسترش تروریسم، نمی توان به مبارزه با آن برخـاست .

     آنچه که رسانه های تبلـیـغاتی ـ خـبری امپریالـیستی بنام تروریسم  مـعـرفی می کنند، فـاصـلـۀ  بـسـیار زیادی با واقـعـیات این پدیده دارد. تعـریف و توصیـف  آنها  نشاندهـندۀ  سیمای اصلی تـروریسم نیست. درشرایط یک جنگ نا مـتـقـارن، تروریـست خوانـدن انسانی که برای  دفاع از حـق خـویش و برای دفـاع ازحرمت مـیـهـن و مردم خویش، گرامی ترین دارائی خود، هـستی اش را با بستن بمب به کمر و انـفـجار آن در مسیر نظامیان اشغـالـگـر، فـدا می کـند، حـداقـل یک بی انصافی اخلاقی است. اگر این فداکاری صادقانه تروریسم است، پس اقـدام دولتی را که از آن سر دنیا با وجود هزاران کیلومتر فاصله ، با ارتشی مسلح به مرگبارترین و مخرب ترین سلاحها به کشور دیگری لشکر کشی نموده و آن را تخریب و مردمش را قـتـل عام می کند، چه می توان نامید؟  رابـرت پاکـستـن در کـتاب  « کالبد شکافی فاشیسم »، ضمن برشماری خصوصیات فاشـیـسـم، چنین ادامه می دهـد :« فـاشـیـسم، جنگ  بعـد از جنگ به راه می‌انــدازد تا کـشورهــای ديگـر را به زير سلــطۀ خـود درآورد و بر ديگـران تـفـوق يابـد. درعين حال لازم است که در درون با تهـديدات متعـددی مـواجه باشد تا بتواند مـلت را در ترس و لرز نگاه دارد و بدين وسيله فعاليت‌های «ميهـن‌پرستانـۀ» بيش از حد را مـقـدور سازد. البته هر مـنـتـقـدی آنــاً خائـن محـسوب خواهـد گــرديد. و سرانجام  « پاکـستـن » اشـــاره می‌کـند که کـلـيۀ رژيــم‌هــای موفـق فاشـيـستی سياست همکاری بـسيار نزديک با کـنسرن‌ها، به ويژه با کـنسـرن‌هـای صنعتی- نظامی را دنبال کرده‌اند. که الـبته اگـر بخـواهـيم اين تعـريف را تعـبير کـنيم، فاشيـست‌ها را نه در خاور نزديک، بلکه در واشنگـتن خواهـيم يافت ».

      امپریالیسم جهانی ، تشکلها و سازمانهای بین المللی را به ابزار وعـصای دست خود تبدیـل کـرده است و آنها نیز بیشتر به دستــۀ گـورکـنانی می مانند کـه، دسـت به دعـا ، رو به قـبـلـه نشـسـتـه اند  تا  بـعـد ازکـشتارها و ویرانیهای ناشی از تهاجم نیروهای مهاجم امپریالیستی وارد عـمـل شوند. مـردگان را کـفـن و دفـن کـنند به بازمانـدگان چـند روزی نان وآب دهـنـد و از مشاهـدۀ ویرانیها اظهار تأسـف "انسانـدوستـانه"  نمایند. این بدین مـعـنی است کـه آنها، در شکـل و ترکـیب کـنونی ، هـیچ تأثـیر مثـبـتی در جامــــعـۀ جهانی ندارند. زمانیکه، حکـومت طالـبان معـابـد باستــانی بودائـیان را در افـغـانـستان تخـریب می کرد، بـحـق با اعـتـراض شـدیـد مـجامع بیـن الـمـلـلی، بویـژه یونـسکـو مــواجه شـد. امـّا، وقـتی  که آثـار باستـانی ٢٧٠٠ سالـۀ بابـل عـراق توســط آمـریکا و انگـلـیس غـارت، بـمـبـاران وتخـریـب گردید  و درمحل  آن، پایگاه  نظامی برای سربازان آمریکا ساخته شد، صدای کسی درنیامد. چـرا ؟

نباید از نظر دور داشت که، صاحبان سرمایه های بزرگ تجاری و صنعتی، دولتهای امپریالیستی را درکـنترل خود داشته و همیشه سعی خودرا برتـقـسیم جهان به دو دسته کـشورهای تولیدکــــننده و مصرف کـننده معـطوف داشته اند و امروزه با تخریب سوسیالیسم و تجزیۀ اتحاد شوروی، در این عرصه نیز، با حدت و شدت بیشتری یکه تازی می کـنند. برای تخــریب  زیــر بنای  اقـــتصادی کـشورهای کوچکـتر و عـقـب نگه داشته شده، به هر وسیلۀ و راه ممکن، حتی، بمباران واشغال نظامی متوســّل می شوند و آنها  را به بازار فروش محصولات تولیدی خویش و محــل تأمین مواد خام اولیّه و  منبع تأمین انرژی مــــورد نیاز خود تبدیل کـند . کـما اینکه ، طی  یک ونیم دهــۀ اخیر، به پیشرفتهای بسیار بزرگی نائـل شده است.

امروزه  " کارگاههای تولید فـکـر" امپریالیسم چنان خوار و زمینگیر شده اند که، به زبون ترین و پست ترین شیوه و متدها دست می یازند. جای بسی خوشبختی است که کمتر کسی بدانها باور می کند. در این میان تنها بخشی معنی از سرخوردگان نیروهای مترقی هستند که، بعد ازتحملهای شکستهای جبران ناپذیر دهۀ نود قرن گذشتۀ میلادی ، سرگشته و ویلان، به ارابه ای در پشت اسب امپریالیسم تبدیل شده ودر پی لاطائلات تبلیغاتی آنها، دست و پای خویش گم کرده اند. گـفـتند؛ دولت شوروی و استالین جنایتکار بودند، آنها نیز تکرار کردند. گـفـتند؛ سوسیالیسم، نظامی غیر انسانی بود، برای نجات بشریت " چپ نوین" وارد میدان شد. سوسیالیسم را تخریب و اتحاد شوروی را تجزیه کردند و گـفـتند؛ شوروی  فـروپاشید، کسی زحمت اندیشیدن در بارۀ مفهوم این کلمه را به خود نداد و نقـل دهانش ساختند.  گـفـتند؛ در فلان جاها دموکراسی و حقوق بشر نیست، به توجیه و تعبیر لشکرکشیها و اشغالگریهای امپریالسم پراختند. تبلیغات امپریالیسم چنان سخت و سهمگین بود که، بریدگان از نیروها و جریانات مترقی در مقابل تجزیه و تخریب کشورهای سوسیالیستی هیچ حساسیتی از خود نشان ندادند. امـّا اگر کسی فـقـط آرزوی نابودی دولت و کشور غـیرقانونی و نا مشروع آمریکا را که بر روی استخوان سرخپوستان بنا کردند، بکـند، زیر آماج حملات سنگین همین نیروها خرد می شود.       

     با تـوجـّه  به مـسائـلی که  در مـقـدمـۀ  کـوتـاه بـطور خـلاصه  بـدانها  اشاره شد، به  هـمـۀ احزاب و سازمانها، جمعـیتها، تـشـکـلها، شخصیتها و انسانهای   صلح جو، انساندوست، آزادی و عـدالت خواه و به هـمـۀ مبازران ضّـد استعـمار و ضّـد استبـداد جهــان پیـشنهاد می شــــود که، پلاتـفـرم مـشتـرکی را برای  مبارزه در راه رسیدن به اهداف زیر تنظیم و تدوین نمایند. چرا که بدون دفـع خطر امپریالیسم، مبارزه با رژیمهای خودکامۀ مـحـلـی ، تنها باعـث افزایش هرچه بیشترتـعـداد قـربانیان خواهـد شد.    

 ١ـ خلع سلاح جهانی بمنظورتأمین و تثبیت صلح امنیت پایدار درجهان ، 

 ٢ـ باز سازی تشکلهای بین المللی بر اساس معیارها و نیازهای دوران معاصر،

٣ـ برای طرد و از میان بردن فاشیـــسم معاصر،  تعریف و تو ضیح جامع و کاملی از این جریان  وبینش ضد انسانی آن ، ارائه داده شود ،

 ٤ـ برای احقاق حقوق پایمال شدۀ ملتهای غیر حاکم، احترام به حقـوق ملی آنها وبرسمیت شناختن حـق                         تعیین سرنوشت این ملتها ،  

  ۵ ـ بمنظور برچیدن استعمار در اشکال نو و کهنۀ آن ( سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و غیره )،

٦ـ شناخت و تعیین مشخصات تروریستم با هدف دفع تهاجمات خطرناک آن،

٧ـ در راه انحلال قوانین و مقررات تاراجگرانۀ صندوق بین المللی ( ؟ ) پول ، بانک جهانی و سارمان تجارت جهانی ،  

٨ـ برای برچـیـدن تمام پایگاهـهای نظامی اسارت آور هـر کـشور در خارج از محـدودۀ مـرزهای بین المللی خود ،

٩ـ برای دفع مداخلات برتری طلبانه و هژمونیستی کـشورهای امپریالیستی ،

١٠ـ بخاطر مبارزه بمنظور جلوگـیری از چاپ و صدور دلار، برگـرداندن آن به داخل مرزهای کـشور آمریکا و لغو مقررات مربوط به ارز پایه بودن دلار،

١١ـ برای تحریم و بایکوت کالاها و شرکتهای آمریکایی ، به منظور مهار زدن به خودکامگی ها ، یکّــه تازیها ،و لـشکرکـشی و بمباران های این کـشور.

۹/۸/۱۳۸۵

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics