خانه - سیاست - اقتصاد- کتاب - زنان -صلح - رحمان هاتفی - فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - تماس وهمکاری - ویژه نامه |
نسخه رونويسى شده تاريخ نيستيم |
نویدنو:21/2/1385 نسخه رونويسى شده تاريخ نيستيم فريبا داوودى مهاجر
دموكراسى
فقط امكان راى دادن نيست بلكه امكان گفت وگو درباره مسائل به صورت علنى و
آزادانه به دور از تسلط قدرت نيز هست. يكى از موضوعاتى كه امروز بايد
درباره آن بدون ترس و واهمه صحبت كنيم موضوع مطالبات و دغدغه هاى زن ايرانى
است و نقد نگاهى كه زن ايرانى را دعوت به پذيرش كليشه هاى جنسيتى مى كند.
به خصوص همان نقدى كه كانت ويژگى انسان مدرن مى داند و رسالت روشنفكر است.
روشنفكرى كه وضع موجود را در معرض انتقاد خردورزانه قرار مى دهد و سعى
مى كند كاستى هاى جامعه را در گفتار و نوشتار و عملكرد خويش روشن
كند.به نظر مى رسد وقت آن رسيده است كه زن ايرانى به طور جدى و با روش
كانتى از خود بپرسد، من چه مى توانم بدانم، من چه بايد بكنم، من به چه
مى توانم اميد داشته باشم و در نهايت تلقى و تصوير من از انسان و تلقى از
خود چيست و البته بايد آگاهانه واقف به اين برداشت از خود باشد.اگرچه ممكن
است جامعه مردسالار با روش هاى مختلف از دستيابى به اين آگاهى كه مى تواند
مبناى همه عمل و كارهاى ما در حال و آينده باشد ممانعت كند. گاهى با تهمت
يا تكفير، گاهى با سنگ اندازى و تحديد امكانات و گاهى با وضع قوانين يكسويه
به نام مصلحت زنان و يا روش هاى ديگر. اما به هر حال به نظر مى رسد وقت آن
رسيده كه با تمام موانعى كه در مسير خودآگاهى با آن مواجهيم تصويرى از خود
و مولفه هايى كه اين تصويرها را شكل مى دهند داشته باشيم و ارتباطى با خود
و جامعه و طبيعت برقرار كنيم كه اگر به هر دليل نتوانيم اين ارتباط را به
درستى در خودمان شناسايى كنيم بدون شك دچار تشتت و پراكندگى در عمل و
انديشه خواهيم شد.وقت آن رسيده است كه همه ما زنان از خود بپرسيم ما كه
هستيم، چه مى خواهيم و منابع قدرت ما چيست.همان سئوالاتى كه همواره سعى شده
زنان با آن مواجه نشوند و اگر هم مى شوند جواب همان باشد كه مردان در طول
تاريخ خواسته اند چرا كه اگر زنان جواب آن را بيابند ديگر تن به پذيرش
نقش هاى جنسيتى و تكاليف نوشته شده نخواهند داد.و امروز زمان يك اعتراض
است. اعتراضى جدى و همگانى به مناسباتى كه ما را تعريف مى كند. اعتراضى كه
از شاخصه هاى جنبش هاى اجتماعى جديد است و چه بسا بدون آن نمى توان مدعى يك
جنبش تمام عيار بود. اعتراض به چارچوب هايى كه زنان را انسان هايى
زيرمجموعه تعاريف ديگران مى داند. به گونه اى كه اگر يك فعال اجتماعى يا
سياسى مى شويم، همان برون دادهايى را داشته باشيم كه از ما انتظار دارند.
به اندازه اى حركت و پيشروى كنيم كه آنها مى خواهند. چارچوب هايى كه آن قدر
ظريف تعريف مى شوند كه باور مى كنيم خود خواسته ايم و اساساً مصلحت جامعه
زنان جز آن نيست. اما فى الواقع خواسته ما نيست. خواسته جامعه، نهادها،
گروه ها و سازمان ها و حتى دولت مردسالار است. اينجا همان نقطه آغازى است
كه ما را وادار مى كند از دغدغه هايمان عبور كنيم چرا كه دغدغه هاى
پيرامونى مقدم بر نيازهاى انسانى ما است. آنهايى كه ما را از هر فعاليتى
برحذر مى دارند مبادا ملعبه دست اغيار شويم و يا در معرض سوءاستفاده دشمنان
قرار گيريم و يا جماعتى روشنفكر كه فعاليت هاى زنان را هياهويى فمينيستى
براى انحراف مردم سالارى يا اصلاح طلبى و يا روند دموكراسى از مسير اصلى
خود تلقى مى كنند و در اين ميان فعالان جنبش زنان نه تنها مى دانند كه چه
مى خواهند بلكه مطمئند كه چه نمى خواهند.همان گونه كه مى دانند بايد همه
صدايشان را بشنوند حتى زير آماج انواع مخالفت ها، مى دانند كه نمى خواهند
براى آنها تصميم گيرى و خطوط قرمز معين شود. نقل از : شرق |