کارل مارکس
سانسور
وآزادی مطبوعات
ترجمه حسن
مرتضوی
انتشارات :
نشر اختران 1384
شمارگان 3000
نسخه
فرازی از این مقاله را
بخوانیم :
«سانسور
مبارزه را نابود نمی کند بلکه آن را یک جانبه می کند ، مبارزه ای
اشکار را به مبارزه ای پنهان تبدیل می کند، مبارزه بر سر اصول را
به مبارزه ی اصول ِ بدون قدرت با قدرتی بدون اصول تبدیل می کند .
سانسور حقیقی که بر ذات آزادی مطبوعات استوار است همانا
نقد است . این دادگاهی است که آزادی مطبوعات
از خودش ایجاد می کند . سانسور نقدی است که در انحصار حکومت قرار
می گیرد. اما آیا هنگامی که سانسور نه علنی بلکه سر پوشیده است ،
هنگامی که نه تئوریک بلکه عملی است ، هنگامی که نه فراتر از احزاب
بلکه خود یک حزب است ، هنگامی که نه چون چاقوی تیز خرد بلکه قیچی
کند خود سرانگی است ، هنگامی که نقد می کند اما خود بدان تسلیم نمی
شود، هنگامی که در جریان تحقق خویش خودرا انکار می کند، وسرانجام
هنگامی که آن قدر غیر انتقادی است که به تادرست فرد را جایگزین خرد
عمومی ، فرمان های مستبدانه را جایگزین اظهارات منطقی ولکه های
مرکب را جایگزین لکه های نور خورشید ، محذوفات نادرست را جایگزین
ساختارهای ریاضی ، وقدرت زمخت را جایگزین استدلال های تعیین کننده
می کند، خصوصیت منطقی خودرا از دست نمی دهد ؟»
خواندن این
کتاب را به همه خوانندگان پیش نهاد می کنم
|