خانه - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - تماس وهمکاری - ویژه نامه               

«پيک نت» در آيينۀ حقيقت

نویدنو:10/6/1385

«پيک نت» در آيينۀ حقيقت

تارنگاشت عدالت

 منبع: ای میل رسیده

 توضیح نویدنو:نویدنو به تمامی با زاویه نگاه نگارندگان مقاله موافق بوده واتفاقا موارد دیگری که دراین مقاله مورد اشاره قرار نگرفته است از جعل وتوهم آفرینی پیک نت را در طی سال ها فعالیت آن سراغ دارد که اگر روزی ضروری دیده شد به رشته قلم در خواهد امد .

 

سايت اينترنتی «پيک نت» در واکنش به نوشتار «پيک نت و روزنامه‌نگاری زرد» (منتشره در تارنگاشت عدالت) مطلبی را با عنوان «پيرامون برخی اخبار و ديدگاه‌های ويژه پيک نت: دو پاسخ به يک نامه» منتشر کرده است.

 

«پيک نت» می‌نويسد:

«خواننده ای نوشته است: يك سايت اينترنتی ضمن چاپ عكس‌ و مطالبی مدعی شده كه عكس منتشره در پيك نت شماره ۲۲ مرداد ماه درباره تظاهرات ضدجنگ عليه محمود احمدی نژاد در اندونزی"مونتاژ شده" و ساختگی است. اين سايت همچنين ادعا كرده خبر پيك نت درباره ارسال موشك از ايران به لبنان جعلی و دروغ است. نويسنده نامه ضمن آنكه می پرسد چرا منابع خبری خود را نمی نويسيد؟ از ما می خواهد نظرات احزاب مترقی كشورهائی نظير يونان و يا فلان كشور را درباره جنگ لبنان منتشر كنيم.»

 در رابطه با مسايل مطروحه در سطور فوق توضيح چند نکته را ضروری می‌دانيم.

 

١ـ جعل خبر توقيف هواپيمای حامل موشک‌های ايرانی به لبنان

قبل از هر چيز لازم به توجه است که اين خبر به طور هم‌زمان، با عکس و شرح واحد، به دو زبان فارسی و انگليسی در سايت «پيک نت» و سايت «تغيير رژيم» سلطنت‌طلبان منتشر شد.۱

 

«پيک نت» ادعا می‌کند که سر و صدای تبليغاتی آن پيرامون خبر فرود داوطلبانه هواپيماهای باری ايران در ترکيه، غيرجعلی و عين واقعيت است. برای سنجش اين ادعا بهتر است ببينم سخنگويان خبری آمريکا، اسرائيل و ترکيه (طراحان و مجريان سياست فشار بر ايران از طريق در قرنطينه هوايی قرار دادن کشور) در اين مورد چه نوشته و مخابره کرده اند.

 

روزنامه آمريکايی USA TODAY در اين مورد چنين نوشت:

«دو مقام اطلاعاتی آمريکا می‌گويند ايالات متحده، ماه گذشته پس از آنکه تحليل‌گران اطلاعاتی نتيجه گرفتند يک هواپيمای باری ايران به مقصد سوريه، حامل موشک‌های پيشرفته و دستگاه‌های پرتاب آن‌ها برای باز- تأمين حزب‌الله در جنوب لبنان است، مانع پرواز آن هواپيما شدند. هشت روز پس از شروع جنگ حزب‌الله با اسرائيل، ديپلمات‌های آمريکايی ترکيه و عراق را متقاعد کردند به هواپيماهای ايرانی اجازه پرواز به دمشق از قلمرو [هوايی] خود را ندهند... يک مقام اطلاعاتی آمريکايی که گزارش پيرامون اين حادثه را ديده است، جزييات آن را چنين توصيف کرد: در روز ۱۵ ژوئيه، سه روز بعد از شروع جنگ، يک منبع از ارسال قريب‌الوقوع موشک‌های ايرانی برای حزب‌الله، به سازمان جاسوسی آمريکا خبر داد. در روز ١٩ ژوئيه، يک ماهواره جاسوسی از خدمه ايرانی که در پايگاه هوايی مهرآباد مشغول بارگيری دستگاه‌های پرتاب موشک و ۸ جعبه به يک هواپيمای باری بودند، عکس گرفت. در روز ۲۰ ژوئيه، يک هواپيمای باربری ايلوشين (Ilyushin Il-76) تهران را به مقصد دمشق ترک کرد، اما کنترل کنندگان ترافيک هوايی عراق، به آن اجازه ورود به حريم هوايی آن کشور را ندادند. خدمه پرواز هواپيمای ايرانی از ترکيه تقاصای پرواز بر فراز آن کشور را کرد. کنترل کنندگان ترافيک هوايی ترکيه، با اين تقاضا موافقت کردند- اما فقط در صورتی که هواپيما جهت بازرسی فرود آيد. هواپيما به تهران مراجعت کرد و محموله نظامی خود را تخليه کرد. در روز ۲۲ ژوئيه، همان هواپيما که حامل کمک‌های انسانی به مقصد دمشق بود، برای بازرسی در ترکيه فرود آمد. مقام اطلاعاتی آمريکا می‌گويد گرچه در عکس‌های ماهواره‌ای اثری از موشک‌ها نبود، اما دستگاه‌های پرتاب و جعبه‌های مخصوص که شکل خاصی دارند به تحليل‌گران امکان داد نوع موشک‌ها را تعيين کنند»۲

در اين مورد، خبرگزاری فرانسه از آنکارا چنين گزارش داد:

«ترکيه اعلام کرد طی ماه گذشته، در پی گزارش سازمان جاسوسی اسرائيل مبنی بر تأمين موشک‌های حزب‌الله از طرف ايران، دو هواپيمای ايرانی به مقصد سوريه مورد بازرسی قرار گرفتند. ناميک تان (Namik Tan) سخنگوی وزارت امور خارجه ترکيه گفت: «براساس مقررات بين‌المللی» از دو هواپيمای باری ايران خواسته شد جهت بازرسی برای موشک و ديگر تجهيزات نظامی، در شهر دياربکر در جنوب شرقی ترکيه به زمين بنشينند. او روز پنجشنه در يک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «اين يک رويه عادی است.» وی که پيرامون گزارش روزنامه پرتيراژ «حريت» اظهارنظر می‌کرد- گزارشی که به موجب آن در پی خبر محرمانه اسرائيل مبنی بر حمل موشک برای حزب‌الله لبنان، دو هواپيمای ايرانی به مقصد سوريه در روزهای ۲٧ ژوئيه و ۸ اوت مجبور به نشستن در دياربکر شدند- افزود در هيچ‌يک از اين هوپيماها، تجهيزات نظامی پيدا نشد.»۳

«آژانس تلگراف يهود» تحت عنوان «خبر فوری» چنين گزارش داد:

«ترکيه به علت ظن حمل اسلحه برای حزب‌الله، مانع پرواز ۵ هواپيمای ايرانی و يک هواپيمای سوری به لبنان شد. روزنامه «حريت» چاپ ترکيه، روز دوشنبه گزارش داد يکی از هواپيماها متعلق به يک شرکت هواپيمايی خصوصی ايرانی است. روزنامه [حريت] گفت: در پی گزارش اطلاعاتی آمريکا مبنی بر اين‌که ممکن است اين هواپيماها حامل ۳ موشک و چند جعبه باشند، به آن‌ها اجازه پرواز داده نشد. تحليل‌گران معتقدند ترکيه با تقاضاهای آمريکا و اسرائيل برای تحميل بازرسی سختگيرانه‌تر بر عبور هواپيماهای ايرانی و سوری و محموله‌های آن‌ها، موافقت کرده است.»۴

 

خوب، موضوع آنچنان که «پيک نت» ادعا می‌کند، اختصاصی و دست اول نبوده است. اسرائيل و آمريکا در جهت گسترش تهاجم خود به لبنان و به ميان کشيدن پای ايران و سوريه، از چند ترفند استفاده کردند. اين هم يکی از آن ترفندها بود، که البته شکست خورد. با مقايسه گزارش‌ها و ارزيابی‌های رسمی آمريکا، اسرائيل و ترکيه از اين موضوع، و مقايسه آن‌ها با آنچه «پيک نت» در اين باره نوشته است، نمی‌توان نام ديگری به غير از جعليات بر گزارش «پيک نت» نهاد.۵

 

نکته مهمی که نبايد از نظر دور داشت، نقش اين‌گونه تبليغات و غوغاسالاری‌ها در استراتژی آمريکا برای منطقه و کشور ما است. ترفند تنش‌آفرينی و اعمال فشار به ايران، از طريق قرنطينه هوايی کشور موضوع جديدی نیست. نزديک به شش سال پيش نيز در زمان دولت خاتمی، و در پی عقب‌نشينی اسرائيل از جنوب لبنان، و ماه‌ها قبل از ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱، محور آمريکا- اسرائيل- ترکيه از همين ترفند استفاده کرد و يک هواپيمای ايرانی را به نشستن در خاک ترکيه مجبور کرد.

 

خبرگزاری «رويترز» در روز اول نوامبر ۲٠٠٠ از آنکارا چنين گزارش داد:

«منابع رسمی روز چهارشنبه گفتند ترکيه به ايران گفته است ممکن است از هواپيماهای ايرانی که برای رفتن به سوريه وارد حريم فضايی آن  کشور می‌شوند، بخواهد جهت بازرسی محموله در يک فرودگاه ترکيه زمين بنشينند. يک منبع گفت «ما نمی‌خواهيم در ارتباط با حمايت از عناصر تروريست در خاورميانه روزه شک‌دار بگيريم. ما هيچ مسئوليتی را به ايران نسبت نمی‌دهيم، اما ما در زمان تنش، نمی‌خواهيم شکی باقی بگذاريم.» پروازهای تهران به دمشق به علت پرهيز از ورود به حريم فضايی عراق، از ترکيه می‌گذرند. روز سه‌شنبه يک هواپيمای مسافربری ايرانی در جريان پرواز هفتگی خود از تهران به دمشق مجبور به تغيير مسير شد و در يک پايگاه هوايی نظامی ترکيه در دياربکر فرود آمد. هواپيما مورد بازرسی قرار گرفت و پس از نيم ساعت به سفر خود ادامه داد. همان منبع گفت: «ما پيشاپيش به آن‌ها گفتيم از آن‌ها خواهيم خواست به زمين بنشينند. پرواز ۲۴ ساعت تأخير داشت، آن‌ها اول گفتند "نه" و برگشتند، اما کمی بعد تصميمشان را عوض کردند و فرود  آمدند. ما چيزی پيدا نکرديم و گذاشتيم بروند.»۶

 

در آن زمان، خاتمی وزير ترابری خود را جهت مذاکره با دولت عراق و امضای موافقت‌نامه جهت استفاده هواپيماهای غيرنظامی ايرانی از حريم فضايی آن کشور، به بغداد فرستاد. خبرگزاری‌ها در روز ۴ نوامبر ۲۰۰۰ از قول روزنامه اسرائيلی هاآرتض چنين گزارش دادند:

«روزنامه اسرائيلی هاآرتض، روز جمعه در سرمقاله خود تحت عنوان "ايران در صدد پرواز هواپيماهای خود به سوريه از طريق حريم فضايی عراق است" نوشت ايران جهت پرهيز از مسير پروازهای خود به مقصد سوريه و لبنان از طريق ترکيه، با دولت عراق وارد مذاکره شده است. هاآرتض افزود محمود حجتی، وزير ترابری ايران  اين هفته چندين روز در بغداد به سر برد و در ميان مضوعات بسيار، پيرامون امکان استفاده هواپيماهای ايرانی از حريم فضايی عراق برای پروازهای خود به دمشق و بيروت، گفت و گو کرد. هاآرتض افزود، اسرائيل از اين‌که اوايل اين هفته، هواپيماهای جنگنده ترکيه يک هواپيمای مسافربری ايرانی- مظنون به حمل محموله نظامی برای حزب‌الله- را مجبور به فرود آمدن در خاک ترکيه کردند، اظهار خرسندی کرد.»٧

 

البته در نتيجه اشغال عراق و سطله آمريکا بر آن کشور، همسويی مقامات هوايی عراق با آمريکا و اسرائيل و عدم صدور اجازه پرواز هواپيماهای ايرانی از طريق عراق، چندان تعجب‌براگيز نيست. نکته ديگری که در اينجا بايد به آن اشاره کرد اين است که ماه گذشته، و در جريان تجاوز آمريکايی- اسرائيلی به لبنان، عربستان سعودی نيز بخشاً در قرنطينه هوايی ايران شرکت کرد. بنا به گزارش «بی بی سی» ترکيه و عربستان سعودی مانع پرواز هواپيماهای ايرانی- حامل کمک‌های انسانی و غيرنظامی برای مردم لبنان- از طريق حريم فضايی خود شدند و آن هواپيماها مجبور شدند از طريق دوبی به لبنان بروند.۸

 

در اين شرايط و با توجه به آنچه که اجمالاً گفته شد، تشابه و هم‌سويی تبليغات جنجالی «پيک نت» با سايت سلطنت‌طلب «براندازی» معنای خاصی پيدا می‌کند.

 

۲ـ جعل گزارش خبری- تصويری از تظاهرات بزرگ مردم اندونزي

«پيک نت» در اين مورد هم، بر حقيقی بودن جعليات خود اصرار می‌ورزد. و در اين مورد چنين می‌نويسد:

 «اما در باره عكس‌های مربوط به تظاهرات ضدجنگ در اندونزی و در جريان سفر احمدی نژاد به اين كشور... اگر گردانندگان آن سايت [تارنگاشت عدالت] كمی به خود زحمت می‌دادند و اندكی در برابر خود و خوانندگانشان احساس مسئوليت داشتند، با جست و جوی چند دقيقه‌ای بر روی اينترنت يا منبع عكس‌های ياهو می‌توانستند اصل آن عكس را مشاهده كنند.»

 

اگر «پيک نت» خود به توصيه‌اش به ما عمل کرده، و خلط مبحث هم نکند، خواهد ديد که براساس گزارشات خبری موجود بر روی اينترنت و عکس‌های «ياهو» در نيمه اول ماه اوت سال جاری در کشور بزرگ و پرجمعيت اندونزی دو تظاهرات برپا شد: يکی تظاهرات چند نفره روز ٩ اوت در برابر سفارتخانه ايران در جاکارتا، و ديگری تظاهرات چند صد هزار نفره روز ١١ اوت در برابر سفارتخانه آمريکا در جاکارتا.

 

برای روشن شدن هرچه بيش‌تر موضوع اول به سراغ همان نشانی مورد استناد «پيک نت» میرويم. در آن نشانی در کنار دو عکسی که «پيک نت» گزارش جعلی خود را پيرامون آن‌ها بنا کرده است، به نقل از «رويترز» چنين می‌خوانيم:

 «در روز ٩ اوت، حدود يک دوجين تظاهرکننده در حالی که عکس احمدی نژاد، رييس‌جمهور ايران را حمل می‌کردند و شعار می‌دادند، در برابر سفارتخانه ايران در جاکارتا خواهان توقف برنامه هسته‌ای ايران شدند.»

 

يک‌بار ديگر اين را مقايسه کنيم با گزارش «پيک نت» از اين تظاهرات:

 «خبرگزاری‌های خارجی به نقل از مطبوعات اندونزی که اين روزها دولت آن تفسيرهای جديدی را در ارتباط با ايران منتشر می‌کند، از يک تظاهرات ضددولتی ايران گزارش داده اند. اين تظاهرات مربوط به چند روز پيش است، و عکس‌های آن اکنون زينت‌بخش مقالات تفسيری مطبوعات در باره ايران شده است. تظاهرکنندگان عکس‌های احمدی نژاد را به عنوان يک جنگ‌طلب در دست داشته و برای صلح شعار می‌دادند. آن‌ها خواهان صلح در جهان بودند. اندونزی پرجمعيت‌ترين کشور مسلمان جهان است و اين تظاهرات همزمان شده است با تيره شدن مناسبت اقتصادی- سياسی جمهوری اسلامی با پاکستان و هندوستان. به گونه‌ای که قراردادهای نفتی و اقتصادی با ايران نيز معلق شده است. عکس بالا صحنه ايست از تظاهرات صلح و عليه دولت جنگ‌طلب ايران.»١۰

«پيک نت» فراموش کرده است که چند روز پيش از آن در زمان برگزاری کنفرانس اسلامی که در مالزی برپا شد، نه تنها از اختلافات بين ايران و اندونزی چيزی به يادش نمانده بود، بلکه با لحنی خاص خود و با هدف يکسان قلمداد کردن احمدی نژاد و رييسجمهور اندونزی، از عنوان جنجالی زير استفاده کرد:

«ايران و اندونزی: کنفرانس سران کشورهای اسلامی فقط با دو "سر" تشکيل جلسه داد!» ١١

 

«پيک نت» در مطلب «دو پاسخ به يک نامه» در ادامه، صحت عکس‌های مربوط به تظاهرات بزرگ ضدجنگ مردم اندونزی در روز ١١ اوت را زير سؤال برده و ادعا می‌کند:

«انتشار عكس احمدی نژاد در كنار فيدل كاسترو و هوگو چاوز رهبران كوبا و ونزوئلا كه گفته مي‌شود مربوط به ١١ اوت است و عكس تظاهرات ضدجنگ كه مربوط به ٩ اوت است كل ماجرائی كه به آن اشاره كرديم نيست. اتفاقا اگر مونتاژی در كار باشد در محتوا و مضمون همين عكس ١١ اوت است كه فريبی بيش نيست. فريبی كه می‌خواهد دو رهبر كشورهايی كه در كنار گوش آمريكا مردم خود را از تجاوز امپرياليسم تا بحال حفظ کرده اند، همطراز احمدی نژاد جلوه دهد...» 

 

در اين‌جا بايد پرسيد که چرا گردانندگان «پيک نت» نمی‌روند و در همان «ياهو» ببينند در روز ١١ اوت در جاکارتا و ده‌ها شهر در گوشه و کنار جهان جهان چه گذشت؟ در آن روز و فردای آن روز تظاهرات جهانی عليه تجاوز آمريکايی- اسرائيلی به لبنان برپا شد. در جاکارتا صدها هزار نفر با حمل شعارهای بزرگ «صهيونيست برو به جهنم» و «به صلح يک فرصت بدهيد»، «مرگ بر آمريکا»، «مرگ بر صهيونيسم» و... از برابر سفارتخانه آمريکا در جاکارتا گذشتند. عکسی که در آن روز بخشی از تظاهرکنندگان با خود حمل می‌کردند و فيدل کاسترو و چاوز را در کنار احمدی نژاد و خامنه‌ای نشان می‌داد، واقعی و غيرجعلی است.١۲

نه آن عکس و نه توضيح همراه آن که خبرگزاری «رويترز» در همان روز مخابره کرده است، کار ما نيست و آن را هم تبليغ نکرده ايم. انتشار آن در مقاله «پيک نت و روزنامه‌نگاری زرد» صرفاً جهت نشان دادن رنگ زرد «پيک نت» و افشای غوغاسالاری مزمن آن بود.

 

چنان‌که نشان داده شد، گردانندگان «پيک نت» کوشش کردند تا با رديف کردن چند جمله خودساخته، جای يک تجمع چند نفره را با يک تظاهرات چند صد هزار نفره عوض کنند و تصاوير يکی را به ديگری نسبت دهند. هدف آن‌ها از اين تقلب و جعل آشکار چيست؟

 

اما چرا در تظاهرات ضدجنگ آمريکايی- اسرائيلی چنين عکس‌هايی را می‌توان ديد، دلايل چندی وجود دارد. اصلی‌ترين دليل اين است که در تظاهرات ضد– جنگ معمولاً افراد و گروه‌های مختلفی شرکت می‌کنند، که ضمن داشتن جهان‌بينی، ايدئولوژی، و سياست‌های مختلف، در چند زمينه يک صدا هستند و خواست مشترک دارند: در زمينه‌های مخالفت با جنگ، مخالفت با جنگ‌افروزان، مخالفت با کشتار افراد بی‌گناه، مخالفت با توسعه‌طلبی و استعمار، هواداری از صلح‌طلبی، خواست استقلال، خواست حق تعيين سرنوشت خود، خواست برخورداری از حرمت انسانی، خواست برخورداری از حاکميت قانون در صحنه جهانی...

برخلاف غوغاسالاران و مونتاژکاران خبری، مردم عادی با شناخت طبقاتی خود، عمده را از غيرعمده تشخيص می‌دهند، و در روزهايی که جهان عليه جنگ‌افروزان جهانی بسيج شده است، با طرح آتش کناری در عمل امپرياليسم و صهيونيسم  را از زير ضربه خارج نمی‌کنند.

 

حمل عکس‌های فيدل کاسترو و هوگو چاوز از طرف مردم صلح‌دوست کشورهای مسلمان، مسئله ديگری را  نيز ثابت می‌کند که بسياری همصدا با امثال شريعمتداری‌ها و افراطيون مذهبی آن را تکذيب يا وارونه جلوه می‌دهند: توده‌های مذهبی برخلاف آنچه که تبليغ می‌شود، اين شناخت طبقاتی را دارند که از سياست‌هايی که به سود آن‌ها و منافع‌شان باشد حمايت کنند، حتا اگر دگرانديشان، لائيک‌ها يا سکولارها مناديان و مدافعان درجه اول آن سياست‌ها باشند. علت محبوبيت فزاينده کاسترو و چاوز در بين توده‌های مسلمان را با بحث‌های ارزشی نمی‌توان توضيح داد يا انکار کرد، محبوبيت فزاينده آن‌ها به اين خاطر است که آن‌ها هميشه در حرف و عمل با مردم و منافع آن‌ها حرکت کرده اند. چاوز در جريان جنگ آمريکايی-اسرائيلی عليه لبنان، با فراخواندن سفير ونزوئلا از اسرائيل، کاری کرد که بسياری از رهبران کشورهای مسلمان جسارت انجام آن را نداشته و ندارند. مردم دوستان خود را خوب می‌شناسند.

 

۳ـ همبستگی جهانی کمونيست‌ها از ديدگاه «پيک نت»

در شرايطی که بيش از ٧٠ حزب کمونيست و کارگری جهان در ارتباط با جنگ آمريکايی – اسرائيلی، همراه با مردم کشورهای خود و در کنار بشريت صلح‌دوست سياست همبستگی با مردم و مقاومت لبنان، و مخالفت همه‌جانبه با جنگ و جنگ‌افروزان را پيش گرفته اند، گردانندگان «پيک نت» در توجيه انعکاس مواضعی خلاف مواضع نيروهای مترقی و ضدامپرياليستی آن احزاب چنين می‌گويند:

 «پيک نت ترجمه و كپی كردن و چسباندن نظرات اين يا آن حزب در ديگر كشورها را وظيفه خود نمی‌داند. ما قبل از اينكه ببينيم فلان حزب در قبرس يا يونان درباره لبنان چه گفته تا از آنان پيروی كنيم، ترجيح می‌دهيم خود بيانديشيم و براساس اطلاعات و ارزيابی‌های خود با خوانندگان خويش سخن بگوئيم. در اين زمينه نه به كسی توصيه پيروی می‌كنيم و نه از كسی طلب راهنمائی می‌كنيم. هر سايت و يا فردی خود می‌داند و مخاطبانش كه با هم چه نوع ارتباطی برقرار كنند.

ما می‌كوشيم در ايران زندگی كنيم نه يونان. اينكه فلان حزب يونان درباره لبنان چه می‌گويد به ما در ايران ربطی ندارد. رئيس جمهور يونان احمدی نژاد نيست، سپاه پاسداران يونان هم در لبنان حضور ندارد و مورد اتهام نيست، يونان هم در خطر حمله اتمی آمريكا نيست و قرار نيست به سرنوشت لبنان دچار شود، رهبران اسراييل و آمريكا هم نگفته اند در لبنان با يونان در جنگ هستند... ما اعتقاد  نداريم كه امثال چاوز و يا كاسترو نمی‌دانند درايران چه حكومتی بر سر كار است و ايران به كجا می‌رود. می‌دانند اما براساس منافع ملی خويش مناسبات اقتصادی و سياسی با ايران برقرار كرده و می‌كنند. اين مناسبات در دوران اصلاحات و دولت خاتمی نيز بود و اكنون نيز هست.»

 

در سطور فوق، نگرش «پيک نت» به همبستگی جهانی احزاب کمونيست با مردم و مقاومت لبنان به اندازه کافی گويا است. اما نکته‌ای که ممکن است از انظار پنهان مانده باشد، در خور توجه است. گفتنی است که گردانندگان «پيک نت» نه تنها عامدانه مواضع احزاب کمونيست و کارگری را در سايت خود منعکس نکردند، بلکه لينک سايت‌های «حزب تودۀ ايران»، «عدالت» و «آذين‌داد» که انعکاس‌دهنده نظرات اين احزاب هستند را از بخش «پيوندها»ی «پيک نت» حذف کردند.

 

در مورد اين ادعا که گويا سپاه پاسداران ايران در لبنان حضور دارد و نه سپاه پاسداران يونان، توجه خوانندگان را به اين خبر جلب می‌کنيم که در جريان حمله اسرائيل به لبنان، خبرگزاری‌های آمريکايی برای هر عکس يا گزارشی که حضور سپاه پاسداران در لبنان را نشان دهد، تا ده هزار دلار جايزه نقدی تعيين کرده بودند.١۳

از قرار معلوم گردانندگان «پيک نت» مدعی‌اند در اين مورد بيش‌تر از ماهواره‌های جاسوسی آمريکايی- اسرائيلی و شبکه‌های پيچيده و جهنمی جاسوسی اين دو کشور خبر دارند و مطمئن هستند و می‌توانند حضور سپاه پاسداران در لبنان را ثابت کنند.

 

نکته ديگری که اشاره به آن ضرورری است، برداشت گردانندگان «پيک نت» از منافع ملی است. اگر آن‌ها آنچه که درباره رهبری فيدل و چاوز گفته‌اند را قبول داشته باشند، اگر قبول داشته باشند آن‌ها رهبرانی هستند که «در كنار گوش آمريكا مردم خود را از تجاوز امپرياليسم تا بحال حفظ کرده اند» بايد کمی بيانديشند و از خود بپرسند، مواضع و سياست‌های روشن ضدامپرياليستی آن‌ها چه نقشی در موفقيت آن‌ها داشته است و پايداری در موضع ضدامپرياليستی آيا منافع ملی کوبا و ونزوئلا را به خطر انداخته است يا به تضمين آن منافع کمک کرده است؟

اگر گردانندگان «پيک نت» بر اين نظر باشند که مواضع ضدامپرياليستی کاسترو و چاوز منافع ملی آن‌ها را به خطر انداخته است، ما به هدف خود رسيده ايم و حرف بيش‌تری نداريم؛ اما اگر بگويند مواضع و سياست‌های مستقل و ضدامپرياليستی آن‌ها در جهت تأمين منافع ملی‌شان بوده است، آن وقت می‌پرسيم شما که آنچه حزب کمونيست لبنان در باره اوضاع کشور خود و پايداری مردم و مقاومت آن می‌گويد را در جا رد می‌کنيد، شما که همبستگی احزاب کمونيست و کارگری جهان با مردم و مقاومت لبنان را به سخره می‌گيريد، شما که در عمل ايستگاه رله تفسيرهای راديو اسرائيل و صدای آمريکا شده ايد، چگونه می‌خواهيد «منافع ملی» ايران را تأمين کنيد؟

 

۴ـ مواردی از شيوه‌های ژورناليستی «پيک نت»

در مطلب «دوپاسخ به يک نامه» درباره سايت عدالت چنين می‌خوانيم:

«ما نمی دانيم آن سايت مورد اشاره نويسنده نامه به پيك نت، كه متاسفانه نام آن را هم ننوشته اند تا خود مستقيم مراجعه كنيم به آن، چيست و چه می كند و يا چه نقشی برای خود قائل است،...»

 

«پيک نت» می‌خواهد در اين دو پاراگراف القا کند، که از نام و وجود «تارنگاشت عدالت» بی‌خبر است. «پيک نت» در اينجا هم واقعيت را بيان نمی‌کند؛ زيرا گردانندگان اين سايت از شناسنامه «تارنگاشت عدالت» به خوبی آگاهند. اگر چنين نبود، لينک اين سايت [عدالت] را حداقل تا چندی پيش در بخش پيوندهای خود و «راه توده» قرار نمی‌دادند، که بعد آن را حذف کنند. از سوی ديگر، وقتی که در چند سطر ديگر ادعا می‌کنند، که:

 

«انتشار عكس احمدی نژاد در كنار فيدل كاسترو و هوگو چاوز رهبران كوبا و ونزوئلا كه گفته می‌شود مربوط به 11 اوت است و عكس تظاهرات ضد جنگ كه مربوط به ٩ اوت است كل ماجرائی كه به آن اشاره كرديم نيست. اتفاقا اگر مونتاژی در كار باشد در محتوا و مضمون همين عكس ١١ اوت است كه فريبی بيش نيست.» -

 

دم خروس را هويدا می‌کنند، که به اصل مقاله نيز «مستقيم مراجعه کرده اند» و از مقاله و سايت منعکس‌کننده آن و تعلق گردانندگان آن نيز مطلع هستند. بنابراين ما نمی‌دانيم، چه احتياجی به حاشا کردن است. شايد نمی‌خواهند با تکرار نام ما، موجب تبليغ برای ما گردند! بالاخره اين هم يک شيوه است!

 

نکته ديگری که در شيوه روزنامه‌مداری «پيک نت» مشهود است، مطلبی است که خود هم به آن اعتراف می‌کنند:

 «در صحت خبر هواپيماهای حامل موشك ايران در تركيه كه نخستين بار بطور اختصاصی در پيك نت منتشر شد و چند روز بعد مقام های وزارت خارجه تركيه آن را تاييد كردند، فكر نمی كنيم نيازی به توضيح باشد. انتظار افشای منابع كسب خبر هم تصور نمی كنيم انتظار درست و عاقلانه ای باشد. نه ما چنين می كنيم و نه اصول كار خبری چنين است.»

 

و چند سطر پايين‌تر می‌خوانيم:

«پيك نت ترجمه و كپی كردن و چسباندن نظرات اين يا آن حزب در ديگر كشورها را وظيفه خود نمی‌داند

 

در اينجا نيز رد پای همان شيوه مذموم به چشم می‌خورد. «پيک نت» اصرار دارد به خواننده خود القا کند، که از منابع خبری «مستقل» بهره‌مند است، تا جايی که حتا «مقام های وزارت خارجه تركيه» خبر «آن را چند روز بعد تاييد» می‌کنند! وقتی به صفحات آن مراجعه می‌کنيم نيز، اخبار و گزارش‌ها و مقاله‌های مختلفی را مشاهده می‌کنيم، که از سايت‌های ديگر اخذ، ترجمه، کپی و چسبانده شده اند، البته بدون آن‌که در بيش‌تر موارد منبع و مأخذ خبر را ذکر کنند!

 

سايت «پيک نت»، به مانند بسياری از سايت‌های ديگر، می‌تواند از منابع مستقل نيز برخوردار باشد و هيچ‌کس هم انتظار يا تقاضای افشای منابع خود را از «پيک نت» مطرح نکرده است، ولی آن‌چه که صحيح نيست و با شيوه اصولی روزنامه‌نگاری انطباق ندارد، آن است، که از يک سو ادعا و القا شود که از منابع خبری مستقل برخورداريم، همزمان با آن ترجمه و کپی کرده و از ديگر منابع هم بچسبانيم، ولی از سوی ديگر، منابع آن را ذکر نکنيم.

 

چند نکته پایانی

ما با تبلیغات مردمی و ويژگی‌های آن آشنا هستيم. ايمان و وفاداری به «بينش سياسی- اجتماعی طبقه کارگر و توده های زحمتکش»، بخشی از شناسنامه «عدالت» است. ما تلاش داريم «اين بينش را با صداقت کامل تبليغ کنيم و اين خود تأثير ژرف خويش را بر روی شيوه کار و بيان تبليغی ما باقی می‌گذارد. ما اشکال مختلف تبليغات ديگران را نيز مطالعه» می‌کنيم «و اگر لازم باشد، از آن‌ها نيز استفاده» می‌کنيم. اما «تبليغات ما از دروغ، سفسطه، لاف و گزاف، انتقام‌جويی ذهن‌گرايانه، نوسانات تهی از اصوليت، بری است. تبليغات ما منطقی و خونسرد، ولی در عين حال پرشور، مؤدب، فروتنانه، مستند و آينده‌نگر است.»١۴

 

نقد سايت‌هايی مثل «پيک نت» بخشی از کار تبليغاتی ما است، عمدتاً به اين دليل که گاه و بیگاه در تبليغات زرد خود که یادآور «شاهد»ها، بقایی‌ها و میر اشرافی‌ها است، به «بينش سياسی- اجتماعی طبقه کارگر و توده‌های زحمتکش» و نمادهای فردی و جمعی آن متوسل می‌شوند. ما در آينده نيز با توجه به مصالح عاليه جنبش مردمی، به برخورد نقادانه و افشاگرانۀ خود به آن‌ها ادامه خواهيم داد.

 

در پايان، برای اين‌که بتوانيم حداقل در این مورد مانع از فرار «پيک نت» از حقيقت شويم، متن اين نوشتار را به صورت الکترونيکی و چاپی به آدرس «پيک نت» ارسال میکنيم.

 

 

 


 

١-    http://regimechangeiran.blogspot.com/2006/08/iranian-plane-was-forced-to-land-in.html

۲-   http://www.usatoday.com/news/world/2006-08-17-iran-missiles_x.htm

۳-  http://uk.news.yahoo.com/17082006/323/iranian-planes-grounded-turkey- weapons-search.html

۴-  http://jta.org/page_view_breaking_story.asp?intid=4307

۵-   http://www.peiknet.com/1385/08mordad/21/page/39ilioshin.htm

۶-  http://www.iranian.com/News/2000/November/turkey.html

٧-    http://www.arabicnews.com/ansub/Daily/Day/001104/2000110407.html

۸-  http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/5215160.stm

٩-  http://news.yahoo.com/news?tmpl=story&u=/060809/ids_photos_wl/r4162369824.jpg

۱٠-  http://www.peiknet.com/1385/08mordad/23/index23.htm

١١- http://www.peiknet.com/1385/08mordad/14/index14.htm

۱۲- http://news.search.yahoo.com/search/news?ei=UTF-  8&p=indonesia+anti+war&fr=&c=news_photos

۱۳- http://www.donyayema.org/album.php?a_id=1304

۱۴- احسان طبری و مهرداد پويا، «دو مقاله در بارۀ تبليغات»، انتشارات حزب تودۀ ايران، چاپ اول: آبان ١۳۶۱، تهران.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست

 

Free Web Counters & Statistics