خانه - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - تماس وهمکاری - ویژه نامه               

سيمور هرش در جنگ تن به تن با بوش برای نجات ايران و جهان از جنگ

نویدنو:18/2/1385

 

سيمور هرش در جنگ تن به تن با بوش برای نجات ايران و جهان از جنگ


*رابرت فيسک:ايران برای هرش يک موضوع متفاوت است.
*سيمور هرش با اشاره به جنگ عراق:اين جنگ، عاقبت بسيار بسيار وخيم خواهد داشت، زيرا ما نميدانيم چطور از آن خارج شويم. ما جسد به جسد از آن خارج خواهيم شد. اين مرا به شدت به هراس می اندازد.

هرش با نقل قول از همفری بوگارت در کازابلانکا:,شرط می بندم ساعت ها در نيوريورک خوابيده اند، شرط می بندم ساعت ها در سراسر آمريکا خوابيده اند.,
سيمور هرش روزنامه نگاری است که فقط لابلای کلمات وول نمی خورد، او در طول بيش از 40 سال روزنامه نگاری از مای لای ويتنام تا ابو غريب عراق حقيقت را در جنگ تن به تن از زير پيکر سنگين اژدهای قدرت و ريا بيرون کشيده است.
به اين جهت بود که وقتی در مورد احتمال کاربرد سلاح اتمی در ايران نوشت از کاخ سفيد تا کاخ وزارت خارجه انگليس و وزارت خارجه رژيم جمهوری اسلامی و تمام رسانه های جهان نسبت به گزارش او واکنش نشان دادند. وقتی چنين روزنامه نگاری ميگويد می ترسد، خبرهای نگران کننده ای در دست دارد و آن کس که در اصول انسانی با او شريک است نگران ميشود. و بدبختی بيشتر اين که اين بار ايرانی که گرفتار دو اژدهاست در مرکز بلا قرار دارد.

سيمور هرش در گفتگويی با رابرت فيسک همتای بنام خود علت ترس و نگرانی خود را توضيح ميدهد، در اين گفتگو ازنقش رسانه ها نيزصحبت به ميان آمده، چون سقوط رسانه ها وزانو زدن در مقابل قدرت، همانطور که در جنگ جهانی دوم ديده شد، خود يک پای فاجعه است.
رابرت فيسک خلاصه ای از گفتگوی خود با سيمور هرش را در روزنامه اينديپندنت چاپ کرده است که چکيده آن را در زير می خوانيد.


رابرت فيسک نخست به منظور نشان دادن موقعيت دشوار کنونی هرش در جدال با جنگ طلبان يادآوری می کند سيمور هرش اکنون با آدم هايی در واشينگتن در افتاده که قدرت زيادی در دست دارند، از جمله جرج بوش که می خواهد سيمور هرش را خرد وخمير کند.
از اين رو وقتی بعد سخنرانی هرش در دانشگاه کلمبيا طی يادداشتی از او تقاضای مصاحبه کرد، انتظار برخورد سردی را داشت. اما هرش درخواست او را با محبت پذيرفت.

به گفته رابرت فيسک سخنرانی هرش در دانشگاه کلمبيا بسيار هراس آور بود. هرش بارديگر يادآوری کرده بود بوش با انگيزه های مذهبی حرکت می کند و تصور ميکند او برای هدايت ايران به راه راست مامور شده است و باين طريق به عنوان طرف حق در تاريخ خواهد ماند.
هرش به فيسک می گويد:,بنابراين ما در آمريکا يک بحران واقعی داريم. کنگره ما دچار فروريختگی است. دستگاه نظامی ما فرو ريخته است. خبر خوب اين است که فردا که از خواب بيدار می شويم يک روز کمتر از[ دوره بوش ] باقی مانده است. ولی اين تنها خبر خوب است.

رابرت فيسک خاطر نشان ميکند سيمور هرش بايد به اين ليست سقوط رسانه ها و فقدان روزنامه نگارانی مثل باب وودوارد و کارل برنشتين [ که جريان واتر گيت را افشا کردند ] اضافه می کرد. رابرت فيسک تاکيد می کند اين وضعيت است که اهميت کار روزنامه نگارانی مثل سيمور هرش را نشان ميدهد که برای دفاع از حقيقت به مبارزه برخاسته اند.

سيمور هرش به رابرت فيسک می گويد: ,من ژنرال های جدی را می شناسم، نمی توانم اصرار کنم آن ها خودشان نظرشان را بطور علنی مطرح کنند., تلويزيون فاکس، نيويورک تايمز و واشينگتن تايمز بازوی آن ها را خواهند پيچاند. مکانيسم اين است. اگر ناراضی باشيد دستگاه خبری با شما نمی سازد.
, روزنامه نگارانی که برای رسانه های جريان حاکم کار می کنند، عمدتا فارغ التحصيلان دانشگاه هستند که از طبقه متوسط آمده اند. آن ها هيچ ارتباطی با جامعه مهاجرين ندارند. ,آن ها نمی دانند فقيری که از رفاه اجتماعی کمک ميگيرد، چه حال و روزی دارد.
خانواده های آن ها در ويتنام نبوده اند. خانواده های آن ها در عراق نبوده اند., بی بی سی هم ,سقوط کرده است.,
پس مکتب روزنامه نگاری که هرش از آن آمده کدام است؟ ,,در شيوه کار من، من اطلاعات را ميگيرم. آن ها راچک ميکنم و نادرستی آن را کشف ميکنم. اين کار من است. حالا خبرهايی از دستگاه نظامی به من توسط کسانی داده شده که من آن ها را نمی شناسم. بنابراين روی آن ها اصلا کار نمی کنم.
من بشار اسد سوريه را در زمانی که حريری ترور شد ملاقات کردم. روشن است که روابط حريری و بشار خوب نبود. بشار گفت حريری می خواست تجارت تلفون های همراه در دمشق را در دست بگيرد. تا امروز من نمی دانم چه اتفاقی افتاد. ملاقات من با بشار از ساعت 11 صبح تا يک بعد از ظهر 14 فوريه 2005 طول کشيد. او به من گفت حريری يک سارق بود. ولی من اين ها را ننوشتم.,,

رابرت فيسک در ادامه می نويسد اما ايران، برای هرش يک مساله متفاوت است. او با يکی از منابعش صحبت کرد.,,من موضوع ايران را مطرح کردم. او به من گفت ,مساله حقيقا وخيم است. تو بايد به اين مساله بپردازی.
ميتوانی به وين بروی و ببينی آن ها چقدر از " توليد سلاح اتمی" فاصله دارند., بعد او به من گفت آن ها نميتوانند بوش را از گزينه هسته ای منصرف کنند. اين اشخاص نمی خواهند خودشان مساله را مطرح کنند. آن ها ميخواهند عواقب اين کار بر سر من خراب شود.,

رابرت فيسک سپس بخشی از گزارش سيمور هرش در نيويورکر را نقل می کند که در آن گفته شده برنامه ريزان هسته ای بطور روتين در مورد گزينه ها کار می کنند ,,ما داريم از ابرهای قارچي، انتشار اشعه راديو اکتيو، تلفات دسته جمعی و آلودگی برای سال های طولانی صحبت می کنيم,,. ولی وقتی برنامه ريزان سعی می کنند عليه استفاده از اين گزينه استدلال کنند، آن ها را ساکت می کنند.
بنا بر گفته يک افسر اطلاعاتی که هرش از او نقل قول کرد کاخ سفيد می گويد,,چرا شما با اين گزينه مخالفت می کنيد؟ گزينه از طرف شما مطرح شده بود,, به عبارت ديگر همين که برنامه ريزان بطور روتين گزينه ها را طرح می کنند، گزينه به احتمالی که ميتواند به اجرا در آيد تبديل می شود، نه يک گزارش تاکتيکی.

سيمور هرش در ادامه به سخنرانی در دانشگاه جان هاپکينز که در آن بوش به گزارش سيمور هرش حمله کرد می پردازد. ,,او در باره پيشرفت های شگرف در عراق صحبت کرد. اين وهم بيمارگونه است - و آدم هايی در سطوح بالای پنتاگون نمی توانند بوش را وادار کنند که آن را رها کند.
چون از جنون ناشی شده است.,,
,,در انگلستان شما
،ممکن است ديدگاه های جنون آميز وجود داشته باشد. ولی اين افراد در واشينگتن دارند ازالهام صحبت می کنند. بوش موقع خواب در حالت الهام فرو می رود. او نياز به خواب دارد. مساله خيلی کودکانه و ساده انگارانه است و فکر نکنيد که [ خطر ] او کم شده است.
او هنوز دوسال در پيش دارد.
[ خطر] او کاسته نشده است.ما هنوز کنگره ای داريم که نمی تواند يک اپوزيسيون جور کند. اين قضيه ای است که من عميقا آرزو دارم نظرمن درتمام محورهای اصلی اش غلط از آب در بيايد.,,

فيسک در ادامه مينويسد: چشمان تيز بين هرش ، بريتانيا را هم زير نظر دارد:

,, کشور شما به شدت نگران کاری است که بوش قصد انجام آن را دارد. آدم های شما "منظور هرش آدم های وزارت خارجه انگليس است " به شدت نگرانند. هيچ کنترل قانونی وجود ندارد.. هيچ مشاوره ای صورت نمی گيرد,,
,,در ساختار قدرت در واشينگتن، دفاع از انسانيت، صلح و شئون بشر ارزش محسوب نمی شود.
حکومت من توانايی بيرون آمدن از عراق را ندارد. آن ها نميدانند چطور می توانند از عراق بيرون بيايند . ما نمی توانيم خود را از
آن (جنگ) بيرون بکشيم. اين جنگ، عاقبت بسيار بسيار وخيمی خواهد داشت، زيرا ما نميدانيم چطور از آن خارج شويم. ما جسد به جسد از آن خارج خواهيم شد.
اين مرا به شدت به هراس می اندازد.,,
مساله را يکی از منابع بوش در پنتاگون بطور شسته و رفته مطرح کرد.,,مساله اين است که ايرانی ها تشخيص داده اند تنها با تبديل شدن به دولت هسته ای ميتوانند از خود در مقابل آمريکا دفاع کنند. چيز بسيار وحشتناکی دارد اتفاق می افتد.,,

سيمور هرش ميزان وخامت اوضاع و ترس خود را با نقل بخشی از فيلم همفری بوگارت در کازبلانکا برای رابرت فيسک شرح ميدهد:و بوگارت از پيانيست خود پرسيد ساعت در نيويورک چند است؟ و سام جواب داد ساعت او خوابيده است.
بوگارت گفته بود:شرط می بندم ساعت ها در نيويورک خوابيده اند. شرط می بندم ساعت ها در سراسر آمريکا خوابيده اند.,, فيسک تاکيد می کند.
به جز برای هرش.

برگردان و کوتاه شده توسط زهره سحرخيز
18 اردیبهشت 1385 03:03

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست