بیانیه کانون نویسندگان ایران
به مناسبت
آغاز پنجمین سال زندانی شدن ناصر زرافشان
مردم شریف و آزاده ی ایران
چهار سال از زندانی شدن ناصر زرافشان، عضو کانون نویسندگان ایران و یکی از
وکلای مدافع خانواده های قربانیان قتل های سیاسی، معروف به قتل های زنجیره
ای گذشت. کانون نویسندگان ایران که در جریان این قتل ها، دست کم دو تن از
اعضای برجسته اش، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده جان باختند، همواره اعتراض
شدید خود را به این حکم ظالمانه اعلام داشته و خواهان آزادی سریع این وکیل
شجاع و فرزانه است.
چنان که می دانیم ناصر زرافشان به دلیل پافشاری بر افشای حقیقت در مسیر
دفاع از پرونده ی قتل های زنجیره ای و به اتهام های واهی و ساختگی محکوم به
زندان شده و بر مواضع اصولی خود ایستاده است.
افزون بر این، در هفته های اخیز نیز خبرهایی درباره ی دستگیری و به گروگان
گرفتن فعالان سیاسی و دانشجویی و اعتصاب غذای آنان و صدور احکام سنگین به
گوش می رسد. احمد باطبی و ابراهیم مددی دوباره روانه ی زندان می شوند،
اسماعیل جمشیدی، رامین جهانبگلو و منصور اسالو همچنان زندانی هستند.
زندانیان وقایع اخیر آذربایجان، خوزستان و کردستان هم چنان در بندند و از
سرنوشت پرونده ی کاریکاتوریست و روزنامه نگار ایران خبری در دست نیست.
کانون نویسندگان ایران ضمن پافشاری بر آزادی هرچه سریع تر ناصر زرافشان
خواهان رهایی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی است.
کانون نویسندگان ایران
۱۵/۵/۱٣٨۵
سيد علي صالحي: در
27 سال اخير ، هيچ دورهاي اين همه كينه ورزانه نبوده است
در 27 سال اخير ، هيچ
دورهاي اين همه كينه ورزانه نبوده است ، دايره مميزي كتاب ، هم اكنون
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را به انبار كتابها تبديل كرده است.
"سيد علي صالحي" درباره قول هاي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي درباره مبارزه
با هر نوع بي عدالتي در حوزه فرهنگ و هنر گفت : فكر ميكنم در جامعه
امروز ما ، واژه تاسف بيشترين مصرف ممكن را دارد . من هم متاسفم براي چنين
روزگار عبوسي ! وقتي كه نتيجه شعار مهرورزي دولتي ، برخورد با دانشجويان و
زنان از آب درميآيد و وقتي دستاورد قول مردانه آوردن پول نفت بر سر سفره
فقيران ، چيزي جز توزيع فقر نباشد ، طبيعي است در چنين شرايطي , فرهنگ و
كتاب و هنر هم به چه سرنوشتي دچار ميشود.
وي تصريح كرد : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي احتمالا بر اين باور است كه شعر
، كلام و نوشتههاي ما موجبات فقر و نكبت را پيش آورده است . احتمالا
معتادان ميليوني بعد از مطالعه دقيق آثار ما از صراط مستقيم منحرف شده اند
. فساد ، فحشاء ، فقر ، بيكاري و اختلاف فاحش طبقاتي ، ركود , تورم ,
گراني كمر شكن , سقوط بي سوال محرومان در اعماق گرسنگي و بي پناهي و همه و
همه زير سر كلمات ما است.
صالحي با اشاره به ميليونها ايراني كه زير خط فقر زندگي ميكنند ، گفت
: اين آمار همين دولت است ، نه تشويش اذهان عمومي و تبليغ عليه اين و آن .
پرسش من اين است كه آثار ما در 3 هزار صفحه چگونه ميتوانند ، اين همه
ويراني به بار آورد؟
وي اظهارداشت : در 27 سال اخير ، هيچ دورهاي اين همه كينه ورزانه نبوده
است . دايره مميزي كتاب در وزارت ارشاد ، آن را به انبار كتاب تبديل كرده
است، ناشراني را ميشناسم كه همه اندوخته خود را روي كار كتاب گذاشته و
همه دستاورد او در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به گروگان زمان درآمده است ؛
چرا ؟ چرا به اين ياس عمومي دامن ميزنند؟ معناي مهرورزي فرهنگي اگر اين
است ، واي اگر از پس امروز بود فردايي . اگر مبارزه با بي عدالتي در حوزه
فرهنگ و هنر اين است كه من به تمام معناها و تعاريف شناخته شده در اين امور
شك خواهم كرد.
صالحي با بيان اين نكته كه الفبا و ادبيات سياسي را بايد از نو تعريف كرد ،
گفت : متاسفانه تمام كساني كه در پي راي و مقام هستند ، قبل از اين كه به
جايي برسند حرفهايي ميزنند . اما پس از آن يك نفر ديگر ميشوند . پس
چه كسي به اخلاق سياسي پاسخ ميدهد ؟
اگر سياست اخلاقپذير نيست , مروت انساني خود را احياء كنيد.
صالحي با اشاره به اينكه شيوع افسردگي فرهنگي به نفع هيچكس نيست ، ادامه
داد : ما مينويسيم كه نكبت ، فقر , فحشاء , رنج و گرسنگي نباشد . ما به
نفع آزادي و عدالت مي نويسيم تا روياهاي ما از جنس صلح و سعادت باشد ، نه
دشمني و نفرت افكني.
اين شاعر ، در خصوص وعده هاي مبتني بر توزيع عادلانه امكانات براي هنرمندان
گفت : اگر مقصود از اين مساله ، توزيع عادلانه امكانات ميان خوديها
باشد ، بله تاحدودي به قول خود عمل كرده است ؛ حداقل از طريق رسانه ها و يا
بالعينه ، ميبينيم كه پشت سر هم كانونهاي فرهنگي , بنيادهاي قلمي ,
گروه ها و تشكلات فرهنگي دولتي تاسيس شده ، اما هرگز فعال نميشوند و اگر
هم فعالشوند ، تاثيرگذار نيستند و به اعتبار اجتماعي نمي رسند . سمينار ,
كنفرانس , مجمع عمومي , چاپ چندين جلد كتاب , تصرف مكاني ميلياردي , سوخت
هزينه هاي مالي , بزرگداشت , شب شعر , شب داستان , تبليغات در رسانه هاي
دولتي , سفرها و دعوتها هست ، ولي هرگز به آن جايگاه كه بايد نمي رسند.
وي با اشاره به اين كه نفس و ذات هنر در اعتراض و نقد نهفته است ، اظهار
داشت : اگر عدالت اين است كه هر منتقد و مخالف و اهل قلم مستقل و شرافتمندي
را به زاويهاي منزوي اش كنند ، اعطاي امكانات پيشكش ، بيشك عدالت به
نحو احسن رعايت شده است . واي به دولتي كه نتواند سخن منتقد و مخالف خود را
بشنود.
صالحي در خاتمه ، در خصوص سانسور و اعمال آن بر رسانهها اظهارداشت :
سانسور و اعمال سانسور بر رسانهها در حدي است كه اگر كار مثبتي هم شده
باشد ، شايد سانسور شده است. اين سانسور, حاكم و محكوم را ميبلعد . من
خبر ندارم و حتي حاضر نيستم كه براي چانه زدن و پيگيري سرنوشت آثار توقيف
شده خود به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نزديك شوم ! البته وزير فرهنگ و
ارشاد اسلامي هم نميتواند ، با گلايه از كارمندان آن اداره و وزارتخانه
, تقصيرات را متوجه ديگران بداند . مسووليتپذيري در سطح ملي با عامل
انسداد شدن خيلي تفاوت دارد . پشيماني بزرگي در پيش است.
منبع: ايلنا
بینا داراب زند آزاد شد
بینا داراب زند پس از تحمل دو سال زندن روز یکشنبه آزاد شد
کمیته دانشجویی
گزارشگران حقوق بشر: بینا داراب زند، فعال سیاسی و عضو حزب دموکرات ایران
پس از تحمل ۲ سال حبس لحظاتی پیش از زندان اوین آزادشد. بینا داراب زند که
در جریان تحصن خانواده های زندانیان سیاسی در ۲۷ مرداد ماه ۱٣٨٣ در مقابل
دفتر سازمان ملل همراه با سایر شرکت کنندگان در تجمع بازداشت شده بود،
ابتدا از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۵/٣ زندان و تحمل ۵۰ ضربه
شلاق محکوم شد اما این حکم در شعبه ی تشخیص دیوان عالی به ۲ سال زندان کاهش
یافت.
بینا داراب زند پس از بازداشت به مدت چند ماه در سلول انفرادی بند ۲۰۹
وزارت اطلاعات به سر برد و پس از آن به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد. وی
سپس مجددا به زندان اوین انتقال یافته و مدت باقی مانده از حبس خود را در
بند ٣۵۰ زندان اوین گذراند.
داراب زند در طول دوران حبس خود دو تن از همرزمان و همبندان خود را در
زندان از دست داد. ابتدا "حجت زمانی" زندانی سیاسی مجاهد که برای چند ماه
با بینا داراب زند در بند ۱ زندان رجایی شهر به سر برده بود، در این زندان
توسط دستگاه حاکم اعدام شد و هفته ی گذشته نیز " اکبر محمدی" دانشجوی
زندانی در اثر اعتصاب غذا در زندان اوین جان باخت.
هشدار پزشک معالج احمد باطبی
نسبت به ادامه ی بازداشت و اعتصاب غذای وی
دکتر
حسام فیروزی پزشک معالج احمد باطبی در خارج از زندان، نسبت به ادامه ی
بازداشت و اعتصاب غذای وی هشدار داده و خاطرنشان کرده است، در صورتی که
اعتصاب غذای وی پایان نپذیرد و برای ادامه ی مداوا به خارج از زندان منتقل
نشود، می تواند به سرنوشت اکبر محمدی دچار شود.
متن گزارش پزشکی از وضعیت اعتصاب غذای احمد باطبی که توسط دکتر فیروزی در
روز پانزدهم مرداد منتشر شد، به شرح زیر است:
امروز ۱۵/۵/٨۵ نهمین روز دستگیری و همچنین نهمین روز اعتصاب غذای احمد
باطبی است .
من به عنوان یک پزشک مستقل که درمان احمد باطبی را در خارج از زندان به
عهده داشتم لازم می دانم در رابطه با وضعیت جسمی احمد باطبی نکاتی را ذکر
نمایم :
۱- احمد باطبی به دلیل بیرون زدگی دیسک های کمری (۴ و ۵ کمری) که در اثر
ضربه ایجاد گردیده نیاز به فیزیوتراپی دائم، دارو درمانی و بررسی بیشتر جهت
عمل جراحی دارد و در صورت عدم درمان و ادامه اعتصاب غذا منجربه فلج کامل
حسی – حرکتی در اندام تحتانی می گردد.
۲- بالا بودن هموگلوبین خون (۱۷) که نرمال آن بین ۱۲ تا ۱۴ می باشد که در
صورت ادامه اعتصاب غذا منجر به تصلب شرایین و در نهایت منجر به حمله قلبی
می گردد .
٣- بالا بودن کلسترول، اسید اوریک و تری گلیسیرید که در صورت عدم درمان
باعث تاثیرات غیرقابل برگشت بر روی ارگانهای حیاطی بدن همچون کلیه، کبد و
قلب می شود .
۴- خون ریزی کلیه که احتمالا می تواند ناشی از بالا بودن هموگلوبین خون و
یا وجود سنگ کلیه باشد و نیاز به بررسی بیشتر جهت یافتن علت اصلی این خون
ریزی وجود دارد.
۵- ورم معده و زخم اثنی عشر که این نیز همچون موارد بالا می تواند وخیم تر
گشته باعث سوراخ شدن معده و یا اثنی عشر گردیده و ایجاد خون ریزی داخلی
نماید.
با توجه به نکات بالا لازم می دانم در خصوص وجود بیماری های متعدد جسمی
آقای احمد باطبی به تمام مسئولان و پزشکان درون زندان هشدار دهم در صورتی
که اعتصاب غذای ایشان پایان نپذیرد و جهت ادامه درمان به خارج از زندان
منتقل نگردد خدای ناکرده ایشان سرنوشتی هچون زنده یاد اکبر محمدی پیدا
خواهد کرد، جان انسانی در خطر است و تا واقعه غیر انسانی دیگری رخ نداده به
وضعیت احمد باطبی رسیدگی شود .
با تشکر
دکتر حسام فیروزی
drfirozi@yahoo.com email
منبع : اخبار روز
بازگشت به صفحه نخست
|