خانه - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - تماس وهمکاری - ویژه نامه               

خطر سو تعبیر ستیزه ایران – امریکا

نویدنو:12/7/1385

خطر سو تعبیر ستیزه ایران – امریکا

نویسنده : رمزی بارود

برگردان : هاتف رحمانی

جنگ کلمات ممتد بین جرج بوش رئیس جمهور امریکاواحمدی نژاد رئیس جمهور ایران همراه با تصور غلط یا جعل عمدی طبیعت واقعی کشمکش افزایش یابنده، می تواند گمراه کننده باشد ، وباید هرچه سریع تر به تحلیل عوامل معقول شان بازگردانده شود.

      متعاقب سخنان آتشین 19 سپتامبر رئیس جمهور احمدی نژاددرمجمع عمومی سازمان ملل، که دومین گستاخی بعد از هو گو چاوز ونزوئلایی بود ،که طی آن بوش را شیطان خطاب کرد وهم چنین سخنان 2روز بعد او در سالن کنفرانس پر جمعیت سازمان ملل با روزنامه نگاران، رسانه های امریکایی با یاری کارشناسان رسمی به شدت برای پررنگ تر کردن شکاف رشد یابنده بین دومقام تلاش کردند.

نیویورک تایمز چون همیشه ،رهبری  ( جریان ) را با تنزل اظهارات احمدی نژاد به رشته ای ازموضع گیری هایی که سردبیر تایمز تعیین کننده یافته بود به دست گرفت .رئیس جمهور ایران بنا به اظهار وارن هوگ (نیویورک تایمز، 21 سپتامبر)از اظهار نظر در مورد چگونگی موافقتش با در خواست شورای امنیت برای خلع سلاح وانحلال حزب الله ، چریک های مورد حمایت ایران که 34 روز با اسرائیل جنگیدند ، خودداری کرد

 هوگ در عین حال به موضوع قابل توجه دیگری  یعنی تهدید رئیس جمهور ایران به پاک کردن اسرائیل از روی نقشه پرداخت .بنا به نظر نویسنده ، لحن احمدی نژاد(درکنفرانس مطبوعاتی) از سخنانی که در مجمع عمومی ایراد کرده بود کمترخصمانه بود.

تایمز جدا ازمطالب مورد توجه  سرمقاله اش پیرامون اسرائیل ،- امنیت اسرائیل وبعضی  افسانه های تهدید به پاک کردن اسرائیل از روی نقشه – در حالی که هنوزاشغال غیر قانونی سرزمین های متعلق به سه کشور عربی ادامه دارد- به راحتی ازتایید به موقع  ادعای خود مبنی بر این که سخنان احمدی نژاد در مجمع خصمانه بود شکست خورد.

درست است که می توان گفت زیر علامت سوال بردن گذشته هولوکاست توسط  رئیس جمهور ایران ،حداقل بسیار غیر عاقلانه بود.، اما به هرحال چنین نکاتی نباید بعنوان توجیه دم دستی سرزنش هر موضع سیاست خارجی ایرانیان به کار گرفته شود .     

صرف نظر از نیت واقعی رئیس جمهور ایران پشت پیام های اودر مجمع عمومی ، تنها یک خود فریب ممکن است استدلال کند که  سازمان ملل نهادی واقعا دموکراتیک را نمایندگی می کند ، وگروه بین المللی به هیچ دلیلی جز تامین دست یابی  به منافع نظامی ، سیاسی واقتصادی متفقین پیروز بعداز جنگ جهانی دوم به راه انداخته نشده بود.در هر صورتی ، فقط  تعداد انگشت شماری می توانند واقعا استدلال کنند که امریکا سازمان ملل رامطیع هواهای جنگ طلبانه وجاه طلبی های استراتژیک خود نکرده است .  

چنان چه (به پذیریم که) آن کسی که  کم وبیش چنین ادعا هایی را رد می نماید، توسط  احمدی نژاد معرفی شد .- از این رو باید کسی  هم برای ارائه  توضیح قانع  کننده ای به این که چرا ایالات متحده همیشه برای تحریک جنگ های وحشیانه ومرگبار نامحدود ، با موافقت یا بدون موافقت سازمان ملل ، که عراق آخرین نمونه تراژیک آن است ، تلاش کرده است ؟ آمادگی داشته باشد. سازمان ملل برای حفظ رابطه واحترام خود درحالی که ناقضین شدید قوانین بین المللی ، همانند اسرائیل که به فعالیت های خصمانه ضد انسانی اش ادامه می دهد،-و اسرائیل اغلب با  لیست همواره افزایش یابنده وتو های امریکا در شورای امنیت  حمایت هم می شود ، غیر از انتقاد شفاهی چه می تواند بکند؟

  ایران پس از انقلاب اسلامی ایران در 1979(1357) هیچ تجاوز ارضی به هیچ کشوری انجام نداده است .(1)در حالی که تخطی ازرعایت حقوق بشردر داخل ایران حاکم بوده وهنوزهم همچنان شایع است، در صورتی که  تمام آسیب های  نقض حقوق بشر در تعداد یادر شدت عمل مورد  ارزیابی قرار گیرد به سختی می تواند با آسیب های  جمعی که اسرائیل به فلسطینیان ، لبنانی ها وسایر ملت های عرب وارد کرده  است مقایسه گردد.(2)

کشورهای مختلف از سال ها پیش  حاکمین مذهبی ایران را  علیرغم این که  اسرائیل  به اندازه کافی  سلاح هسته ای برای  کفاف دهه ها انباشته ،و برای انفجار بیش ازصدهاباره سیاره ما در اختیاردارد ، از پیگیری سلاح های هسته ای محروم کرده اند.اما ریاکاری غربی ها حد وحصری ندارد:کشورهای دموکراتیک ، در تعریف ، حکومت های مسئول تولید می کنند،واز انجایی که اسرائیل ( همجون امریکا، بریتانیا وغیره ..)یک دموکراسی است ،پس تنها اسرائیل حق داردقدرت لازم را برای انفجارچندین باره سیاره ما نگه داری کند. 

اگرچه من عمدا این استدلال را برای برجسته کردن عدم کارایی ان مسخره می کنم ،اما مطمئنا این استدلال جوهرمباحثات معطوف  به سلاح های هسته ای ، همراه با کلمه دموکراسی که کاملا از معنای نظری خود تهی  وبه چک سفیدی برای توسل به هر دست آویزی از به راه انداختن جنگ های پیشگیرانه گرفته تا کاربردشکنجه، تا مالکیت سلاح های کشتار جمعی  به عنوان یازدارنده ای در برابر کشور های یاغی مثل ایران تبدیل شده است را به دست می دهد.

به صراحت این همان چیزی است که رهبرانی چون احمدی نژاد ، چون چاوز در امریکای جنوبی را برای بسیاری از ایرانیان(وبه طور روز افزونی برای عرب ها وسایر ملت های جهان سوم )خوش آیند می سازد.برای نیویورک تایمز،همانند دیگر جریان مغرور رسانه ای در ایالات متحده ، به زیر سوال کشیدن حق امریکا برای اداره جهان اوج کج خلقی است .

گستاخی روشنفکرانه ونقص منطقی استدلال رسانه امریکایی ، اغلب پوششی برای جهالت آشکار آن است .تنزل یک کشمکش به چیزهایی از شخصیت احمدی نژاد وگزافه گویی در ارزش سیاسی نظرات او ،توجه را از کشمکش واقعی منحرف نموده وبه جمهوری خواهان جنگ افروز برای تحکیم بیشترتحریکاتشان به سوی جنگ یاری می رساند..

مایکل روبین از موسسه اینترپرایز امریکا،بزرگترین مرکز عمل نو کنسرواتیوهای امریکا یی، ولو این که در اخرین تحلیل های  خود در چشم انداز خاورمیانه غیر عقلانی رفتار کرد، اما به صورت خوش ایندی قابل احترام بود .روبین موقعیت امریکا را در چندین جمله ساده خلاصه کرد: ایران اتمی می تواند تغییر بنیادی در تعادل استراتژیک را به نمایش بگذارد . این بدان معنی است که ایران با امکانات هسته ای به سادگی  نه تنها می تواند تجاوز نظامی امریکا در خاورمیانه راواژگون  نماید، بلکه می تواندبرای دولت اسرائیل هم  رقبیی خلق نماید، که دلاوری های نظامی آن ، متعاقب شکست رقت بارش در لبنان به شدت در دست بررسی دقیق است . 

البته این نباید بدان معنی تلقی شود که نیات ایران هم خیلی خالصانه است ،ایران به اتحاد موقتی با امریکا دست یافت ، قول مساعدت یا حداقل عدم مزاحمت در لشگرکشی های نظامی امریکا در افغانستان وعراق همه  وهمه نشانگرمشخصه های کشوری است  باتمایلات سیاسی واستراتژیک محض ، اگرنه الزاما برای تضمین داوری جهانی بلکه مقدمتا برای ارتقا منافع خود.   

حیاتی است که صف بندی ایران – امریکا ،صرف نظر از جهت یا  افزایش سطح آن در آینده، درک شود که آیا واقعا این صف بندی  برای چیست :برخورد منافع ما بین یک ابرقدرت ویک قدرت منطقه ای بلند پرواز با نیات واهداف روشن ، نمی تواند چنین دنباله ترسناکی داشته باشد.این صف بندی  نه به خاطر اشتیاق سوزان امریکایی ها برای حفظ کردن دموکراسی ونژاد بشراز دست ملاهای دیوانه ایران است ونه کاملا به خاطر جستجوی ایران برای جهانی پر داد است .سو تعبیر های بیشتری از این نوع ، حتی عواقب ناگواربیشترسناریوهای وحشت ،تفنگ های  دود دار وسرانجام بسیارتراژیک وضعیت جنگی رابه بار خواهد آورد.

11/7/1385

منبع : گلوبال ری سرچ

http://www.globalresearch.ca/index.php?context=viewArticle&code=BAR20060929&articleId=3356

 

1- با وجود این که جمهوری اسلامی به هیچ کشوری تجاوز نکرده است ، اما با اهمال وتعقیب اهداف جاه طلبانه در جنگ ایران وعراق ، وطولانی کردن آن جنگ به مدت 8 سال عملا سبب نابودی ، آوارگی وکشتار افراد بسیار وتسهیلات اجتماعی فراوان را پدید آورد. نا دیده انگاشتن این وجه از جنگ واین روی سیمای جمهوری اسلامی به معنای غفلت از ارزیابی واقع بینانه وسبب شناخت نا کافی جمهوری اسلامی خواهد گردید . این شناخت نا کامل به سهم خود می تواند به غفلت ازشناخت  ماهیت نیروهای حاکم بر ایران گشته وسو تعبیر های دیگری خلق نماید .

2- توضیح برگرداننده :علیرغم تلاش نویسنده محترم برای مقایسه جنایات حقوق بشری حمهوری اسلامی با جنایات سازمان یافته وجمعی رژیم اسرائیل در مناطق اشغالی ، به منظور بیشتر جنایتکار نشان دادن رژیم اسرائیل ، یاد آور می شود که این تلاش  امری مکانیکی بوده وبه هیچ وجه نمی تواند منطقی بوده وچهره کریه جنایتکارانه رژیم جمهوری اسلامی را با شهروندان خود تبرئه نماید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics