اطلاعيه جبهه مشاركت درباره توقيف اموال و اسناد
سازمان دانشاموختگان يران اسلامي
بسمه تعالي
روند اعمال فشار به نهادها و سازمانهاي سياسي و فرهنگي منتقد دولت سير
صعودي يافته است. پس از توقيف روزنامهها و نشريات در هفتههاي گذشته، در
روزهاي پيش شاهد ورود نيروهاي امنيتي و قضايي به دفتر يكي از سازمانهاي
سياسي و توقيف اموال و اسناد آن بدون اظهار دلايل روشن براي انجام اين عمل
بوديم.
توقيف اموال و اسناد سازمان دانشآموختگان ايران اسلامي اقدامي در جهت
اعمال فشار به جرياناتي است كه به هر دليل نميخواهند چشم و گوش بسته مؤيد
عملكردهاي اقتدارگرايان باشند.
ورود به دفتر مجموعهاي سياسي و توقيف اموال و اسناد آن در حالي كه بيش از
سه ماه است كه دبيركل اين سازمان در بازداشت به سر ميبرد به بهانهاي
نامربوط به فعاليتهاي اين سازمان پيامي كاملاً روشن براي تشكلهاي سياسي
دارد. اين اقدام نه تنها با اصول مصرح در قانون اساسي كه تعيين كننده حدود
و روابط ميان حكومت و ملت است، مغايرت دارد بلكه حتي در چارچوب رقابتهاي
سياسي گروه حاكم با رقباي سياسي نيز اقدامي خلاف عرف قلمداد ميشود.
متأسفانه در شرايط كنوني، دولت نهم و جريان حاكم به خود اجازه داده است كه
حقوق احزاب، گروهها و تشكلهاي صنفي و سياسي را به راحتي و تحت توجيهات
گوناگون و غير اصولي و فاقد وجهه حقوقي ناديده بگيرد.
روشن است كه فشار بر تشكلها امري نيست كه بتواند افكار، آراء و انديشههاي
آزاديخواهانه و مبتني بر اصول و ارزشهاي انقلاب اسلامي و خط روشن حضرت
امام(ره) را در ذهن و دل ملت به فراموشي سپارد. مسلماً اين همه نقض قانون و
زير پا نهادن اصول مصرح قانون اساسي در آزادي احزاب و جمعيتها، بي دليل
صورت نميگيرد، قدرت نفوذ سياسي و اجتماعي احزاب و تشكلها، امري است كه
قاعدتاً اقتدارگرايان آن را بر نمي تابند، زيرا آنچه كه به روند دموكراسي
در مسير توسعه سياسي مدد ميرساند، بي شك تقويت و رشد تشكلها و احزاب
سياسي است. مردمسالاري در گرو تقويت نهادهاي مدني و سياسي و بالاخص احزاب
است. لذا بايد ديد كه از اين امر چه نهادها و يا كساني سود برده و چه كساني
متضرر ميشوند.
تحركات سازمان دانشاموختگان ايران اسلامي كه اعضاي آن از فعالان سابق
انجمنهاي اسلامي دانشگاهها هستند، پس از بازداشت دبيركل آ نبه ويژه جلسات
اعتراضي اعضا به اين امر، ظاهراً فراتر از آستانه تحمل اقتدارگرايان بوده
است، لذا به نظر ميآيد كه اقدام اخير تلاشي براي خاموش كردن اين صداي
اعتراض است.
ما اميدواريم كه طراحان و برنامه ريزان اين روند خطرناك كه براي به سكوت
كشاندن جامعه، قلمها، روزنامهها و دفاتر احزاب و تشكلها را شكسته و بسته
ميخواهند، و دانشمندان و فرهيختگان و علما را واداربه سكوت ميدارند، در
اين راه تجديد نظر كنند و راهي را كه نظامهاي غير دموكراتيك پيمودهاند،
تجربه نكنند و توجه خود را به آموزههاي ديني و اسلامي و سنت ويژه پيشوايان
بزرگ دين در اين خصوص بيش از پيش مبذول نمايند.
جبهه مشاركت ايران اسلامي اين قبيل اعمال را در جهت فشار بر رقيبان و
منتقدان سياسي از سوي جريان حاكم ارزيابي ميكند، و خواستار توقف فشار بر
سازمان دانشاموختگان ايران اسلامي و آزادي هر چه سريعتردبيركل آن
ميباشد.
جبهه مشاركت ايران اسلامي
30/6/1385
|