نویدنو:07/10/1391  

 

نویدنو07/10/1391 

 

 

ابر در افق لیبرالیسم نو

فری بتو-برگردان : مهرگان

من آخر هفته خوش آیندی را با دیگر دوستان در شرکت بنوانتورا دسوسا سانتوس گذراندم. جامعه شناس پرتقالی در واکنشی موثر ، ابرهای سنگین برفراز چشم انداز جاری جهان را خاطر نشان کرد. 

ساختار شکنی آشکاری در دموکراسی وجود دارد . تاریخ اروپایی ها از قرن 16، به خاطر وقوع جنگ ها خون آلود بوده است . اگر چه ، در 50سال اخیر، این اعتقاد وجود دارد که  اروپا به خاطر دموکراسی مبتنی بر حقوق اقتصادی وسیاسی به صلح پایداری دست یافته است . 

مسلم است  که این دست آوردها هم چون پاد زهری برای تهدید وانمود شده ازسوی سوسیالیسم عمل کرد ، که به نیمی از قاره اروپا گسترش یافت. اما با سقوط دیواربرلین سرمایه داری نمایش خیالی (فانتزی) را ویران کرد وچهره شیطانی خود را ( به طور ریشه ای ، تجزیه کردن ) آشکار کرد . 

حقوق اجتماعی از بین رفتند و کشورهایی که قبلا با سیاست مدارهایی که به صورت دموکراتیک گزینش شده اداره می شدند به حکومت هایی تبدیل شدند که اکنون از سوی کارگزاران در معرض مخاطره صندوق بین المللی پول ، بانک مرکزی اروپا ،و امریکا اداره می شوند . 

هیچ یک ازمدیرهای این نهاد ها به صورت دموکراتیکی انتخاب نمی شوند. و این کارگزارهای در مخاطره چه اعتباری می توانند داشته باشند ، اگر درست پیش از ورشکستگی برادران لمان در 15سپتامبر 2008  به آن  رتبه آ بالاترین رتبه سه جانبه را اعطا کردند ؟

امروز ، خیابان ها تنها فضای غیر قابل کنترل باقی مانده اند ، اما حتی در آنجا هم غیر قانونی کردن فزاینده اعتراض های توده ای در حال اجرا است .هر روز ، کانال های تلویزیونی جمعیت های معترض بسیاری  را که به صورت خشنی از سوی پلیس سرکوب می شوند پخش می کنند.

مردم هر دوسوی اتلانتیک در حال اعتراض هستند. اما حرکت ها تاثیر محدودی  دارد . خشم به طرح های یشنهادی  ختم نمی شود . فریاد ها به برنامه تبدیل نمی گردند . وال استریت اشغال شده است اما هم چون اتفاقی که برای دیوار برلین رخ داد زخمی نشده است. "جهان های ممکن دیگری" در افق دیده نمی شوند.  

آن ها امروز تلاش می کنند اطمینان دهند که رفاه ناشی از بازار های مالی است . ستانده های دولت ازمالیات های پرداختی سرمایه گذار ها وشهروند ها به آرامی سرمایه گذاری می شود.ییش از این ثروتمند ترین افراد بیشترین مالیات را ( در کشورهای شمالی آن ها هنوز 75 درصد از در آمدها را می پردازند) به شیوه ای می پرداختند که ثروت مشترک همراه با خدماتی که از سوی دولت به مردم عرضه می شد توزیع می شد.

از لحظه ای که طبقه ممتاز درخواست دولت حداقلی و پرداخت مالیات کمتر وکمتر را آغاز کرد( همان طور که ما درکارزار انتخابات ریاست جمهوری امریکا شاهد پیشنهاد آن بودیم)، دولت ها تحمل کردن  بدهی های فزاینده را آغاز کردند و به بانک ها ، که نقدینگی کافی  برای وام دادن به آن ها با نرخ بهره پایین تر را داشتند رو کردند . به این ترتیب ، بسیاری از کشورها به گروگان بانک ها تبدیل شدند. 

مثال نمونه وار آن روابط المان با همتایان خود در اتحادیه اروپایی است . بانک های المانی به اسپانیا وام دادند ، تا آن کشور بعدا محصول های المانی را خریداری نماید . اکنون المان بستانکارنیمی از اروپا است .

این گستردن موج جدیدی از احساس  ضد المانی در قاره اروپا است . در قرن بیستم ، المان برای سلطه بر اروپا در دو زمان تلاش کرد ، تلاشی که به دو جنگ بزرگ جهانی ختم شد ،که المان در آن جنگ ها شکست خورد . اکنون ، اما ، دست یابی به سلطه با ابزار های جنگ اقتصادی تهدید کننده است . و یک بار دیگر،  فرانسه وهلند خاری در پهلوی المان هستند ، که بر خلاف تمام انتظار ها ، امسال از جریان ارتجاعی ویران گر اروپا گریختند  . 

کشورهای امریکای لاتین و افریقا از طریق بهره برداری و صادرات منابع طبیعی و معدنی ، محصول های کشاورزی ، سوخت های فصیلی وغیره در برابر بحران پایداری می کنند. اگر چه ، قیمت این محصول ها از سوی ایالات متحده ، چین واروپا تعیین می شوند . به این کشور ها به طور پیوسته میزان کمتری برای حجم های بیشتری از کالاهای تجاری پرداخته می شود. بازار آینده قیمت بازار خرمن سال 2016 را از پیش قطعی کرده است ! در سال های اخیر ، این احتکار میزان افرادی را که از گرسنگی مزمن رنج می برند از 800میلیون به 1.2میلیارد افزایش داد. 

قیمت بازار دو منبع اصلی طبیعت : زمین واب ، به نحو تهدید آمیزی افزایش می یابد . چند ملیتی ها مبلع های عظیمی برای خرید زمین وچشمه های آب آشامیدنی در امریکای لاتین ، اسیا وافریقا سرمایه گذاری می کنند. کشورهای ما با سلب مالکیت از سرزمین مان خصوصی سازی می شوند. آن امرانباشتی کنترل نشده است . بخش غریب ماجرا آن است که این زمین ها همراه با ساکنین آن ها ،انگار که بخشی ازچشم انداز زمین باشند، خریداری شده اند.

جایگزین پیش رونده کار وجود دارد.فعالیت انسان به خودکارسازی(استفاده از ربوتها-مترجم) راه باز می کند.در بخش هایی که خودکار سازی وجود ندارد،کارگران خارجی وبرده فراوانی ،مانند کارگران بولیویایی و اسیایی درتاسیسات مونتاژ برزیلی مورد استفاده قرار می گیرند.

دیگر هیج تفاوتی بین کارپرداخت شده وپرداخت نشده وجود ندارد. چه کسی برای کاری که شما با ابزار های برقی،  با ترک کردن فیزیکی جایی که شما دران استخدام شده اید انجام می دهید  پول پرداخت می کند؟ 

قبلا مبارزاتی برای حقوق اضافه کاری وزمان تردد بین کارخانه ومنزل وجود داشت .اکنون ، از طریق کامپیوتر ها ، کار در حال تهاجم به خانه وخفه کردن فضای خانواده است .روابط افراد با ماشین ها به حذف ارتباط با همکار ها تمایل دارد .واقعیت در حال خالی کردن جا برای مجاز است . مرز بین خانه وکار در حال متوقف شدن است .

دانش به کالای تجاری تبدیل شده است.آن چه در دانشگاه ها اهمیت دارد جستجوی امتیاز تولید ارزش تجاری است . دانش با معیار ارزش بازار خود ارزش گذاری می شود ،هم چنان که درعرصه های بیولوژی ومهندسی ژنتیک  نیزهمین گونه است. استادی که به آزمایشگاه خود سنجاق شده است نگران پبشرفت علم نیست بلکه نگران حساب بانکی خود است ، که باید از پرداخت تجارتخانه برای تحقیق او باد کند.

این سوداگری دانش در حال کاستن از غیر تولیدی خواندن بخش های دانشگاه ، مثل بخش های علوم انسانی است .به این ترتیب پایان اندیشه انتقادی حاکم می شود. واین به پایان رسیدن خلاقیت دانش علمی است، که از کنجکاوی برای آشکار کردن راز های طبیعت زاده  می شود ، ونه از تحریف برای سود ، همان امری که درمورد دستکاری ژنتیک حیوانات صادق است . 

امید در خیابان ها ، در بسیج سازمان یافته همه آن هایی خوابیده است ، که با چشمان ابری خود ، قادرند در راستای تغییر شکل امید به برنامه هایی ماندگار، از توفان دوری کنند.

سرچشمه : گرانما بین المللی

            

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter